بتاريخ 21/12/74 شماره دادنامه 241548/11/74 مرجع رسيدگي : شعبه دوم دادگاه عمومي ورامين راي دادگاه در خصوص دادخواست آقاي (س ) مديرعامل سازمان تامين اجتماعي بطرفيت آقاي (ن ) و بخواسته مطالبه مبلغ 380/939/3 ريال مستمري اضافه دريافتي باستناد دليل مديريت و تصويرنامه شماره 43053 مورخ 4/9/70 شعبه 16 تهران مقدمتا" شايان ذكر است موضوع دعوي قبلا" مورد بررسي و رسيدگي محكمه حقوقي يك سابق ورامين قرار گرفته بود كه دادگاه مزبور بموجب ازنامه شماره 3589/11/72 پس ازذكرمطالبي بلحاظ اينكه اداره خواهان اصول مدارك و مستندات و مدارك كه دلالت بر اشتغال خوانده پس ازصدور حكم از كار افتادگي به دادگاه ارائه ننموده استناد ماده 146 قانون آئين دادرسي مدني مستندات فوق را از عداد دلائل خواهان خارج و چون دليل موثري ارائه و اقامه نكرده حكم برد دعوي مطروحه صادر مي نمايد0 راي اصداري مورداعتراض سازمان موصوف قرار مي گيرد پرونده به شعبه پنجم ديوانعالي كشور ارجاع و ارسال مي گردد پس از بررسيهاي لازم چنين راي مي دهداعتراض معترض و اشكال قضائي ذيل نسبت به دادنامه تجديدنظرخواسته مالا" وارد است زيرا مقتضي بود كه دادگاه براي كشف واقعيت امر و با اختيارات حاصله قانوني خود اولا" از شركت واحداتوبوسراني استعلام مي نمود كه نحوه كاركرد خوانده در آن واحد چه صورتي و براي چه مدتي و هرگاه بوي دستمزدي پرداخت ميشد چگونه ومبتني بركداميك از ضوابط و مقررات مربوط بوده است ثانيا" از پزشك قانوني با عطف به شماره 28607/10 موضوع ميزان ازكارافتادگي و عدم قدرت كار در زمان مورد ادعا استعلام و نيز تحقيقات كافي پيرامون ادعاي خواهان ومدافعات خوانده معمول و آنگاه نفيا" يا اثباتا" مبادرت بصدور حكم مي نمود از اين رو بلحاظ نقص در تحقيقات و رسيدگي دادنامه مزبور مخدوش است نقض و مستندا" بند ب از ماده 6 قانون تجديدنظرآراء دادگاهها رسيدگي بهمان دادگاه صادركننده حكم منقوض ارجاع مي گردد كه با تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب در ورامين پرونده ثبت شعبه دوم دادگاه عمومي ورامين مي شود در اين مرحله از رسيدگي با توجه به موارد ملحوظ نظر دادگاه مزبور ديوانعالي كشور خوانده به پزشكي قانوني معرفي گرديد سازمان مذكور طي جوابيه شماره 40817/1/2410/8/74 كه طي شماره 688/298/8/74 ثبت دفتر لوايح گرديده اعلام داشته نامبرده مبتلاء به كاهش بينائي و شنوائي بوده و سن وي بالاي 67 سال مي باشد در اين شرايط ازكارآئي او كاسته شده و نظر باينكه معاينه قبلي نامبرده متعلق به سال 72 بوده است وبا بالارفتن سن معمولا" ضايعات فوق تشديد مي شودنامبرده عملا" از كار افتاده تلقي مي گردد ايضا" با توجه به پاسخ استعلام شماره 210/2716362/8/74 شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه پيوست پرونده كه حكايت داردكه خوانده بلحاظ صدمات وارده بدوا" مشمول از كارافتادگي جزئي قرار گرفته و ازسازمان تامين اجتماعي ضمن اينكه در شركت واحد در شمول كارگران اشتغال داشته مستمري دريافت مي نموده و در سال 1362 وسيله سازمان موصوف حكم از كار افتادگي كلي خصوص وي صادر مي گرد: همچنين اضافه نموده ازتاريخ 8/3/1348 خوانده تبديل وضعيت پيدا كرده و از عداد كارگران شاغل حذف و از پرداخت بيمه كارگري وي به تامين اجتماعي خودداري مي گردد و مشخصات وي جزء كارمندان شاغل محسوب و نهايتا" همراه با كليه كارمندان شركت ، سوابق وي با آئين نامه استخدامي شهرداري تهران تطبيق و در تاريخ 10/4/60 ضمن احتساب سوابق كارگري به افتخار بازنشستگي نائل شده و ماهانه مبلغ 42520 ريال حقوق باز نشستگي ازطرف سازمان صندوق بازنشستگي شهرداري تهران كه كارمندان شركت واحد را نيز تحت پوشش دارد جهت ايشان برقرار گرديده و در پايان اعلام داشته دريافت مستمري بازنشستگي از دو صندوق توسط يك نفر منع قانوني دارد و الخ 0 و بر همين اساس سازمان خواهان در اين مرحله از رسيدگي اظهار داشته چون خوانده درتاريخ 8/3/1348 برابر نامه شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه تغييروضعيت پيدا كرده و در گروه كارمندان شاغل قرار گرفته بود بنابراين ازتحت پوشش سازمان خارج شده و نمي بايستي مستمري را دريافت مي داشته و اين موضوع را به اطلاع سازمان مي رساند تا اينكه خود شركت مزبور طي نامه شماره 9038/210،15/10/69 به سازمان ابلاغ نموده است بنابراين وصول مستمري وسيله خوانده از تاريخ 8/3/1348 تا 15/10/69 من غير حق بوده و ملزم است آن را به سازمان برگرداند كه اين مهم وسيله دادخواست از دادگاه استدعا نموده است خوانده در پاسخ بدعوي مطروحه واستعلامات معموله بيان داشته اينكه در سال 48 در مستمري پرداختي قطع گردد بي اطلاع بوده و اين مهم عهده شركت واحد بوده ومضافا" اينكه به توصيه عنايت بمراتب پيش گفته نظر باينكه خواهان خصوص وصول مستمري از سازمان تامين اجتماعي از 8/3/1348 لغايت 15/10/69 مستحق نبوده اگرچه اشتباها" آن را دريافت نموده و يااينكه بعدم استحقاق خود عالم و يا جاهل بوده و ياخود را محق در دريافت مستمري مي دانسته حال آنكه وفق مقرارت و ضوابط موجود در واقع استحقاق دريافت آن را نداشته بنابراين بايستي آنچه را كه دريافت داشته به مالك تسليم نمايد بهمين جهت ذمه اش نسبت به آن در مقابل سازمان خواهان مشغول است و بدلالت ماده 302 قانون مدني چون خواهان خود را اشتباها" مديون مي دانسته و مستمري بخوانده پرداخت مي نمود حق دارد از كسي كه آنرا بدون حق اخذ كرده است استرداد نمايد كه خصوص اين مهم وسيله دادخواست با تعيين مبلغ اقدام نموده است عليهذا با التفات بدلائل و جهات ياد شده با حكم به محكوميت خوانده دادگاه دعوي خواهان را وارد ثابت تشخيص داده باستناد ماده 301 قانون مدني حكم به محكوميت خوانده بپرداخت مبلغ 380/979/3 ريال (دريافت مستمري اضافي )درحق خواهان صادر و اعلام مي نمايد0 راي صادره حضوري است در ظرف 20 روز از تاريخ ابلاغ دادنامه قابل تجديدنظر در دادگاه محترم تجديدنظر مستقر در تهران مي باشد0 راي شعبه 7 دادگاه تجديدنظر استان تهران در تجديدنظرخواهي از راي فوق الذكر: راي مجموع محتويات پرونده و مدافعات خوانده بدوي كه هم اكنون تجديدنظرخواه قرار گرفته است مويد اين معنا است كه عليرغم صدور حكم از كارافتادگي از سوي سازمان تامين اجتماعي در سال 1342 براي مشاراليه و برقراري مستمري باعتبار مذكور به استخدام شهرداري تهران درآمده است و حقوقي دريافت داشته است.اين مسئله بدان معنا است كه نامبرده در ايام مذكور توانائي لازم را براي اشتغال در سازمان متبوع خويش داشته وباين ترتيب مسلم است استحقاق دريافت مستمري از آن واحد را نداشته است لذا با تكيه بر اين معنا كه براساس موازين قانوني چنانچه در محل كار فعلي از مقررات بازنشستگي استفاده ننمايد سازمان تامين اجتماعي مكلف به اجراي مقررات مذكور در خصوص تجديدنظرخواه مي باشد دادنامه تجديدنظر خواسته بشماره 74/1048 صادره از شعبه 2دادگاه عمومي ورامين تاييد مي گردد0(7/7/75ت /93) مرجع : كتاب سقوط تعهدات - ضمان قهري - به اهتمام يداله بازگير انتشارات فردوسي - چاپ اول 1379 - چاپ دريا
هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده
آدرس : تهران خیابان فاطمی روبه روی سازمان آب پلاک 207
تماس اضطراري : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵
پست الکترونیک : info (At) Dadfaran (dat) com