رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

كلاسه پرونده : 3/4/3552
شماره دادنامه : 653/4
تاريخ رسيدگي : 21/11/70
تجديدنظرخواه : سپيده
تجديدنظرخوانده : شاكيه بانوزري
تجديدنظرخواسته : دادنامه شماره 13460/7/1370 صادره از شعبه 12 دادگاه كيفري يك ... 
مرجع رسيدگي    : شعبه 4 ديوان عالي كشور
هيات شعبه      : آقايان  ... 

خلاصه جريان پرونده : طبق كيفرخواست شماره 4121/4/1370 دادسراي عمومي  ...  خانم سپيده 26 ساله متهم به قتل عمدي ناپسري خود (ابراهيم ، 6ساله ) در اثر خفگي و پرتاب در چاه فاضلاب شده ودادسرا به ا ستناد ماده يك قانون حدود و قصاص و مقررات آن از دادگاه كيفري يك ...  درخواست تعيين كيفر براي او كرده است.گواهي پزشكي قانوني درباره متوفي ابراهيم حدود شش ساله حاكي است (جسدمتعفن و متورم است با معاينه ظاهري تعيين علت مرگ مقدور نمي باشد. )
طبق صورتجلسه تنظيمي در 15/3/1370 خانم سپيده نامادري طفل مقتول ابراهيم. .. (چنين ) اقرار كرده (است :) ساعت 11 روز 11/3/70 شنبه هنگامي كه هيچ كس در منزل حضور نداشت ابراهيم. .. رادر اتاق پآئين حياط با دست خفه كردم و جسد را در داخل همان اتاق نگهداري كردم و ساعت دو نيمه شب جسد وي راداخل چاه فاضلاب منزل  ...  انداختم و از اين ماجرا هيچ كس مطلع نبود. )
در بازجوئي كه ماموران از متهم نامبرده كرده اند وي ماجرا را شرح داده و گفته ( ...  حدود 11 ظهر شيطنت كرد و در اتاق خودمان دستم را بي اختيار دور گردنش حلقه كردم و فشار دادم و هيچ گونه تقلائي نكرد.  ناگهان بدنش كبود شد و تازه متوجه شدم كه چكار كرده ام و ناچار وي را در انباري كه در پآئين حياط بود زير پاره اي پنهان كردم و كسي در منزل نبود و شب همان روزساعت حدود2 بامداد مورخ 12/3/70 با استفاده از تاريكي شب وي را بغل كردم و در حالي كه هراسان بودم وي را در چاه فاضلاب منزل همسايه مان به نام. ..  انداختم. ..  )
بانو زري 34 ساله ، مادر متقول و زن مطلقه شوهر متهمه ازبانو سپيده شكايت كرده است. آقاي ...  شوهر متهمه و پدر مقتول گفته : ( نظر به اينكه چهار فرزند از خانم سپيده دارم و چهار بچه هم از آن زن (زن مطلقه ) نزد ايشان است ، بهخاطر اين بچه ها از همسرم شكايت ندارم. )
در دادسرا هم از بانو سپيده در18/3/1370 به وسيله آقاي دادستان  ...  تحقيق شده وي مفاد اظهارات قبلي خود را تكرار وبه قتل اعترا فكرده است و گفته (اكنون شرمنده هستم و از كار خودم سخت پشيمان هستم.  به خدا قسم قصد كشتن اورانداشتم بلكه مي خواستم او را تنبيه كنم. .. )
با صدور كيفرخواست پرونده در شعبه 12 دادگاه كيفري يك ...  رسيدگي شده و شاكيه مادر مقتول از متهم بانو سپيده شكايت كرده و قصاص خواسته است. متهم بانو سپيده اتهام خود را تكذيب آني كرده و گفته (است.) (شوهرم به من گفت بگو، اگر من زندان بروم نان بچه ها بريده مي شود. ) وكيل تسخيري متهم از او دفاع كرده (است.) شوهر وي گفته : ( به قرآن قسم خود زن گفته من اين بچه راكشتم. ..  من چيزي به او ياد ندادم. )
دادگاه با اعلام ختم دادرسي مبادرت به صدور حكم كرده و به موجب آن با احراز ارتكاب  جرم به وسيله متهم و به استناد علم حاصل و ماده 120و151 و 1و27 قانون قصاص (حدود و قصاص ومقررات آن ) حكم به قصاص نفس از متهمه بانو سپيده به وسيله زري با پرداخت سهم ديه پدر از فرزند كه با توجه به داشتن اخوه ميت پنج ششم يك ديه كامل خواهد بود داده است. در صورتي كه پدر ديه را به قاتل بخشيده باشد به خود قاتل بايد داد.  ضمنا" 11/3/70 برابر 17 ذيقعده الحرام 1411 است وديه تغليظ مي شود. 
محكوم عليها به حكم صادره اعتراض كرده و خود را بيگناه دانسته و ارتكاب قتل انتسابي را انكار كرده است. دادگاه اعتراض راوارد ندانسته و پرونده به ديوان عالي كشور فرستاده كه به اين شعبه ارجاع شده است.
هيات شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد و پس از قرائت گزارش آقاي ...  عضو مميز و اوراق پرونده و نظريه كتبي آقاي ...  داديار ديوان عالي كشور اجمالا" مبني بر تاييد دادنامه با قيد تغليظ ديه سهم پدر و دادنامه شماره 13460/7/1370 تجديدنظرخواسته مشاوره نموده چنين راي مي دهد:
(تجديدنظرخواه بانو سپيده اعتراض موجهي به حكم صادره نكرده ، اساس حكم داير به قصاص از متهمه به وسيله بانو زري مادر مقتول پس از پرداخت سهم ديه پدر( به پدر و در صورت بخشيدن آن به متهمه ) بلااشكال است و تاييد مي شود.  النهايه در تعيين ميزان ديه به شرايط مذكور در ماده 892 (بندب ) قانون مدني بايد توجه (شود) و ميزان ديه تعيين (گردد. ) ضمنا" با توجه به وقع قتل در ماه حرام سهم ديه پدر با در نظر گرفتن ماده 5 قانون ديات بايد احتساب شود. )

مرجع :
كتاب قتل عمد، جلداول ، تاليف يداله بازگير،ازانتشارات ققنوس چاپ اول ،چاپ ديبا، سال 1376

73