كلاسه پرونده : 27/16/3697 شماره دادنامه : 655 تاريخ رسيدگي : 28/4/71 فرجامخواه : پدرمقتول و وكيل آنها فرجامخوانده : پدر مقتول و وكيل آنها فرجامخوانده : ... 0 فرجامخواسته : دادنامه شماره 19971/12/70 صادره از شعبه 12 دادگاه كيفري يك ... مرجع رسيدگي : شعبه 27 ديوان عالي كشور هيات شعبه : آقايان ... خلاصه جريان پرونده : آقاي (الف ) فرزند ... 23 ساله 2 آقاي (ب ) فرزند ... 17 ساله متهمند به شرب خمر مشاركت در ايراد جرح عمدي با چاقو نسبت به آقاي (ج ) فرزند ... و قتل عمد (د) و عده اي ديگر متمند به ايراد ضرب عمدي با زنجير و ارتكاب فعل حرام (پذيرائي با مشروب و شرب خمر) بدين شرح كه متهمان رديف يك و دو با دوستان خود در مجلس عروسي آقاي (ه) شركت مي كنند و پس از شرب مشروبات الكلي بر سر مسئله رقصيدن اختلاف مي افتدو گروهي مخالف و گروهي موافق (مي شوندو) نزاع پيش مي آيد و از هم جدا مي شوند. متهمين رديف اول و دوم به آقاي (ج ) مي گويند(بيا بيرون جلس با تو كارداريم. ) او (آقاي (ج ) ) معترض به رفصيدن آنها بوده است. آقاي (د) (مقتول ) همراه آنان مي رود ببيند آقاي (ج )راكجا مي بردند در پشت منزل كه نسبتا" تاريك بوده مجددا" با هم درگير مي شوند. آقايان (الف ) و (ب ) با چاقو به جان (د) و (ج ) مي افتند كه بر اثر ضربات چاقو آقاي (د) پس از رساندن به بيمارستان فوت مي نمايد و آقاي (ج ) مصدوم و مجروح مي گردد. دادسراي عمومي ... با صدور كيفرخواست شماره 141663/8/70 با توجه به مندرجات پرونده ، شكايت اولياي دم متقول ، شكايت مصدوم ، گواهي فوت و معاينه از جسد متوفي ( (د)،23ساله ) كه حكايت دارد (بريدگيهاي عميق به طول دو سانتيمتر در طرف راست و پآئين وجلو گردن و بالاي استخوان ترقوه راست كه علاوه بر قطع عروق گردن وارد فقسه صدري شده و باعث بريدگي ريه راست و خونريزي داخلي گرديده و نيز بريدگي ديگر به طول 2 سانت در پشت سر طرف راست و پشت طرف چپ ستون فقرات كمري بر اثر جسم برنده نظيرچاقو(مشاهده شد) كه علت فوت خونريزي از محل قطع عروق گردني و ريه و شوك حاصل از آن (است )) وبا توجه به جراحات وارده به (ج ) از نظر پزشك قانوني و صورتجلسات مواجهه حضوري بين مضروب و ضاربان و گواهان و تاييد آنها مبني بر اينكه متهمان رديف اول و دوم را در محل منازعه و درگيري و حين فرار از صحنه درگيري مشاهده كرده اند و خودآنها نيز اقرار و اعتراف دارند كه پس از درگيري متواري شده اندواقرار متهم رديف اول پيش برادر خود. .. و شايعه در محل كه او كشته است و گفته است كه اگر قسم بخورند قبول دارم و اقارير صريح متهمين ديگر به شرب خمر و ساير قرائن عمل ارتكابي مهمان رديف اول ودوم شركت در قتل عمد (است ) كه مستحق قصاص مي باشد و نيزاتهام متهمين پرونده محرز (است ) و طبق موارد مذكور در كيفرخواست تقاضاي مجازات آنها را نموده (است.) دادگاه كيفري يك شعبه ... 12 طي دادنامه شماره 19971/12/70 (پرونده ) نه نفر مهمين را مورد بررسي قرار داده است. نسبت به متهم رديف اول و متهم رديف دوم به اشتراك آنها در ايراد جرح عمدي با چاقو نسبت به مقتول (د) كه منجر به مرگ وي گرديده و ايراد ضرب و جرح نسبت به متهم رديف سوم (ج ) و بزه مهم رديف به ايراد ضربات با زنجير به موجب اقرار نامبردگان در دادگاه و غيره بزه انتسابي را محرز دانسته ولي با توجه به گواهي پزشكي شماره 18667/12/69 مبني بر اينكه از سه ناحيه متقول مجروح شده است : 1 پشت سر، 2 ستون فقرات و 3 عروق گردني طرف راست وعلت مرگ را ضربه سومي معرفي شده ، مورد را از موارد علم اجمالي دانسته (است ) چون استناد قتل به هر دو داده نمي شود لذا ديه ... و پس از ايراد قرعه كه به نام. .. (متهم رديف اول ) اصابت مي نمايد و مشاراليه (متهمرديف اول ) محكوم مي شود كه ديه متقول را در ظرف يك سال از تاريخ وقوع قتل (با انتخاب يكي از امور ششگانه درمورد اجراي آن ) در حق پدر و مادر و همسر و طفل خردسال مقتول به موجب ماد297 و بندالف ماده 302 به پردازد و در مورد مصدوم شدن آقاي (ج ) با توجه به نظر پزشكان قانوني ... مورخ 20/12/69 و 6/6/70 و علم اجمالي و ايراد قرعه در مورد زخم گونه قرعه به نام (ب ) (متهم رديف 2) اصابت نموده است. آقاي (الف ) محكوم به پرداخت ديه شكستگي به موجب بند 6 ماده 480 قانون مجازات اسلامي ده شتر است در ظرف يك سال از تارخي وقوع جرم و (ب ) به موجب بند1ماده 480 مجازات محكوم به پرداخت يك شتر در ظرف مدت مزبور درحق (ج ) مي گردد و چون شتر موضوعيت ندارد ديات مذكوره را مي توانند از هر يك از امور ششگانه انتخاب كنند و به جهت عدم اقامه دليل بر بزه انتسابي بقيه متهمين حكم به برائت آنان صادر مي نمايد. آقاي (ج ) به حكم مزبور اعتراض مي نمايد مبني بر اينكه آقاي (ب ) به عنوان آشتي مرا صدا زده ، يك متري منزل به گوش من زده در همين لحظه (الف ) با كارد كه در جيبش آماده كرده بود به صورت من زد كه بيهوش شدم. كاملا" مشهود است كه او در دعوا شركت داشته و شهادتها دروغ نبوده و تقاضاي تجديدنظر نموده است. اولياي دم و وكيلشان نيز اعتراض مي نمايند و مي گويند هردومتهم در قتل شركت داشته اند، خروج يكي ازموضوع قتل صحيح نيست وتقاضاي نقص دادنامه و تجديدنظر مي نمايند. دادگاه اعتراض را موجب نقض دادنامه ندانسته و بر راي خود باقي مانده و پرونده به ديوان عالي كشور و در نتيجه به اين شعبه ارسال گرديده است. هيات شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد و پس از قرائت گزارش آقاي ... عضو معاون اوراق پرونده و دادنامه شماره 19971/12/71 فرجامخواسته مشاوره نموده چنين راي مي دهند: (بسمه تعالي. اگر چه دادنامه فوق الاشاره از نظر عبارات خالي از مسامحه و ابهام نيست ،ولي آنچه مسلم است حسب مندرجات پرونده دو نفر به اسامي 1(الف ) 2 (ب ) عامل اصلي درگيري منتهي به قتل مرحوم (د) بوده اند كه در اين جريان هر دو آنها مسلح به چاقو بوده اند، ولي معلوم نيست آياجراحتهاي وارده برمقتول كه منجر به قتلش گرديده توسط هر دو متهم وارد گرديده تا اينكه هر دو نفر به عنوان شركت در قتل محكوم به