رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

 به تاريخ :12/11/1372
 شماره دادنامه : 72/8/608
 كلاسه پرونده : 72/8/371
 مرجع رسيدگي كننده : شعبه هشتم دادگاه كيفري يك زنجان
 شاكي : آقاي بشير
متهمين : 1 - سيداكبر فرزند سيدنقي با وكالت آقاي عباس 3 - زهرا فرزند بشير
 اتهام  : زناي محصنه وغيرمحصنه

گردش كار: پس از وصول كيفرخواست و ثبت آن و تعيين وقت احضار سرانجام در تاريخ فوق دادگاه به تصدي امضاءكننده زير تشكيل وبا بررسي محتويات پرونده ختم رسيدگي را اعلام و به شرح زير مبادرت به انشاء راي مي نمايد:

راي دادگاه
با توجه به محتويات پرونده و گزارش رسيده وشكايت بشير پدر زهرا در تاريخ 7/5/1372 و بچه متولد شده از زهرا در زندان كه در دادگاه نيز در آغوش داشت و اعترافات زهرا به انجام 4 مرتبه عمل زناشوئي با سيداكبر بدون عقله زوجيت و با رضايت در مراحل تحقيق و دادگاه كه در دادگاه بيش از حد نصاب معتبر به عمل زنا اقرار نمود و اقارير بيش از حد نصاب متهم سيداكبردرمراحل تحقيق و بازپرسي به انجام عمل زنا با زهرا بدون علقه زوجيت و اظهارات و دفاعيات غيرموجه وي در دادگاه مجرميت هر دو متهم محرز ومتهمه دوم زهرا به جرم ارتكاب زناي غير محصنه مقر به بيش از حد نصاب مستندا" به ماده 88 قانون مجازات اسلامي  به يكصد ضربه شلاق حدزنا محكوم مي شود كه طبق ماده 92 همان قانون در صورت عدم وجود متبرع و كفيل براي نگهداري بچه و اضرار اجراي حد به بچه و شير مادر اجراي آن تا حصول شرايط به تاخير مي افتد و متهم سيداكبراولا" با توجه به اقارير اوليه خود كه نه تنها دليلي بر مكره بودن در اقرير اوليه وجود ندارد بلكه خود نيز دعوي اكراه ننموده و حكايت ا وصحت اقارير الويه دارد.
ثانيا" : متهم به عمل زناشوئي با زهرا بيش از چهار بار در دادگاه اقرار نمود ليكن مدعي علقه زوجيت گرديد كه هيچگونه دليلي بر وجود علقه زوجيت از ارائه عقدنامه اعم از عادي و رسمي و يا معرفي عقاد و يا شهود عقد و يا قرار ازدواج با زهرا كه مرسوم و متعارف است حداقل در مراسم خواستگاري چند نفر از اقارب محلي حاضر مي شوند اقامه ننمود.
ثالثا" : دعوي متهم بر داشتن عقدنامه و تحويل آن به پدرزهرا با توجه به تكذيب بشير واظهارات همسر متهم كه يك نسخه از عقد نامه در دست سيداكبر بود كه ضميمه پرودنده است (عقدنامه ضميمه پرونده نيست و خودمتهم نيز چنين ادعائي نداشته است ) با واقعيت منطبق نيست سيما" كه تفاوت سني بين دو متهم فاحش است و بعيد است پدري دختر خود ربه عقد مردي كه بجاي پدر بزرگ دختر است دربياورد مخصوصا" كه متهم مي گويد متعه كرده ام (متعه دائمي ) كه مضافا" بر اينكه متعه با مدت غيرمحروس عن الزياده النقصان باطل در متعه دختر به فتواي فقهاء عظام اذن پدر لازم است و پدر زهرامنكر چنين مسئله واذن است به علاوه عادتا" معقول نيست شخصي دختري در سن زهرا را به تمتع مردي به سن سيداكبر بدهد.
رابعا" : اگر دعوي متهم در مودر عقد صحيح بود چرا در وقتي كه كسي در خانه نبوده به خانه زهرا مي رفت و دعوي حضور مادر زهرادر خانه در زمان مراجعه با نحوه كشف موضوع و روشن شدن حاملگي زهرا بعد از پنج ماه و اعلام آن به خانواده وي غيرمنطقي مي باشدمضافا" براينكه در تحقيقات الويه محل عمل زناشوئي را انباري ذكر مي كند كه اگر عقدي بود وجهي براي عمل ارتكابي در انبار متصورنيست.
خامسا" : دعوي متهم مبني بر مريضي همسر وامتناع از مقاربت با توجه به گواهي پزشك متخصص زنان مدفوع است سيما" كه خود نيز در دادگاه به مقاربت با زن خود اقرار دارد.
سادسا" : اظهارات بي شائبه زهرا درانجام عمل زناشوئي بدون علقه زوجيت مبين اين حقيقت است كه متهم مرتكب عمل زناشده وانكار متهم در دادگاه بعد از زنداني شدن و تلقين صورت گرفته است چنانچه به همسر وي نيز تلقين شده است و گزارش شفاهي پاسدار محافظ كه در زمان محاكمه خارج از جلسه دادگاه بوده چنين امري راروشن مي كند
سابعا" : متهم دعوي توبه كرده است كه باعنايت به نحوه دفاعياتش در دادگاه توبه اش محرز نگرديده و صرف دعوي توبه كفايت نمي كند بلكه توبه بايد محرز شود.
لذا با توجه به كل ماذكر علم به ارتكاب زناي محصن از سوي متهم حاصل و مستندا" به ماده 84 قانون مجازات اسلامي و بند الف ماده 83 همان قانون به يكصد ضربه شلاق حدي و رجم محكوم مي شود اين حكم ظرف 20 روز از تاريخ ابلاغ قابل تجديدنظر در ديوانعالي كشور است.                    رئيس شعبه 8 دادگاه كيفري يك زنجان

مرجع :
كتاب گزيده آراء دادگاههاي كيفري ،تدوين نورمحمدصبري ،انتشارت
فردوسي ، چاپ سپيدرود،/ 78 ، چاپ اول

118