تاريخ رسيدگي : 19/10/71 شماره دادنامه: 665 /21 مرجع رسيدگي : شعبه بيست و يكم ديوان عالي كشور خلاصه جريان پرونده : تجديدنظر خوانده دادخواستي به خواسته مطالبه سه ميليون و پانصد هزار ريال به استناد سه فقره سفته به شماره 218307 و 895540 و 006798 به طرفيت تجديد نظر خواهان فرزندان مرحوم ابوالقاسم… به دادگاه حقوقي يك تهران داده و به استناد فتوكپي سفته هاي مرقوم و گواهي حصر وراثت مرحوم ابوالقاسم … پدر خواندگان و شوهر خواهان كه در 22/11/67 فوت نموده توضيح داده كه مبلغ سفته ها را از مورث خواندگان طلبكار بوده كه فوت كرده تقاضاي رسيدگي و صدور حكم محكوميت و صدور قرار تامين نموده است متن سفته ها به اين طرز تنظيم شده كه تاريخ صدور سررسيد 20/9/67 و تاريخ پرداخت عند المطالبه و نام اقامتگاه متعهد نيز ذكر شده در محلي كه در فرم سفته به حواله كرد چاپ شده اين عبارت مرقوم است(خانم مريم… كه پس از فوت اينجانب اين سفته قابل وصول است) پس از طرح دعوي و صدور قرار تامين چون خواندگان پاسخي به دعوي نداده اند دادگاه نظر بر محكوميت آنان به پرداخت خواسته خواهان داده است كه نظر مذكور به طرفين ابلاغ و در مهلت قانوني خواندگان به اين اعتراض نموده و طي لايحه همراه سه فقره فتوكپي همان سفته ها كه فاقد مبلغ و تاريخ و صدور و وصول است اظهار داشته اند كه خواهان دو ماه همسر پدر آنها بوده و قباله او مشخص است و سفته ها به صورت سفيد مهر پهلوي او بوده و به دست آورده و مبلغي در آنها نوشته نشده بود و تقاضاي ارجاع امر به كارشناس براي تطبيق خطوط سفته يا خط و امضاء مسلم الصدور و متوفي را نموده اند كه جريان امر در مقدمه راي شماره اين شعبه آمده است و نظريه تاييد شده و بريا رسيدگي به را با امضاء خطوط مرقوم تطبيق نموده و نظر خود را اعلام دارد آقاي صابر در نظريه وارد به شماره 4516 ـ 6/12/69 كه اساس تطبيق را قباله 13159 . دفتر 82 تهران قرار داده چنين نظر داده است كه چون خواندگان مدعي هستند كه سفته ها سفيد مهر به خواهان داده شده با اين اظهار اقرار به امضاء خود دارند در خصوص متن سفته از سند چون كلمات و جمله فوق الذكر از جهت سبك و سياق خط و نحوه و تحرير مخصوصاً كلمه (ابوالقاسم) با كلمات مندرج در عقد نامه يكسان و صادره از ناحيه مشاراليه است خواندگان به نظر كارشناس اعتراض نموده و طي لايحه اظهار داشته اند كه به نظر كارشناس با اوضاع و احوال مسلم قضيه انطباق ندارد و تقاضاي كرده است موضوع به هيات كارشناسان ارجاع گردد سفته ها صوري بوده و مبلغ و تاريخ و آدرس متعهد به خط خود او مي باشد دادگاه از آقاي كامبيز… و هوشنگ… و جواد… به عنوان كارشناس نظر خواهي نموده و هيات مذكور در نظر وارده به شماره 4926 ـ 19/8/70 امضاهاي سفته ها را به امضاء الصدور و مورث خواندگان منطبق دانسته اند و خطوط سفته را تفكيك كرده خطوطي كه مربوط به مبلغ و تاريخ عددي و حروفي و عبارت عندالمطالبه با خطوط مسلم مرحوم نامدار مختلف و متفاوت دانست و سطر حواله كرد و قسمت متعهد و اقامتگاه را منطبق دانسته اند دادگاه همراه با نظر مشاور چنين راي داده اند (… با توجه به هيات كارشناس كه مسلم صدور سفته ها از ناحيه مرحوم ابوالقاسم نامدار (مورث) خواندگان و ايراد ديوان محترم عالي كشور بر عدم رسيدگي در زمينه چگونگي و علت تاريخ درج و تاريخ صدور و مبلغ در سفته ها به وي در قبال مبالغي كه در هريك از آنها بعداً نوشته شده و منشاء طلب خواهان از مرحوم قاسم اخذ توضيح به عمل آيد…چون خواهان و قاسم زن و شوهر بودند بين آنها چه كسي مي داند كه منشاء مطلب چه بوده است و وجود سفته دريد خواهان حكايت از اين دارد كه مرحوم قاسم با دادن اين سفته ها خود را مديون خواهان دانسته است و اگر ادعاي سرفت بشود بايستي اثبات بشود به علاوه سرقت بر خلاف ظاهر حال مسلم مي باشد و اما نسبت به محكوميت خواندگان به وجه سفته ها ايرادي ندارد چون دادگاه خواندگان را به پرداخت از ما ترك نموده اند و سهم خود خواهان هم در ترك مي باشد دادگاه ضمن تاييد نظريه فوق الذكر به استناد مواد 307 و 309 قانون تجارت و مواد 868 و 869 و 870 قانون مدني و 357 قانون آئين دادرسي مدني حكم به محكوميت خواندگان به پرداخت مبلغ سه ميليون و پانصد هزار ريال وجه سه فقره سفته و مبلغ 42325 ريال هزينه دادرسي از باب تسبيت نسبت به سهم الارث هر يك دو سهم خواهان نيز داخل مي باشد از ماترك مرحوم قاسم… در حق خواهان را صادر و اعلام مي دارد» اين راي به طرفين ابلاغ و تقاضاي تجديد نطر نموده اند كه لايحه تجديدنظر در هنگام شور قرائت ميشود پرونده به ديوان كشور ارسال و به اين شعبه ارجاع گرديده است. هيات شعب در تاريخ بالا تشگيل گرديد پس از قرائت گزارش آقاي … عضو مميز و اوراق پرونده لوايح طرفين و دادنامه شماره 469 ـ 12/9/70 فرجام خواسته مشاوره نموده چنين راي مي دهد. بسمه تعالي اشكالات و ايرادات زير نسبت به دادنامه تجديد نظر خواسته وارد مي رسد: 1 ـ خواندگان مندرجات متن سفته هاي مستند دعوي را به خط مورث خود نداسته و دادگاه در جلسه مورخ 22/12/69 به اين لحاظ كه چون خواهان به استناد از مستندات خود باقي است و مدعي است كه متن سفته ها با خط متوفاً پدر خواندگان مي باشد و رسيدگي به آن موثر در تصميم دادگاه مي باشد» قرار ارجاع امر به هياتي از كارشناسان را صادر نموده و كارشناسان را صادر نموده و كارشناسان مذكور طي اظهار نظر وارده به شماره 4936 ـ 19/8/70 اعلام نموده اند كه «خط تاريخ و مبلغ عددي و حرفي و عبارت عندالمطالبه از لحاظ سياق و وضع تحرير و جوهر با سطر حواله كرد تفاوت داشته و مختلف است و مخصوصاً جوهر آن متفاوت مي باشد» و ديوان عالي كشور نيز طي دادنامه شماره 585 /21 ـ 9/8/69 تحقيق اين خصوص و منشاء طلب خواهان از مرحوم قاسم… و اخذ توضيح از مشاراليها لازم دانسته با اين حال دادگاه بر خلاف اظهارنظر كارشناسان و بدون اخذ توضيح لازم از خواهان به صدور راي مبادرت نموده است 2 ـ با توجه به اينكه دعوي به كيفيت مطروحه در حقيقت دعوي بر ميت بوده دادگاه مقررات ماده 1333 قانون مدني و مسئله 28 جلد دوم تحرير الوسيله را (صفحه 423 ) به اين عبارت : « لايشترط في الحكم بالبينه ضم يمين المدعي نعم يستثني منه الدعوي علي الميت فيعتبر البينه الشرعيه مع اليمين الاستظهاري فان اقام البينه و لم يحلف سقط حقه» رعايت نموده است 3 ـ علي فرض صحت دعوي و مستندات خواهان از حيث متن و محتوي و تقسيم ماترك همانطوري كه در دادنامه اين شعبه تذكر داده شده قسمتي از بدهي مربوط به سفته ها به قدر السهم به عهده خواهان بوده و قابل تهاتر با سهم الارث مي باشد بنابراين محكوميت خواندگان به پرداخت وجوه سفته ها و هزينه دادرسي مربوطه بدون منظور نمودن اين موضوع و مشخص كردن ميزان محكوم به موجه و صحيح نمي باشد لذا دادنامه تجديد نظر خواسته به جهات مذكور واجد ايرادات قضائي تشخيص و با نقض آن پرونده جهت رسيدگي مجدد به شعبه ديگر دادگاه حقوق ارجاع ميگردد. مرجع : كتاب قانون مدني در آئينه آراء ديوان عالي كشور - ادله اثبات دعوي – به اهتمام يداله بازگير – چاپ اول – چاپ گيتي – 1380 – انتشارات فردوسي
هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده
آدرس : تهران خیابان فاطمی روبه روی سازمان آب پلاک 207
تماس اضطراري : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵
پست الکترونیک : info (At) Dadfaran (dat) com