سامانه جستجو قوانین




قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
راي اصراري هيئت عمومي ديوان عالي كشور
(اعتراضات فرجامي دادسراي استان با توجه به محتويات پرونده و مباني حكم فرجامخواسته موجه و وارد نيست و چون از جهت رعايت اصول و قواعد دادرسي نيزاشكال موثر موجب نقض درپرونده بنظرنمي رسدحكم فرجامخواسته به اكثريت آراءابرام مي شود)

* سابقه *
كلاسه 14-6232
راي اصراري شماره 187-17/10/1348هيئت عمومي ديوان عالي كشور

فرجامخواه :دادستان استان فارس .
فرجامخوانده :(ق )
فرجامخواسته :دادنامه 87-24/6/45شعبه اول دادگاه جنائي استان فارس .
گردش كار:(ق )22ساله درسال 43به اتهام ازاله بكارت ازدوشيزه (چ ) تحت تعقيب دادسراي شيرازواقع وبه استنادماده 207قانون مجازات عمومي تقاضاي مجازاتش بعمل آمده وشعبه دوم دادگاه جنائي استان فارس پس ازجري تشريفات لازم وتشكيل جلسه مقدماتي درتاريخ 12/11/43باانجام دادرسي بدين شرح راي داده است :
"متهم درمراحل بازجوئي درمحضردادگاه منكرارتكاب جرم انتسابي گرديده واظهارنموده بنابه گفته (چ )شخص ديگري اين عمل رابااوانجام داده است به نظرهيئت دادگاه نظربه اينكه مجني عليها16ساله كه مدعي شده 7ماه قبل ازطرح شكايت متهم نسبت به وي مرتكب عمل شنيع وازاله بكارت شده وهم چنين مادراوكه نقل قول دخترخودرانموده وتقاضاي تعقيب قضيه راكرده است هيچ گونه دليل وشاهدي عليه متهم ابرازننموده اندونظربه اينكه متهم در مراحل بازجوئي ومحضردادگاه منكرارتكاب جرم انتسابي گرديده وگواهي نامه پزشكي 31/90-22/7/43نيزكه مشعربرتعيين مدت حمل (هفت ماهه ) مشاراليهامي باشدكافي براي احرازارتكاب جرم انتسابي ازناحيه متهم مزبورنمي باشدبنابراين به لحاظ فقددليل كافي حكم برائت (ق )متهم راصادر مي نمايد)
دادستان استان ازحكم برائت فرجامخواسته وشعبه 11ديوان عالي كشور پس ازرسيدگي باتوجه به مندرجات پرونده درخواست رسيدگي وفرجام ماهوي جناب آقاي دادستان كل راموجه دانسته وچون دلائل وشواهدوقرائن موجوددر پرونده رامخالف اصول وكيفياتي دانسته كه دادگاه جنائي مستنداستنباط خوددرتبرئه متهم ازاتهام ازاله بكارت قرارداده ازاين روحكم فرجام خواسته رانقض ورسيدگي امررابه شعبه ديگردادگاه جنائي استان فارس ارجاع مي نمايد.
شعبه اول دادگاه جنائي استان فارس باتشكيل جلسه مقدماتي درتاريخ 10/5/45دادرسي راانجام وبشرح دادنامه 87-24/6/45به اكثريت آراءچنين راي داده است :
"خلاصه اظهارات متهم وكيل مشاراليه اين است كه اشخاص مختلفي به منزل برادردوشيزه (چ )آمدوشدداشتندممكن است يكي ازايشان مرتكب ازاله بكارت مشاراليهاشده باشدولي اصل قضيه اين است كه پس ازاطلاع خانواده او ازاين جريان براي حفظ آبروي خودبه متهم تكليف كرده اندكه بادوشيزه (چ ) ازدواج كندوچون مشاراليه خودداري كرده چنين مطالبي راعليه اومطرح نموده اندونتيجتامنكربزه انتسابي مي باشندكه اين بيانات واردبنظر مي رسدزيراعلاوه براينكه درگواهي پزشك عنواني ازازاله بكارت نشده وفقط حمل دوشيزه (چ )تائيدشده است ونيزبادرنظرگرفتن اينكه غيرازاظهارات خوددوشيزه (چ )درپرونده كاردليل ديگري موجودنيست وبيانات ديگران همه به نقل قول ازمشاراليهامي باشدوباعطف توجه به اينكه پس ازمدتي ازتاريخ برداشتن حمل اين صحبتهابه ميان آمده ومعقول چنين نبوده كه اگرتجاوزي به دوشيزه (چ )شده وازاله بكارتي ازناحيه متهم بعمل آمده مي بايست همان وقت وقوع عنوان مي شدنه پس ازمدتهابنابراين باتوجه به مراتب فوق واينكه دليلي كه موجب حصول علم ويقين مبني برارتكاب بزه ازناحيه متهم باشددر پرونده كارموجودنيست لذادادگاه به اكثريت آراءحكم برائت (ق )رااز بزه انتسابي صادرواعلام مي نمايد"
