رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

كلاسه پرونده : 10/412916
تاريخ رسيدگي : 14/4/1372
دادنامه     : 175
مرجع رسيدگي : شعبه 16 ديوانعالي كشور
هيئت شعبه   : آقايان ... رئيس و... مستشار

خلاصه جريان پرونده :
بسمه تعالي  حسب مندرجات پرونده آقاي (الف )45 ساله به اتهام زناي محصنه 2 آقاي (ب )19 ساله به اتهام زناي غيرمحصنه تحت تعقيب دادسراي عمومي تهران قرار گرفته و دادسراي مزبور به موجب كيفرخواست شماره 6334/3/71 باستناد ماده 88 و بند الف ماده 83 قانون مجازات اسلامي درخواست تعيين كيفر نموده است و پرونده به شعبه 143 دادگاه كيفري يك ... ارجاع مي گردد و دادگاه مرجوع اليه جلسه مورخ 2/8/71 را بعلت اينكه نماينده آقاي دادستان حضورپيدا نكرده وقت رسيدگي را به روز ديگر موكول نموده است و مجددا" در تاريخ 25/9/71 دادگاه مزبور بدون حضور آقاي دادستان و نماينده قانوني وي و با حضور متهم و متهمه و وكيل مدافع متهم تشكيل گرديد توضيح اينكه آقاي ... وكيل تسخيري متهم كه براي رسيدگي احضار شده است در جلسه رسيدگي شركت داشته است دادگاه پس از رسيدگي و اخذ آخرين دفاع از متهمان و اعلام ختم دادرسي به موجب دادنامه شماره 25881/9/71 بشرح زير انشاء راي مي نمايد:
بسمه تعالي
راي دادگاه  در خصوص اتهام (الف ) مبني بر ارتكاب زناي محصنه با (ب ) مبني بر زنا با الف نظر به اقرار صريح (الف )در برگ 11 پرونده كه صريحا" مي گويد... به مغازه من مراجعه كرد جهت تلفن كردن روي دست وي زخم بود خيال كردم آتش سيگار روي دست وي گذاشتند دستم را گذاشتم روي زخمها گفتم چه شده گفت تصادف شده آمدم دستم را بكشم دستم را گرفت مي خارانيد گفتم چي را گفت ...0 گفت برويم بالا خانه مغازه رفتم بالا لخت شد برنامه اجرا كرديم حدود يكسال است برنامه ادامه داشت و برگ 12 پرونده وگواهي پزشكي قانوني در برگ 19 پرونده و اقرار صريح خانم (ب )دربرگ 16 پرونده و همچنين اقرا صريح نامبرده در محضر دادگاه به زنا كه صريحا" مي گويد اين مرد يعني متهم رديف اول مرا اغفال كرده وسايرمندرجات پرونده و رد دفاعيات بيوجه متهم رديف اول و وكيل وي گناهكاري هر دو نفر ثابت و مسلم است در خصوص خانم ب مستندا" به ماده 88به تحمل يكصد ضربه شلاق محكوم مي نمايد و مسلم است بعد از تحمل شلاق اگر به جهات ديگر بازداشت نباشد آزاد مي شود ودرخصوص الف مستندا" به بند الف ماده 83 و ماده 105 قانون مجازات نيتجه پرونده را به اجراي احكام ارسال فرمائيد0
دادنامه طي شماره 71/143/240 جهت ابلاغ به متهمان به زندان ارسال ولي قبل از وصول دادنامه ابلاغ شده برگ دادنامه درتاريخ 29/9/71 در دفتر دادگاه تسليم و وكيل مدافع متهم (الف )ابلاغ شده و ايشان يعني وكيل مدافع متهم بنام ... بشرح سه برگ لايحه مورخ 5/10/71 به راي صادره اعتراض نموده و پرونده در اين خصوص به نظر آقاي رئيس دادگاه صادر كننده راي رسيده و ايشان بشرح نظريه مورخ 5/7/71 به راي و عقيده خود باقيمانده است و پرونده به ديوانعالي كشورو ارسال و به اين شعبه ارجاع مي گردد0
