رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

 به تاريخ : 25/11/1372
 شماره دادنامه : 2229
 كلاسه پرونده : 27/23/4371
 مرجع رسيدگي كننده : شعبه 27 ديوان عالي كشور
 فرجام خواه : علي
- فرجام خواسته : دادنامه شماره 72217 صادره از دادگاه حقوقي يك قائم مقام دادگاه كيفري يك مهاباد
هيئت شعبه : آقايان ... رئيس و... مستشار
موضوع اتهام : ايارد جرح عمدي با سلاح گرم و رابطه نامشروع

خلاصه جريان پرونده :
حسب كيفرخواست شماره 5641/7/71 صادره ازدادسراي عمومي مهاباد آقاي علي فرزند حسن 23 ساله كشاورز اهل و ساكن روستاي عباس آباد سردشت متهم است به ايراد جرح عمدي با سلاح گرم به قصد قتل منتهي به نقص عضو نسبت به شاكي آقا يمحمود و رابطه نامشروع با متهمه رديف دوم ماهپاره فرزند خالد22 ساله خانه دار اهل و ساكن سردشت ) بدين توضيح متهم رديف يكم اظهارداشته چون شاكي آقاي محمود قرار بود همسرش (ماهپاره ) را طلاق بدهد با همسر ايشان رابطه برقرار كرده بودم و شب حادثه به منزل ايشان رفته بودم چون مي دانستم كه محمود در پايگاه است در حال صحبت كردن بودم كه درب منزل رازدند و ماه پر(ماهپاره ) رفت كه درب را باز كند و من رفتم زيرزمين خودم را پنهان كردم تا اينكه محمود ب زيرزمين آمد و با چراغ قوه نمي دانم دنبال چه مي گشت كه مرا ديد و شروع به تيراندازي كرد كه منهم از خودم دفاع كردم و با كلت بطرف او تيراندازي كردم و بعد هم فرا ركردم و رفتم و اضافه نموده كه رابطه در حدل بغل كردن و بوسيدن همدگير بوده وكلت را از عراق خريداري كردم برگ 28 و29اگر چه ماهپاره هرگونه رابطه نامشروع را منكر است و بر حسب گواهي پزشكي مصدوم دچار قطع عصب و افتادگي مچ گرديده كه 30% نقص عضو تعيين شده كه با صدور كيفرخواست متهمان در دادگاه حقوقي يك مهاباد به قائم مقامي كيفري يك موضوع رسيدگي سرانجام بشرح دادنامه شماره 72217 با احراز بزهكاري مهمان رديف يكم را به پرداخت ديه صدمات وارده در حق شاكي و تحمل دو سال حبس با احتساب ايام باز داشت و رديف دوم را به تحمل ششماه حبس با احتساب ايام بازداشت محكوم نموده كه مورد اعترراض محكوم عليه رديف يكم قرار گرفته و درخواست تجديدنظر كرده كه پرونده جهت امعان نظر به ديوانعالي كشور ارسال و به اين شعبه ارجاع گرديده است 0
هيئت شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد وپ س از قرائت گزارش ... آقاي ... عضو مميز واوراق پرونده دادنامه شماره 72217فرجامخواسته مشاوره نموده چنين راي مي دهد:

راي ديوان
با توجه به محتويات پرونده درخواست تجديدنظر با هيچ يك از موارد مذكور در ماده 10 قانون تجديدنظر مصوب سال 72تطبيق نمي كند لذا با رد آن و ابرام دادنامه فوق الاشعار طبق بند1 ماده 5 قانون مذكور پرونده به مرجع مربوط اعاده مي گردد النهايهي دادنامه مذكور از چند جهت ناقص و بكله مخدوش است كه بايد به تجويزماده 33 قانون تشكيل دادگاههاي كيفري يك و دو مصوب سال 68 تكميل واصلاح گردد:
1 دادنامه فاقد استدلال به مواد قانوني و يامنابع فقهي معتبراست 0
2 حسب برگ 2و 6و52و53 پرونده (گواهيهاي پزشكي ) شاكي مصدوم از هشت عدد تيري كه به سويش شليك شده سه عدد آنها به وي اصابت كرده يكي به ران راست كه تمام مسير ران را طي كرده و از پشت درآمده كه فقط ديه آن يبكصد دينار است (موضوع ماده 483 قانون مجازات اسلامي ) و تير ديگري به پاي چپش اصابت نموده كه سطحي بوده و با فاصله 5 سانتيمتر از نسج بيرون آمده كه براي آنهم چيزي منظور نگرديده و تير سوم به انگشت شصت دست چپ مصدوم اصابت كرده كه همراه با شكستگي استخوان بوده كه باز براي هيچكدام ديه اي مشخص و معين نشده بلكه دادگاه محترم فقط1500 درهم براي نقص عضو به ميزان 30% >>ازكارافتادگي پاي راست ظاهرا"<< يكهزار و پانصددرهم نقره هم باري ايراد ضرب به طور اجمال تعيين نموده كه حسب ظاهر بيش از اين مقدار خواهد شد0
3 مهلت پدراخت ديه در دادنامه ذكر نگشته است ضمن آنكه سرنوشت شكستگي استخوان انگشت دست چپ شاكي هم از نظر پزشكي معلوم نيست كه منتهي به نقص يا قطع عضو شده يا خير كه بايد مجددا" استعلام گردد و راي دقيق و مستدل با اشاره به مواد قانوني كامل انشاء و صادر شود0
رئيس شعبه                                     عضومعاون

مرجع :
كتاب گزيده آراء دادگاههاي كيفري ،تدوين نورمحمدصبري ،انتشارت
فردوسي ، چاپ سپيدرود،/ 78 ، چاپ اول

116