قصاص شوند( طبق ماده 315قانون مجازات اسلامي مصوب سال 70) يا اينكه كليه جراحات را يكي از آن دو متهم به تنهائي وارد كرده و آن يك نفر (الف ) است يا (ب ) (اگر چه نوع دلايل پرونده متوجه (الف ) ... و عليه او (است ) از قبيل شياع محلي تا آنجا كه خود (الف )نيز آن را قبول دارد و مسلم بودن حضورش در صحنه درگيري و سپردن زن و فرزندش را به برادرش براي فرار ومتواري شدن كه به اين معني مكررا" معترف است و نيز اظهارات شهود و مطلعين از جمله برادرش و رفيقش مجتبي ... و مواجهات حضوري متعدد و غير اينها) ولي چون نظر قاضي محترم صادركننده حكم توجه اتهام قتل را به متهم ديگر (ب ) نفي نمي كند و از طرفي بايد موضوع حكم قصاص نسبت به شخص معين محرز باشد كه نيست ، حتي ممكن است براي خود قاتل هم به علت مشروبخواري و مستي معلوم و روشن نباشد، لذا تشخيص دادگاه به اينكه مورد از موارد علم اجمالي و استقراع است كه بايد ديه مقتول حسب قرعه از بين متهمان اخذ گردد صحيح به نظرمي رسد. و علي هذا ايرادات پدر مقتول و وكيل آنها وارد نبوده و درخواست تجديدنظر رد مي شود و دادنامه ابرام مي گردد. النهايه در خصوص مصدوم (ج ) كه دادگاه محترم به گواهي پزشكي قانوني مورخ 6/6/70 استناد نموده وبراي دو صدمه ديه منظور داشته اولا" در گواهي اشاره شده آمده است (محدوديت حركت فك تحتاني و فوقاني متعاقب شكستگي استخوان گونه چپ ... ) و هيچ اشاره اي به زخم گونه ندارد، بلكه در گواهي قبلي كه مورخ 20/12/68 است آمده كه شكستگي استخوان گونه و زخم اين ناحيه داشته ولي ظاهرا" اين زخم در اثر همان شكستگي گونه است و با ضربه ديگر حاصل نشده . بنابراين دوديه (يكي براي شكستگي و يكي براي زخم حاصله ) ندارد و ثانيا" بر فرض كه ثابت و مسلم شود كه دو صدمه جدا و به دو ضربه حاصل گرديده ، ظاهرا" زخم حداقل داميه است ولي دادگاه محترم آن را حارصه محسوب داشته كه مبني بر اشتباه است و بالجمله اين زخم ديه جداگانه ندارد، اگر با يك ضربه هم شكستگي گونه و هم زخم بوجود آمده باشد و يا ديه اش بيش از يك شتر تمثيلي است كه بايد در اين خصوص دادنامه اصلاح گردد. در اين خصوص دادنامه اصلاح گردد. ضمنا" در مورد مشروبخواري خيلي از متهمين وپذيرائي با مشروب آقاي (ع ) از مجموع اقارير هر كدام در مراحل متعدد تحقيق و بازپرسي و اظهارات هر يك عليه ديگري و غيرذلك به ويژه در برگهاي 2و11و26و 33و36و54و56و83و85و87و102و105 و غير اينها براي هر كسي به طور متعارف علم حاصل مي گردد و علم حاصل در حدود الهي مثل علم در حقوق الناس حجت است بنابراين حكم برائت در اين خصوص نقض مي كردد. ) * * * مرجع : كتاب قتل شبيه عمد و خطاي محض ، جلداول ، تاليف يداله بازگير ازانتشارات ققنوس ،چاپ اول ،چاپ ديبا، سال 1376 78
هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده
آدرس : تهران خیابان فاطمی روبه روی سازمان آب پلاک 207
تماس اضطراري : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵
پست الکترونیک : info (At) Dadfaran (dat) com