راي شماره 139-4/10/1347 راي اصراري هيئت عمومي ديوان عالي كشور (اعتراضات فرجامي دادسراي ديوان عالي كشورمستندابه فرجام خواهي دادسراي استان درموردحكم برائت (الف ) به لحاظ عدم انطباق آن با مستندات پرونده وغيرموجه بودن آن به جهاتي كه دراعتراضات ماهوي قبلي ديوان عالي كشوردرج ومنتهي به نقض حكم دادگاه جنائي شده وارد بنظرمي رسد لذا حكم مزبوردراين قسمت مخدوش تشخيص وبموجب ماده 430 مكررقانون آئين دادرسي كيفري به اكثريت آراءنقض وبه استنادماده 463 قانون مزبور رسيدگي مجددبارعايت ماده 8قانون تشكيل محاكم جنائي به دادگاه جنائي استان سوم ارجاع مي گردد. درموردفرجامخواهي دادسراي مزبورازحكم برائت بانو (م )نظربه اين كه برحكم مزبور ازحيث رعايت اصول وقواعددادرسي اشكالي كه مستلزم نقض باشد بنظرنمي رسدحكم مزبوردراين قسمت به اكثريت آراءابرام مي شود). * سابقه * راي اصراري 139-4/10/1347هيئت عمومي ديوان عالي كشور پرونده 21/6107 فرجامخواه :دادسراي استان 3. فرجامخواندگان :(الف )و(م ). فرجامخواسته :دادنامه شماره 17-1/44مورخ 2/3/45آذربايجان شرقي . گردش كار:(الف )33ساله شغل زارع بيسواد(م )20ساله خانه داربه اتهام اولي به قتل عمدباسبق تصميم وتهيه مقدمات ودومي به معاونت درقتل مذكورتحت تعقيب واقع وبه استنادماده 170قانون مجازات عمومي بارعايت ماده 28قانون مذكوردرباره آنهادرخواست تعيين مجازات شده است شعبه 2 دادگاه جنائي آذربايجان شرقي بعدازاحضارمتهمان وتعيين وكيل مدافع و انجام تشيفات وتشكيل جلسه مقدماتي پنج نفري سرانجام دجلسه علني 18/10/42 باحضورمتهمان ووكيل آنهاونماينده دادسراي استان به موضوع رسيدگي و اكثريت ازلحاظ عدم كفايت ادله هردونفراتبرئه نموده است ولي اقليت عقيده برمحكوميت آنهاداشته است ودراثرفرجامخواهي دادسراي استان بالاخره پرونده درشعبه يك ديوان عالي كشورمطرح ودرنتيجه حكم برائت را مخالف بادلائل موجوددرپرونده تشخيص وطبق ماده 430مكررقانون آئين دادرسي كيفري نقض ورسيدگي به شعبه ديگردادگاه جنائي همان استان ارجاع شده است شعبه اول دادگاه جنائي استان 3پس ازاحضارمتهمان وتعيين وكيل مدافع وانجام تشريفات وتشكيل جلسه مقدماتي باحضورمشاراليهماونماينده دادسراي استان مجددابه موضوع رسيدگي درنتيجه اكثريت ازلحاظ فقددليل حكم بربرائت دونفرمذكورصادرولي اقليت (م )و(الف )رامجرم تشخيص و مستوجب كيفردانسته اندودادياردادسراي استان نيزبااشاره به اظهارات مطلعين قضيه وگواهي پزشك وصورت مجلس معاينه جسدوتناقض گوئي متهمان وشياع عمل بروجودرابطه نامشروع بين آنهاواظهارات طفل چهارساله مقتول درخصوص كيفيت وقوع قتل وتشريح جزئيات آن باصورت مجلس معاينه جسدو سايرقرائن به راي صادره اعتراض نموده ودرخواست رسيدگي فرجامي كرده و جناب آقاي دادستان كل نيزباتقاضاي دادسراي مزبورموافقت كرده اند. به تاريخ روزچهارشنبه چهارم ديماه يكهزاروسيصدوچهل وهفت هيئت عمومي ديوان عالي كشوربه رياست جناب آقاي عمادالدين ميرمطهري رياست كل ديوان عالي كشوروباحضورجناب آقاي عبدالحسين علي آبادي دادستان كل كشوروجنابان آقايان روساومستشاران شعب ديوان مزبورتشكيل گرديدپس از طرح وقرائت گزارش پرونده واوراق لازم وكسب نظريه جناب آقاي عبدالحسين علي آبادي دادستان كل كشوربشرح زير: (ارتكاب قتل (ن )ازطرف متهم بامعاونت متهمه به دلائل زيرمحرز مي باشد. 1-درشب وقوع قتل متهمان ومقتول درمنزل (س )پدر(م )متهمه مهمان بوده اندوبايكديگرازمنزل (س )خارج شده اندوبعدازآن كسي مقتول رانديده است (طبق شهادت (س )ومواجهه متهمان با(س )واعتراف متهمان پس از مواجهه ). 2-(الف )متهم مدعي شده كه درشب مذكوربه آسياب رفته بوده ودرمنزل (س )نبوده است درصورتي كه خلاف ادعاي اودرمواجهه به ثبوت رسيده است . 3-(م )متهمه مدعي شده است آن شب وي باشوهرمقتولش ازمنزل (س )خارج شده و(الف )باعيالش (گ )خارج شده اندوبه مهماني رفته انددرصورتي كه كذب ادعاي اومحرزشده ومعلوم شده كه درآن شب (گ )بامتهم قهربوده ودر مهماني نبوده است وبه منزل پدرخودرفته بوده است (طبق مواجهه متهمان با (س )و(گ )واعتراف متهمان پس ازمواجهه ). 4-(م )متهمه بعدامدعي شده پس ازخروج ازمنزل (س )(الف )ازآنهاجدا شده وچندنفربعدازجداشدن (الف )اوراباشوهرش ديده اندباتحقيقاتيكه شده اشخاص مذكوركفته اوراتكذيب كرده اند. 5-متهمه اظهاري راجع به مفقودشدن شوهرش ننموده تااينكه دراثر باريدن برف روزبعدازوقوع قتل (ر)همسايه مقتول كه براي برف روبي به پشت بام خانه خودميرودازنبودن مقتول واينكه كسي برف خانه مقتول راپاك نكرده تعجب مي كندومراتب راازمتهمه سئوال مي كندو(م )متهمه اظهارمي دارد شوهرش به تبريزرفته است . 6-متهمه بعدابه اشخاص ديگرمي گويدصبح روزبعدازشب مهماني طناب و تبربرداشته ورفته است هيزم بياورد. 7-متهمه مدعي است غروب روزي كه شوهرش مفقودشده ازاشخاصي كه او صحرابرگشته اندسراغ شوهرش راگرفته است درصورتي كه اشخاصي كه مشاراليها معرفي كرده اظهارات اوراتكذيب كرده اند. 8-مكتوم داشتن (م )مفقودشدن شوهرش راواختلاف گوئي اوكه زماني اظهارداشته شوهرش به تبريزمسافرت كرده وبعداگفته است براي آوردن هيزم رفته واختلاف گوئي متهم درخصوص شب مهماني ورفتن اوبه آسياب وثبوت كذب اظهارات مشاراليه كه ثابت مي نمايدمتهمه ومتهم ازسرنوشت (ن )كه به دست آنهابه قتل رسيده مطلع بوده اند. 9-باتحقيقاتي كه از(ع )برادرمتهمه شده محرزاست كه جسدوسيله (الف كشف شده ومي رساندكه نامبرده ازمحل جسدمطلع بوده وهم اوبوده كه مانع شده مردم براي يافتن (ن )به تبريزبروندوبه مردم گفته است قبلادردره هاي اطراف جستجوكنندشايدگرگ اورادريده باشد. 10بانبودن خون كافي درمحل كشف جسدوباتوجه به جراحات وارده به مقتول معلوم مي شودجسدمقتول رابعدازكشته شدن به آن نقطه برده اندو(الف ) مرتكب بعداازمقتول نمودن (ن )بوسيله ضربت تبربه سراوشكم اورادريده كه زودتروسيله گرگ ودرنگان خورده شودوموضوع قتل لوث گردد. 11-درشب وقوع قتل عيال متهم درخانه پدرخودبوده وكسي درمنزل (الف ) متهم نبوده وبه احتمال قوي قتل دمنزل متهم اتفاق افتاده وبعدجسدرابه محلي كه پيداشده برده اندومتاسفانه بعلت غفلت اولين بازپرس مامورتحقيق بعد ازقريب سه ماه خانه متهم معاينه شده كه يقيناآثارجرم ازبين رفته بوده است 12-طبق تحقيقاتي كه ازبرادروپدرمتهمه واهالي محل شده مقتول شخصي فقيروبي آزاربوده وباهيچكس جزعيالش اختلاف نداشته واحتمال اينكه براي سرقت پول ويامال ويادشمني اورابه قتل رسانيده باشندمنتفي است . 13-باغي كه جسدمقتول درآنجاپيداشده نزديكترين باغ به خانه متهم به قتل مي باشد. 14-تبروطناب پهلوي جسدپيدانشده وطبق اظهارمالك باغ وگواهان جز چنداصله درخت كه به دستورمالك باغ چندروزقبل قطع شده درختي قطع نشده بوده ومطابق گفته (ر)همسايه مقتول كسي به باغ مذكوربراي آوردن هيزم نمي رفته است . 15-(م )هرگزمنكرقتل وسيله (الف )نشده وبارهاتكراركرده من (ن )را نكشته ام اگر(الف )اورابه قتل رسانده باشددرجاي ديگربه قتل رسانيده است 16-زنداني هم حجره متهم اظهارداشته به متهم كراراپيشنهادكرده قسم بخوردكه (ن )رانكشته است اوحاضرنشده قسم بخوردكه قاتل نيست . اينك اين سئوال مي شودكه علت قتل (ن )كه يك مردفقيروبي آزاربوده چه مي باشدانگيزه ارتكاب قتل ازطرف (الف )به معاونت (م )عبارت است : اولاوجوداختلاف بين مقتول وعيالش (م )متهمه بعلت فقروتنگدستي مقتول وجوداين اختلاف ازتحقيقاتي كه از(ر)همسايه مقتول و(ع )برادرمتهمه شده محرزگرديده است . ثانيااختلاف متهم باعيالش (گ )بواسطه نداشتن اولادوقصدازدواج اوباعيال مقتول وبه همين جهت همانطورئكه (ع )برادرمتهمه اظهار داشته (گ )راطلاق داده بوده است . ثالثاعلاقه شديدمتهم به (م )متهمه عيال مقتول ورابطه نامشروع بين آن دوطبق شهادت برادروپدرمتهمه وشياع محلي بنابه مراتب بالاحكم صادره مخدوش است وخواستارنقض آن مي باشم . دادستان كل كشور-عبدالحسين علي آبادي ) مشاوره نموده بشرح زيرراي مي دهند. مرجع : موازين قضائي ،ازانتشارات حسينيه ارشاد(جلد 1) صفحه 203تا208 2
هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده
آدرس : تهران خیابان فاطمی روبه روی سازمان آب پلاک 207
تماس اضطراري : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵
پست الکترونیک : info (At) Dadfaran (dat) com