سامانه جستجو قوانین




رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
تاريخ رسيدگي : 2/4/71 شماره دادنامه : 205/3 و 206/3   مرجع رسيدگي : شعبه  سوم ديوان عالي كشور
خلاصه جريان پرونده : 
در تاريخ رسيدگي 26/6/68 آقاي غلامرضا … دادخواستي به عنوان ورود ثالث در پرونده كلاسه 68/66 شعبه 66 دادگاه حقوقي 2 تهران به طرفيت خانم طلا … و آقاي عبدالجميل … به همان شعبه تسليم و توضيح داده ملكي در دو پلاك ثبتي به شماره 1344 و 1345 بخش 2 تهران كه شش دانگ هر يك از دو پلاك به حكايت پرونده ثبتي به 30 سهم مشاع منقسم و هر دو پلاك 60 مشاع مي باشد كه سالهاست كلاً در تصرف اينجانب به صورت تراشكاري و پاركينگ مي باشد و مجوز كسب به نام من صادر شده و در آنجا داراي حق كسب و پيشه هستم كه اين حقوق ناشي از رابطه استيجاري و ملكي است كه در قسمت اعظم هر دو پلاك دارم. اطلاع يافتم پرونده كلاسه 68 /66 مربوطه به ما ترك مرحوم ذوالفقار … در آن شعبه مطرح است و خوانده رديف دوم به عنوان مدير تركه مراجعاتي به محل كسب من به عنوان تامين دليل و تعيين مالك نموده لذا به عنوان ثالث وارد دعوي شده و به عرض مي رساند مرحوم ذوالفقاري طبق اجاره نامه رسمي مقدار 14 سهم مشاع از 30 پلاكهاي مذكور را منهاي ثمن اعياني در اجاره داشته و بقيه از سال 1360 متعلق به اينجانب بوده و سهم وي به موجب دادنامه هاي صادره از دادگاه بخش و شهرستان سابق از پلاك 1344 منتزع و فقط با يك سهم ديگر از 1لاك 1345 اجاره  نموده و اين حقوق ضميمه 15 سهم مشاع از 60 سهم فقط 1345 اختصاص يافته كه اتفاقاً اختصاص يافته مالك عين اين سهم خود من هستم و اسناد مالكيت صادره دلالت بر اين مطلب دارد . در سال 1360 سهم احمد … در پلاك 1344 را خريداري و در آن مستقر شدم و به اتفاق مرحوم ذوالفقار … محل اداره مي نمودم ايشان به نسبت 15 سهم بيش از مدت ده سال اجرت المثل بدهكار بود و به موجب هبه نامه معوض مورخه 21/10/62 در قبال پرداخت مبلغ 1115000 ريال بابت اجرت المثل عقب افتاده و مبلغ 700 هزار ريال مطالبات معوقه كارگرانش و نيز ماهيانه پرداخت مبلغ 65 هزار ريال به ايشان و پس از فوت ايشان به همسرش تا زماني كه حيات دارد ، سهم خود را به من واگذار نموده كه مدارك پيوست دادخواست حاكي از تاديه اين اقلام به ذوي الحقوق است و بدين ترتيب رابطه استيجاري و تصرف مرحوم ذوالفقار با پلاكهاي مذكور قطع شده و با توجه به اينكه هبه معوض بوده و عوض پرداخت شده ، رجوع غير ممكن است ، مدير تركه در دادخواست تامين دليل شخصي به نام سيد موسي  را به عنوان مالك ملك معرفي كرده اين واقعيت ندارد و تقاضاي صدور حكم بر اعتبار هبه نامه مورخه 21/10/62 را دارد بهاي خواسته مبلغ 6620000 ريال تعيين شده است . دادگاه به لحاظ اينكه موضوع پرونده اصل تعيين مدير تركه مرحوم ذوالفقار … بوده و اين امر از امور ترافعي نبوده و دعوي تلقي نمي شود تا ورود در آن مصداق داشته باشد . دعوي خواهان مستقلي است كه با توجه به ميزان خواسته قرار عدم صلاحيت خود را صادر نموده در تاريخ 2/10/68 مجددا آقاي امير … دادخواستي به طرفيت خواندگان فوق به شعبه 35 دادگاه حقوقي يك تهران تقديم به عنوان تغيير دادخواست نموده ، هر دو دادخواست در شعبه مرقوم در جريان رسيدگي قرار گرفته . خانم طلا … در پاسخ به دعوي اظهار داشته در سال 62 شوهرم به علت كهولت سن خانه نشين شد و طي قراردادي با خواهان مقرر شد هر ماهه مبلغ 6500 تومان به شوهرم و بعد از او به من بپردازد و معلوم نيست آقاي عبدالجميل بعد از 5 سال كه به مفاد قرارداد عمل شده ابطال آن را اعلام مي دارد ؟ آقاي موسي … در تمام مدتي كه 60 ـ 15 منافع ملك در اختيار شوهرم بوده و حتي پس از آن به منظور سلب مالكيت از او طرح دعوي نمود ولي نتيجه نگرفت و اكنون با همكاري آقاي عبدالجميل قصد دارد هبه نامه را مخدوش سازد و ادعاي مجعول بودن آن نيز مردود است آقاي عبدالجميل در پاسخ به دعوي اظهار داشته مرحوم ذوالفقار بلاوارث بوده و بعد از مرگش آقاي امير براي تصاحب سرقفلي مورد تصرف و اجاره متوفي بر آمده و با ارائه دست خطي عادي كه نامش را هبه نامه گذاشته ادعا مي كند كه آن مرحوم 5 سال قبل از مرگش همه منافع مورد اجاره را كه دهها ميليون تومان ارزش داشته در برابر معوض ساختگي و در قبال مبلغ ناچيزي به وي بخشيده اينجانب به عنوان مدير تركه انتخاب شدم و نسبت به تحرير آن اقدام كردم ، خواهان طبق وكالتنامه مورخه 25/10/62 وكيل متوفي در بعضي امور بوده و بعدا هبه نامه مذكور را تنظيم مي نمايد و با توجه به اينكه تاريخ تنظيم وكالتنامه رسمي بعد از تاريخ هبه نامه است ، در آن نامي از هبه برده نشده و تقاضاي رد دعوي را دارد دادگاه پس از يك سلسله اقدام به بطلان دعوي اظهار نظر مي نمايد و اين شعبه به موجب دادنامه شماره 121/3ـ 7/3/70 نظر به ازاي ابزاري را تنفيذ نموده پس از وصول پرونده دادگاه در تاريخ 9/7/70 خاتمه رسيدگي را اعلام و خلاصتا به شرح زير راي صادر مي نمايد : در مورد دعوي خواهان به طرفيت خانم طلا… با توجه به اينكه ذوالفقار بلاوارث شناخته شده دعوي متوجه مشاراليه نبوده و قرار رد دعوي صادر مي شود و در مورد دعوي به طرفيت آقاي امير … « نظر به اينكه خوانده دعوي نسبت به هبه نامه عادي مورخ 21/10/62 ادعاي جعل كرده . دليل اثبات ادعاي خود را تطبيق امضاء منتسب به  مرحوم ذوالفقار … ذيل سند مذكور با امضاء با امضائات مسلم الصدور وي اعلام كرده و حسب نظر كارشناس امضائ ذيل هبه نامه امضائات مسلم الصدور او مطابقت ندارد و اعتراض موثري به نظريه وي به عمل نيامده لذا دعوي خواهان غير ثابت تشخيص و مستندا 1257 قانون مدني و ماده 387 قانون آيين دادرسي مدني حكم بر بطلان دعوي خواهان و معدوم شدن هبه  نامه موصوف صادر مي نمايد » وكلاي بانو طلا… و آقاي اميري  نسبت به دادنامه هاي صادره درخواست تجديد نظر نموده اند و پرونده مجددا به اين شعبه ارسال شده لوايح اعتراضيه هنگام شور قرائت مي شود .
هيات شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد پس از قرائت گزارش دكتر …عضو مميز اوراق پرونده مشاوره نموده همچنين راي مي دهند : 
راي
اولاً از طرف وكلا تجديد نظر خواه اعتراض موجهي با توجه به عدم احراز اصالت هبه نامه ابزاري ذكر نشده تا مورد نظر قرار گيرد و چون موارد اعتراض نسبت به دادنامه صادره از مصاديق شفئق ذيل ماده 6 لايحه تعيين موارد تجديد نظر احكام دادگاهها نمي باشد رد مي شود ثانيا تجديد نظر خواهي از قرار رد دعوي با توجه به دادنامه شماره 1135 ـ 17/8/68 دادگاه مدني خاص و گواهي حصر و گواهي حصر وراثت شماره 4973 ـ 16/10/69 وارد بوده طرح دعوي به طرفيت بانو طلا… كه عيال متوفي شناخته شده منع قانوني نداشته و نتيجتاً قرار مورد تجديد نظر صحيحاً صدور نيافته و نقض مي شود و اگر بانوي مذكور براي خود از جهت وراثت حقي قائل باشد مجاز است طبق مقررات در مراجع قضائي طرح دعوي نمايد . 

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده