هيات عمومي شعب كيفري ديوان عالي كشور (اصراري ) بزه انتسابي به آقاي حسن 000 مبني بر قتل عمدي علي 000به دلايل زير محرز مي باشد: الف : تصادم دوچرخه ها و برخورد با بيل لودر كه در جريان رسيدگي مورد ادعا قرار گرفته طبق نظر كارشناسان رسمي و شوراي بررسي تصادفات واوضاع و احوال قضيه مقرون به دليل نيست 0 ب : احتمال سقوط از دوچرخه پائي وصدمه ناشي از زمين خوردگي مغاير با دلايل مندرج در پرونده است زيرا: طبق محتويات پرونده مقتول در حال اغماء و بيهوشي در جاده مشاهده شده است ، چگونه ممكن است چنين شخصي كه در آستانه مرگ بوده از جاي خود برخاسته و با متهم گلاويز شده وبا ضربات سنگ يكديگر را مجروح نموده باشند؟ ج : نظر به ساير محتويات پرونده از جمله : 1 متهم به وارد كردن ضربات سنگ صريحا" اقرار نموده است 0 2 سنگ خود نوعي آلت قتاله مي باشد0 3 ورود ضربات سنگ عمدي و به موضع حساس اصابت نموده است 0 عليهذا بنا به مراتب اشعاري دادنامه شماره 62031/12/75صادره از شعبه دهم دادگاه عمومي بابل كه بموجب آن حسن 000 در مورد قتل عمدي علي 000 به استناد ماده 205و206 قانون محازات اسلامي به قصاص نفس محكوم گرديده به تجويز بند(ج ) ماده 24قانون تشكيل دادگاههاي عمومي وانقلاب به اكثريت آراء ابرام مي شود0 هيات عمومي ديوان عالي كشور(شعب كيفري ) 152 * سابقه * راي اصراري كيفري 13768 شماره راي : 258/6/1376 شماره پرونده : 137610 شماره جلسه : 137614 علت طرح : اختلاف نظربين شعبه يازدهم ديوان عالي كشوربا دادگاههاي عمومي بابل موضوع : قتل عمدي در ساعت 9 روز سه شنبه 25/6/1376 جلسه هيات عمومي شعب كيفري ديوان عالي كشور برياست حضرت آيت الله محمدمحمدي گيلاني رئيس ديوان عالي كشور و با حضور جنابان آقايان قضات ديوان عالي كشور و نماينده جناب آقاي دادستان كل كشورتشكيل و با تلاوت آياتي از كلام الله مجديد رسميت يافت 0 رئيس : دادنامه شماره 11/115779 شعبه يازدهم ديوان عالي كشور بتصدي جناب آقاي رحمت الله عروجي مستشار و جناب آقاي سيدعباس بلادي عضو معاون مطرح است 0 جناب آقاي بلادي دادنامه شعبه راقرائت فرمايند0 خلاصه جريان پرونده : گزارش نيروي انتظامي به رياست دادگستري بابل حاكي است كه در تاريخ 24/2/1375 دو دستگاه دوچرخه كه راكبان آنها به اسامي علي 000 25 ساله و حسن 000 60 ساله بوده اند با يكديگر برخورد نموده و هر دو نفر مذكور مجروح و مصدوم شده به بيمارستان منتقل مي گردند0 در صورتجلسه اي كه بوسيله مامورين پاسگاه پس از بازديد از محل تنظيم گرديده چنين آمده است (1 محل حضور در وسط جاده لكه خون و دو عدد دگمه در اطراف لكه خون مشاهده گرديد0 2 در15متري لكه خون مقداري قطرات روغن ماشين ريخته كه بنا به اظهارات حاج نعمت 000 مربوط به لودر مي باشد كه بستگان علي 000 به پاسگاه مراجعه نموده بيان داشته اند كه راكبان دوچرخه با هم برخورد نموده اند كه از دوچرخه بازديد گرديد هيچگونه آثار برخورد مشاهده نگرديد0) (صفحه 1) از آقاي حسن 000 در بيمارستان تحقيق شده اظهار داشته است :((در مورخ 24/2/1375 غروب جهت رفتن به كارخانه شاليكوبي به روستاي گنج افروز در حال حركت بودم كه بيل لودر بالا بود و به پهلوي راست بنده اصابت نمود ديگر نفهميدم كه چه شده است كه سراز بيمارستان درآوردم و دوچرخه سوار ديگر را نديدم 0)) سئوال شد از چه ناحيه مجروح شديد؟ پاسخ داده است : ((از ناحيه قفسه سينه پهلوي راست گلو سر و دست چپ )) سئوال شده آيا از راننده لودر شاكي هستيد؟ پاسخ داده است : ((بلي شاكي هستم )) از آقاي مهدي 000 فرزند نعمت (راننده لودر) تحقيق شده اظهار داشته ((اينجانب طبق روزهاي قبل پس از تمام شدن كار لودر را جهت نگهداري به روستاي بالاگنج افروز مي بردم در بين راه متوجه شدم دو راكب دوچرخه كه يكي پيرمرد و ديگري جوان بود در جاده افتاده اند بلافاصله به اولين منزل اطلاع دادم 000 كه بكمك اهالي اين دو مجروح را به بيمارستان برديم خبر از نوع تصادف ندارم 0)) در مورد اظهارات آقاي حسن 000 مبني بر اينكه با بيل لودر وي برخودر كرده است سئوال شده 0جواب داده است : ((اينجانب از فاصله 15 متري آقاي حسن 000 و شخص ديگر را ديده ام لودر را نگاه داشته ام و به محل خبر داده ام اگر با بيل لودر برخورد مي كرد بايد زخمي مي شد0)) در گزارش بعدي پاسگاه چنين آمده است : ((000 در رابطه با صحنه تصادف دو عدد دكمه پيراهن به جا مانده بود طي بازديدي كه از پيراهن مجروحين شده هيچ دكمه به دكمه مجروحين (شبيه ) نبوده و به نظرمي رسد كه اين موردصحنه سازي بوده 000)) همچنين در گزارش ديگر پاسگاه آمده است كه (جهت تحقيقات ازعلي 000 به بيمارستان اعزام ولي نامبرده چون قادر به تكلم نبوده قادربه بازجويي نبوده است 000) سپس از آقاي حاج منصور000(پدرزن علي 000) سئوال شده است هرگونه اصلاعاتي جهت كشف واقعيت امر مي دانيد بيان نماييد گفته است : ((من نسبت به دامادم خوشرفتار بودم وهيچگونه اختلاف بادامادم نداشته ام )) پرسيده اند آيا آقاي حسنجان 000با شما و يا داماد شما مكشلي داشته است جواب داده (( من مقداري زمين داشته و نامبرده خريدار زمين من بوده چون شخص ديگري پول بيشتر مي داد آنرا بفروش رسانيده و نامبرده با من قهر كرده وهنوزهم قهر هستيم 0)) از رحيم 000 (برادرزن علي 000) نيز سئزال شده است ((داماد شما با كداميك از هم محلي هاي شما بالخص حسن 000 مشكل اخلاقي وغيره داشته است ؟)) جواب داده (هيچ مشكلي نداشته است 0) درگواهي پزشكي قانوني مربوط به حسن 000 آمده است (1 تورم و كبودي سمت راست و طرفين قفسه سينه كه در معاينه كاملا" حساس ودردناك مي باشد0 2 كبودي ساعد دست چپ 3 كبودي انگشت وسط دست چپ 4 تورم ناحيه پشت سري (معادل كبودي ) 6 اظهار تالم از سردرد و سرگيجه مي نمايد0 7 اظهار تالم از ناحيه گلو و حنجره مي نمايد0 ضايعات دو روزقبل و بوسيله اصابت جسم سخت ايجاد شده است 000) گواهي پزشكي قانوني در مورد صدمات وارده به آقاي علي 000 چنين است : ((000فعلا" بيمار در حالت اغماءكامل مي باشد و توسط دستگاه تنفس مصنوعي كنترل مي شود 1 زخم قوزك داخلي پاي چپ (داميه ) 2 زخم مچ پاي راست (داميه ) 3 پارگي سمت راست سر(متلاحمه ) 4 آمفيزم (ورود هوا به زيرپوست ) در سمت راست گردن و سمت راست قفسه سينه وشانه 5 كبودي وسيع پشت لاله گوش چپ 6 كبودي وسيع سمت چپ سرو ناحيه گيجگاهي چپ در سي تي اسكن انجام شده خونريزي سمت راست سر داخل نسج مغزمشهوداست 0 خونريزي زير پوست در سمت چپ وجود دارد حال عمومي وخيم مي باشد احتمال خطر مي رود000)) در گواهي ديگر مربوط به علي 000 چنين ذكر شده است ((جسم سخت و سنگيني مي تواند مثل ماشين و يا در اثرسقوط وخوردن به زمين و يا در اثر امثال اين حالت بوجود آمده باشد0 بهر صورت جسم سنگين و كوبنده مي تواند چنين آثاري را در دو طرف سر ايجاد كرده و باعث خونريزي داخلي نسج مغز نيز شده باشد0)) از شخحصي بنام حرمت 000 كه حسن 000را به بيمارستا رسانيده تحقيق شده خلاصه اظهاراتش آنست كه بيست دقيقه بعد از حادثه رسيده حسنجان 000 را به وانت نيسان خود سوار كرده وبه بيمارستان رسانيده و مصدوم در طول مسير در جواب سئوالاتي كه از او مي شد فقط مي گفته است بله و سخن ديگري به زبان نمي آورده است 0 آقاي يوسف 000 يكي ديگر از اهالي محل نيز اظهار داشته (( راننده لودر با لودر خودش به منزل من مراجعه واظهار داشت تعداد دو نفر در نزديكي منزل شما روي جاده وسط اسفالت مي باشند اينجانب به اتفاق همسرم آمديم مشاهده كردم كه آقاي علي 000 در وسط جاده كه سرش بسمت رودخانه درازكشيده و دوچرخه پايي روي پايش افتاده بود و حسنجان 000كنارجاده تقريبا" يك پهلو و دوچرخه روي پايش بوه است در بدوامر به سراغ آقاي حسنجان 000 رفته و به وي گفته چه شده گفته نمي دانم من باتفاق يك نفر همسايه حسنجان 000 وي را تا دم در منزل خودم برده كاملا" بيهوش نبوده است ليكن آقاي علي 000كاملا" بيهوش بوده است 000)) مجددا" از آقاي حسن 000 بازجوئي و از او سئوال شده است بطوريكه شكايت شده شما بطور ساختگي خود را به بيمارستان رسانده ايد تا انكار نمائيد در صورتيكه با شواهدي كه هست در آن لحظه بيهوش نبوده ايد جواب داده است ((بنده نمي دانم ، شواهد چنين چيزي مي گويند من خبر ندارم ولي شايد حرفي زده باشم حواس نداشتم 0)) و اضافه كرده است ((بنده قبلا" بازجوي دادم حواس نداشتم ونمي دانم چه جوري بازجويي دادم لودر خواسته بود از پهلوي من رد شود به دست سمت چپ برخورد كرد وبنده افتادم روي زمين نمي دانم روي آسفالت افتادم يا روي چرخ (دوچرخه ) نمي دانم حواس نداشتم 0)) در تحقيق بعدي نامبرده گفته است (( چند روز قبل ساعت حدودا" 8الي 9 شب بنده با دوچرخه پايي از منزل بسمت كارخانه شاليكوبي 000 در حركت بودم در مسير راه مشاهده نمودم اميد000 كنا رجاده باريك ايستاده و جسد هم با فاصله كمي حدودا" 2 متر بر روي آسفالت درازكشيده ودوچرخه پايي وي بغلش بود ليكن در يك لحظه اميد000 يقه مرا گرفته و با مشت محكمي به پهلوي من زده نمي دانم دست وي چه بوده ولي ضربه به حدي محكم بود كه مرا بسمت پياده رو پرتاب كرد و بعد با مشت به سرم كوبيد و بيهوش شدم 0)) سئوال شده شما درمراحل بازجويي پاسگاه عنوان كرديد راننده لودر با من برخورد كرده چرا دروغ گفته ايد0 جواب داده : (چون لودر پشت سرم در حركت بود فكركردم لودر با من برخورد كرده و مرا به پياده رو پرتاب كرده ) در مورد علت تناقض در گفتار خويش نيز گفته است (وحشت كردم ترسيدم چون خانواده اميد000 بزرگ زاده مي باشند و نفوذ دارند نام راننده لودر را در پاسگاه مطرح كردم 000) (توضيحا" بشرحي كه قبلا" ذكر شده اميد000برادر زن علي 000 كه اظهارات برادر وي بنام رحيم قبلا" بيان گرديد0) طبق گزارش مورخ 28/2/1375 نيروي انتظامي ) ( طي تماس تلفني كه با بيمارستان شهيد يحيي نژاد بعمل آمده مسئول وقت بخش اورژانس بيمارستان شهيد يحيي نژاد اعلام نموده كه مصدوم علي 000 در ساعت 45/8 دقيقه صبح روز جاري فوت نموده 000) در گواهي پزشكي قانوني آمده است (جنازه متعلق به مردي 25 ساله با قد حدود175 و وزن 60 كيلوگرم كه بيش از شش ساعت از فوتش مي گذرد000 در معاينه پارگي عميق (متلاحمه ) سمت راست سر وپشت سر همراه با تورم و التهاب شديد دور پارگي فوق وجود دارد همچنين تورم و كبودي وسيع پشت لاله گوش چپ و سمت چپ سر و ناحيه زير گوش چپ وجود دارد0 كبودي مخاط لب بالا و كبودي وسيع مخاط لب پائين وجود دارد همچنين تورم شديد سمت راست گردن همراه با آمفيزم (ورود هوا به زير پوست ) در سمت راست گردن و ناحه ترقوه راست و شانه راست و سمت راست قفسه سينه وجود دارد0 همچنين كبودي وسيع ناحيه سريني راست و كبودي ناحيه كتف چپ و خراشيدگي در حال ترميم ساق پاي راست و قوزك داخل پاي چپ وجود دارد لازم به تذكر است كه در معاينه قبلي به علت بدي حال عمومي بيمار، كبودي ناحيه كتف ناحيه سريني و كبودي مخاط لبها به علت داشتن تنفس مصنوعي ذكر نشده علت مرگ متوفي اصابت جسم سنگين و سخت به سر، خونريزي مغزي وعوارض ناشي از آن بوده است 0) (برگ 48) مجددا" از حسن 000 تحقيق شده اظهار داشته است : ((حقيقت را بخواهيد بنده با دوچرخه پايي در ساعت 8الي 9 شب از منزل به طرف كارخانه شاليكوبي عين الله 000 در محل خودمان در مسير جاده اصلي آسفالت در حركت بودم و بعلت تاريكي با مرحوم علي 000 از روبروي من در حركت بود برخودر و ايشان نقش زمين شده و من هم به سمت گوشه راست بغل جاده افتادم و پس از چند دقيقه راننده لودرسررسيد ولي خودم بي حال و قادر به صحبت نبودم و بيهوش شدم وديگرمتوجه مرحوم علي 000نشدم چه بلايي به سرش آمد000)) علت وجود تناقض در در اظهارات وي سئوال شده گفته است (ترسيدم و راننده لودروبرادر خانمهاي مرحوم بي گناه هستند و مسبب اصلي خودم مي باشم كه درحال حركت با دوچرخه پايي خود با مرحوم كه راكب دوچرخه بوده برخورد و هر دو نفر به روي زمين افتاديم وتصادف بطورناگهاني بوجودآمد000)) سئوال شده چنانچه مطلب خاصي داريد بيان كنيد پاسخ داده است (( بله بنده از خانواده مرحوم تقاضاي عفو و بخشش دارم چون قصد و منظوري نداشتم 000) در صورتجلسه اي كه در حضور قاضي تحقيق در تاريخ 30/2/1375 تنظيم شده چنين آمده است :((000 بنده با دوچرخه پايي خود و مرحوم با دوچرخه پايي مقابل هم برخورد و بعد ازآن با هم گلاويز و مرحوم گلو و زير بغل سمت راست مرا چنگ زد و با همديگر روي زمين افتاديم و علت درگيري فقط و فقط تصادف دوچرخه پايي من با دوچرخه پايي مرحوم بوجود آمد و پس از تصادف با هم به زمين پرتاب شديم وبعد هر دو نفر بلند شديم درگير ولي نسبت به هم ناسزا نگفتيم 000)) (صفحه 36) بار ديگر از حسن تحقيق شده چنين بيان نموده است : ((همانطوريكه قبلا" در بازجويي گفتم ساعت 8الي 9 شب من و مقتول علي با دوچرخه پايي يكديگر در داخل محل بر روي آسفالت جاده بعلت تاريكي شب با هم تصادف و هر دوبه زمين افتاديم و هر دو نفر بلند شديم و با هم بحث كرديم و يقه يكديگرراگرفتيم و يكديگر را هول مي داديم و بنده از زمين سنگ متوسط برداشته و ايشان گويا سنگ در دست داشته و با سنگ به همديگر ضربه مي زديم ولي چون در درگيري حواس نداشتم با سنگ به كجاي بدن وي مي زدم مقتول علي نقش زمين شدند و نبده هم چوءن از ناحيه پهلوي سمت راست صدمه ديدم حال حركت نداشتم و در فاصله يك متري مقتول دراز كشيدم وحواس نداشتم علي زنده بود يا مرده خبرنداشتم ودربيمارستان اطلاع يافتم ايشان فوت كردند ولي بخدا قسم خصومتي در كار نبوده اتفاقي بود عمدا" وي را نكشتم 000)) سئوال شد زمانيكه شما با سنگ به علي مي زديد آيا ضربه سر مقتول خورده ياخير؟ جواب داده است : ((چون در تاريكي به همديگر ضربه با سنگ مي زديم حواس ندارم به كدام قسمتهاي بدن مقتول ضربه زدم ولي هيچكس در ميان نبودفقط من با مقتول گلاويز ودرگير شدم ومشاجره لفظي داشتيم و كتك كاري نسبت به همديگر كرديم آن هم با سنگ )) (صفحه 40) در تاريخ 3/2/1375 آقاي قاضي تحقيق در معيت مامورين و متهمان حسن و سيدمهدي راننده لودر از محل بازديد كرده و در آنجا نيز توضيحات متهم حسن را در مورد درگيري وي با علي استماع نموده و مراتب را در پرونده منعكس كرده است ضمنا" از دو دستگاه دوچرخه بازديد شده آثاري از تصادم بر آنها مشاهده نشده است (برگهاي 57و 58) آقاي قاضي تحقيق از جسد مقتول مرحوم علي بازديد كرده وآثار موجود بر جسد را در پرونده منعكس كرده است 0 از بانو سوسن (همسر مرحوم علي ) تحقق شده تقاضاي مجازات شرعي و قانوني قاتل رانموده نامبرده در مورد اين سئوال كه آيا شوهر شما باقاتل قبلا" اختلاف داشته يانه ؟ جواب داده ((فكر نمي كنم با هم اختلاف داشته باشند)) از زهره 69 ساله (مادر مقتول ) تحقيق شده تقاضاي مجازات قاتل فرزند خود را نموده است 0 شوراي بررسي تصادفات نيز پس از بازديد از محل وملاحظه دوچرخه هاي مربوطه در خاتمه چنين اظهارنظركرده است : ((000 با توجه به جميع جهات و استنادات و محتويات پرونده ،وضعيت استقرار وسائط نقليه و مصدومين جاده وموقعيت محل وعدم وجودآثار بر روي وسائل نقليه اين هيات برخورد لودر با دوچرخه هارامنتفي و پيشنهادمي گردد با دستور مقام محترم قضايي در صورت موافقت پرونده جهت بررسي و كشف حقيقت به دايره آگاهي ارجاع گردد0)) بنا به تقاضاي متهم دادگاه براي او وكيل تسخيري انتخاب نموده است كه در جلسه رسديگي نيز شكات (مادر وهمسر مقتول ) حاضرشده مادر مقتول تقاضاي صدور حكم قصاص و هسمر وي تقاضاي مجازات قاتل را نموده است ، سپس به متهم حسن اتهام قتل عمدي مرحوم رمضانعلي تقهيم شده نامبرده اظهار داشته براي خود وكيل انتخابي تعيين كرده ام و لذا وكيل تسخيري عزل شده و بهمين جهت جلسه تجديد گرديده است در جلسه بعدي وكيل متهم اظهارداشته ارتكاب قتل عمدي نيازمند انگيزه قوي است كه با توجه به استشهاديه تقديمي فيمابين موكل ومرحوم علي هيچگونه سابقه خصومتي وجود نداشته (نامبرده استشهاديه اي تسليم دادگاه نموده كه ذيل آن را عده اي امضاء كرده يا با اثر انگشت گواهي نموده اند) مفادا" حاكيست كه بين متهم به قتل با مرحوم علي هيچگونه سابقه خصومتي وجود نداشته است 0 درجلسه مورخ 15/5/75 متهم بعنوان آخرين دفاع اظهار داشته است ((دفاع ديگري ندارم شريك غم آنها(اولياءدم ) هستم ولي من او نزده ام و نكشتم و حرف اولياءدم را قبول ندارم 0)) شعبه ششم دادگاه عمومي بابل ختم دادرسي را اعلام داشته و راي شماره 17873/5/1375 را بدين شرح صادر كرده است : در خصوص اتهام آقاي حسن (حسنجان ) فرنزد ميرزاگل 60 ساله ساكن فعلي زندان (فعلا" زنداني ) دائر به قتل عمدي مرحوم علي طبق شكايت شاكيه مادر متوفي تنها وارث (ولي دم مقتول ) و شكايت همسرمتقول و اظهارات اوليه متهم و اقرارنامبرده در محضر دادرس محترم دادگاه كه از ايشان تحقيق نموده در صفحه 57و58و59 پرونده كه خود متهم اظهار داشته با سنگ به همديگر زديم و بعدا" متوجه شدم ضربه به سرش خودره است و اقرار ضمني و واقعي متهم در مراحل تحقيق و دادگاه و تهيه فيلم ويدئويي كه گوياي اين مسئله است واظهارات اوليه متهم و گزارش اوليه مامورين انتظامي واظهارات مطلعين به درگيري و ساير محتويات پرونده نظر به اينكه شايد متهم قصد قتل نداشته حسب اظهارات خودش ولي عملا" كاري را كرده است و سنگي راكه برداشته و به سر مقتول زده و با توجه به سن و سال متهم كه انساني عاقل و جا افتاده بوده ومي دانسته كه زدن همچه (چنين ) سنگي به سر مقتول موجب قتل وي خواهد شد و ضربه وارده يكي هم نبوده بلكه چندين ضربه به سر مقتول زده كه نظريه پزشكي قانوني حاكي از اين مسئله هست و با توجه به اينكه اين مساله به اين صورت زدن در حاليكه از فاصله هم نبوده بلكه از نزديك زده است خود نوعا" كشنده است و (طبق نظر)حضرت امام (ره )ومرحوم محقق درتحريرالوسيله و شرايع به اين امر اشاره دارند كه اگر عمل نوعا" كشنده باشد موجب قصاص است لذا بزه كاري متهم بعنوان قتل عمدي مرحوم علي محرز و مسلم است لذا دادگاه طبق بند ب ماده 206و205 قانون مجازات اسلامي متهم حسن (حسنجان ) فرزند ميرزا گل را به قصاص نفس بدل از نفس مرحوم علي محكوم مي نمايد000 وكيل محكوم عليه از اين راي تجديدنظرخواهي كرده و بابرشمردن دلايلي موكل خود را بيگناه دانسته و تقاضاي صدور حكم برائت وي را نموده است پرونده در شعبه يازدهم ديوان عالي كشور مطرح شده و اين شعبه نيز پس از رسيدگي سرانجام دادنامه شماره 382/211/8/1375 را بدين شرح صادر كرده است : با عنايت به زمان ومكان تصادم فيمابين دوچرخه هاي طرفين وزمين خوردن آنها در اثر اين تصادف و درگيري بعدي راكبان وزد وخورد آنهاو روشن نبودن نحوه اصابت سنگ كه (بنا به گفته متهم طرفين در هنگام درگيري از سنگ نيز استفاده كرده اند) و بيهوش بودن هر دو مصدوم در وقت انتقال به بيمارستان و نظريه اوليه پزشك قانوني در مورد متوفي احتمال آنكه برخورد به زمين در اثر تصادم موجب وخامت حال او موثر در مرگ وي بوده و با توجه به تفاوت سني طرفين منازعه (متهم 60 ساله و متوفي 25ساله ) عمدي بودن قتل خالي از شبهه نيست لذا دادنامه معترض عليه نقض وپرونده جهت رسيدگي مجدد به شعبه ديگر دادگاه عمومي شهرستان بابل ارجاع مي گردد0 پس از اعاده پرونده رسيدگي به شعبه دهم دادگاه عمومي بابل ارجاع شده كه اين شعبه ابتدا رئيس پزشكي قانوني بابل و رئيس اداره راهمنائي و رانندگي به اتفاق افسران كاردان فني را جهت اداي توضيح به دادگاه دعوت نموده سه تن از افسران ارشد كاردان فني در دادگاه حاضر شده و پس از بررسي موضوع سرانجام چنين اظهار نظر كرده اند: ((با توجه به جميع جهات وادله وامارات از نظر بررسي مورد از بعد از تصادف بنظر مي رسد: 1 برخوردلودر با دوچرمه كلا" منتفي و غيرقابل طرح مي باشد 2 برخورد دو وسيله نقليه (دوچرخه ها) با يكديگر با توجه به عدم وجود هرگونه آثاري بر روي وسايل نقليه بعيد بنظر مي رسد0 3 امكان برخرد تنه راكبين با يكدگير محتمل ولي آثار وجراحات وارده به مصدوم متوفي كه در گزارش پزشكي قانوني بيان شده نمي تواندناشي ازاين برخوردباشد0)) پزشك قانوني (صادر كننده گواهيهاي پزشكي و گواهي فوت )نيز چنين توضيح داده است (( باتوجه به گواهي صادره كه در همان دو روز اول صادر شده بود و ويزيت هر دو نفر در همان شب اول توسط اينجانب انجام گرفت و گواهي روز بعد صادر شد مساله نزاع در ابتدا كاملا" مطرح نبوده است و ذكر كلمه تصادف در گواهي اوليه با استناد به پرونده باليني هر دو در بيمارستان نوشته شده بود و حتي اينجانب اطلاعي از اينكه اين دو با هم برخوردي داشته باشند نداستم وكلمه تصادف فقط باستناد پرونده باليني در بيمارستان صادر شده است 000) سئوال شده آيا ضربات وارده بر مقتول (علي ) در اثر تصادف است يا خير؟ جواب داده ( با توجه به گواهي صادره وآثار ضرب جرح درهردو نفر تصادف با لودر و يا دوچرخه مطرح نمي باشد0)) دادگاه در تاريخ 22/10/1375 با حضور مادر و همسر مقتول و وكيل متهم تشكيل گرديدابتدا مادر مرحوم علي 000تقاضاي قصاص حسن 00 را نموده همچنين همسر مقتول نيز از متهم بقتل شكايت كرده و تقاضاي قصاص او را كرده است ، توضيح آنكه شاكيان اظهار داشته اند كه قبلا" با متهم به قتل اختلافي نداشته اند همچنين همسر مرحوم علي 000 توضيح داده است كه متهم قبلا" دو نفرار در اثر تصادف كشته و يكنفر پيرمرد را عمدي كشته و پيرمرد مذكور مفقود شده و شوهر وي چهارمين نفري است كه بدست متهم مزبور به قتل رسيده ، متهم حسن 000 نيز در جلسه دادگاه گفته (من از آقاي رئيس كه اول ماه رمضان است اجازه مي خواهم كه دست روي قرآن بگذارم وحقيقت را بيان كنم من شب بود با دوچرخه به كارخانه شاليكوبي مي رفتم تا نوبت براي برنج كردن شالي بگيرم كه مقتول از طرف مقابل مي آمد و در مسير كه رودخانه است حدود15 متر پرتگاه دارد و متقول براي نرفتن به پرتگاه با من تصادف كرده و من از ناحيه دست و پهلو مجروح شدم و000 و هر و به روي آسفالت افتاديم كه من در آنجا بيهوش و بيحال شدم و متقول نيز بيهوش شده و افتاده كه ما را به بيمارستان رسانيده اندمن با مقتول نه اختلافي داشته ام و نه او را مي شناختم و با او قصد سوء يا كدورتي نداشته ام كه بخواهم با سنگ او را بكشم و برخورد و نزاعي با او نكرده ام بلكه در اثر برخورد دو وسيله نقليه بين دوچرخه ها با هم ديگر روي آسفالت افتاديم وهر دو مجروح شديم و او دراثر جراحت فوت كرده است 0 دادگاه سئوال كرده حسب اظهارات همسر متوفي شما مرتكب دوبار قتل غيرعمدي شده ايد و هر دو بار به پرداخت ديه محكوم شده ايد؟ پاسخ داده است بله قبول دارم و ديه را پردخت كردم 0 سئوال شد، جريان اختلاف با دايي تان چه بوده است در جواب گفته است (( دايي من نبوده پسرخاله من بوده و او به مشهد رفته و مي گويند در آنجا مرده ومن خبري ندارم بچه هايش عليه من شكايت كردند و من تبرئه شدم 000)) دادگاه پس از انجام تحقيقات لازم از شهود ومطلعين وساير متهمين پرونده راننده لودرو مالك لودر تشكيل جلسه سرانجام از متهم آخرين دفاع اخذ نموده نامبرده اظهار داشته ((من سوگند ياد مي كنم و به قرآن سوگند ياد مي كنم كه من اصلا" متوفي را نزده ام و او هم مرانزده است 0))دادگاه پس از اعلام ختم رسيدگي سرانجام دادنامه شماره 62031/12/1375را بدين شرح صادر كرده است : ( درخصوص اتهام آقايان 1 حسن 000 مبني بر قتل عمدي علي 0002 0003 باربر گزارش اوليه تصادفي فيمابين دو دستگاه دوچرخه راكبين مرحوم علي 000 ومتهم حسن 000 واقع و طرفين به بيمارستان انتقال وعلي 000 فوت مي نمايد000 آقاي حسن 000 در بازجويي 20/3/75 گفته كه با مرحوم با دوچرخه تصادف كرده و به زمين افتادند ومقتول جوان بود و بلند شد سنگي برداشت و به من حمله كرد و من هم سنگي برداشتم و نمي دانم در تاريكي به كدام قسمت از بدن وي اصابت كرد (برگ 55و56) واقدام به تشريح صحنه قتل در حضور مامورين آگاهي و انتظامي و قاضي تحقيق مي گردد و حتي دقيقا" نوع سنگ را نشان مي دهد و موضوع فوق دقيقا" باتنظيم صورتجلسه وانجام فيلمبرداري ضبط ويدئويي مي گردد و كاست ويدئويي نيز پيوست پرونده مي باشد متهم آقاي حسن 000 دقيقا" اعتراف به قتل عمد علي 000 را علاوه بر تشريح صحنه قتل در حضور مامور و قاضي تحقيق متعاقبا" در نزد آقاي دادرس محترم دادگاه تكرار و منجر به اخذ تامين بازداشت موقت مي گردد( برگ 595857)000 در نظريه ديوان عالي محترم كشور موضوع احتمال برخورد به زمين در اثر تصادف و منجر به وخامت حال متوفي و موثر در مرگ وي مطرح شده و حال اينكه موضوع فوق با توجه به اقرار صريح متهم نزد مامورين وقاضي محترم تحقيق ودادرس محترم و تشريح صحنه كاملا" قابل ترديدوتعمق مي باشدبناءعليهذا000 اولي را مستندا" به مواد205و206 قانون مجازات اسلامي به قصاص نفس 000 محكوم مي نمايد000) توضيح آنكه دو نفر ديگر يعني راننده لودر به اتهام رانندگي بدون گواهينامه و مالك لودر به اتهام معاونت در امر رانندگي بدون گواهينامه مورد تعقيب واقع و حكم مقتضي در مورد آنان صادر شده كه چون از موضوع بحث خارج است از ذكر آن در راي صادره خودداري گرديد0 وكيل محكوم عليه ( آقاي حسين 000) نسبت به اين راي نيز تجديد نظرخواهي كرده كه پرونده مجددا" به ديوان عالي كشور ارسال و به اين شعبه ارجاع گرديده است 00 هيئت شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد پس از قرائت گزارش آقاي سيدعباس بلادي عضو مميز واوراق پرونده ونظريه كتبي آقاي محمد قاسمي داديار ديوان عالي كشور اجمالا" مبتني بر اصراري بودن دادنامه شماره 62031/12/1375 تجديدنظرخواسته مشاوره چنين راي مي دهد: بسمه تعالي نظر به اينكه اين شعبه بنظر خودمبني بر غيرعمدي بودن قتل باقي است ودادگاه دوم نيز بر همان جهات ومستندات دادگاه اول بر عمدي بودن قتل اصراري ورزيده است لذا مستندا" به بندج ماده 24 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب پرونده جهت طرح موضوع در هيات عمومي كيفري به نظر رياست محترم ديوان عالي كشور برسد0 ]شبعه يازدهم ديوان عالي كشور[ رئيس : جناب آقاي عامري طبق گزارش تنظيم شده كه در اختيار قرار گرفته متهم شخصي بنام حسن 000 است و مقتول شخصي است بنام علي 000 منتها با تفاوت سني ، گزارش حادثه برابر اظهارات متهم تنظيم و گزارش شده كه هر دو، دوچرخه سوار بودند وتصادف واقع شده ، دو تا دوچرخه به هم خورده اند وآنان به زمين افتاده اند و بعد هم منجر به نزاعي فيمابين شده و آقاي علي 000 در نتيجه كشته شده ولي ازگزارش اوليه مامورين كه به آنها اطلاع دادند اينطور بر مي آيد كه وقتي رفته اند صحنه را ملاحظه كرده اند معلوم شده 2 تا دوچرخه به هم اصابت نكرده يعني آثاري ملاحظه ومشاهده نكرده اند كه دوچرخه ها به هم برخورده باشند و همين نظريه را هيات كارشناسان هم تاييد كرده وگفته اند كه 2دوچرخه به هم برخورد نكرده اند وهيچ گونه آثاري وجود ندارد، يك احتمال بعيدي داده اند كه ممكن است كه اين دو نفر راكب تنه به تنه خورده باشند وتصادف رخ داده باشد والا آثاري در دوچرخه ها موجود نبوده 0 متهم شخصي است كه اظهارات متناقضي را اظهار كرده در مرحله اول مساله قتل ونزاع را منكر شده ولي بعدا" طبق تحقيقاتي كه انجام شده خودش صريحا" اقرار واعتراف كرده ، گفته بعد از اينكه با هم برخورد كرديم بلند شديم و با هم دست به گريبان شديم و من سنگ متوسطي برداشتم واو هم سنگ برداشت البته طبق اظهارات متهم آيا او هم سنگ برداشته يا نه معلوم نيست ولي خوب ، گفته هاي شخص متهم كه مي گويد من سنگ متوسطي برداشم ومكرر به اوزدم امانمي داند كجاي او زده و به كجاي او اصابت كرده ولي اقرار واعتراف صريح دارد كه مكررا" مقتول را با سنگ مورد ضربه قرار داده 0 دادگاههائي كه رسيدگي كرده اند به موازين اطلاع كافي داشته اند، از نحوه راي نوشتن آنها مشخص مي شود، از جمله دادگاههائي نبودند كه بطور عجولانه حكمي صادر بكنند، تحقيقات كافي در اين زمينه انجام داده اند، بعد از تحقيقات معموله كه انجام داده اند وحتي صحنه را بازسازي كرده اند و شخص متهم را در صحنه برده اند حجم سنگ چه اندازه بوده اين را دقت داشته اند و حتي به گواهي پزشكي كه صادر شده توجه داشتند0 قبلا" از پزشك قانوني وپزشك صادركننده گواهي خواسته اند و از نزديك تحقيق كرده اند بنابراين دادگاهها گزافه راي صادر نكرده اند0 حسب اظهارات متهم انگيزه اي براي قتل نداشته و سابقه اختلافي وجود نداشته و اينكه متهم قصد قتل وي را داشته باشداحرازنگرديده ولي اينكه متهم مقتول را با سنگ موردهدف قرار داده و سنگ را هم به سر او زده و چند ضربه هم به سرخورده (طبق گواهي پزشكي حداقل سه ضربه آن مشخص است ) سه جاي سر مقتول طرف راست ، از پشت سر و طرف چپ اين 3جا را گواهي كرده اندكه با سنگ اصابت كرده و چنانچه اين مساله صحت داشته و فرض مي كنيم تصادف بوده ، تازه اگر صحت داشته باشد يك جاي سر يا صورت به زمين مي آيد ديگر سه جا مورد اصابت قرار نمي گيرد و علت مرگ هم همين بوده ،خونريزي داخلي ايجاد شده و در نتيجه فوت كرده 0 دادگاهها طبق اين قرائن وشواهد و اقارير متهم و سابقه متهم كه اين هم موثر است كه سابقه دو تا قتل ديگري هم داشته واز طرف اولياءدم اعلام شده و خودش هم قبول دارد و صحنه سازي هم در نحوه قرار گرفتن دوچرمه ها روي بدنها مشهود بوده از اين معلوم مي شود كه صحنه سازي از ناحيه متهم است كه سابقا" در دادگاه آمده واز اين مسائل اطالع داشته و اين كارها را انجام داده براي برائت خودش 0 علي كل حال متهم چنين فردي است كه بيگانه از مسائل قضاءونزاع واختلاف نبوده ومتقول را مورد هدف با سنگ قرار داده و او رااز بين برده ، دادگاهها قتل را طبق ماده 206(بندب ) گرفته اند و حكم قصاص متهم را صادر كرده اند0 شعبه محترم در اينجا استدلالي كه فرموده اند براي قتل غيرعمد و عدم تاييد آراء دادگاهها اين است كه در اثر تصادف و سقوط از دوچرخه علي 000 ضربه خورده باشد و از بين رفته باشد ولي اين خيلي احتمال بعيدي است كه تاييد نشده و خلاف آن را پزشكي قانوني تاييد كرده چون نظريه اوليه پزشك قانوني كه گفته ممكن است حادثه در اثر تصافد ماشين وغيره باشد آن را رد كرده گفته من چون پرونده باليني را مطالعه كردم تصادف واقع شده و نظريه دادم كه در اثر جسم سنگين و سخت اين حادثه واقع شده و ضرباتي به سر مقتول واردآمده لذا پزشكي قانوني هم نظريه اولش را اصلاح كرده در حقيقت روي اين قرائن وشواهد به نظر مي رسد كه استدلال دادگاهها صحيح باشد و نوع قتل عمدي است و حكم به قصاص صحيحا" صادر شده است 0 رئيس : جناب آقاي نيري با تشكر از شعبه محترم يازده كه گزارش خوبي از پرونده تهيه كرده اند و بيانات جناب آقاي عامري كه در تبين موضوع مفيد بود، نكته اي را مي خواهم عرض كنم وآن اينكه : اين حادثه در بيست و چهارم ارديبهشت ماه اتفاق افتاده كه با توجه به تغيير ساعت در نيمه اول هر سال اذان مغرب حدود ساعت 30/8 است كه تا حدود بيست دقيقه بعد از اذان نيز هوا نيمه روشن است 0 آقاي حسن مدعي است كه حادثه بين ساعت 8و9 اتفاق افتاده است بنابراين در زمان وقوع حادثه هوا به گونه اي تاريك نبوده كه افراد مخصوصا" از نزديك يكديگر را نبينند ويااعضاوافراد قابل شناسائي نباشد0 اينطور نبوده كه آقاي حسن كه متهم به قتل است در تاريكي با يك نفر روبرو شود و سنگي را به طرف او پرتاب كند و بصورت اتفاقي سنگ به سر طرف اصابت كرده باشد0 بلكه آقاي حسن 000 يا مرحوم علي 000 بعد از حادثه اي كه براي آنها بوجود آمده گلاويز شده اند و سنگي كه آقاي حسن بوسيله آن به آن مرحوم حمله كرده است مي دانسته كه به كجا دارد مي زند و با توجه به اينكه درمساله قتل اگر آلت قتاله باشد و ضارب طوري بزند كه طرف از بين بروداين هم از مصاديق قتل عمد به حساب مي آيد(اگرچه اين آقا از اول قصد قتل هم نداشته باشد)0 در اين پرونده متهم به قتل با مقتول گلاويز شده و سنگ برداشته و چند ضربه به سراو زده كه جاي حساس هم بود اين قتل ، قتل عمدبه حساب مي آيد و بنظر من حكمي كه دادگاهها داده اند صحيح ومطابق موازين است 0 ضمنا" احتمالي راهم كه شعبه محترم ديوان داده خيلي بعيد بنظر مي رسد چون متهم به اين نوع مسائل وارد بوده ومي دانسته كه دارد چه مي كند و خوب هم صحنه سازي كرده وظاهر قضيه هم نشان مي دهد كه كاملا" بهوش بوده وقتي كه ديده طرف افتاده و درشرف مرگ است او را خوابانيده و دوچرخه اش را روي پايش گذاشته وخودش هم رفته در كنار جاده دراز كشيده و دوچرخه خودش را نيز گذاشته روي پاي خودش و اين نشان مي دهد كه متهم به قتل ،كاملا" بهوش بوده واين صحنه سازي را هم خودش كرده و اين قدر هم توان داشته كه آن دوچرخه را روي پاي او بگذارد و خودش بيايد اين طرف جاده دراز بكشد و دوچرخه خودش را روي پاي خودش بگذارد0 مطالب ديگر را هم جناب آقاي عامري فرمودند0 به نظر من حق با شعبه دادگاه بدوي است و آقاي 000 حسن مستحق قصاص است 0 رئيس : جناب آقاي سپهوند بين شبعه محترم ديوان عالي كشور و دادگاههاراجع به قاتل بودن متهم اختلافي وجود ندارد، هم دادگاهها متهم را قاتل مي دانند و هم شعبه محترم ديوان عالي كشور،آنچه مورد اختلاف است نوع قتل است كه دادگاهها نوع قتل را عمدي تشخيص داده اند و شعبه محترم ديوانعالي كشور غيرعمدي ، ابتدا مرقوم مي فرمايند بدون شبهه نيست ، خالي از شبهه نيست ولي بعد كه دادگاه بعدي هم حكم صادر مي كند مرقوم مي فرمايند كه به هرحال چون دادگاه بعدي هم مخالفت نظر شعبه بر غيرعمدي بودن قتل حكم داده ، طبق بند ج ماده 24 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي وانقلاب اصراري است 0 بنابراين بخوبي مشخص است كه نظر شعبه محترم به غيرعمدي بودن است اما نوع غير عمدي معلوم نيست چون غير عمدي انواعي دارد گاهي خطائي است ، گاهي شبه عمد است وشرايط آنها متفاوت است 0در شبه عمد قصد فعل وجود دارد يعني فعلي را كه به متهم نسبت مي دهندعمدا" آن كار را انجام مي دهد و علاوه برآن روي جسم مقتول هم اجراءمي شود منتها نوعا" كشنده نيست ، قصد قتل هم وجودندارد اتفاقا" منتهي به مرگ مي شود0 در خطائي قصد فعل وجود دارد ولي نه قصد فعل انجام شده بر مقتول مثلا" راننده رانندگي مي كند قصد فعل رانندگي را دارد اما وقتي با عابر برخوردمي كند قصد اين فعل را ندارد، يعني قصد فعل برخورد با عابر راندارد يا وقتي كه تيراندازي به پرنده اي شليك مي كند در حاليكه روي شاخه درختي نشسته قصد فعل تيراندازي را دارد وقتي گلوله او به انساني كه پشت بوته درخت پنهان بوده اصابت مي كند قصد اين فعل وجود نداشته 0 بنابراين وقتي مي گويئم غيرعمدي ، دو حالت ، متبادر به ذهن مي شود اول شبه عمد ودوم خطا، اگر شبه عمد را قبول داشته باشيم معني آن اين است كه قبول داريم كه متهم كاري را روي جسم مقتول انجام داده منتها قصد قتل نداشته اما آيا عمل هم نوعا" كشنده بوده يا نبوده كه اگر معلوم بشود عمل نوعا" كشنده است ديگر قتل نمي تواند غير عمدي باشد و نمي تواند شبه عمد باشد0 بنابراين اگر نظر شعبه محترم در غيرعمدي اين باشد يعني شبه عمد است پس زدن را قبول دارد، يعني قبول دارد كه به هرحال كاري كه متهم انجام داده عملا" روي جسم مقتول اجراء شده منتها مي خواهد بگويد نوعا" كشنده نبوده اين در كل مساله 0 اما راجع به اينكه واقعا" قتل عمدي است يا غير عمدي بايد به اين ترتيب ما مساله را بررسي بكنيم ابتدا مساله تصادف يا تصادم دوچرخه مطرح شده به دنبالش برخورد لودر با آن شخص و بازبه دنبال آن مساله درگيري و گلاويزي و زدو خورد و زدن متهم به مقتول ، آيا همه اين وقايعي كه مورد ادعا واقع شده در پرونده قابل قبول است 0 همه قابل توجه است ، همه بايد مورداستناد قرار بگيرد يا بعضي ها را بايد نفي بكنيم ، از نتيجه گزارش پرونده و توضيحاتي كه ملاحظه فرموديد مساله تصادم دوچرخه ها و همين طور مساله برخوردلودررابا متهم بايد منتفي بدانيم 0 پزشكي قانوني ، شوراي تصادفات ، كاردانها وكارشناسان در موارد مخلتف اظهارنظر كرده اند كه برخورددوچرخه ها بنحوي كه منتهي به اين نتيجه بشود يعني نتيجه اي كه آن صدمات وارد بشود منتفي است وقتي برخورد دوچرخه ها منتفي است آن احتمالي كه داده ممكن است از لحاظ بدني اينها با هم برخورد داشته باشند خوب اگر از لحاظ بدني برخورد داشته باشند قاعدتا" آن صدمات بدني كه وارد شده به دو طرف بايد نتيجه همين برخورد باشد در حاليكه ما مي بينيم هر چند متهم در بيان اظهاراتش متاسفانه صادق نيست ، اختلافگوئي زيادمي كند جائي هم مي خواهد خودش را معتقد به مباني مذهبي معرفي بكند از اول ماه رمضان هم خبر دارد0 برخورد دوچرخه ، تصادم لودر و وقوع آن صدمات اصولا" صدمات به لحاظ برخورد با دوچرمه يا سقوط از دوچرمه منتفي است 0 آنچه باقي مي ماند مساله زدن متهم به مقتول است 0 خودش اقرار دارد كه به هر حال با سنگ ضرباتي را وارد كرده ، گواهي پزشكي هم دوشكاف رادرسر تاييد مي كند يكي در يك قسمت سر و ديگري در پشت سر0 علت مرگ هم خونريزي مغزي و ضربه مغزي است 0 بنابراين بر فرض كه قصد قتل منتفي باشد سر از نقاط حساس بدن ودلائل پرونده واوضاع واحوال قضيه هم نشان مي دهد كه مورد ضرب از ناحيه متهم قرار گرفته بلحاظ حساسيت موضع اين قتل نمي تواند غير عمدي باشد، اين قتل عمدي است آنجا كه وكيل متهم استناد مي كند به اينكه انگيزه در قتل موثر است و در قتل عمدي انگيزه بايد موثر باشد كه در همه اين موارد اين طوري نيست وقتي كه مثلا" دو تا وسيله نقليه با هم برخورد مي كند مساله اي كه در مملكت ما متاسفانه معمول است اولين كار راننده ها پياده شدن از وسائل نقليه وگلاويز شدن و دادن فحش و ناسزا به يكديگر است كه گاهي هم به قتل منتهي مي شود چه انگيزه اي لازم است اينجا بايددنبال چه انگيزه اي باشيم بنابراين اينكه وكيل هم دفاع مي كند به اينكه قتل عمدي احتياج به انگيزه قوي دارد قابل قبول نيست در خيلي از قتلها ما اصلا" انگيزه راموثرنمي دانيم لازم نيست بدنبال انگيزه باشيم 0 بنظر من تشخيص دادگاههادرعمدي بودن قتل كاملا" صحيح ومنطبق بااوضاع واحوال ومقررات قانوني است رئس : جناب آقاي پيشنمازي خلاصه بحث اين است آيا علت مرگ مقتول ضربه ناشي از سقوط وي به زمين بوده يا ضربه ناشي از زدن سنگ بر سر مقتول ، شعبه محترم يازده ديوان عالي كشور اين است كه در اثر تصادم دو وسيله نقليه متهم و مقتول با يكديگر درگير شده اند در اين بين مقتول به زمين افتاده و شايد در اثر اصابت سرش به زمين فوت نموده باشد و اگر اين مساله را نفي كنيم پس چه چيزي منشاء درگيريشان شده ، با هم سباقه اي نداشته اند، اختلافي نداشته اند با اين احتمال نمي شود اين مرگ را قتل عمدي از سوي متهم دانست 0 بنده در پاسخ اين شبهه عرض مي كنم كه اولا" گواهي پزشكي اين را نفي كرده و مابايست اين احتمال را كنار بگذاريم 0 ثالثا" بر فرض ثبوت اصابت سر مقتول به زمين متهم اقرار نموده كه با سنگ به سر مقتول زده قطعا" سنگي را كه متهم درحال درگيري و شدت عصبانيت به سر مقتول زده بمقتضاي حالت عصبانيت يك سنگ داراي حجم قابل توجه وموثري بوده كه حداقل در حد جزء اخير علت مرگ مي توان باشديعني اگر ضربه سنگ نمي بود آن ضربه احتمالي ناشي از اصابت سر به زمين بر فرض ثبوت به تنهائي موثر در مرگ نبوده و همين ضربه ناشي از سنگ بوده كه كار را تمام كرده است و در حقيقت تمام العله ياجزء اخير علت مرگ بوده و معلول كه مرگ باشد مستند به جزءآخر علت است و متهم هم اقرار به زدن سنگ به سر مقتول دارد، بنابراين قتل عمدي است ومستند به متهم مي باشد و حق با دادگاه است 0 خلاصه كلام اينكه اولا" احتمال تاثير ضربه ناشي از اصابت سر مقتول به زمين در مرگ وي از سوي پزشك قانوني نفي شده ودادگاه هم آنرا رد نكرده و اين احتمال از اين جهت منفي است و در صورت شك هم اصل عدم است 0 ثانيا" بر فرض ثبوت آن مي تواند زمينه ساز باشد براي تاثير ضربه ناشي از زدن سنگ ، كه اين ضربه در زمينه ضربه مفروض كارساز وجزء اخير علت بوده ومعلوم هميشه مستند به جزء اخير علت است 0 بنابراين ، اين مرگ قتل عمدي ومستند به متهم است و حق با دادگاه است 0 رئيس : جناب آقاي عروجي همانطور كه آقاي سپهوند اشاره كردند اختلاف بين شعبه ومحاكم در رابطه با وقوع قتل نيست بلكه در نوع قتل است 0 آنهاقتل را عمدي مي دانند و ما غير عمدي و منظور ما هم از غير عمدي يقينا" خطائي محض نيست ، منظور ما شبه عمد است اگر چه درتعبيرمااحتمالا" از اين جهت اجمال و ابهامي باشد اما چيزي كه براي بنده شگفت آور به نظر مي رسد ناديده گرفتن انگيزه اين درگيري يا علت اين درگيري بين دو راكب دوچرخه است و از حرف بعضي از عزيران برمي آيد كه حادثه در زمان ديروقت شب نبوده در وقت روشني شب بوده وحال آنكه از محتويات پرونده استنباط ما اين است كه د روقت تاريكي شب بوده و نقطه تلاقي هم جاده آسفالته بوده يعني خارج از شهر بوده و از اينكه اين دو نفر سوار بر دوچرخه بوده اند و در مسير مخالف همديگر حركت مي كردند جاي شكي نيست و از نظراينكه اين دو نفربعد از به هم رسيدن نه به عنوان اينكه دوچرخه ها با هم تصادف كرده باشند بلكه همانطوري كه احتمال دادند و مااين احتمال را روي بعضي از قرائن تاييد مي كنيم بين راكبين دوچرخه ها از نظر به هم خوردن تنه تصادف پيش آمده است 0 عنايت داريد كه دوچرخه يك وسيله غير قابل كنترل است و روي پاي خود محكم همانندوسايل نقليه موتوري بايستد نيست 0 آنهائي كه دوچرخه سواري كرده اند و يا دوچرخه سوار شده اند مي دانند كه اگر تنه راكبين دوچرخه ها به هم بخورد چه بسا هردو به زمين مي خوردند و در اثر زمين خوردن آثار وخيمي هم پيش مي آيد0 اينجا ماازاينكه تنه راكبين دوچرخه هابه هم خورده است و در اثر اين به هم خوردن تنه ها، راكبين از دوچرخه ها به زمين افتاده اند نه تنهاردنمي كنيم بلكه روي قرائن تاييد كرديم و قبول داريم و آثار زمين خوردن را مخصوصا" در مقتول در باطه با اين دوچرخه ها مي بينيم كه پزشكي قانوني در نخستين نظريه خودش كه بعدازديدن آقاي علي دربيمارستان و معاينه او اعلام كرده بخشي از زخمهاي موجود در علي را اين طور ترسيم كرده است : پارگي سمت راست سر، آن وقت دومي آميفزم ((ورود هوابه زير پوست در سمت راست گردن و سمت راست قفسه سينه وشانه )) عنايت داريد كه اگر در اثر به هم خوردن تنه اين دو نفروزمين خوردن آنها به دنباله اين تنه به هم خوردن نبوده اين زخمهاي طرف راست سر وپشت سر از كجا پيدا شده است ، اگر اينها رودررو با هم درگير شده باشند كه ما هم قبول داريم درگير شدند واز سنگ هم استفاده كرده اند سنگهائي كه به سر مقتول خورده است طبعا" همه هم قبول دارند بايد به طرف چپ بخورد نه اينكه به طرف راست بخورد اينها رودررودرگير شده اند و هيچ كدام هم فرار نكرده اند اگر يقه همديگر را هم گرفته باشند و با دست راست هم بخواهند از سنگ استفاده كنند و به سر وكله همديگر بكوبند طبيعي است كه بايد بطرف چپ سر بخورد همان طور كه پزشكي قانوني هم تاييد كرده است كه به طرف چپ سر هم ضربه وارد شده است پس اولا" اينها هيچگونه اختلافي با هم نداشته اند نه تنها متهم اين حرف رامي گويدزن مقتول هم بالصراحه همه جا اعلام مي كند كه هيچگونه اختلافي بين اينها نبوده ، اگر اختلافي بين پدر خانم مقتول و آقاي متهم راجع به زمين بوده هيچ ارتباطي با اين قضيه ندارد0 ثانيا" در شب ، حادثه رخ داده وروي جاده آسفالت بود و دربه هم خوردن تنه اين آقايان راكبين دوچرخه ها جاي شكي براي مانيست 0 همچنين به دنبال به هم خوردن تنه ها زمين خوردن اين آقايان براي ما جاي شك و ترديدي نيست 0 طبيعي است وقتي كه بلند شدند جوان 25 ساله پيرمرد60 ساله را ديده و اين طور به نظرمامي آيدكه ابتدائا" آقاي علي 000 حمله ور شده به طرف حسن 000 و طبعا" خواسته از سنگ استفاده كند سنگ هم كمترين و آسانترين وسيله است كه مي تواند در اختيار انسان در يك چنين وقتي قرار بگيرد او حمله كرده و اين هم بالاخره با او درگير شده واز سنگ استفاده كرده است ولي ما چون قطعا" و يقينا" قصد قتل داشتن را در اين قضيه به صورت روشن رد كرديم واز آن طرف زمين خوردن بدنبال تنه به هم خوردن دوتاراكب را رد نكرديم وآثار زمين خوردگي را در قسمت راست طرف هم مي بينيم چون در وقت تنه خوردن طبيعي است كه انسان به طرف راست مي افتد نه به طرف چپ كه روي همديگر بيفتند و در نتيجه وضعيتي كه درآن حال اتفاق افتاده ومتهم با آن وضعيت در آن زمان ودر آن مكان دست به سنگ برده و با سنگ به سر طرف كوبيده است 0 ما مجموعا" نتوانستيم اين قتل را قتل عمدي بدانيم ودرنتيجه غيرعمدي بودن را تاييد كرديم ومنظور ماازغيرعمدي هم شبه عمداست رئيس : جناب آقاي حسين سليمي همانطور كه بطور مشروح وكافي همكاران فرمودندمساله اين است كه دادگاهاي عمومي معتقدند كه چون متهم اقرار كرده كه نزاع بوده و آلت قتاله هم سنگ عنوان شده و در اثر سنگ اين شخص به قتل رسيده بنابراين قتل عمدي است 0 شعبه محترم ديوان عالي كشور نظرش اين است كه احتمال دارد كه بوسيله سنگ نباشد بلكه دو نفر راكب موقعي كه مي آمدند بهم برخورد كرده اند حالا يا برخوردشان بوسيله دوچرخه بوده يا اينكه تنه به تنه هم خورده اند به هرحال آنچه كه مسلم است آن دو يك تصادم و برخوردي با هم داشته اند و بعد از دوچرخه به زمين افتاده اندو احتمال دارد كه سرشان به زمين خورده باشد و در اثر همين برخورد با زمين اين قتل انجام شده باشد0 البته نظر شعبه محترم ديوان عالي كشور بطور قطع ويقين اين نيست كه فوت بر اثر افتادن از دوچرخه بوه آنچه كه مسلم است در گزارش قتل غيرعمد عنوان شده ولي بنظر اينجانب اين حادثه غير عمد نمي تواند باشد چون قتل غيرعمد تعريف ومصداقي دارد كه اين حادثه از مصاديق آن نيست ، از مصاديق غيرعمد ماده 714 قانون مجازات اسلامي است كه مقرر مي دارد:((هرگاه بي احتياطي يا بي مبالاتي يا عدم رعايت نظامات دولتي يا عدم مهارت راننده (اعم از وسائط نقليه زميني يا آبي ياهوائي ) يامتصدي وسيله موتوري منتهي به قتل غيرعمدي شود مرتكب به شش ماه تا سه سال حبس ونيز به پرداخت ديه در صورت مطالبه از ناحيه اولياي دم محكوم مي شود))0 ملاحظه مي فرمائيد كه در موضوع قتل بي احتياطي و بي مبالاتي و يا عدم رعايت نظامات دولتي بايستي باشد و در اين مورد عمدي در كار نيست و قصد قتلي وجود ندارد فقط عنوان بي احتياطي و بي مبالاتي مورد توجه مي باشد و يا مثلا" كسي از كوه بالا مي رود و در اثرسقوط سنگي از آن بالا مي افتد و مي ميرد اين مورد را نمي توانيم بگوييم عمد است 0 بهرحال در قسمت قتل عمد حتما" بايستي قصد وعمد وجود داشته باشد اما در بعضي موارد ممكن است قصد وعمدي وجود نداشته باشد0 در موضوع مانحن فيه نيز ممكن است قصد قتلي وجود نداشته فقط دراثر اينكه ناراحت وعصباني شده اند با هم برخورد كرده ويكديگررازده اند موضوع مهم در اين قضيه وجود سنگ است 0 چون متهم خودش اقرار كرده و گفته من يك سنگي را برداشته و با ضربات سنگ همديگر را زديم در اينجا بايد گفت يك مرتبه با سنگ به سرش زدي مثلا" قصد نداشتن مرتبه دوم وسوم 000 موضوع ديگر كه بنظر بنده مهم است وهمكاران محترم به آن اشاره نفرمودند اندازه سنگ است متهم در جلسه دادگاه اندازه سنگ را به آقاي رئيس دادگاه نشان داده و براي وي علم حاصل شده كه اين سنگ قتاله است 0 چون مسلم است سنگها داراي قطر و اندازه هاي مختلفي مي باشند سنگ ريز، سنگ كوچك ، متوسط، بزرگ ممكن است سنگ ريزي به كسي اصابت بكند و در اثر اصابت آن نميرد اما براي قاضي پس از مشاهده اندازه آن علم حاصل شده كه مورد منطبق با بند(ب )ماده 206 قانون مجازات اسلامي بوده كه مقرر مي دارد: ((مواردي كه قاتل عمدا" كاري را انجام دهد كه نوعا" كشنده باشد هر چند قصد كشتن شخص را نداشته باشد)) كسي كه با سنگ مرتبا" به سر كسي مي كوبد بايستي اين قدر عقل وشعور داشته باشد كه تشخيص دهد به دفعات مكرر با زدن سنگ به سر شخص ممكن است به محل حساس اصابت كرده و موجب مرگ وي گردد چون متهم مي گويد من اصلا" نفهميدم همينطور مي زدم ولي نمي دانم به كجايش خورده ، معلوم است كه باضربات متعدد مسلما"به يك نقطه حساس سر اصابت خواهد كرد و سبب مرگش خواهد شد اگر چه قصد قتل وي را هم نداشته باشد0 در مورد آن موضوعي كه پزشك قانوني گفته است قتل در اثرتصادف بوده البته شبهه اي پيش آمده بودبعدا" خودش توضيح داده و گفته علت اينكه من چنين گزارش داده ام اين است كه موضوع تصادف در پرونده باليني متوفي نوشته شده بود من هم از روي آن نوشته ام ونمي دانستم كه نزاع بينشان واقع شده است 0 علاوه بر اين كارشناسان محل حادثه را ديده واظهار نظر كرده اند كه حادثه اي كه دراين محل پيش آمده به صورت عادي نبوده است 0 لذا من حيث المجموع چون سنگ آلت قتاله بود ومتهم نيز اقراربه ايراد ضربه به سر مقتول به دفعات نموده بفرض اينكه متهم قصد قتل هم نداشته و فقط منظورش كتك كاري بوده وقوع قتل عمدي مي باشد و نظر دادگاهها صحيح است 0 رئيس : جناب آقاي آموزگار اكثر مطالب را كه من با آن موافق هستم بيان شده مخصوصا" از بيان جناب آقاي سپهوند همان مطلبي را كه ايشان گفتند من هم نظرم همين بود0 عرض من اين است كه خداي متعال انسان را طوري آفريده كه وقتي كه عملي يا فعلي از او صادر مي شود كه جنبه تجاوز و مجرمانه نداشته باشد ابا از گفتن حقيقت ندارد اين مطلب حقيقتي است اين را همه مي دانند وقتي يك قتل عمدي در خارج واقع بشود،وقتي انسان حس مي كند ضرري متوجه او نيست ماوقع را كماهوتعريف مي كند امااگر بالفطره احراز كند كه يك عملي از او صادر شده كه احتمال دارداو را تعقيب كنند، اورا مجازات كنند، تجاوزي ازخودش صادرشده پشيمان مي شود چون در حال غضب اين كار را كرده و پشيمان شده اما سعي مي كند كه حقيقت را نگويد، طوري بيان كند كه بنفع خودش باشد0 اين متهم نيز همين طور عمل كرده است گفته من مي خواهم حقيقت را بگويم اگر مي خواهيد حقيقت را بگويم هر وقت هم به يك طوري بيان كرده و از اول تا آخر بياناتش يك طور ومتفق نبوده ومتناقض بوده بنابارين با توجه به اينكه ما به هر احتمالي نمي توانيم توجه كنيم اين احتمالات گاهي موهوم است گاهي عقلاني ، اگر در حدوهم باشد كه نزد عقلا موهوم باشد لايقيني به ولي اگر احتمال در حدي باشدكه عقلاني باشد يوخذبه ومردم روي آن ترتيب اثر مي دهند0 آنچه كه مسلم است ما از اقارير اين آقا استفاده مي كنيم و بر عليه خودش مي باشد چند چيز است يكي اينكه اقراركرده به اصل درگيري با مقتول ، 2 اقراركرده من با سنگ زدم شاهد بر صحت عرض من اين است كه اين آقا در مقام اينكه با سنگ زدم در مقام توجيه و تعليل برآمده و گفته با سنگ متوسط زدم قيد متوسط خودش نشانگر اين است كه اين آقا مي خواهد عمل خودش را تخفيف بدهد و توجيه نمايد0 مي گويد با سنگ متوسط مي خواهد جنبه جرم قتل عمدي را از خودش بردارد، اقرار به زدن سنگ دارد، اقرار به درگيري دارد و مساله لودر، چون راننده لودر هم فاميل مقتول بوده و اينها مقتول و قاتل هر دو هم محلي بودند كه گويا لودر بعدا" رد شده متهم درصدد آن است كه مساله لودر را هم مطرح كند0 كارشناسان متخصص و پزشكي قانوني نظرات آنها طوري است كه مساله برخورد لودر و مساله اينكه زخم اين آقاي مقتول در اثر برخورد با دوچرخه ايجاد شده باشد اين را هم منتفي مي كند0 يك احتمال فقط مي ماند كه مي تواند احتمال عقلائي محسوب گردد احتمال اينكه اين آقا از روي دوچرخه افتاده روي زمين وسرش خورده به سنگ 0 خوب اين احتمال واقعا" موجود است ، اما اين احتمال درحد نادر است يعني كمتر كسي در جامعه ما ديده يا شنيده كه برخورده با دوچرخه يا كسي از روي دوچرخه بيفتد، بسيار بسيار فرد نادري است كه به سنگ بخورد و سرش به سنگ بخورد كه موجب قتل شودومعمولا" دست و پاي انسان با دوچرخه زخمي مي شود اما اينكه سرش به زمين بخورد به حدي كه بيهوش بشود خوب يك فرض بسيار نادري است 0 اما علاوه بر اينكه خود متهم اين احتمال را اصلا" نفي كرده يعني به اين صورت كه چنين مطلبي را بيان نكرده و چنين احتمالي را ننموده و اصلا" بيان نكرده كه اين آقاي مقتول از روز دوچرخه افتاده روي زمين و سرش به سنگ خورده مي گويد ما با هم گلاويزشديم ، افتاديم زمين با هم برخوردكرديم ، بنابراين در يك كلام اين احتمال موهون است و در مقابل استدلال شعبه محكمه بدوي كه استنادبه گواهي پزشكي و نظر متخصصين تصادف و اقرار خود متهم به اصل درگيري و اينكه با سنگ به او زده به اين مدارك استناد كرده و جرم را احراز كرده ، شعبه محترم ديوان در مقام رد وابطال راي شعبه بدوي يك دليل متقن و محكمي بيان نكرده است بنابراين راي شبعه بدوي صحيح است 0 رئيس : جناب آقاي شبيري اينجا احتمال است كه اصلا" تصادفي پيش نيامده جاده كنار پرتگاه بوده و اين طوري كه از اين حرفها بر مي آمده دوچرخه آمده به طرف وسط و طرف ديگر يا با هم تصادف كردند يا اينكه خودهمين موجب ناراحتي شده كه چرا اين طوري مي آيد كه احتمال بگوومگو هست كه اصلا" تصادفي نشده و بگوومگو حاصل شده و اين باعث دعوا شده صحنه سازي مسلم است و اين شخص يعني خود متهم اين صحنه را ساخته جريان را كه مي گويد دراز كشيدم نمي گويد افتادم در جائي جريان را نقل مي كند: زد و گيج شدم دراز كشيدم اين مسلم است كه اين تصادف همان طور كه كارشناسان گفتند نه با تصادم دوچرخه مناسب است نه با لودر منتها بگو مگوها باعث شده كه اينها با هم درگيرشوند، آن مقتول هم جوان بوده 25 ساله و اين 60 ساله بنظر مي رسد كه اين پيرمرد سنگ برداشته و گويا سنگ هم در دست چپش بوده اين گواهي پزشكي را وقتي نگاه كنيم و بخوانيم از آن برمي آيد كه اينها درگيري را شروع كرده اند، همديگر را زده اند، اين جوان آن پيرمرد را مي زند و آن هم اين را مي زند هر دومي زنند آن در سينه اين مي زده و جائي رسيده كه گردن او را گرفته آن مقتول حنجره او را گرفته در اين حال وقتي با هم گلاوير شوند و اين هم حنجره او را گرفته اين قبلا" به قوزك پاي او زده پاي راست و چپ مقتول آثاري دارد، خود متهم آثاري دارد به سينه اش زده شده ، گردنش را گرفته در اين وقتي كه اين طور مرتب به هم مي زنند ديگر خيلي توجه باين جهت نيست كه به كجا مي زند ومي خواهدخودش را نجات بدهد نمي داند ضربه به طرف سر است ، پشت گوشش است يعني اينجا مي زند، آنجا مي زند،راه نفس را مي گيرد گلو را مي گيرد0 البته من بنا نداشتم صحبت كنم چون بيان آقايان رساتر است 0 اين قسمتها را عرض كردم چون صحبت نشده بود يك مقدارگواهي پزشكي مربوط به هردو را دقت كنيد بنظر مي رسد اينها درگير بوده اندو آن يكي (مقتول ) قويتر بوده چاره اي نداشته جز اينكه به اين ترتيب از خودش دفاع كند، خودش را بتواند نجات بدهد، روي اين جهت من بنظرم مي رسد كه بعيداست اين را بتوان عمد به حساب آورد000منتها چون در دفاع از حد لازم تجاوز كرده ممكن است ديه به او تعلق بگيرد0 با توجه به اين جهات در نهايت قتل شبه عمد بحساب مي آيد رئيس : جناب آقاي مفيد گزارش بسيار گويا بود، مطالب هم به اندازه كافي گفته شد و معلوم شد اختلاف شعبه محترم ديوان عالي كشور دادگاههادرعمدوغير عمد بودن قتل است البته بديهي است كه قتل غيرعمداعم از خطاوشبه عمد است 0 شبهه اي كه آقايان اعضاء محترم شعبه ديوان بعدازبيان مسائلي كه خودشان مفصلا" بيان فرموده اند مطرح كرده اند اين است كه احتمال دارد اين قتل در اثر ضربه اي باشد كه موقع سقوط ازدوچرخه سر اين آقا به زمين خورده باشد000 ملاحظه مي فرمائيد پزشكي قانوني همانگونه كه در گزارش خوانده شد راجع به مرحوم علي مي گويد(فعلا" بيمار در حال اغماء كامل مي باشد و توسط دستگاه تنفس مصنوعي كنترل مي شود: 1 زخم قوزك داخلي پاي چپ (داميه ) 2 زخم مچ پاي راست (داميه ) 3 پارگي سمت راست سر(متلاحمه ) 4 آمفيزم (ورود هوا به زيرپوست ) در سمت راست گردن و سمت راست قفسه سينه وشانه 5 كبودي وسيع پشت لاله گوش چپ 6 كبودي وسيع سمت چپ سر وناحيه گيجگاهي چپ در سي تي اسكن انجام شده 7 خونريزي سمت راست سر داخل مغز نيز مشهود است (يعني هم سمت راست و هم سمت چپ نه سمت چپ فقط كه شعبه محترم ديوان مي فرمايند) 8 خونريزي زير پوست در سمت چپ وجود دارد حال عمومي وخيم مي باشد، احتمال خطر مي رود000)0 علي را وقتي مي برند در حال اغماي كامل بوده است ولي حسن در حال اغماء نبوده است لذا شخصي بنام حرمت 000كه حسن رابه بيمارستان رسانيده در تحقيقي كه از او مي شود مي گويد مصدوم در طول مسير در جواب سئوالاتي كه از او مي شد فقط مي گفته است بله وسخن ديگر به زبان نمي آورده كه معلوم مي شود بهوش بوده است و مطالبي هم بعدا" مي گويد دليل براين است كه احتمالا" مي خواسته خودش رابه بيهوشي بزند در معاينه ديگر پزشكي قانوني در مورد صدمات وارده به مرحوم علي مواردي را اضافه مي كند و مي گويد لازم به تذكراست كه درمعاينه قبلي بعلت بدي حال عمومي بيمار كبودي ناحيه كتف و ناحيه سريني و كبودي مخاط لبها بعلت داشتن تنفس مصنوعي ذكر نشده علت مرگ متوفي اصابت جسم سنگين و سخت به سر و خونريزي مغزي وعوارض ناشي از آن بوده است 0 اگر جريان به صورتي باشد كه آقايان احتمال داده اند كه اين آقا در اثر سقوط از دوچرخه به زمين خورد وسرش شكست ديگراين همه زخم و جراحات متعدد و مختلف نبايد داشته باشد پس معلوم مي شود اين صدمات در اثر درگيري بوده است و درگيري بين آنها مسلم بوده است كه در اظهارات خود متهم هم آمده است 0 انگيزه نزاع هم همانگونه فرمودند همان برخورد و تصادف دوچرخه بوده است 0 چون اينگونه اشخاص با مختصر چيزي باهم درگير مي شوند0 متهم هم ولو مرد60ساله بوده ولي 60 ساله روستائي قوي بوده ،كه با توجه به سوابقي كه در گزارش راجع به او ذكر شده است كه همسر مقتول گفته است متهم قبلا" دو نفر را در اثر تصادف كشته است و يك نفر پيرمرد عمدا" كشته است و به قول دادگاه بابل در كار خودش جا افتاده و عاقل بوده است و مي دانسته چه نحو با سنگ به سر مقتول بزندو طرف دعوي يعني مقتول يك جوان 25 ساله به گفته پزشكي قانوني فقط60كيلووزن داشته و ظاهرا" قوي نبوده و جثه كوچكي داشته است و بطور قطع همانطور كه خودش گفته درگير شده اند و با ضربات سنگ مقتول كشته شده است ، گرچه اين مرد بطوري كه من شمردم طبق اين گزارش هشت مرتبه از او بازجوئي شده است و در هشت مرتبه مختلف ومتناقض حرف زده است يك دفعه مي گويد بيل به من خورد يك جا مي گويد اميد يقه مراگرفت وبا مشت به پهلويم زد000 جسد در فاصله دومتري دراز كشيده بودآخر هم مي گويد با هم درگيرشديم يك سنگ متوسط دست من بود(مي خواسته بگويد سنگ بزرگ نبود كه كشنده باشد) ولي پيداست با سنگ متوسط كه در دست جا بگيرد بهتر مي شود زد0 آقايان مي فرمايند مقتول سرش به زمين خورد ولي متهم صراحتا" مي گويد درگير شديم او سنگ داشت من هم سنگ داشتم پيداست ضرباتي هم طبق نظريه پزشكي 7 ضربه به بدن حسن وارد شده است ولي ضربات او(متهم ) كشنده بود است 0 ماده قانون هم خوانده شد، قصدلازم ندارد احتمالا" ضربه اولي كه با سنگ به سر جوان خورده نتوانسته مقاومت كند افتاده است و اين شخص هر چه توانسته به هر جاي بدن او زده است تا مرده است بعد هم رفته است دوچرخه راروي پاي مقتول گذارده و خودش هم دراز كشيده است و دوچرخه خودش را هم روي پاي خودش قرار داده است والا قرار گرفتن هر دو دوچرخه مثل هم روي پاي هر دو نفر به طور تصادفي بعد از برخورد معنا ندارد0 بنابراين بنظر حقير راي دادگاهها صحيحا" صادر شدهاست و تاييدمي كنم 0 رئيس : جناب آقاي رازي زاده نكته اي است كه بايد به آن توجه شود و آن نكته اين است كه درباره عمدي بودن يا عمدي نبودن قتل بايد دقت كنيم تا مورد احراز قرار نگيرد نبايد حكم داده شود0 در برگ معاينه جسد طبق گزارشي كه در دست داريم قسمت آهيانه سر پارگي و خونريزي دارد0 ملاحظه فرمائيد نسبت به پارگي آهيانه و خونريزي بايد عرض شود0 ما چقدر ديده ايم بخصوص قبل از قانون جديد يعني هنگامي كه برخي از پرونده هاي تصادفات هم به ديوان عالي مي آيد0 موارد زيادي داشتيم كه استخوان آهيانه شكستگي پيدا كرده و درمواردي حتي استخوان به گونه اي خرد شده بود يا له شدگي داشت كه بخشي از استخوان سر را گاهي برداشته بودند معذلك طرف زنده بوده و به كار و زندگي روزمره خودش مشغول بوده درمورداين پرونده حتي از گزارش پزشكي استفاده نمي شود كه استخوان آهيانه شكسته شده باشد بلكه پارگي آهيانه نوشته شده و حرفي از شكستگي آن نيست و خلاصه منظورم اين است كه عمدي بودن دراين پرونده كاملا" مورد ترديد است و طبق بند ب ماده 206 قانون مجازات اسلامي وفتاوي فقهاي بزرگ در عمدي بودن در مواردي كه قصد قتل ندارد بايد جراحت به گونه اي باشد كه نوعا" در انسان با ملاحظه سن و سال طرف و آلت جرح و محل حساس موجب مرگ شود مثلا" در هر صد مورد مثلا" 80 مورد منجر به مرگ شده باشد در حاليكه موارد زيادي اصلا" چنين نيست 0 و از سوي ديگر در موارد زيادي هم پيش آمده كه طرف افتاده سرش خورده زمين ومرده يا با ايراد يك مشت روي سر ياصورت طرف راكشته پس قتل شبه عمد كجا مصداق دارد؟ اگر ضربه محكم بوده موجب مي گشت تا استخوان جمجمه در بخش آهيانه شكسته شود كه چنين چيزي در گزارش نيامده 0 در مورد پرونده پس از تصادم و به هم خوردن دوچرخه سوارهانبايد مساله زمين خوردن هر دو را بخصوص مقتول را ناديده بگيريم 0هرچند كارشناسان گفته اند هيچگونه علائمي در دوچرخه ها ديده نشده 0 ما هم زام نوجواني دوچرخه سواري مي كرديم گاهي هم مي افتاديم اما آسيبي يا علائمي روي دوچرخه باقي نمي ماند چون جائي از دوچرخه كه علامت پذير است به زمين نمي خورد يا محكم به زمين نمي خورد و لذا علامتي هم باقي نمي ماند0به قول معرف عدم الرويه لايدل علي عدم الوجود يعني اينكه آنها علائمي مشاهده نكرده اند اين نمي تواند دليل برخورد نكردن باشد0 بلكه چه بسا برخورد كرده اند اما علامتي باقي نمانده خوب اگر چنانچه به هم نخورده بودند هر دو به مقصد خودمي رسيدند، شما به خير ما به سلامت ديگر مساله اي پيش نمي آمد انگيزه واختلاف قبلي هم وجود نداشته پس نبايد مواجه با مساله اي مي شديم وبهرحال با وجود زمينه هاي تصادم و برخورد با يكديگر و به دنبال آن زمين خوردن نبايد آثار آن را از نظر دور داشت ودر اينگونه مواردايراد ضرب نوعا" با مشت همراه مي باشد و لذا عمدي بودن قتل موردترديد واقع مي شود چون نوعا" اينگونه صدمات منتهي به مرگ نمي شود0 برخي از آقايان كه قبلا" صحبت كرده اند چون بضرس قاطع مي گويند عمد است مثل اينكه در هر هزار مورد اينگونه مثلا"999 مورد منتهي به مرگ شده در حاليكه اصلا" چنين نيست 0 و از اينكه برخي ديگر ازآقايان درصحبتهائي كه كرده اندخواستند از دروغگوئي متهم مطالبي استفاده كنند مبني بر اينكه اگركاري نمي كرد اقدام به دروغگوئي نمي كرد اينگونه آدمهاي بيسواد ياكم سواد داراي چه پايه اي از معلومات قضائي هستند كه بگوئيم همانند يك وكيل كهنه كار يا قاضي مجرب استدلال خود را بدين گونه تنظيم كرده پس اين دليل بر سوءنيت اوست 0 در حالي كه جدا" مساله را نبايد اينگونه بررسي كرد خوب اين يك امر عادي است هركس دمش به تله مي افتاد سعي مي كند خود را به گونه اي از مهلكه بيرون ببرد بقول معروف الغريق يتشبت بكل حشيش 0 در خيابانهاي همين تهران الان بگرديد گاهي بعضي براي اينكه صد تومان جريمه ندهد طرف كلي دروغ مي گويد و مطلب سر هم مي كند حتي ممكن است با سواد هم باشد0 ولي واقعا" بايد اينگونه مسايل را براي كشف عمد يا غيرعمدكنار گذاشت بايد اصل واقعه را مورد بررسي قرار دهيم 0 شعبه ديوان عالي كشور همان شبهه اي كه در موارد زيادي به ذهن مي آيد و در پرونده هاي مشابه مورد پيدا مي كند به آن اشاره كرده اما روي آن چندان تكيه نكرده يعني بايد هنگام نوشتن راي روي آن عنايت به خرج مي داد تا قاضي در مرحله بعد كاملا" متوجه مي شد و خلاصه قضات دادگاه بدوي نوعا" در حد قضات ديوان عالي كشورنيستند و لذا نياز به ارشاد و راهنمائي دارند تا كاملا" مطلب براي آنان جا بيفتد0 در نهايت به نظر مي رسد انتساب قتل قابل احراز باشد به گونه اي كه حتي نياز به اجراي قسامه نباشد0 چون شخص ديگري مطرح نيست و لذا پاي قسامه اصلا" به ميان نيامده 0 اما وصف قتل يعني عمدي بودن قتل كاملا" مورد ترديد مي باشد و لذا با راي شعبه ديوان عالي كشور موافق مي باشم 0 رئيس : مذاكرات كافيست 0 جناب آقاي اديب رضوي نظريه جناب آقاي دادستان محترم كل كشور را قرائت فرمائيد0 نظر به شكايت مادر علي 000 ولي دم مقتول و شكايت همسر او و گزارشهاي نيروي انتظامي و اينكه پزشك قانوني درگواهيهاي متعددي كه با معاينه از جسد علي 000 صادر نموده علائم وآثاروصدمات وارده را با ذكر جزئيات آن منعكس نموده وسرانجام يكي از صدمات وارده را كبودي وسيع سمت چپ سر و ناحيه گيجگاهي و خونريزي سمت راست سر داخل نسج مغز ذكر كرده و علت مرگ متوفي را اصابت جسم سنگين سخت به سر و خونريزي مغزي و عوارض ناشي از آن تشخيص داده اندوبا توجه به توضيحات و اظهارات متهم در جريان رسيدگي و اقرار صريح او نزد قاضي تحقيق كه گفته است او و مقتول با دوچرخه در حال حركت بودند كه با هم برخورد كردند سپس يقه همديگر را گرفته نامبرده از زمين سنگي برداشته با سنگ ضرباتي به مقتول واردمي كند و توضيح داده نمي دانم با سنگ به كجاي بدن او مي زدم به هرحال گلاويز شدن با مقتول وكتك كاري او را وسيله سنگ تاييد كرده است شوراي بررسي تصادفات اظهارنظر كرده است كه چون آثاري بر روي وسيال نقليه وجود نداشته برخورد لودر با دوچرخه منتفي است 0 همچنين سه نفر از افسران كاردان فني در دادگاه توضيح داده اندبا توجه به جميع جهات وادله وامارات برخورد لودر با دوچرخه هامنتفي است 0 با توجه به اينكه صحنه حادثه با حضور قاضي تحقيق و دادرس دادگاه بازسازي شده ومتهم نحوه زدن مقتول را تشريح كرده است كه با عنايت به گزارش اوليه مامورين انتظامي ورسيدگيهاي انجام شده محرز و روشن است كه حسن 000 با سنگ ضرباتي به علي 000واردكرده كه منجر به مرگ او شده است و حسب گواهي پزشكي قانوني اين ضربات از نزديك به مقتول وارد آمده و با توجه به اينكه ضربات با سنگ به سر مقتول وارد شده چنين عملي نوعا" كشنده مي باشد0 بنابراين موضوع قتل عمدي تشخيص مي گردد و آراء دادگاهها بر قصاص نفس متهم موجه بوده ومعتقد به تاييد آن مي باشم 0 رئيس : آقايان لطفا" آراء خود را دراوراق راي مرقوم فرمايند0 رئيس : آقايان به نتيجه شمارش آراءتوجه فرمايند، اعضاءمحترم حاضر درجلسه 48 نفر اكثريت 17 نفراظهار عقيده به تاييدراي شعبه 10 دادگاه عمومي بابل نموده اند، اقليت 11 نفر راي شعبه يازدهم ديوان عالي كشور را تاييد كرده اند0 مرجع : كتاب مذاكرات وآراء هيات عمومي ديوان عالي كشور سال 1376 ، دفترمطالعات وتحقيقات ديوان عالي كشور، چاپ اول تهران 1378 ، چاپ روزنامه رسمي كشور صفحه 251 تا280 152
هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده
آدرس : تهران خیابان فاطمی روبه روی سازمان آب پلاک 207
تماس اضطراري : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵
پست الکترونیک : info (At) Dadfaran (dat) com