رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

 به تاريخ : 30/7/1374
 شماره دادنامه : 783
 كلاسه پرونده : 74/5ت /566
 مرجع رسيدگي كننده : شعبه پنجم دادگاه تجديدنظر دادگستري استان
تهران
 تجديدنظرخوانده : آقاي حميدرضا
 تجديدنظرخواسته : تجديدنظرخواهي از دادنامه شماره 581 مورخ
5/6/1374 صادره از شعبه 5 دادگاه عمومي قم
 موضوع اتهام    : آدم ربايي به قصد عمل سوء،ايراد صدمه عمدي
و تفخيذ

گردشكار: تجديدنظرخواهه دادخواستي به خواسته فوق تقديم داشته كه به شعبه 5 ارجاع و پس از ثبت به كلاسه فوق و انجام تشريفات قانوني مورد رسيدگي واقع و سرانجام در وقت فوق العاده دادگاه تشكيل و با بررسي اوراق و محتويات پرونده ختم دادرسي را اعلام و به شرح زير مبادرت به صدور راي مي نمايد.

راي دادگاه
به موجب دادنامه شماره 5581/6/74 شعبه 9 دادگاه عمومي قم آقايان 1 سيدابراهيم 2 سلطان 3 اميرعباس 4 جواد 5 اصغر 6 حسين به اتهام ربودن آقاي حميدرضا (18ساله ) به قصد عمل سوءو ايراد صدمه عمدي به او (منتهي به شكستگي استخوان ساق پاواستخوان زنداعلي دست راست او) به استناد ماده يك قانون تشديد مجازات ربايندگان اشخاص مصوب 1353 هر يك به دو سال حبس تعزيري وبه استناد مواد442و47و42 قانون مجازات اسلامي همه آنان بالسويه به پرداخت چهارپنجم از يك پنجم ديه پا و چهارپنجم از يك پنجم ديه يك دست در حق شاكي محكوم شده اند (ضمنا" آقاي سلطان بابت نگهداري كبوتر بدون مجوز به يكصد هزار ريال و آقاي جواد به اتهام كبوترپراني به پرداخت يكصد وپنجاه هزار ريال جزاي نقدي نيز محكوم شده اند ) شاكي پرونده (آقاي حميدرضا) از حيث برائت آقاي اميرعباس ازاتهام تفخيذ و همچنين از حيث ميزان ديه به حكم مذكور معترض و تجديد نظرخواهي نموده ومدعي است صدمه وارده به او موجب نقص عضو وي شده است. محكوم عليهم نيز هر يك با تقديم لايحه اي در مهلت مقرر قانوني تجديدنظرخواهي نموده اند و مدعي بيگناهي خودمي باشند.اولا" تجديدنظرخواهي آقاي حميدرضا موجه به نظر نمي رسد زيرا گواهي پزشكي قانوني دلالت دارد كه شكستگيهاي دست و پا او به نحو مناسب جوش خورده است و برائت آقاي اميرعباس از اتهام تفخيذ هم هرچند در مراحل ابتدائي تحقيق اقرار به اين عمل خلاصه موضوع از اين قرار است كه شاكي (آقاي حميد) با آقاي سيدابراهيم رابطه سيد ابراهيم با هم آهنگي و تباني قبلي آقاي اميرعباس و به عبارت ديگر تشويق و تحريك او آقاي به مغازه آقاي سلطان با قصد سوء مي برند و با اغواي وي به اطاق بالاي مغازه مي كشانند آقاي عباس با توجه به تباني قبلي در آنجا حاضر بود و با عنف و تهديد آقاي حميدرا بوده اند و آقاي حميد با ترس از اينكه توسط ديگران مورد تجاوز و عمل سوء قرار گيرد در يك لحظه خود را از پنجره به پائين مي اندازد و اين عمل سبب شكستگي استخوان پا و دست او مي شودآنچه مسلم است آقاي سيدابراهيم و آقاي اميرعباس در بردن آقاي حميدبه قصدعمل سوءمداخله داشته اند و در مراحل ابتدائي تحقيق (برگ 10 پرونده دلائل منعكس در راي بدون موجد قطع بر دخالت آنان در اين موضوع است  اعتراض آنان موجه نمي باشد و عمل دو نفر مذكوربامواد 1و5و7 قانون تشديدمجازات اشخاص انطباق دارد. به علاوه در مورد آقاي سلطان كه محل را در اختيار آنان قرارداده و قطعا" اين موضوع با تباني قبلي بوده است موضوع بابندهاي 2و3 ماده 43 قانون مجازات اسلامي انطباق دارد و هرچند دادگاه بدوي مجازاتي كمتر از حداقل مقرر در ماده 5 قانون موصوف براي آقايان سيدابراهيم وامير عباس تعيين نموده است چون اين دادگاه بر اساس تبصره 2 ماده 22 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي وانقلاب نمي تواند مجازات تعزيري مقرر در حكم بدوي را تشديد كند لذا در مورد هر سه نفر آنان (سيد ابراهيم  اميرعباس و سلطان ) محكوميت دو سال حبس تعزيري تاييد مي گردد و تجديدنظرخواهي آنان رد مي شود. ثالثا" تجديدنظرخواهي آقايان حسين و اصغر و جواد در خصوص محكوميتشان موجه به نظر مي رسد زيرا هيچگونه دليلي براي اثبات دخالت آنان در ربودن آقاي حميد وجود ندارد و اصولا" شاكي همچنين ادعائي نكرده است و صرف بودن آنان در محل هم دليل مداخله آنان درربودن شاكي نيست خصوصا" اينكه شاكي در لايحه تقديمي تجديدنظري خود اعلام نموده كه حسين بيگناه بوده عملي انجام نداده و قبل از وقوع جرم محل را ترك كرده است و در مراحل بدوي ريدگي نيز اين موضوع را عنوان نموده و ايضا" گفته است اصغر نيز در منزل بود لكن به من تعرضي نداشته است وبهرحال اتهام اين سه نفر راجع به مداخله در ربودن شاكي فاقد دليل است لذا دادنامه تجديدنظر خواسته از اين حيث نقض مي گردد و چون اين سه نفر سبب ورود صدمات بدني شاكي هم نمي باشد راي به برائت آنان (حسين  اصغر جواد) از اتهام ربودن شاكي و اتهام وارد كردن صدمه بدني (به تسبيت ) نسبت به او صادر مي گردد. رابعا" نظر به اينكه آقايان سيدابراهيم و اميرعباس و سلطان وضعيتي به وجود آورده اند كه موجب شده شاكي (آقاي حميد) براي رهائي خود از اين وضعيت خودش را از پنجره به بيرون بياندازد و اين عمل موجب شكستگي استخوان پاودست او گرديده است و هر سه نفر مذكور از باب تسبيب مسئول پرداخت ديه مي باشند لذا اين دادگاه آقايان سيدابراهيم  اميرعباس و سلطان را به استناد مواد 363 و 365و442 قانون مجازاتاسلامي به تساوي به پرداخت چهارپنجم از يك پنجم ديه به يك پا و چهارپنجم از يك پنجم ديه يك دست درحق شاكي محكوم مي نمايد. در مورد محكوميت آقايان سلطان و جواد راجع به نگهداري كبوتر وكبوترپراني چون اعتراض نشده وقابليت تجديدنظر خواهي ندارد موجب براي نض راي بدوي نيست. اين راي قطعي است.
رئيس شعبه 5دادگاه تجديدنظراستان تهران  مستشارشعبه 5دادگاه
تجديدنظراستان تهران

مرجع :
كتاب گزيده آراء دادگاههاي كيفري ،تدوين نورمحمدصبري ،انتشارت
فردوسي ، چاپ سپيدرود،/ 78 ، چاپ اول

118