سامانه جستجو قوانین




قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
راي شماره 144-25/10/47

راي اصراري هيئت عمومي ديوان عالي كشور
 (اعتراضات دادستان استان مبني برمخدوش بودن حكم دادگاه جنائي استان دهم بربرائت (غ )فرجامخوانده باوجوددلائل موجوده واردبنظر مي رسدچه باآنكه مشاراليه صريحابه ايلاادضرب باچوب به سر(س )اعتراف نموده وكيفيت ورود ضربه و انگيزه نزاع رانزدبازپرس بيان ودرمواجهه با (ك )هم مراتب رابه همين نحوگواهي كرده اين اعتراف مقرون به امارات و قرائن ديگري ازقبيل فراراو بعد از واقعه و اظهاراطلاع به نزاع وفوت مجني عليه درشهرباني فساپس ازمعرفي خودبه پاسبان محل مي باشدكه كليه اين جهات دخالت مشاراليه رادرواقعه مسلم ميداردبااين وصف چون صدورحكم برائت مخالف اصول وكيفياتي است كه دادگاه مستنداستنباط خودبربي تقصيري او قرارداده حكم فرجامخواسته به اكثريت نقض ورسيدگي به شعبه ديگردادگاه جنائي استان دهم كه به دستورماده 8قانون محاكم جنائي تشكيل مي شودارجاع مي گردد).

* سابقه *
راي اصراري شماره 144-25/10/47هيئت عمومي ديوان عالي كشور

فرجامخواه :دادستان استان اصفهان .
فرجامخوانده :(غ )
فرجامخواسته :دادنامه شماره 3072-27/10/44ديوان جنائي استان دهم (اصفهان )كه با اعلام راي فرجامخواهي شده است .
گزارش كار: دراول ارديبهشت ماه 1335 انتظامات عشايري عرب به دادسراي شهرستان فسا اطلاع مي دهدكه (س )نامي وسيله (ك )مجروح ومضروب شده احتمال خطرداردونماينده دادستان رابراي معاينه به بهداري فسادعوت مي نمايدآقاي بازپرس دادسرابلافاصله به بيمارستان مراجعه ونظرآقاي دكتر حكمت رئيس بهداري را(نظربه اينكه ضربه وارده درناحيه فوقاني سردرحدود 18ساعت قبل واردآمده ومجروح اكثردرحال اغمامي باشدواحتمال خونريزي مغز مي دهدولذابايداكنون تحت نظربستري تانتيجه بعدابه اطلاع دادسرابرسدوضع مجروح الحال خطرناك ...)درصورت مجلس منعكس نموده وچون مجروح قادربه تكلم نبوده وناله هاي ضعيفي مي نموده اورابه حال خودباقي وبه فرمانده انتظامات عشايري دستورتحقيقات لازم مي دهددرسوم ارديبهشت ماه همان سال رئيس بهداري تلفنافوت (س )رااعلام وپس ازمعاينه دكترحكمت رئيس بهداري فوت رادراثرضربه وارده باجسم سخت وسنگين برجمجمه وخونريزي داخلي تشخيص داده ودستوردفن مي دهدوبعدكه پرونده تحقيقات انتظامات عرب حاكي ازآنكه كسان مقتول وچندنفراهالي محل گفته اندكه (ك )باچوب به سر(س )زده وفراركرده رسيده بازپرس از(ك )بازجوئي نموده جواباگفته است من وقت دعوارسيدم برادرم (غ )ومشهدي (ق )دعوامي كردندمن فراركردم نمي دانم چه كسي (س )رازده است (ق )برادرمقتول گفته است (ك )برادرم را كشته كه خودم ديدم وسرموضوع بره باهم مشاجره مي كردندو(غ )هم بوده منهم سنگ خوردم ولي منازعه نبوده نمي دانم چه كسي به اينجانب سنگ زد(غ )گفته است چهارروزقبل (ق )و(ك )براي يك  راس بره دعوامي كردندبرادرم نزدكدخدا رفت (ق )آمدبه من فحاشي كردمن خواستم فراركنم (س )مراگرفت (ق )خواست به من چوب بزندكه چوب (ق )به سر(س )خوردكه مجروح شدمن هم فراركردم در مواجهاتي كه بعمل آمده بالاخره (غ )چنين اقراركرده است (آقاببخشيدواله باله (س )مي خواست مرابزندمن ازخودم دفاع كردم نمي دانستم اوخواهدمردو ياقصدكشتن اورانداشتم كارقضاوقدربودچوب من به سر(س )خوردحقيقت قضيه اين است واظهاري كه اول كردم ازترس بود(ق )فاصله داشت ودعوانمي كرد و(س )قبلابابرادم دعواكرده بود(ك )برادرم براي شكايت رفته بودمن آمدم بگذرم (س )به من حمله كردمنهم ازترسم چوبي انداختم كه ازخوددفاع كنم به او اصابت كردافتادوالامقصودم كشتن اونبود)(ق )هم جواب داده (حقيقت همين بودكه (غ )گفت من عرض ديگري ندارم پس ازآن كه بهداري فساسن (غ )راازهيجده سال متجاوزديده بازپرس قراربزهكاري مشاراليه ومنع تعقيب (ك )و(ق ) راصادرنموده كه عيناموردموافقت دادسراوصدوركيفرخواست به دادگاه جنائي استان هفتم باتوجه به اعتراف صريح متهم واظهارات اخيربرادرمقتول طبق ماده 171قانون مجازات عمومي واقع گرديده است .
دادگاه جنائي استان هفتم پس ازانجام تشريفات قانوني ورسيدگي به موجب دادنامه شماره 80-28/7/35چنين راي داده است (گرچه پونده امر اعترافي ازطرف (غ )متهم پرونده ملاحظه مي شودولي نظربه اينكه دردادگاه متهم مزبوربكلي منكرارتكاب جرم انتسابي بوده وهيچگونه دليل وقرينه وحتي اماره صحت اعتراف مزبورراتائيدنمي كندوبطوري كه مندرجات پرونده حاكي است ازبدوامرتاموقعي كه (غ )به فساآمده ودرشعبه بازپرسي اظهاراتي نموده متهم ديگري معرفي شده بوده وحتي برادروعيال مقتول ودونفرديگركه درمرحله بدوي ازآنان بازجوئي شده بوده وبعضي ازآنان مدعي حضوردرمحل واقعه بوده اند وخودراناظرمعرفي كرده اندصريحاديگري رامتهم معرفي كرده اندلذاباتوجه به اينكه صرف اقراردرشعبه بازپرسي كه دردادگاه نيزموردتائيدمتهم نبوده دراموركيفي كافي براي اثبات مجرميت نبوده وبايدسايرقرائن وامارات و دلائل موجوددرپرونده نيزآن راتائيدنمايددادگاه به لحاظ فقددليل برائت متهم رانيزازجرم انتسابي اعلام مي دارد....)
دادسراي استان فرجامخواهي نموده وشعبه ششم ديوان عالي كشوردرراي شماره 6718-25/12/36چنين راي داده اند:
"نظربه اينكه رسيدگي به ماهيت امرازطرف   دادستان ديوان كشور درخواست گرديده ونظربه اينكه اظهارات (ق )برادرمقتول واظهارات (ك ) و(غ )واعتراف صريح (غ )مذكوربه ايرادضرب به سر(س )باچوب كه منتهي به مرگ اوشده حكايت داردكه (غ )درايرادجرح به (س )دخالت داشته وحكم فرجام خواسته دائربربرائت قابل ابرام نيست ونقض مي شودوتجديدرسيدگي به دادگاه جنائي اصفهان ارجاع مي گردد."
دادگاه جنائي اصفهان پس ازانجام تشريفات ورسيدگي بشرح دادنامه فرجامخواسته چنين راي داده است (باتوجه به محتويات پرونده وتحقيقات حاصله ازاقوام مجني عليه واظهارات متهم درمراحل بدوي كه ساده ترين مرحله تحقيقات مي باشدواالتفات به نامه شماره 174-1/2/35گروهبان يكم اكبري خطاب به دادسراي فساومشروحه ومورخه 2/2/35عطري رضائي وقرائن وشواهد مستنبطه ازپرونده وگفتارهاي مختلف متهم درمراحل بازپرسي والتفات به بيان قربان انصاري فرزندحجت وتوجه به كيفيت وچگونگي اقرارمتهم درمرحله بازپرسي وتلفيق بيانات وي دراين خصوص بابيانات اوليه اوچون اقرار فوق الذكربشرح اشعاري درنظردادگاه به ثبوت كيفرمتهم راكه وجدان را رضايت بخشيدمدلل نمي داردوازنظرحصول قطع ويقين برخاتمه حيات (س ) وسيله ايرادضرب ازناحيه متهم حكم برائت (غ )ازبزه انتسابي صادرواعلام ميشود....)
اينك دادسراي استان اصفهان باتوجه به اقرارصريح متهم واظهارات برادرمقتول و(ك )برادمتهم وفرارمتهم بلافاصله پس ازوقوع حادثه فرجام خواهي نموده وپرونده پس ازارسال به دفترديوان عالي كشوروجلب نظرجناب آقاي دادستان كل به شعبه هشتم ارجاع شده است .
چون موردباماده 463قانون آئين دادرسي كيفري منطبق بوده وپرونده به هيئت عمومي ديوان عالي كشورفرستاده شده است .
به تاريخ روزچهارشنبه بيست وپنجم دي ماه يكهزاروسيصدوچهل وهفت هيئت عمومي ديوان عالي كشوربه رياست جناب آقاي عمادالدين ميرمطهري رياست كل ديوان عالي كشوروباحضورجناب آقاي عبدالحسين علي آبادي دادستان كل كشوروجنابان آقايان روساومستشاران شعب ديوان مزبورتشكيل گرديدپس ازطرح وقرائت گزارش پرونده واوراق لازم وكسب نظريه جناب آقاي عبدالحسين علي آبادي دادستان كل كشورمبني برنقض راي فرجامخواسته مشاوره نموده چنين بيان عقيده مي نمايند:

مرجع :
موازين قضائي ،ازانتشارات حسينيه ارشاد(جلد 1) صفحه 228تا232
2

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده