سامانه جستجو قوانین




رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
كلاسه پرونده : 3/4671/27
شماره دادنامه : 3020
تاريخ رسيدگي : 20/10/73
فرجامخواه   : محكوم عليهم
فرجامخوانده : اولياي دماء و مسروق منهم و دادگاه
فرجامخواسته : دادنامه شماره 18675/12/72 صادره از شعبه 18 دادگاه كيفري يك ... 
مرجع رسيدگي  : شعبه 27 ديوان عالي كشور
هيات شعبه   : آقايان  ... 

خلاصه جريان پرونده : 1 آقايان اكبر فرزند ... 37سساله ، بيكار، اهل ...  بلامكان 2 محتشم فرزند ... 32ساله ، بليت فروش واحد، اهل و ساكن ...  3 مظاهر فرزند ... 30ساله ، بيكار، اهل وساكن ...  همگي كرو لال متهمند به شركت در سرقت مبلغ چهارميليون تومان پول نقد و قتل عمدي مرحوم. ..  83 ساله و مرحومه  ...  55 ساله بدين شرح كه متهم رديف دوم قبلا" در دكه اي جلوي منزل مقتولين بليت خط واحد مي فروخته ، لذا از وضعيت و آپد و شد آنها اطلاع كافي داشته كه با مشاركت دو يا سه متهم ديگر وادر منزل مي شوند.  محتشم در حضور مترجمين كانون كرولال اظهارداشته ( آ; دو نفر با ضربات پا درب چوبي را باز كردند.  وارد حياط شديم.  من ايستاده بودم ديدم آنها مرحوم را گرفتند و سرش را به زمين زدند و مرحومه را نيز آن دو نفر به قتل رسانيدند.  يكي از آنها كه يك انگشت سبابه اش ناقص است با سيم كيلومترزن را خفه كرده و او را به چاه انداختند. .. ) متهم رديف يكم نيز گفته (ما چهارنفري مرحوم. ..  و خانم. .. را به قتل رسانديم و محتشم (متهم رديف 2) دو دست خود را حلقه كرد و محمود (متهم ) از ديوار بالاي بام رفت و در منزل را بازكرد.  همه وارد منزل شديم و با سيم كيلومتر محتشم خانم را خفه كرد ومحمود هم مرحوم را خفه كرد و چهارميليون تومان راسرقت كرده بين خودمان تقسيم و به تهران متواري شديم. ) و در تحقيقات بعدي گفته ( زن را اكبر و مرد را من با سنگ زدم ، بيهوش شد.  سپس به كمك مظاهر كه از پاهايش گرفته بود به وسيله طناب او را خفه كرديم. اكبربه تنهائي با سيم موتورسيكلت خانم را خفه كرد و به چاه انداخت.)
مظاهر متم رديف سوم هم اظهار داشت : (چهارنفري وارد منزل شديم ، اول زن ، بعد مرد را كشتيم.  طناب خريدم و با آن خفه كرديم.  محتشم ما را از تهران به  ...  و به آن منزل برد.  زن را اكبر (رديف يكم ) خفته كرد و پيرمدر را محجمود و محتشم خفه كرده است ) (البته در چند سطر بالا گفته بود بايد بگويم كه محمود پيرمرد را خفه كرد) و در آخر هم مي گويد: (ديگر دروغ نخواهم گفت و قسم مي خورم پيرمرد را سه نفري يعني خودم و محمود محتشم كشتيم ، ولي زن را اكبر كشت. محشتم قلاب گرفت و محمود از ديوار بالا رفت ، در را باز كرد. ) (برگ 80) و در برگ 102اتهامات خودواظهارات دوستانش را قبول كرده و اكبر هم صريحا" به خفه كردن خانم به تنهائي و انداختن در چاه اعتراف دارد و بلاجمله جسد مرحوم از توالت وجسد مرحومه از چاه زيرزمين كشف مي گردد و پزشكي قانوني علت مرگ اولي را خفگي باليگاتور و ضربات متعدد به جمجمه و دومي را خفگي با ليگاتور و سقوط در چاه توصيف و اعلام نموده است وقاتلين وسارقين پس از چند ماه بعد از حادثه به طرز ماهرانه اي شناسائي و دستگير (مي شوند) كه با انجام تحقيقات از سوي دادسراي عمومي  ... به موجب كيفرخواست بدون شماره مورخ 13/7/72 تقاضاي تعيين مجازات متهمين گرديده است و دادگاه و وكيل تسخيري متهمين و مترجمين رسمي از كانون كرو لال حضور داشته اند كه در پايان پس از كسب نظريه مشاور به شرح دادنامه شماره 18675/12/72 در مجموع بزهكاري محتشم رادر قتل مرحوم بالمباشره و نيز بزهكاري اكبر را در قتل مرحومه خانم بالمباشره و معاونت در قتل مرحوم. ..  درحد گرفتن اواز سوي مظاهر و همچنين شركت هرسه نفر در سرقت را محرز و مسلم توصيف (قاضي علم پيداكرده ) و با استناد به مواد قانوني اعلام داشته هر كدام از متهمين محتشم و اكبر هستند كه به مباشرت در قتل اعتراف كرده اند) و نيز هر يك از متهمين را به جرم شركت در سرقت به لحاظ عدم جامعيت شرايط حد سرقت استنادا" به مادتين 25و203 قانون مجازات اسلامي به سه سال حبس تعزيري و متهم رديف سوم (مظاهر) را به جرم معاونت در قتل به 15 سال و از بابت شركت در سرقت به سه سال حبس محكوم نموده و در خصوص استرداد وجوه مسروقه به لحاظ عدم تقديم دادخواست دادگاه خود را مواجه با تكليف ندانسته و راي صادره مورد اعتراض و تجديدنظرخواهي محكوم عليهم قرار گرفته و دادگاه ضمن رد اعتراض مقرر داشته پرونده به ديوان عالي كشور ارسال (شود) كه به اين شعبه ارجاع گرديده است.
هيات شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد و پس از قرائت گزارش آقاي ...  عضو مميز و اوراق پرونده و دادنامه شماره 8675/12/72 فرجامخاسته مشاوره نموده چنين راي مي دهد. 
(بسمه تعالي. با توجه به محتويات پرونده درخواست تجديدنظر با هيچ يك از موارد مذكور در ماده 10 قانون تجديدنظر مصوب سال 72 انطباق ندارد، لذا ضمن رد آن دادنامه فوق الاشاره ابرام و پرونده به مرجع مربوط اعاده مي گردد.  النهايه با توجه به اينكه مرحوم خانم. ..  زن بوده بايد اولياي دم آن مرحومه قبل از حكم قصاص نفس قاتل (اكبر) طبق ماده 258 قانون مجازات اسلامي نصف ديه كامله را به قاتل نامبرده پرداخت نمايندكه اين معني مورد غفلت دادگاه واقع شده كه شعبه دادنامه صدرالاشعار را به تجويز بند 2 ماده 5 قانون تجديدنظر فوق الذكر تصحيح و تكميل مي نمايد و حكم دادگاه بدون اين راي اصلاحي قابل اجراء نمي باشد. 
* * *

مرجع :
كتاب قتل عمد، جلداول ، تاليف يداله بازگير،ازانتشارات ققنوس چاپ اول ،چاپ ديبا، سال 1376

73

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده