رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

تاريخ رسيدگي 8/11/75                                                           دادنامه 831/20
تجديدنظرخواه آقاي  حميدمقدم فروكيل اولياي دم 
تجديدنظرخواسته دادنامه شماره 1205-7/8./75 صادره ازشعبه هشتم دادگاه عمومي تبريز 
مرجع رسيدگي شعبه 20 ديوانعالي كشور
هيئت شعبه آقايان پيشنمازي رئيس وفرهي مستشار
خلاصه جريان پرونده : برگ اول پرونده لايحه شكوائين بنام حسن باغي لاله عليه اسماعيل سپهري برايجاد مزاحمت نسبت به فرزندش مي باشد (ظاهرا“ بتاريخ 4/7/75 قاضي كشيك دستورداده برگ دوم تاريخ 4/7/75 گزارش مامورين امنيت كه درساعت 30/19 بادادخواهي حسين سپهرلاله باينكه برادرش دراثرضرب وجرح در بيمارستان بستري براي دستگيري ضارب به نام حسن باقري (باغي ) مراجعه كرده كه متواري اعلام شده مامورانتظامي براي بازجوئي ازمصدوم به بيمارستان مراجعه كرده كه مصدوم درحال اغماءبوده متهم در بازجوئي اوليه شكايت شاكي راقبول نكرده مدعي شدهنامبرده نسبت به فرزندصغيرش ايجادمزاحمت مي كرد كه به اومراجعه نموده كه اوزمين افتاده اضافه كرده بااودرگيرنشده   و با چاقو او را نزده  اگر يك  نفر شهادت  دادكه بااودرگير و باچاقواورامصدوم نموده باشم حاضربه قبول مجازات مي باشد برطبق صورتجلسه معاينه جسد مورخ 5/7/75 كه پنجاه ساله معرفي شده اعلام شده در بدن آثارضرب وجرح ديده نشده بابازكردن پوست سرتجمع خوني مشاهده شده علت مرگ ضربه خلف سر وشكستگي جمجمه تعيين شده اضافه شده اين ضربه مي تواند براثرجسم سخت ياافتاده شخص به پشت ايجادشده باشد متهم در تحقيقات مورخ 7/7/75 در محضردادگاه جريان مزاحمت اسمعيل راشرح داده كه قصد داشتهپسرش رابه تمكين لواط وادار كند تايك روز اورادر دكان قصابي ديده از اوپرسيده چرا مزاحمت فراهم مي كند جواب داده اين كارمن است كه يك سيلي به اوزده وبه طرف پاسگاه براي طرح شكايت رفتم روز بعدشنيدم به زمين افتاده وفوت كرده قصدقتل نداشتم شايدبه زمين افتاده قصدفعل سيلي راداشتم ولي قصدقتل رانداشتم همسروفرزندان مقتول تقاضاي قصاص قاتل نموده اند اصغركريم زاده قصاص شهادت داده اسمعيل در مغازه من بود حسن باغي اوراصدا كرد يك لحظه متوجه شدم اسماعيل به زمين افتاد حسن باغي فراركرد اسماعيل به اسفالت اصابت كرده است باانتخاب وكيل تسخيري وكيل اولياي دم درلايحه تقديمي باشرح واقعه ودلايل مدعي شده در دست خودجسم سخت داشته كه به سر مقتول زده وموجب قتل شده قتل راعمدي دانسته است  يعقوب  فرزند متهم متولدسال 1360 اظهار داشته اسمعيل خيلي  مزاحم  مي شد به  پدرم     
گفتم دوماه مزاحم مي شد وپيشنهادمي كرد تابااوبروم باغ وكاربدكند وكيل تسخيري دردفاع ازموكل لايحه در پنج صفحه تقديم كرده عمل موكل راباقتل عمدوشبه عمدي منطبق ندانسته اضافه كرده وداخل در مصداق هاي موضوعي قتل عمد راندارد جلسه محاكمه به تاريخ 3/8/75 باحضور طرفين ووكلاي آنهاتشكيل شده اوليادم قتل راعمدي وتقاضاي قصاص راتكراركرده اند ابراهيم دلايل اثبات عمدي بودن قتل راشرح داده از جمله اينكه چرادر محل خلوت مصدوم كرده وچرااورابه بيمارستان نبرده متهم مي دانسته پدرم داراي ناراحتي است باعلم به آن پدرم رامصدوم كردمتهم درقبال تفهيم اتهام جواب داده يك سيلي به مقتول زده متهم در آخرين دفاع اظهار داشته قتل غيرعمدي راقبول دارم وكيل مدافع بلايحه تقديمي استنادنموده دادگاه بااعلام ختم دادرسي وشرح جريان واقعه وسوءپيشينه اخلاقي مقتول واينكه متهم از ناموس متهم دفاع كرده وسيلي به اوزده كه بزمين افتاده وبا اسفالت اصابت كرده با ذكردلايل ازجمله شهادت  تنها شاهد قضيه و گزارش  پليس كه بيانگراين است كه متهم فاقدآلت قتاله بوده وباتوجه به نظريه پزشكي وتوجه به مدافعات متهم ووكيل اوباينكه شايد بتوان قبول كرد كه مورداز مصاديق مشروع باشد نهايتاموضوع را منصرف از دفاع مشروع وعمدي بودن قتل تشخيص وحكم برائت صادر كرده اما به دليل اينكه متهم مسبب وموجب قتل شده وبه قتل غيرعمدي نيز اقرار نموده است جرم متهم رابه قتل غيرعمدي محرز ومسلم دانسته به استنادبندالف ماده 295 و297 مجازات اسلامي نامبرده رابه پرداخت ديه محكوم كرده است وكيل ابراهيم سپهري فرزند مقتول لايحه تجديد نظرخواهي تقديم كرده كه به شماره 148-7/9/75 ثبت شده هنگام شوربرائت خواهدشد پرونده به ديوانعالي كشورارسال باين شعبه ارجاع شده است .
هيئت شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديده پس از قرائت گزارش آقاي فرهي عضومميزواوراق پرونده ونظريه كتبي آقاي عسگري داديار ديوانعالي كشور اجمالا“ مبني برتقاضاي صدور تصميم شايسته مشاوره نموده چنين راي مي دهد : 
دادگاه عمومي باانجام تحقيق ومحاكمه باردكردن ادعاي اوليا دم بعمدي بودن قتل عمدي متهم را قتل غيرعمدي حكم برائت صادر مي شود ^، عنوان كردن حكم برائت در عمل واحدكه قتل غيرعمدي تشخيص داده شده باعنايت به ملاك راي وحدت رويه شماره 562-28/2/70 كه تشخيص دادگاه به غيرعمدي بودن قتل حكم برائت تلقي نمي شود قابل توجيه نيست وچون مورد باشقوق ذيل ماده 21قانون تشكيل دادگاههاي عمومي همچنين راي وحدت روبه شماره 600 –7/4/74 قابل انطباق نيست آنراقابل طرح در اين مرجع نمي داند پرونده راعينا برگشت مي دهد .% ط 
رئيس –پيشنمازي                                                                      مستشار-فرهي