سامانه جستجو قوانین




رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
تاريخ رسيدگي : 23/10/69
شماره دادنامه : 1029/23
مرجع رسيدگي  : شعبه 22 ديوانعالي كشور

خلاصه جريان پرونده :
آقاي (ش () وكيل معترض عليه دادخواستي در تاريخ 8/3/69 بطرفيت معترض بخواسته مطالبه و وصول مبلغ دو ميليون و پانصد هزارريال از بابت وجه چك شماره 000 مورخ 25/11/68 صادره طرف عهده بانك تجارت شعبه بندرعباس ميدان بلوكي به پيوست فتوكپي مدارك استنادي بدادگاه بندرعباس تسليم و اظهارنموده وجه مزبور راخوانده بدهكار است و چك وي بلحاظ كسر موجودي برگشت شده لذا خواستار صدور حكم يا ملحوظ داشتن عليه خسارات دادرسي مي باشم سپس آقاي (ن ) وكيل آقاي (ه) دادخواستي در تاريخ 14/4/69 بطرفيت آقاي (ج ) بخواسته جلب خوانده بعنوان ثالث در پرونده كلاسه 81692 مطروحه (فوق الذكر) و محكوميت خوانده بنفع خوانده مزبور مقوم به دويست و پنجاه هزار تومان تومان بدادگاه تسليم و اظهارنموده موكل جمعا" مقدار13136 كيلوگرم برابر با تعداد1500 عدد ورق گالوانيزه را در اختيار خوانده قرار داده كه پس از تبديل آنها به درب كركره در اختيار متقاضيان كه داراي حواله از شركت تعاوني فلزكاران مي باشند قرار دهد ولي خوانده عليرغم تحويل ورق هاي فوق مقداري ازسهميه آقاي (س ) (خواهان پرونده 692/81/1) را به ايشان تحويل نداده وحسب صورتجلسه تنظيمي در شركت با حضور طرفين آقاي (ح ) (خوانده ) متعهد شده از محل 347 ورق اضافه كه در نزد خود داشته مابقي سهميه آقاي (س ) را تحويل دهد مع الوصف خوانده بتعهد خود عمل نكرده و موجب شكايت آقاي (س ) عليه موكل بشرح پرونده كلاسه 68/7436 شعبه دادياري گرديده و باادامه شرحي چك مزبور را بعنوان تضميني از موكلش بابت حسن انجام كاراعلام كرده و در پايان ضمن استناد به پرونده كيفري مزبور و پرونده كلاسه 68/8472 شعبه دادياري مزبور تقاضاي محكوميت (ح ) به نفع (س ) نموده است دادگاه در تاريخ 20/3/67 قرارتامين خواسته صادر و با تعيين وقت بدعاوي مطروحه رسيدگي نموده ودرجلسه مورخه 24/4/69آقاي (ش ) وكيل خواهان اعلام كرده موكل وجه چك را از خوانده طلبكار است و بشرح دادخواست تقاضاي صدور چك به محكوميت وي تنظيم در خصوص دعوي جلب ثالث علاوه بر اينكه دادخواست بطرفيت موكل طرخ نشده اينجانب اختيار دفاع در دعوي مذكور را هم ندارم خوانده اظهار داشته كه من بدهكار نيستم ايشان آهن را از تعاوني در سال 65خريدند و من ديگر ايشان را نديدم البته ايشان در29/4/65 مقدار 6 تن و560 كيلو ورق از تعاوني خريدند و قرار بر اين شدكه من ورقها را به آقاي (ح ) بدهم و او كركره بكند و به آقا بدهم و من هم ورق را آوردم جلوي مغازه او و در چهار بسته ونيم گذاشتم و(ح ) را روبرو كردم گفتم اين ورق را كركره مي كنيد و تحويل اين آقا مي دهيد و ديگر او را نديديم تا برج 11 همان سال كه مراجعه كرد و گفت من ورقها را نگرفتم و چندين بار مراجعه كردم مراسر دوانده و حالا مي گويد ورق بمن نداديد تعداد ورقها800 تا بوده كه وزن هر يك 100/8 در فاكتور بوده ولي ورقهاييكه آورديم عددي 8 كيلو و800 گرم وزن داشت و براي اين