توضيح اينكه دادنامه محكوميت متهمان كه از طريق زندان جهت ابلاغ ارسال شده است وصول نشده است و دادنامه ابلاغ شده ضميمه پرونده نيست و لذا به احد از متهمان بنام (ب ) دادنامه ابلاغ نشده و ايشان از حق قانوني خود كه اعتراض به راي مي باشد معلوم نيست كه استفاده كرده است يا نه و چون بايد باعتراضات متهمان يكجا و تواما" رسيدگي شود لذا بشرح برگ جداگانه اتخاذ تصميم مي شودو به موجب دادنامه شماره 11/2/72 بشرح زيراظهارنظرشده است 0
بسمه تعالي
در خصوص اتهام الف مبني بر ارتكاب عمل زناي محصنه با (ب ) مبني بر زنا با الف نظر به مندرجات پرونده و كيفيات منعكس در آن چون دادنامه صادره طي شماره 240/71/242  جهت ابلاغ به متهمان زندان ارسال ولي ابلاغ و يا عدم ابلاغ دادنامه به متهمان و نيز پاسخ زندان دائر بر ابلاغ دادنامه به متهمان در پرونده امر معلوم ومشخص نيست و ا ز طرفي چون بايد باعتراض متهمان يكجا و تواما" رسيدگي شود لذا پرونده نزد مرجع مربوطه اعاده مي گرددتاباضميمه نمودن دادنامه ابلاغ شده به متهمان در صورتي كه متهمه بنام (ب ) به راي محكوميت صادره خود اعتراض داشته باشد با اظهارنظر آقاي رئيس دادگاه صادركننده راي در خصوص مورد پرونده جهت اتخاذتصميم قانوني اعاده فرمايند و دادگاه بشرح نظريه مورخ 29/2/72 وپيوست نمودن نسخه ابالغ شده دادگاه به متهمان اعلام داشته است كه محكوم عليه به محكوميت خود اعتراض ننموده است ولذاپرونده به ديوانعالي كشور ارسال و به اين شعبه ارجاع مي گردد0 هيئت شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد پس از قرائت گزارش آقاي ... عضو مميز و اوراق پرونده و نظريه كتبي آقاي ... داديار ديوانعالي كشوراجمالا" مبني بر نقض دادنامه صادره مشاوره نموده چنين راي مي دهند0
بسمه تعالي : نظر به مندرجات پرونده و كيفيات منعكس در آن صرفنظر از اينكه آقاي دادستان و نماينده قانوني وي در جلسه دادرسي شركت نداشته اند زيرا دادگاه حضور ايشانرا الزامي دانسته و جلسه مورخ 29/8/71 را بعلت اينكه نماينده آقاي دادستان حضور آقاي دادستان و نماينده قانوني وي مبادرت به رسيدگي و صدور راي كرده است و گذشته از اينكه برابر بخشنامه شماره 9189/211/9/1369 رياست محترم قوه قضائيه دائر بر اينكه اقرار متهم در غيردادگاه حجت نيست و اقرار بايددر محضر دادگاه باشد و اقرار در نزد حاكم شرع معتبر است و اصولا" محكوم عليه اقرار در نزد مامورين را از روي اكراه و اجبار دانسته و در محضر دادگاه اقرار ننموده است بلكه انكار نموده است چون مفاد مادتين 68و74 قانون مجازات اسلامي در مانحن فيه صادق نيست و متهم در چهار جلسه اقار به زنا نكرده است و شهادت عيني مورد نظر قانونگذار نيز در پرونده انعكاسي ندارد و از طرفي قرائن وامارات استنادي دادگاه در راي صادره براي اثبات اجراي حد رجم كافي به نظر نمي رسد و استناد به علم قاضي در مورد بحث با توجه به كيفيت خاص پرونده متعارف به نظر نمي رسد لذا بنا به جهات ياد شده دادنامه شماره 25881/9/71 صادره از شعبه 143 دادگاه كيفري يك ... درخصوص محكوميت محكوم عليه معترض (الف ) مخدوش بوده نقض مي شود و رسيدگي مجدد به موضوع به شعبه ديگر دادگاه كيفري يك ... ارجاع مي گردد0

مرجع :
كتاب قانون مجازات اسلامي درآئينه آراء ديوان عالي كشور
حدود جرائم خلاف اخلاق حسنه  به اهتمام يداله بازگير،نشرنخستين
نشرهستان ، چاپ اول  1378
120