سپس دادستان استان ازحكم برائت مجددافرجام خواسته وجناب آقاي دادستان كل تقاضاي فرجام ماهوي نموده اندكه رسيدگي به اين شعبه ارجاع گرديده است :
چون راي دادگاه اصراري تشخيص شده پرونده براي طرح دهيئت عمومي ديوان عالي كشورفرستاده شده است .
درتاريخ دهم ديماه يكهزاروسيصدوچهل وهشت هيئت عمومي ديوان عالي كشوربه رياست جناب آقاي عمادالدين ميرمطهري رياست كل وباحضور جناب آقاي عبدالحسين علي آبادي دادستان كل كشوروجنابان روساومستشاران شعب ديوان كشورتشكيل گرديد.پس ازطرح قرائت گزارش وبررسي اوراق كسب نظريه جناب آقاي دادستان كل كشورمبني بر"قبلالازم مي دانم جريان امررا بيان نمايم "
درتاريخ 18/7/1343بانو(م )شكايتي به پاسگاه ژاندارمري كلاسياه تقديم وضمن آن اعلام مي داردنوكراوبنام (ق )كه مدت يكسال است درخانه اوكار مي كنددرهفت ماه قبل بادخترش (چ )عمل ناشايسته انجام داده واوراحامله و بچه داركرده است ودرتوضيحات مورخ 20/7/1343درژاندارمري اعلام داشته روزي كه به منزل پسرش رفته بوده وخانه آنهاخلوت بوده نوكرش (ق )بادخترش (چ )كه اختلال حواس وبيماري رواني نيزداردعمل منافي عفت انجام داده واو ازاين موضوع اطلاع حاصل نكرده تااينكه مشاهده نموده دخترش حامله است و بااستعلام جريان امردخترش به اوگفته شبي كه مادرش به منزل برادر(چ ) رفته بوده وجز(چ )و(ق )كسي درمنزل نبوده اين عمل بااوانجام شده است با تحقيق از(ق )مشتكي عنه مشاراليه ضمن تكذيب شكايت وادعائي كه عليه اوشده اظهارمي داردكه مدتي قبل (چ )به اوگفته كه شخصي باكمك  زن برادراواين عمل رابامشاراليهاانجام داده ودرموقع انجام عمل زن برادرش دست به دهان (چ ) گذارده كه صدانكند(ق )بيست ساله است سپس از(چ )بازجوئي بعمل مي آيدو مشاراليهااظهارمي دارددربهارهمان سال يعني هفت ماه قبل ازوقوع عمل يك شب كه مادرش براي وضع حمل زن برادراوبه منزل آنهارفته بوده (چ )و(ق )در منزل تنهاودريك  اتاق خوابيده وبوده اند(ق )ازجاي خودبلندشده وبه رختخواب اورفته اورابوسيده وباوجوددادوفريادومقاومت اوباوي عمل ناشايسته راانجام داده واوازترس دراين موردچيزي به مادرش نگفته تااين كه حامله شده وچون مادرش علت حاملگي راپرسيده جريان رابه نحوي كه واقع شده به اوتوضيح داده است مادرمجني عليهامي گويد(ق )يكسال درمنزل آنهانوكر بوده و(ق )ادعامي كندشش سال است نزدآنهاكاركرده است بامعاينه اي كه پزشك   از(چ )به عمل مي آوردگواهي مي كندكه مشاراليهاحامله هفت ماهه مي باشدوجنين اوسالم است سپس بازپرس شيرازمادر(چ )رااحضارو مشاراليهاخودرامعرفي وبعنوان ازاله بكارت دخترش از(ق )اعلام شكايت مي كندوگذشت نمي نمايدبازپرس باصدورقرارمجرميت پرونده رابه دادسرا ارسال ودادياربه اتهام ازاله بكارت به استنادشكايت شاكيه واظهارات مجني عليهاونظريه پزشك  وحضورمتهم درمنزل مجني عليهاوسايرقرائن و امارات طبق ماده 207قانون مجازات عمومي عليه متهم كيفرخواست صادرو پرونده رابه دادگاه جنائي استان هفت ارسال مي دارد.
شعبه دوم دادگاه جنائي استان فارس به موضوع رسيدگي نموده متهم ضمن اظهارات خودبشرح صورت جلسه مورخ 22/12/43ارتكاب عمل رامنكرشده ازاو سئوال مي نمايندتوتاكي درمنزل (چ )بوده اي جواب مي دهدچهارسال قبل پيش آنهابودم پارسال هم اززمستان توضيح اينكه ازپارسال زمستان منزل آنهابودم تاامسال يكماه ازتابستان گذشته سئوال شدبه چه علت ازمنزل آنهارفتي جواب مي دهدمن برزگرآنهابودم كارم تمام شدرفتم وضمنامن فقط گاهي براي خوردن چاي به اتاق آنهامي رفتم واتاقم عليحده بودوهمان شب هم بابرادرش پرويزدريك اتاق خوابيده بودندسئوال مي شودچه كسي (چ )راحامله كرده است جواب مي دهدخدامي داندسئوال مي شودپس چرادربازجوئي گفته اي كه خود(چ ) مي گفت شخصي به كمك زن برادرم دست به دهانم گذارده واين عمل راكرده است جواب مي دهداين حرف را(چ )به چندنفرزن گفته بودوزن برادرش مانع شده كه اسم آن شخص راببردازاوسئوال شدچرااسامي زنهائي كه اين حرف رااز(چ ) شنيده اندبه بازپرس نگفته اي تاازآنهاتحقيق شودپاسخ مي دهدمن گفتم وبه ژاندارمري هم گفتم (درحالي كه درتحقيقات اوليه ازنامبرده درژاندارمري چنين مطلبي ديده نمي شودبلكه متهم درژاندارمري گفته است (چ )به خوداواين موضوع رابيان نموده )ودربرابراين سئوال كه دراتاقي كه تنها(چ )ومادرش مي خوابيدندديگرچه كسي مي خوابيدپاسخ مي دهدبرادركوچك  خودمن ودختر برادر(چ )ودونفرديگرنزدآنهامي خوابيدندومن توي اتاق آنهاميخوابيدم سپس دادگاه بااستماع اظهارات داديارووكيل مدافع متهم نامبرده رابه لحاظ فقددليل ازاتهام منتسبه تبرئه كرده است وبافرجامخواهي دادسراي استان فارس وتقاضاي فرجام ماهوي دادسراي ديوان كشورشعبه 11ديوان عالي كشورحكم صادره رامخالف دلائل وشواهدوقرائن موجوده درپرونده دانسته وبا نقض آن پرونده راجهت رسيدگي مجددبه شعبه ديگردادگاه جنائي استان هفت ارسال داشته شعبه اول دادگاه جنائي فارس بعلت آنكه متهم بدون تامين وآزاد بوده قراراخذكفيل به وجه الكفاله مبلغ يكصدهزارريال درباره اوصادروبه علت عجزازمعرفي كفيل درتاريخ 14/3/45مجددااورابازداشت نموده وبه موضوع رسيدگي مي نمايددراين مرحله متهم اظهاراتي مغايرباگفته هاي قبلي به اين شرح مي نمايد:
اولا-اظهارمي داردمي داردمن درمحل كلاسياغريب بودم منزل پدردوشيزه (چ )اغلب افرادآمدوشدداشتن ومهماني وضيافت زيادبودوصرف مشروب زياد مي شدواشخاص ديگري روي همين اصل مرتكب اين عمل شده اندواين تهمت رابه شخص من زده اندوالامن مرتكب اين عمل نشده ام (درحالي كه قبلادرهيچيك از مراحل تحقيق چنين اظهاراتي نكرده است )
ثانيااظهارمي داردپس ازاينكه كارزراعت تمام شدمنبه دستوربرادر (چ )خانه آنهاراترك كردم درمحل شايع شدكه دوشيزه (چ )حامله است وبطوري كه شنيدم برادرش ازمشاراليهاسئوال كرده بوداوگفته بودشبي دراتاق خودم خوابيده بودم ديدميكنفرآمدپهلويم كه ساعتي دست اوبودوسبيل هم داشت من آمدم فريادكنم زن برادرم دستش راگذاشت روي دهانم منهم چيزي نگفتم ويك نفركه آمده بودپهلوي من ازمن ازاله بكارت كرد(درصورتي كه قبلاگفته است كه اين حرف را(چ )به اووچندنفرزن گفته ؟اظهارات قبلي اومغايراين گفته است )
ثالثا-مي گويددراتاق عليحده اي غيرازاتاق (چ )ومادرش مي خوابيده است وبالاخره طبق صورت جلسه مورخ 23/6/45شعبه اول دادگاه جنائي فارس اظهارداشته حقيقت اين است كه پائيزمعمول اينطوربوده كه همگي يعني دوشيزه (چ )وخواهرشومن وبرادرم ومادرش دريك اتاق مي خوابيديم .
بنابه مراتب بالاومخصوصاباتوجه به اظهارات مغايرمتهم حكم برائت اومخدوش است وتقاضاي نقض آن رامي نمايم .
دادستان كل كشورعبدالحسين علي آبادي "

مرجع :
موازين قضائي ،ازانتشارات حسينيه ارشاد(جلد 1) صفحه 458تا464

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده