رای اصراری هيات عمومي ديوان عالي كشور

راي شماره : 6175-24/10/43

راي اصراري هيات عمومي ديوان عالي كشور
راي :درخواست فرجام ماهوي جناب آقاي دادستان كل بشرح زير(سوار نمودن مسافردركناردست خودكه موجب تنگي محل وفشاربه دراتومبيل وباز شدن آن وسقوط شاگردراننده گرديده ونيزاظهارنظركاردان فني واينكه با داشتن پروانه درجه دومبادرت به راندن كاميون نموده )چون دلائل وقرائن و نشانيهاي موجوددرپرونده موجودمقرون به ادله مثبت بزه مي باشدمخالف اصول وكيفياتي است كه دادگاه مستنداستنباط خودبرتبرئه متهم قرارداده است ،بنابراين بااجازحاصل ازماده 430مكررقانون آئين دادرسي كيفري حكم فرجامخواسته نقض ورسيدگي به شعبه ديگردادگاه استان هفتم شيرازارجاع مي گردد.

* سابقه *
رانندگي
رابطه بين حادثه وعمل راننده
سواركردن مسافردركاميون

جهانشيرفرزندمحمدرضا26ساله شغل راننده اهل كازرون فاقدپيشينه محكوميت كيفري درسال 38به اتهام اينكه باسواركردن مسافرجلووروي بار مبادرت به رانندگي اتومبيل باري نموده ودراثربي احتياطي وبي مبالاتي و عدم رعايت نظامات دولتي ونداشتن گواهينامه شايسته مرتكب قتل غيرعمد شاگردخودبنام مصطفي گرديده تحت تعقيب دادسراي كازرون واقع وبه استناد ماده 2ازقانون تشديدمجازات رانندگان تقاضاي مجازاتش بعمل آمده است .
دادگاه جنائي استان 7پس ازجري تشريفات قانوني وانجام دادرسي ،
باتوجه به گواهي سكينه دخترماشاءالله كه درقسمت جلوي ماشين بين راننده وشاگردراننده مقتول نشسته بوده است وعلي شوهراووابراهيم زارع و علي نازوابراهيم ونظريه كاردان فني كه پس ازمعاينه محل وماشين اظهار داشته كه مصطفي متوفي درقسمت جلوماشين سواربوده ودربين راه بعلت خواب آلودگي وفشارتنه اوبه دري كه بغل دستش بوده قفل درب كه اجمالابعلت عدم مراقبت خودشاگردراننده كاملابسته نشده بوده بازوازماشين به خارج پرت ودراثرتصادف به زمين درفاصله يك دوساعت مرده است واينكه ماشين مزبورداراي عيب ونقص مكانيكي نبوده ووظيفه شاگردمتوفي بوده كه درورودي وجنب خودراكاملاقفل كرده باشدوهمچنين تحقيقاتي كه ازمسافرين ماشين بعمل آمده هيچگونه تخلفي كه مستوجب واقعه مزبورباشدازطرف راننده بعمل نيامده مخصوصااظهارات ابراهيم احدازمسافرين كه مي گويدمتوفي پس از سقوط ازماشين وقبل ازمرگ بي تقصيري راننده راشخصامتذكرشده باتوجه به اين نكته هيچگونه رابطه عليتي بين مرگ مصطفي باعمل راننده وجودندارد دادگاه به اكثريت آراءحكم برائت اوراازنظرقتل غيرعمدصادرونسبت به دادخواست ضرروزيان بانونرگس مادرمتوفي بخواسته مبلغ بيست هزارريال مشاراليهارابه دادگاه مدني هدايت كرده است .
دادستان استان ازحكم برائت فرجامخواسته وجناب آقاي دادستان كل درخواست رسيدگي ماهوي نموده است .
شعبه 11ديوان عالي كشورپس ازرسيدگي :
سوارنمودن آنهارادركناردست خودكه همين موضوع موجب شده كه شاگرد راننده جاي مناسب نداشته باشدوفشارتنه اوموجب بازشدن دراتومبيل وسقوط مجني عليه شده ونظريه كارشناسي كه بي احتياطي متهم راموجب قبل غيرعمدي شاگردراننده دانسته ،استنباط دادگاه رابربرائت متهم مخالف اصول و كيفياتي كه دادگاه مستندحكم قرارداده تشخيص كرده ازآن جهت حكم فرجام - خواسته رانقض ورسيدگي امررابارعايت ماده 8قانون تشكيل محاكم جنائي به دادگاه جنائي استان هفتم ارجاع مي نمايد.
دادگاه مزبورپس ازانجام تشريفات قانوني وتشكيل جلسه مقدماتي در تاريخ 6/3/41بشرح دادنامه 98-21/7/41،
بااتكاءبه دلائل مندرج دردادنامه قبلي حكم برائت وي راازاتهام قتل غيرعمدصادرولي ازنظراينكه متهم باداشتن گواهي نامه درجه 2مبادرت به رانندگي كاميون نموده ورانندگي كاميون مستلزم داشتن گواهينامه درجه يك مي باشدازآن جهت اورامقصرتشخيص وبه استنادماده 9قانون تشديدمجازات رانندگان مشاراليه رابه دوماه حبس قابل ابتياع به قرارروزي 50 ريال و پرداخت يك هزارريال جزاي نقدي محكوم وچون شاكي خصوصي درمحضردادگاه از شكايت خودبه كلي صرفنظركرده لذابه استنادماده 298قانون آئين دادرسي كيفري قرارسقوط دعوي مدعي خصوصي راصادركرده است .
دادنامه اصراري تشخيص شده وپرونده درهيئت عمومي ديوان عالي كشور طرح گرديده است كه باكسب عقيده جناب آقاي دادستان كل مبني برنقض راي فرجامخواسته اكثريت بشرح زيرراي داده اند:

مرجع :
آرشيوحقوقي كيهان
مجموعه رويه قضائي
آراءهيئت عمومي ديوان عالي كشورسال 1343
چاپ 1344
صفحه 56 تا 59

13