اختلاس من و000خوانده آقاي (ح ) چندين بار در مغازه او مراجعه كرديم و گفتيم كه آدرس خريدار را بدهيد كه يا ورقها را بلحاظ اينكه هر ورق 600 گرم اضافه داشت پس بدهد يا پول بدهد و فاكتور اضافه بدهيم و او اصلا" بما نگفت كه اين آقاورقها را نبرده است و بعداز مراجعت خواهان نه اوراقي داشته و نه من دسترسي به او داشتم و مراجعه كرديم به (ح ) وجريان را جويا شديم و گفتم چرا ندادي و چرا با وجود مراجعه مكرر من بابت امور ديگر بمن اطلاع ندادي او هم بهانه آورد و قرار شد يا پولش را بدهد يا ورق را تا8/8/66 كه صورتجلسه اي بين من و(ح ) نوشته شد كه طي آن 1500 ورق آقاي (ح ) تحويل گرفت و تعداد1153 برگ را تحويل داده و باقي مانده 347 ورق است و چون ورق نداشت وما هم مي خواستيم كمكش بكنيم گفتيم ايشان تقاضائي بكند و تعاوني تاييد بكند و از طرحهاي عمراني با هزينه خودش بگيرد و آقاي (ح ) هم عمل نكرده است و شنيدم كه (س ) چندين بار مراجعه كرده ولي او پول بابت ورقها نداده است و بعد از اينكه آقاي (س ) عليه من (ح ) شكايت كرد مقداري رادادم ولي در مورخه 24/10/68 آقاي داديار مرا درشهرباني بازداشت كرد برادران آقاي (ح ) آمدند و گفتند كه زشت است تواينجا باشي و او هم ورق را داده است و خدا را خوش نمي آيد كه حق زن و بچه او هم ضايع شود و با يك تقاضا بنويس برويم ورقها را بگيريم و درخواست را بنويس باهم برويم بازرگاني و ورق بگيريم وآقاي داديار هم گفتند يا ورق يا زندان و من گفتم من ورق را دادم آقاي داديار گفتند من نمي دانم شما دوتايي بايد ورق هاي او را بدهيد و بعد من اين چك را دادم و او هم 250هزار تومان چك داد تا يكماه اوراق را بگيريم و به او بدهيم ولي (ح ) ديگر درخواستي نكرد و من هم نگرفتم دادگاه با ادامه رسيدگي اظهارات آقاي (ش ) وكيل خواهانرا استماع نموده بخلاصه اينستكه اظهارات خوانده دعوي در قبال دعوي مطروحه كه مستند چك مورد نظر مي باشد وجاهت ندارد و دليل بر بدهكاري اوست كه 200 هزار تومان بموكل مديون است ودعوي جلب ثالث هم براي اطاله دادرسي بوده و موثر در مقام نيست در جلسات بعدي آقاي (ج ) بوكالت از(ح ) معرفي شده و پرونده هاي 68/847ك و68/36،74 شعبه 4دادياري كه جهت ملاحظه خواسته شده بود واصل و مورد بررسي قرار گرفته در مورد چك مزبور بلحاظ موعددار بودن در دادسرا قرار منع تعقيب خوانده صادر شده دادگاه خلاصه پرونده هاي كيفري را به پرونده منعكس نموده و وكيل مجلوب ثالث طي دفاعياتي اعلام نموده دعواي اصلي هيچگونه ارتباطي با موكل ندارد وجلب موكل بمنظور اطاله دادرسي است دادگاه با ادامه دادرسي واستماع اظهارات آقايان وكلاء و با كسب نظر آقاي مشاور كه طي استدلالي منعقد شده به اينكه هيچ دليلي بر تضميني بودن چك مورد ادعانشده و عقيده به محكوميت خوانده دارد مالا" دادگاه طبق نظريه مورخه 4/7/69 بخلاصه چنين بيان نظر نموده در خصوص دعوي آقاي (ش )وكالتا" از سوي آقاي (س ) بطرفيت آقاي (ه) كه آقاي (ن ) را بوكالت از خود منتخب نموده بخواسته مطالبه مبلغ دو ميليون و پانصد هزارريال وجه چك شماره 25391443/11/68 بانك تجارت با خسارات وارده نظربه اينكه اصالت مستند ابرازي مورد اقرار خوانده واقع گرديده و ادعاي خوانده داير بر اينكه ورقها را تحويل آقاي (ح ) داده لذا مسئوليتي متوجه او نيست با التفات به اينكه خوانده وآقاي (ح ) پس از تنظيم صورتجلسه مورخه 8/11/66 منضم پرونده كه بموجب آن پس از اتيان سوگند بوسيله خوانده آقاي (ح ) مكلف به تحويل بقيه ورقهاي خواهان گرديده در مورخه 25/11/68توافق در پرداخت ورقهابالمناصفه را نمودند ودر جهت تضمين سهم خوانده چك فوق الذكر كه معادل نصف قيمت ورقهاي تحويل نشده حسب اظهارات طرفين بشرح موجود درپرونده بوده به خواهان داده شد و پس از اين تبديل تعهد ذمه خوانده به ميزان نصف تعهد مورخه 8/11/66 آقاي (ح ) مشغول گرديده و نظر به اينكه عدم تحويل ورقها به خواهان كه موجب استحقاق او در اخذ مبلغي معادل ورقهاي تحويل نشده گرديده مورد قبول طرفين مي باشد و خوانده با دادن چك پس از توافق حاصله بعدازصورتجلسه اخيرالذكر پرداخت نصف قيمت آنرا متعهد گرديده و مورد با شقوق 2از ماده 292 قانون مدني منطبق مي باشد و نظر به اينكه از سوي خوانده دليلي بر فراغت ذمه اش از اشتغال حادث اقامه نگرديده لذابالحاظ مراتب فوق و احراز اشتغال ذمه خوانده و استحصاب بقاء آن و اينكه طرفين قيمت ورقها را كه تحويل آن بموجب تكليف و تعذر خوانده بوده به ميزان خواسته اعلام داشته اند دعوي و ثابت تشخيص ونظر به محكوميت آقاي (ه) به مبلغ دو ميليون و پانصد هزار ريال وجه چك هستند دعوي كه معادل قيمت نصف ورقهاي مذكور مي باشد صادر و اعلام مي گردد و دعوي جلب ثالث آقاي (ن ) وكيل آقاي (ه) بطرفيت آقاي (ح ) كه آقاي (ض ) را بوكالت از خود برگزيده نظر به اينكه شق 2ازماده 292 قانون مدني قبول پرداخت دين از سوي ثالث را موجب برائت ذمه مديون و اشتغال ذمه متعهد مقرر داشته لذا با فراغت ذمه مجلوب ثالث و اشتغال ذمه جلب ثالث دعوي بنظر محكمه وارد تشخيص و به بطلان آن اعلام نظر مي گردد پس از ابلاغ نظريه و اعتراض آقاي (ن ) وكيل آقاي (ه) به نظريه دادگاه و همچنين اعتراض آقاي (ش ) وكيل خواهان به عنوان اينكه دادگاه در نظريه خود خسارات هزينه دادرسي وحق الوكاله را موضوع ماده 717 قانون آئين دادرسي مدني رادرحق موكلش (خواهان ) اعلام نداشته و تقاضاي بذل توجه در اينمورد نموده پرونده به ديوانعالي كشور واصل و به شعبه 225 ارجاع شده لوايح واصله بهنگام طرح قرائت خواهدشد0
هيئت شعبه در تاريخ بالا تشكيل است پس از قرائت گزارش عضو مميز و مشاوره چنين نظر مي دهند:

بسمه تعالي
اولا" در مورد اعتراض آقاي (ه) با وكالت آقاي (ن ) نسبت بقرار معترض عنها نظر باينكه از ناحيه معترض اعتراض موجهي بعمل نيامده و چون بر نظريه معترض عنها نيز ايراد واشكالي ملحوظ نيست لهذا تاييد مي گردد ثانيا" در خصوص  اعتراض آقاي (س ) با وكالت آقاي (ش ) نسبت به خسارات (هزينه دادرسي و حق الوكاله ) اقتضاءداردكه دادگاه طبق نظريه شماره 18535/6/69 شوراي محترم نگهبان اقدام مقتضي معمول دارد0

مرجع :
كتاب سقوط تعهدات - ضمان قهري - به اهتمام يداله بازگير
انتشارات فردوسي - چاپ اول 1379  - چاپ دريا

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده