رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

 به تاريخ : 28/7/1372
 شماره دادنامه :  281046/7/1372
 كلاسه پرونده :  72/200/675
 مرجع رسيدگي كننده : شعبه 200 دادگاه كيفري 2 تهران
 متهمين : 1 زهرا 2 محمد
 اتهام : زناي غيرمحصن و غيرمحصنه وداشتن روابط نامشروع

راي دادگاه
در خصوص اتهام : 1 زهرا فرزند سيف الله 25 ساله اهل بجنورد شغل پرستار بيمارستان وليعصر فعلا" بيكار تحصيلات پرستاري مسلمان ايراني بدون پيشينه كيفري مجرد. 2 محمد فرزند علي اكبر24 ساله دانشجوي رشته مخابرات كه هنوز تسويه حساب نگرفته ايراني بدون پيشينه كيفري مجرد دائر به ارتكاب فعل زناي غيرمحصنه وغيرمحصن و داشتن رابطه نامشروع كه طي كيفرخواست كتبي شماره 231218/4/72 صادره از دادسراي ناحيه 14 تهران عليه متهمان تقاضاي تعيين كيفر گرديده است و پرونده جهت رسيدگي به اين دادگاه واصل و به روز 26/7/72 وقت رسيدگي و در وقت مقرر متهمان در دادگاه حاضروضمنا" آقاي ابوالحسن وكيل پايه يك دادگستري به وكالت از متهم رديف دوم در پرونده مدافعه نموده است دادگاه با توجه به محتويات پرونده و شكايت خانم زهرا برگ اول پرونده مبني براينكه مشاراليها مدعي شده است :
>> ...  مدت پنج سال است كه قبلا" ناخواسته و ندانسته به دام شخصي به نام محمد افتاده و تحت تاثير گفته هاي كاذب او قرار گرفته و اغفال شدم وايشان طي اين مدت هميشه با وعده ووعدي مرا به اينجا كشانده كه ديگر راهي براي بازگشت به زندگي و نزد خانواده ام ندارم  ... << و عنايتا" به مطالبي كه آقاي محمد به خط و امضاء خود در ذيل اين مرجوعه و شكايتنامه كه حاوي و متضمن دستور قضائي مورخ 31/3/72 معاون محترم دادستان عمومي و سرپرست دادسراي ناحيه 14 تهران است و دستور تعقيب و پيگرد و رسيدگي به اتهام متهم مذكور داده شده است چنين نوشته است >> ...  بسمه تعالي اينجانب محمد فرزند علي اكبر متولد.001348 كليه اظهارات شاكيه زهرارادر حضور امضاءكنندگان ذيل قبول نموده وتعهد مي نمايم كه ظرف مدت يك ماه تا مورخه 1/5/72 يكم مرداد72 ايشان را در يكي از محضرهاي رسمي كشور بهعقد و ازدواج خود درآورم و رضايت نامه كتبي ايشان را مقام محترم دادستاني نمايم امضاء و اثر انگشت محمد.00<< و توجها" به اظهارات زهرا در برگ شكوائيه و در صفحه چهار پرونده كه گفته است در تيرماه 67در شهر مشهد مقدس با متهم رديف دوم آشنا شدم در دانشگاه اميركبير با هم درس خوانده و اين آشنائي تا سال 68 كه من به منزل ايشان در تهران رفت و آمد مي كردم ادامه داشته و در 15 مرداد سال 68 كه به منزل محمد رفته بودم به اصراراو شب را در منزل او مانده در همان شب نامبرده با مشاراليهاهمبسترشده و از وي ازاله بكارت نموده و چون به وي قول داده است كه با وي ازدواج مي كندمسئله را جايي مطرح نكرده است و باز گفته است همبستري با متهم به دفعات بوده و يك روز در ميان در اين اواخر باهم نزديكي داشته وآخرين بار31/3/72 بوده است عنايتا" به مراتب فوق الاشعار و توجها" به نظريه پزشك آقاي دكتر خليل متخصص و جراح بيمارستان زنان و زايمان ونازائي و با توجه به نظريه كميسيون پزشكي مركز پزشكي قانوني تهران كه طي نامه شماره 28813/410/8/72 به اين دادگاه واصل شدهاست مبني بر اينكه >> ...  پرده بكارت زهرا كاملا" متسع و مخاط مهبل شبيه زنان شوهردارد>> ...  چين هاي آن تا حدي باز شده است و آثار سائيدگي در ساعت 9 پرده بكارت مشاهده مي شود اين علائم دليل بر دخول مكرر مي باشد.00<< بنا به مراتب بالا و همچنين كم و كيف اظهارات محمد در مراحل مختلف تحقيق و در مخضر دادگاه و تناقض گوئيهاي نامبرده در قبال سئوالات محكمه كيفري كه هنگام تفهيم اتهامات و اعمال غيرشرعي وي و نيز تفهيم اظهارات زهرا به وي و مدافعات متهم و وكيل مدافع مشاراليه مبني براينكه هيچ رفت وآپدي زهرا به منزل متهم نداشته و در نتيجه باوي خلوت ننموده وهمبستري و عمل زنا انجام نداد است غير موجه و بي پايه و اساس است. زيرا همانطور يكه تعهد متهم در ذيل شكوائيه شاكيه صريح و روشن است و مي رساند كه اظهارات وادعاي زهرابي اساس ودروغ نمي باشد و مورد قبو لاست ، بلكه بازهم متهمه خواسته با اين تعهد متهمه را سرگرم و از شكايتش منصرف نمايد و ازطرفي اين شكايت شاكيه وتعهد متهم درذيل آن ونظريات پزشكي وكميسيون پزشكي قانوني قدلالت روشن داشتن بر ارتباط نامشروع معنونه واعمال خلاف شرع مي باشد وانگهي ، توجه به نشانيها ومشخصه هاي دقيقي كه متهمه از بدن و آلت تناسلي محمد داده است ! امكان ندارد هيچ دختريا محرمي از بدن و آلت تناسلي يك مرد اجنبي اينگونه مشخصه ونشانيها را را بداند مگر اينكه اين دو با هم كاملا" مرتبط و نزديكي نامشروع داشته ونزد هم لخت شده باشند واز طرفي عنايتا" بر اينكه زهرا طي هشت صفحه مرقومه خود كه از صفحات 34لغايت 49 پرونده مي باشد نشانيها ريز و درشت و دقيقي كه از محل هاي مسكوني متهم در طي مدتي كه با او در ارتباط بوده و در منزلهاي مختلفي كه سكونت داشته و همچنين از محل سكونت هاي فعلي و مشخصه هاي دقيق از كيفيت و وضع منز لو رنگ و نم و رطوبت در محلهاي مشخصي درمنزل وهمچنين از اثاثيه منزل و بعضي از اثاثيه منزل همسايه متهم و افرادآنها دادها ست كه حسب دستور قضائي اين دادگاه موارد مذكور به طور گسترده و در حد امكان و ضروري توسط مامورين انتظامي بررسي وتحقيق و محل نيز معاينه و بشرح صورت جلسه مورخه 29/4/72 برگ 58 پرونده كه با حضور متهمان و پدرمحمد و دو نفر مامورين انتظامي تحقيق و صورت جلسه و به امضاء حاضرين مذكور رسيده است وگوياي اين است كه مشخصات ونشانيهاي اعلام شده مطابقه داده شده و وسايل داخل منزل و كيفيت وضع ساختمان و رنگ آن آنچه در مرقومه خانم زهرا آمده در محل وجود داشته است و در صورت جلسه ذكر گرديده است. بنا به مراتب بالا و دلايل فوق الاشعار و محتويات پرونده واظهارات صريح متهمان در محضر دادگاه و تناقض گوئيهاي محمدوبي وجه بودن مدافعات متهم و وكيل مدافع به دلايل فوق ومستندا" به ماده 105قانون مجازات اسلامي ارتكاب بزه زناي محصن توسط محمد و زناي غيرمحصنه توسط زهرا به نظر دادگاه محرز و ثابت است واتهام رابطه نامشروع داخل در بزه مذكور بوده و جرم عليحده اي به نظر نمي رسدوموارد اتهامات ارتكابي با ماده 88 قانون مجازات اسلامي منطبق است و هر يك از متهمان مذكور به تحمل يكصد ضربه شلاق حد شرعي زناي غير محصن و غير محصنه محكوم مي گردند و با توجه به اينكه زهرا درشكوائيه خود و در مدافعاتش اظهار داشته ، ناخواسته و ندانسته مورد ازاله بكارت واقع شده است ودلايل مذكور و تعهد متهم نيز حكايت ازتاييد اظهاراتش دارد، و مشاراليها در دادگاه اظهار نموده يك دختر ليسانسيه پرستاري مگر ديوانه باشد راضي شود كه سرمايه اش مفت و مجاني مورد تجاوز وازاله قرار گيرد و هيچ دختري راضي نمي شود كه سرمايه وآبروي خود را مفت ومجاني از دست بدهد و لذا به هيچ وجه راضي به دخول وازاله بكارت نبوده ام و اين امر بدون رضايت من و با ناخشنودي من انجام گرفته و بعدا" كه متوجه شده ام با وعده و وعيد ازدواج متهم تا كنون حق مسلم اينجانب ضايع شده است و تعهد ذيل شكايت دليل روشن اين وعده ووعيد است و نبابراين به استناد مواد367و495 قانون مجازات اسلامي و نظريه هاي پزشكي وكمسيون هاي پزشكي مركز پزشكي قانوني تهران تقاضاي ارش البكاره نموده است كه دادگاه با توجه به مراتب و نظريه هاي كميسيون پزشكي و اينكه تعيين ميزان ارش البكاره با توجه به جنبه هاي اجتماعي ، فرهنگي ، مذهبي ، خانوادگي و وضعيت سني فرد وشرايط ديگر و با توجه به عرف محل مي باشد و تصميم گيري در اين جهات و عرف با دادگاه است بنا به مراتب و به استناد مواد فوق الاشعار محمد فرزند علي اكبر به پرداخت مبلغ ده ميليون ريال ارش البكاره به زهرا محكوم مي گردد. راي صادره حضوري است ، پس از ابلاغ به نامبردگان ظرف مدت بيست روز قاب لتجديدنظردر دادگاه كيفري يك تهران مي باشد.
رئيس شعبه دويست دادگاه كيفري دوتهران

مرجع :
كتاب گزيده آراء دادگاههاي كيفري ،تدوين نورمحمدصبري ،انتشارت
فردوسي ، چاپ سپيدرود،/ 78 ، چاپ اول

118