تاريخ رسيدگي :30/8/1373 شماره دادنامه : 73/488/18 مرجع رسيدگي : شعبه هيجدهم ديوانعالي كشور خلاصه جريان پرونده : در تاريخ 12/3/70 تجديدنظرخواه بطرفيت تجديدنظرخوانده بخواسته الزام به تحويل آپارتمان و توقيف آپارتمان و پرداخت خسارت به ميزان هشتصد هزار ريال و تقويم به مبلغ كل دو ميليون و بيست هزار ريال باستناد فتوكپي يك برگ قراردادو اظهارنامه هاي شماره 1116650/6/64 و 2330729/8/68و 1537031/9/63و 2519469/6/63و 2632915/7/63و غيره و دادخواستي بدادگاههاي حقوقي يك تهران تسليم كرده كه به شعبه چهاردهم ارجاع و بكلاسه 1347014 ثبت شده است خواهان ضمن دادخواست مزبور توضيح داده در تاريخ 14/2/63 طي توافقنامه امضاء شده بين وي و مديريت شركت خوانده كليه حقوق قرارداد فروش شماره 453 مربوط به يكدستگاه آپارتمان ايجاد شده در پلاكهاي ثبتي 812و813 واقع در شهرك غرب (قدس ) ساختمان واقع در برج شماره 18 طبقه 13 آپارتمان 18132 واقع درشهرك غرب (قدس )ساختمان واقع در برج شماره 18 طبقه 13آپارتمان 18122نوع B با ساير ملحقات مندرج در قرارداد ضمن كسب موافقت مالك قبلي آن آقاي (س ) و ضمن پرداخت كليه وجوه مطالبه شده از طرف شركت خوانده بوي واگذار گرديده در تاريخ 10/5/63 براساس دعوتنامه ارسال شده ازطرف شركت خوانده جهت تعيين تكليف به شركت ياد شده مراجعه كه با خواسته غيرمنطقي مديران مبني بر پرداخت رقمي سرسام آور اضافه بر ضوابط مندرج در قرارداد منعقده مواجه گرديده كه با استنكاف ازپرداخت آن شركت خوانده نيزازتحويل آپارتمان بوي خودداري وباارسال اظهارنامه شماره 19469مورخ 25/6/63به طوريكجانبه قراردادمنعقده رافسخ نمودند وي نيز با ارسال اظهارنامه شماره 33915 مورخ 26/7/63 با پذيرش فسخ را مشروط به اجراي شرايط مندرج در ماده 6قرارداد منطقه نموده كه مديران شركت خوانده با عدم رعايت شرايط مندرج در اظهارنامه فوق الذكر قرارداد را فسخ شده تلقي واز تحويل آپارتمان به وي خودداري نمودند بنا به مراتب ضمن تقديم اين دادخواست تقاضاي احضار شركت خوانده و رسيدگي به مدارك مثبت اولا" قرار توقيف و جلوگيري از نقل و انتقال آپارتمان مورد قرارداد جهت حفظ حقوق حقه و اعلام موضوع به اداره ثبت ثانيا" الزام شركت خوانده به اجراي مفاد و تحويل آپارتمان فروخته شده به وي ثالثا" با توجه بمفاد قرارداد از آنجا كه شركت خوانده نسبت بتحويل آپارتمان تاخير نموده طبق ماده 6 قرارداد تقاضاي محكوميت شركت خوانده رابه پرداخت مبلغ هشتصد هزار بابت بقيه خسارت تاخير تحويل ازتاريخ 4/2/68 از قرار روزي يكهزار ريال تا تاريخ تقديم دادخواست را دارد وقت رسيدگي به پرونده بروز7/8/70 تعيين شده ودرجلسه مزبور كه آقاي دكتر(م ) با تقديم وكالتنامه از ناحيه شركت خوانده به وكالت وي در دعوي وارد شده دادگاه پس ازانعكاس حضور وكيل خوانده در جلسه و عدم حضور خواهان و وصول لايحه اي از ناحيه وي مدافعات وكيل خوانده را بشرح زير مورد استماع قرار داداست (دعوي خواهان به كيفيت مطروحه مورد تكذيب موكل است زيرا قرارداد منعقده از طرف شركت موكل با خواهان با توافق طرفين فسخ گرديده بدين توضيح كه شركت موكل طي اظهارنامه رسمي مراتب فسخ قرارداد را بخواهان اعلام و خواهان طي اظهاريه شماره 33915و37031 مراتب فسخ را قبول كرده و اعلام داشته پيش پرداخت دريافتي بمشاراليها مسترد شود يا بحساب جاري شماره 61071بانك ملي ايران شعبه شهرري منظور گردد كه موكل پيش پرداخت مشاراليها را طبق چك 253700 مورخ 8/3/64 بحساب خانم خواهان منظور داشته باين ترتيب مفاد ماده 6 قرارداد بندب آن عملي گرديده است بنابراين درخواست الزام موكل به تنظيم سند رسمي انتقال و تحويل آپارتمان با فسخ قرارداد منتفي مي باشد النهايه خواهان مدعي پرداخت خسارت شده است پرداخت خسارت بلافاصله پس از فسخ قرارداد در ماه 6 منظور نگرديده و احتياج برسيدگي قضائي داشته و دارد و چون در اين مورد طرفين موافقت و فسخ قرار داد كرده اند مطالبه خسارت هم وجهي ندارد استدعاي رددعوي خواهان با امر به جبران خسارات ارده به موكل مي شود توضيح ميدهد هر چند كه خانم خواهان در اظهارنامه هاي ارسالي بوصول مبلغ پيش پرداخت اعتراف دارد ولي براي مزيد استحضار دادگاه محترم دو برگ فتوكپي چك و فتوكپي رسيد بانك ملي ايران شعبه شهرري كه دلالت براسترداد پيش پرداخت دارد تقديم مي گردد000) در پايان جلسه فوق دادگاه پس از كسب نظر آقاي مشاور با اعلام ختم رسيدگي چنين راي داده است (000 نظرباينكه در ماده 6 قرارداد پيش بيني شده است كه اختلافات طرفين قرارداد بايد از طريق داوري حل و فصل گردد بنابراين دعوي خواهان به كيفيتي كه اقامه شده است قابل استماع نبوده و قراررد آنرا صادر و اعلام مي نمايد) دادنامه شماره 7336/5/70 موضوع راي فوق مورد تجديدنظرخواهي طرفين دعوي قرار گرفت و در نتيجه ارسال پرونده بديوانعالي كشور و ثبت دادخواستهاي تجديدنظربه كلاسه هاي 30/5940و5/87/59 چنين راي داده است (نظر باينكه طبق قسمت اخير ماده 9 قرارداد تنظيمي بين طرفين قيد شده است (ارجاع داوري مانع از آن نخواهد بود كه هريك از طرفين الزام طرف ديگر را برعايت تعهد خود بخواهد000)؟ لذا طرفين مي توانسته اند حل اختلاف خود را بداوري ارجاع نمايند و يا اينكه از محاكم دادگستري الزام طرف ديگر را به رعايت مفاد قرارداد بخواهند لذا قرارتجديدنظرخواسته صحيحا" صادر نگرديده است و مستندا" بمواد3و5 قانون تعيين موارد تجديدنظراحكام دادگاهها و نحوه رسيدگي آنها قرارتجديدنظرخواسته نققض و پرونده بدادگاه صادر كننده قرار اعاده مي گردد تا نسبت بموضوع رسيدگي و سپس تصميم مقتضي اتخاذ نمايند) پس از برگشت پرونده به شعبه 147 دادگاه حقوقي يك آن دادگاه وقت رسيدگي را به روز19/10/71 تعيين كرده است و طرفين براي جلسه مزبور هريك لايحه ارسال داشته و ضمن آن لوايح مطالبي در تاييد مطالب و مدافعات قبلي خود عنوان كرده اند بر اثر تجديد جلسه مزبور بلحاظ بلاتصدي بودن دادگاه در جلسه رسيدگي مورخ 21/3/73 دادگاه اخذ توضيح از خواهانرا در زمينه وصول وجه واريز شده بحسابش توسط خوانده لازم داشته و سرانجام در جلسه رسيدگي مورخ 7/10/72 پس از استماع توضيحات خواهان باي شرح (1 همانطوريكه در اظهارنامه خود ذكر نموده ام پذيرش فسخ قرارداد را فقط باپرداخت خسارت وبدون هيچگونه تاخيري پذيرفته بودم لاغير در حالي كه ايشان نوشته اند كه براي جريمه بايسستي طرح دعوي مي شده 2 در صورتي كه تاخير بيش ازششماه در تحويل آپارتمان باشد شركت حق فسخ دارد ولي شركت به استناد تاخير قرارداد را فسخ نكرده و دليل آنرا نيز ذكر ننموده اند فقط پيشنهاد فسخ را نموده اند كه اينجانب پيشنهاد را با شرايط اعلام شده يعني پرداخت جرائم و غيره و طبق ماده 6 قرارداد پذيرفته ام 0 3 با توجه به مفاد نامه مورخ 4/7/1357 شركت كه تصوير آن قبلا" تقديم شده تاييد شده است كه خسارت روزانه 1000 ريال قابل دريافت بوده است و اينجانبه دريافت وجه ارسالي شركت را بعنوان جريمه مزبور دريافت نموده ام 4 ضمنا"96 برگ سفته هاي مذكور دررديف 5 بند4 قرارداد نيز در صورت فسخ بايستي مسترد مي شده كه اين عمل انجام نشده و يا وثيقه آن از بانك وام گرفته تصوير سفته هاي مذكور را بانك جهت اينجانب ارسال نموده اند و بديهي است كه بهر عنوان كه شركت نتواند وام خو را تاديه نمايد سفته هاي مزبور را وصول خواهند نمود بنابه مراتب فوق استدعا دارد راي لازم مبني بر انتقال آپارتمان و پرداخت بقيه خسارت از قرار روزانه 1000 ريال را صادر فرمائيد) و نيز استماع اظهارات وكيل خوانده مبني بر اينكه خواهان مرجعي نبوده و نيست كه بتواند راسا" تصميم بيگردو مبالغ استردادي بابت پيش پرداخت را بابت خسارت احتساب نمايد خلاصه اينكه در نامه اي كه موكل براي خواهان ارسال داشت صريحا" متذكر شده كه مبلغ ارسالي بابت پيش پرداخت بعلاوه اقدام موكل در فسخ قرارداد صحيخ و قانوني بوده و حسب مواد4و5و6 قراردادبه علل مندرج در مواد مذكور حق فسخ قرارداد را داشته و عمل كرده واينكه استدعاي تائيد مراتب فسخ را دارد و اينكه اعلام شده موكل سفته ها را به بانك واگذار كرده و وجه آنها را دريافت داشته صحيح نيست و سفته ها در اختيار موكل است كه در صورت مراجعه بوي مستردخواهد شد دادگاه بااعلام ختم رسيدگي مبادرت بصدور راي خلاصه زيركرده است (000 با توجه به محتويات پرونده نظر باينكه رابطه حقوقي طرفين مبتني بر قرارداد مورخ 8/8/35 مي باشد كه اصالت و صحت آن محل بحث و اتلاف نمي باشد نظر باينكه در بندب ماده 6قرارداد مذكور بهر يك از طرفين قرارداد حق فسخ آن داده شده است نظر باينكه خوانده دعوي بموجب اظهارنامه شماره 2519469/6/63 قرارداد مستند دعوي را فسخ و مراتب را به خواهان ابلاغ كرده و خواهان نير هر چند فسخ قرارداد را بطور مطلق نپذيرفت و پذيرفتن آن را موكل به پرداخت مبلغ پيش پرداخت او خسارات مندرج در ماده مذكور نموده است ولي نظر باينكه بعدا" مبلغي را كه خواهان تصريح كرده است بابت پيش پرداخت دريافتي از او مي باشد بحساب او واريز ونامبرده آنرا دريافت نموده است بنابراين قرارداد مستند دعوي مستنبط از (ماده 284 قانون (مدني ) عملا" فسخ گرديده است و نظر باينكه مستفاد از بندب ماده 6 قرارداد يا فسخ قرارداد پرداخت خسارت به خواهان موضوعا" منتفي است بنابراين دعوي خواهان غيرثابت تشخيص مي گردد و حكم بر بطلان آن صادر و اعلام مي نمايد000) دادنامه شماره 650/72 موضوع راي مذكور مورد تجديدنظرخواهي خواهان بدوي قرار گرفت و تجديدنظرخواه بشرح لايحه پيوست دادخواست تجديدنظر ضمن تكرار مدافعات قبلي و نتيجه گرفتن اينكه قرارداد تنظيمي فسخ نشده و همچنان بقوت خود باقي است سرانجام نقض آنرا درخواست كرده است پس از تكميل تبادل لوايح تجديدنظري پرونده كه وكيل تجديدنظري خوانده بشرح لايحه جوابيه ابرام دادنامه صادره را خواستار شده پرونده حسب دستور مورخ 25/2/73 دادگاه صادركننده راي بديوانعالي كشور ارسال شده و پس از وصول و ثبت بكلاسه 19/7950 باين شعبه ارجاع شده است لوايح طرفين هم هنگام شور قرائت خواهد شد0 هيئت شعبه درتاريخ بالا تشكيل گرديدپس از قرائت گزارش آقاي ... عضو مميز وبررسي اوراق پرونده نسبت به دادنامه شماره 650/773/10/72 تجديدنظرخواسته مشاوره نموده چنين راي مي دهد: بسمه تعالي از ناحيه تجديدنظرخواه در اين مرحله از رسيدگي ايرادواعتراض موجه وموثريكه با يكي ازشقوق ماده 10قانون تجديدنظرآراءدادگاهها مصوب مردادماه 1373 منطبق بوده و نقض دادنامه مورد تجديدنظر را ايجاب نمايد بعمل نيامده است نظر باينكه دادنامه تجديدنظرخواسته با توجه به موضوعات خواسته بدوي و مدارك ابرازي طرفين ومدافعات آنان و رسيدگيهاي بعمل آمده موجها" مستدلا" اصدار يافته و ازجهت رعايت اصول و قواعد دادرسي هم فاقد اشكال موثر است لهذادادنامه مزبور مستندا" بماده 4 و بند يك ماده 5قانون فوق الذكرابرام مي شود مرجع : كتاب سقوط تعهدات - ضمان قهري - به اهتمام يداله بازگير انتشارات فردوسي - چاپ اول 1379 - چاپ دريا
هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده
آدرس : تهران خیابان فاطمی روبه روی سازمان آب پلاک 207
تماس اضطراري : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵
پست الکترونیک : info (At) Dadfaran (dat) com