رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

كلاسه پرونده   : 204/3412
شماره دادنامه  : 452/4
تاريخ رسيدگي   : 31/6/70
تجديدنظرخواه  :   ... 
تجديدنظرخوانده :   ... 
فرجامخواسته   :  دادنامه شماره 497/2/1370 صادره از شعبه 9 دادگاه كيفري يك ... 
مرجع رسيدگي   : شعبه 4  ديوان عالي كشور
هيات شعبه     :  ... 

خلاصه جريان پرونده : گزارش شماره 69/13977/5/1369 پاسگاه ژاندارمري  ...  به دادسراي عمومي  ...  حاكي است : (در ساعت نه مورخه 6/5/1369 شخصي به نام عباس  ...  طي گزارشي مدعي گرديده ك ه برادرزاده اش توسط تفنگ بادي شخصي به نام (ب )به قتل رسيده  ... ) گزارش معاينه جسد به وسيله پزشك قانوني حاكي است :(جنازه متعلق به پسر بچه اي است حدود 12 ساله با سرو صورت خون آلود.  در معاينه سوراخي در بين دو ابرو و به قط كمتر از نيم سانتيمتر مشاهده گرديد.  در راديوگرافي مشاهده مي شود سوراخ مربوط به گلوله تفنگ بادي است كه وارد جمجمه گرديده و در وسط جمجمه باقي مانده است. اين گلوله در اثر ايجاد خونريزي داخل جمجمه باعث فوت شده است.) پدر و مادر مقتول از متهم شكايت كرده اند. (الف )، متولد1354 (متهم ) جريان را چنين شرح داده  است : (بنده روزجمعه بعدازظهر ...  به اتفاق مقتول (ب ) كه هر كدام داراي يك قبضه تفنگ بادي 5/4 بوديم جهت شكار به طرف باغ رفتيم.  بعد از شكار سه عدد پرنده رفتيم كنار باغ با تفنگ خود نشانه بزنيم.  اول من تخته اي را در دست گرفتم و مقتول تيراندازي كرد و بعد نامبرده تخته را در دست گرفت و پشت درخت بيد قرار گرفته و تخته را بيرون گذاشت كه در دستش گرفته بود بعد بنده نشانه رتفم چون تيراندازي را به تاخير اندختم نامبرده سر خود را از پشت درختان بيرون آورد در همين حين چون دست من در ماشه بود تيراندازي كردم كه درنتيجه به پيشاني وي اصابت كرد و به زمين افتادو بعد نامبرده را به بيمارستان انتقال (دادند) و در بيمارستان فوت نمود. ..  (ج ) در محل بود.  اسلحه بادي كه من با آن تيراندزي مي كردم انحراف تير دارد چون كهنه مي باشد. ..  با همديگر دوست بوديم و اختلافي نداشتيم. )
گواه (ج ) فرزند. .. ،14 ساله ، عليه متهم مطابق اظهارات وي شهادت داده است.(د) فرزند ... هم عليه متهم شهادت داده است.
شعبه نهم دادگاه كيفري يك ...  به موضوع رسيدگي كرده (است.)پدر مقتول و متهم و پدر وي حضور داشته اند.  پدر مقتول از متهم شكايت كرده و گفته دعوا كرده اند و عمدي زده است. متهم مشابه اظهارات قبلي خود جريان را شرح داده و پدر متهم (عاقله وي ) از انواع ديه درهم را انتخاب كرده است.
دادگاه مبادرت به صدور راي كرده است و به موجب آن با احراز وقوع جرم و اقرار متهم و سن وي كه در زمان حادثه كمتر از15 سال قمري داشته ، به استناد بند ج ماده 8 بند 5ماده 11 قانون ديات و بند 6 ماده 8 قانون مذكور عاقله متهم را به پرداخت ده هزاردرهم نقره در ظرف سه سال از تاريخ حادثه محكوم كرده است ولي متهم تجديدنظر خواسته ا ست و با بقاي دادگاه بر راي خود، پرونده با ديوان عالي كشور ارسال و به اين شعبه ارجاع شده است.
هيات شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد و پس از قرائت گزراش آقاي ...  عضو مميز و اوراق پرونده و نظريه كتبي آقاي ... داديار ديوان عالي كشور اجمالا" مبني بر تاييد دادنامه و دادنامه شماره 497/2/1370 تجديدنظرخواسته مشاوره نموده چنين راي مي دهد:
(حكم صادره بلااشكال است ، اعتراض وارد نيست ، ورد مي شود و حكم صادره به استناد بند ب ماده 10 قانون تعيين موارد تجديدنظراحكام دادگاههاتاييد مي شود. )

مرجع :
كتاب قتل شبيه عمد و خطاي محض ، جلداول ، تاليف يداله بازگير
ازانتشارات ققنوس ،چاپ اول ،چاپ ديبا، سال 1376

78