رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

 به تاريخ : 27/8/1372
 شماره دادنامه : 611/72
 پرونده كلاسه : 72454 ك شعبه 7
 مرجع رسيدگي كننده : شعبه 7 دادگاه كيفري يك همدان
 متهم : ابراهيم فرزند قارداش
 شاكي : خانم فردوس فرزند اسماعيل
 وكيل تسخيري متهم : آقاي اسدالله
 اتهام : زناي محصن به عنف ، ايراد ضرب و جرح عمدي وشروع به سرقت

راي دادگاه
در خصوص اتهام ابراهيم فرزند قارداش اهل اسدآباد ساكن همدان مبني بر ارتكاب زناي محصنه به عنف  ايراد ضرب و جرح عمدي باچاقو و شروع به سرقت كه بشرح كيفرخواست شماره 91540/8/71 صادره از دادسراي عمومي محترم همدان تقاضاي مجازات وي گرديده است هرچند متهم به دليل القائات شياطين در ندامتگاه و غيرمنكر بزه زنا گرديده ليكن با توجه به محتويات پرونده و اقارير بي شائبه اوليه متهم در مراحل محتلف تحقيق اعم از مراكز انتظامي ودادسراي محترم عمومي و انطباق اظهارات وي با بيانات شكوائيه شاكيه و ساير قرائن وامارات موجود در پرونده كه همگي علم و قطع آور است با ملاحظه ماده 105 قانون مجازات اسلامي بزههاي انتسابي متهم محرز و ثابت و متيقن است با توجه به شكايت شاكيه ومطالبه ديه و مجازات اسلامي برههاي انتسابي متهم محرز و ثابت و متيقن است با توجه به شكايت شاكيه و مطالبه ديه ومجازات ازناحيه نامبرده ( هر چند از حق الله منوط به تقاضاي كسي نيست )درخصوص جراحات وارده به انگشتهاي شاكيه با عنايت به گواهي پزشكي مورخه 4/7/71 در برگ 12 پرونده مستندا" به بند 3 ماده 480 يا رعايت ماده 481 و424قانون مجازات اسلامي حكم به محكوميت متهم به پرداخت نه صدم از يكدهم ديه كامله مردمسلمان از نوع نقره از بابت سه جرح متلاحمه در سه انگشت دست راست و درخصوص جرح داميه در دست راست مستندا" به بند 2ماده فوق الاشعار حكم به محكوميت متهم به پرداخت دو صدم از نصف ديه مرد مسلمان در حق مصدوم با توجه به تاريخ تخقق جرم در مدت يك سال صادر و اعلام مي گردد و در خصوص بزه شروع به سرقت هر چند متهم به قصد سرقت وارد شده و به سرقت شروع نكرده است اما با ورود خودبه خانه مجني عليها مرتكب فعل حرامي مستوجب تعزير شده است مستندا" به مسئله 4ازجلد 2تحريرالوسيله امام (قدس سره ) صفحه 481 و فرع پنجم از صفحه 477 با رعايت ماده 16 قانون مجازات اسلامي  حكم به محكوميت متهم به تحمل 74 ضربه شلاق تعزيري صادر واعلام مي گرددودر خصوص بزه منافي عفت (بوسيدن متهم شاكيه را) هر چند در كيفرخواست ذكر نگردديه مستندا" به ماده 101 قانون تعزيرات حكم به محكوميت متهم به تحمل 99 ضربه شلاق تعزيري صادر و اعلام مي گردد و درخصوص بزه زناي به عنف و محصنه با ملاحظه ماده 176 قانون مجازات اسلامي و اظهارات برادران قضات مخترم شعبه دوم ديوان عالي كشوردردادنامه شماره 238/252/5/72 و مرقومه مورخه 13/12/72 نظريه ارشادي به شعبه محترم 12 محاكم كيفري يك همدان كه انكار بعدالاقرار موجب سقوط حد است با ملاحظه جلد41 جواهر صفحه 292 كه مرحوم صاحب جواهر فرموده است هذاكله في الرجم و مرحوم محقق فرموده است ولواقربحد غيرالرجم لم يسقط بالانكار وهمچنين در صفحه 315 جواهر مرحوم محقق فرموده است (و گذايقتل فلي زني بامرئته مكرهالها) بلاخلاف اجدفيه الي آخر و با توجه به حصول علم و يقين از راه متعارف مستندا"به بند 5 از ماده 82 و ماده 105 قانون مجازات اسلامي حكم به محكوميت متهم به قتل به عنوان حد زناي به عنف صادر واعلام مي گردد و در خصوص مهرالمثل متصوره از جنايت مذكور چون شاكيه اعلام انصراف نموده ومطالبه نكرده است دادگاه مواجه با تكليفي نسبت راي صادره در محدوده مقررات قابل تجديدنظر در ديوان محترم عالي كشور است دفتر ضمن ابلاغ راي پرونده در آمار منظورجهت تشريفات بعدي اقدام لازم مبذول فرمائيد.
رئيس شعبه هفتم محاكم عموم كيفري يك همدان

مرجع :
كتاب گزيده آراء دادگاههاي كيفري ،تدوين نورمحمدصبري ،انتشارت
فردوسي ، چاپ سپيدرود،/ 78 ، چاپ اول

118