رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

تاريخ :  25/8/74              پرونده كلاسه : 74/522              شماره دادنامه :   722
مرجع رسيدگي :  شعبه 7 دادگاه تجديد نظر دادگستري استان تهران
هيات قضات رسيدگي كننده :  قاسم عبائي        رفيع زاده
تجدي نظرخواه :  آقاي محمد حسن ... به نشاني ...
تجديد نظرخوانده :  1- مريم ... 2- حسين ... 3- مصطفي ... 4- عاطفه ... 5- فاطمه ... 6- محسن ... 7- محمد ... همگي به نشاني ...
خواسته :  دادنامه شماره 99/9- 31/2/74 شعبه 9 ديوان عالي كشور
گردشكار :  تجديد نظرخواه دادخواستي به خواسته فوق تقديم داشته كه به اين دادگاه ارجاع و پس از ثبت بكلاسه فوق و انجام تشريفات قانوني مورد رسيدگي واقع و سرانجام در وقت فوق العاده تشكيل و با بررسي اوراق و محتويات پرونده ختم دادرسي را اعلام و به شرح زير مبادرت به صدور راي مي نمايد.
راي دادگاه
راي نخستين طي دادنامه شماره 73/238 مبني بر محكوميت آقاي محمد حسن ... دائر بر به جعل رسيد عادي و استفاده از سند مجعول در تاريخ 17/2/73 از شعبه 173 دادگاه كيفري يك تهران ارجاع و با صدور دادنامه شماره 73/399 دائر به برائت مشاراليه انجاميده است شكات خصوصي در مقام اعمال مقررات ماده 31 قانون تشكيل محاكم عمومي و انقلاب بر آمده و خواستار تجديد نظر مجدد شده اند كه پرونده بعد از اظهار نظر مقدماتي به شعبه 9 ديوان محترم عالي كشور ارجاع گرديده است و ديوان محترم با اين استدلال كه دلائل كافي مبني بر توجه اتهام به آقاي محمد ... در پرونده وجود دارد، صدور حكم برائت ايشان را از شعبه 133 دادگاه كيفري يك سابق صحيح ندانسته ضمن نقض آن به منظور تجديد نظر مجدد، اعاده نموده است در حال حاضر آنچه كه بايد لحاظ شود تجديد نظر در دادنامه مارالذكر ( 73/238 شعبه 173 دادگاه كيفري 2 سابق تهران ) مي باشد كه به اعتقاد دادگاه با عنايت به دلائل ذيل در صلاحيت اين دادگاه نيست .
الف - ماده 2 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب دادگاه تجديد نظر استان را مرجع بازنگري در آراء صادره از محاكم عمومي دانسته و لاغير.
ب - راي وحدت رويه شماره 596 مورخ 9/12/73 هيات محترم عمومي ديوانعالي كشور تجديد نظرخواهي از آراء محاكم حقوقي 2 را در صلاحيت دادگاههاي عمومي قرار داده است عليهذا با عنايت به صراحت ماده 2 و با توجه به منطوق و مفهوم موافق راي وحدت رويه مذكور اين دادگاه قرار عدم صلاحيت خود را به اعتبار صلاحيت محاكم عمومي تهران صادر مي نمايد.
رئيس شعبه 7 دادگاه تجديد نظر استان تهران -  عبائي

بسمه تعالي
تاريخ رسيدگي :  31/2/74        9/15/5087        شماره دادنامه :   99/9
فرجامخواه :  مريم ... اصالتا و قيمومتا از طرف عاطفه و حسين ... و ساير وراث مرحوم مرتضي ...
فرجامخوانده :  محمد حسن ... فرزند علي اهل و ساكن تهران
فرجامخواسته :  دادنامه شماره 399 - 20/7/73 صادره از شعبه 133 دادگاه كيفري يك تهران
تاريخ ابلاغ دادنامه به فرجامخواه 20/7/73
تاريخ وصول دادخواست فرجامي 4/8/73
مرجع رسيدگي شعبه نهم ديوانعالي كشور
هئيت شعبه آقايان حسين مفيد رئيس محمد تقي تدين عضو معاون
خلاصه جريان پرونده آقاي مصطفي ... فرزند مرتضي و ساير وراث مرحوم مرتضي ... به موجب شكوائيه تقديمي خود به دادسراي عمومي تهران شكايت كرده اند دائر به اينكه مورث ايشان يعني مرحوم مرتضي ... در زمان حيات خود به موجب اجاره نامه عادي مورخ 1/9/71 يكباب مغازه جزء پلاك ثبتي شماره 431/7182 بخش 2 تهران واقع در خيابان مهر نارمك را جهت يكماه اجاره بهاي مغازه مورد اجاره از پرداخت اجاره بهاي ماهيانه خودداري كرد، با ارسال اظهارنامه و سپس اقامه دعوي حقوقي عليه مستاجر نامبرده تحت عنوان مطالبه اجور معوقه آقاي محمد حسن ... يكبرگ رسيد عادي جعلي مشعر بر دريافت مبلغ هفتادوشش هزار تومان به دادگاه حقوقي 2 تهران ارائه نمود كه با ملاحظه آن معلوم شد امضاي مورث ماجعل شده و چون محمدحسن ... مرتكب جعل امضاي پدر اينجانبان در ذيل قبض رسيد اجاره بهاي مغازه مورد اجاره شده تقاضاي تعقيب او را داريم شكات جهت اثبات شكايت خود فتوكپي سند مالكيت محل مورد اجاره فتوكپي چندين برگ اظهار نامه ارسال شده براي مستاجر و فتوكپي پروانه ساختماني و قيم نامه صغار موجر متوفي و گواهينامه حصروراثت وراث مرحوم مرتضي ... و اجاره نامه عادي مورخ 1/9/71 و فتوكپي قبض رسيد مال الاجاره مورخ 18/1/72 كه نسبت به آن اعلام جعل شده است ) را پيوست كرده اند، نماينده شكات با تاييد مفاد شكوائيه تقديمي وراث مرحوم ... اضافه نموده ماعليه مستاجرمان كه اجاره نداده بود عرضحال مطالبه اجور داده بوديم در شعبه 66 دادگاه حقوقي 2 در پاسخ سئوال آقاي رئيس دادگاه كه از ايشان خواست رسيد پرداخت اجور ماههاي دي وبهمن و اسفند 71 و فروردين 72 را ارائه نمايد اظهار داشت رسيد در منزل دارم و بعد از هشت روز رسيد مورخ 18/1/72 را اراهه كرد و اينجانبان با ملاحظه فتوكپي رسيد ابرازي مستاجر اعلام به جعليت آن كرديم. محمد حسن ... فرزند علي اظهار داشته قبول ندارم امضاي او را جعل نكرده ام و در موقع پرداخت پول و گرفتن رسيد شاهدي نبوده است خود متوفي رسيد را آورد به من داد و هفتادوشش هزار تومان پول گرفت ساير ورثه نيز با حضور در دادسرا مطالب و شكايت مطروحه از سوي مصطفي ... را تاييد كرده اند با ارجاع قضيه به كارشناس آقاي كارشناي منتخب دادسرا به موجب نظريه ابرازي مورخ 5/11/72 با ملاحظه رسيد مورخ 18/1/72 و با مباشرت به كارشناسي اظهار نظر نموده اختلافات اساسي زيادي بين امضاء منتسب به مرحوم مرتضي ... در ذيل رسيد عادي اجاره بهاي مورخ 18/1/72 و امضاآت اصيل و مسلم الصدور نامبرده در اسناد و مداركي كه اساس تطبيق قرار گرفت از نظر شروع خاتمه ، زوايا ، انحناها و قوسها اندازه و قالب و شكل وجود دارد و امضاء ذيل رسيد با امضاآت اصيل مطابقت ندارد و از سوي نامبرده نمي باشد.   استعلام سوابق متهم از زندان معلوم شده محمدحسن ... داراي يك فقره سابقه سوءدر مورد مواد افيوني دارد نامبرده به موجب اظهارنامه شماره 30815 - 8/8/72 به وراث مرحوم ... اعلام نموده اجاره بهاي ارديبهشت ماه 72 به بعد را پرداخت نكرده است . محمد حسن ... در تحقيقات مورخ 9/11/72 اظهار داشته ادعاي وراث را قبول ندارم رسيد عادي مرحوم ... قبلا نوشته بودند آوردند درب منزل من و پول را گرفتند و رسيد را كه از قبل تهيه شده بود به من دادند من نمي دانم خودشان امضاء كردند يا ديگري البته نظريه كارشناس را قبول دارم ولي رسيد را من از دست شخص مرحوم مرتضي ... دريافت كرده ام. متهم نامبرده در قبال سئوال به اينكه در اظهارنامه شماره 47383 - 9/12/71 كه مرحوم ... قبل از فوتش براي شما فرستاده اشاره به عدم دريافت اجرت المثل ماههاي دي و بهمن و اسفند 71 كرده اگراين اجور دريافت كرده بود ضرورتي نداشت براي شما اظهارنامه بفرستد؟
جوابا اظهار داشته در اين ارتباط هم شاهدي ندارم و ما دو نفرمان بوديم و كس ديگري حضور نداشت و با هم اظهارنامه توافق كرديم و اين رسيد را از او گرفتيم و شاهدي بر اينكه آن مرحوم رسيد امضاء شده به من داد ندارم. ورثه با تكذيب اظهارات محمد حسن ... اظهار داشته اند اولين اجاره بها را با حضور يكنفر شاهد پرداخته و رسيد گرفته چگونه با وصف پيش آمد اختلاف 76 هزار تومان داده و بدون حضور شاهد رسيد گرفته وانگهي بعد از ارسال اظهارنامه توسط پدرم براي وصول اجور معوقه چون اجاره را نداد عرضحال حقوقي داديم در جلسه اول و دوم رسيد ارائه نداد چند روز بعد از جلسه دوم خودش در غياب ما رسيد جعلي را ارائه كرده بود كه ما متوجه شديم و شكايت كيفري كرديم. آقاي بازپرس دادسراي تهران با تفهيم اتهام به متهم قرار مجرميت محمدحسن ... را به اتهام يكنفره جعل رسيد عادي و استفاده از سند مجعول صادر نموده كه اين قرار به موافقت دادسرا رسيده و با تنظيم كيفرخواست مورخ 20/11/72 به استناد ماده 29 قانون تعزيرات درخواست مجازات متهم شده است پرونده جهت رسيدگي به شعبه 173 دادگاه كيفري 2 تهران ارجاع شده و دادگاه مرجوع اليه با انجام دادرسي و استماع مدافعات متهم و اظهارات نماينده شكات با اعلام ختم رسيدگي به موجب راي شماره 238 - 13/2/73 با احراز بزهكاري متهم به استناد ماده 29 قانون تعزيرات و ماده 22 قانون مجازات اسلامي محمدحسن ... را به اتهام جعل سند عادي و استفاده از سند عادي مجعول به دو فقره سيصد  هزار ريال جزاي نقدي به نفع دولت محكوم نموده و مقرر داشته بعد از قطعيت يافتن راي صادره سند عادي مجعول معدوم و لاشه آن در پرونده ضبط شود راي صادره ابلاغ شده متهم محكوم عليه نسبت به راي صادره اعتراض و درخواست رسيدگي تجديد نظر نموده و پرونده جهت رسيدگي تجديد نظر به شعبه 133 دادگاه كيفري يك تهران ارجاع شده و مرجع تجديد نظر با انجام دادرسي و استماع اظهارات طرفين با اعلام ختم رسيدگي به موجب راي شماره 399 - 20/7/73 با نقض دادنامه بدوي معترض عنه حكم برائت متهم را صادر نموده است . شكات به موجب لايحه تقديمي خود به جناب آقاي دادستان كل كشور كه ذيل شماره 8573 - 4/8/73 ثبت دفتر دادسراي ديوانعالي كشور شده به استناد ماده 17 قانون تجديد نظر آراء دادگاهها درخواست رسيدگي تجديد نظر مجدد نموده است كه با تنظيم گزارش شماره 3124 - 29/11/73 دادسراي ديوانعالي كشور ارسال و به اين شعبه ارجاع شده است . هيئت شعبه در تاريخ بالا تشكيل شده گرديد پس از قرائت گزارش آقاي تدين عضو مميز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنين راي مي دهند.
بسمه تعالي
تجديد نظرخواهي مجدد خانم مريم ... و ديگر وراث مرحوم مرتضي ... نسبت به دادنامه تجديد نظري شماره 399 - 20/7/73 صادره از شعبه 133 دادگاه كيفري تهران، به استناد مقررات ماده 17 قانون تجديد نظر آراء دادگاهها كه در تاريخ 30/11/73 به موافقت جناب آقاي دادستان كل كشور رسيده موجه به نظر مي رسد :  زيرا همانطوريكه در گزارش شماره 3124 - 29/11/73 دادسراي ديوانعالي كشور منعكس شده نظربه اينكه كارشناس منتخب دادسرا به موجب نظريه ابرازي صريحا اظهار نظر نموده امضاي ذيل قبض رسيد عادي ابرازي متهم با امضاآت مسلم الصدور مرحوم مرتضي.. كه در ذيل اسناد مسلم الصدور اساس تطبيق قرار گرفته مطابقت ندارد و اين اظهار نظر منطبق با اوضاع و احوال محقق قضيه مي باشد بالاخص كه متهم به شرح اظهارات مورخ 9/11/72 خود صريحا اظهار داشته نظريه كارشناس را قبول دارد. همچنين نظربه اينكه متهم قبول نموده در زمان حيات مرحوم مرتضي ... با وصول اظهارنامه شماره 47383 - 9/12/71 اجور كرده است نظر به اينكه متهم داراي سابقه سوء در خريد و فروش و دلالي ترياك مي باشد و به شرح اظهارات شكات و متهم و اسناد و مدارك ابرازي طرفين وجود اختلاف بين طرفين محرز است بنا به جهات اشعاري ادله كافي عليه متهم وجود دارد و صدور حكم برائت متهم مغاير با ضوابط و مندرجات اوراق پرونده مي باشد و با پذيرش تجديد نظرخواهي مجدد شكات با نقض راي تجديد نظري شماره 399 - 20/7/73 صادره از شعبه 133 دادگاه كيفري يك تهران پرونده جهت رسيدگي مجدد به يكي از شعب دادگاه عمومي تهران تجديد نظر استان تهران ارجاع مي گردد.
رئيس شعبه نهم ديوانعالي كشور -   حسين مفيد

بسمه تعالي
تاريخ رسيدگي :  12/2/73    شماره پرونده :  72 - 1404    شماره دادنامه :   238 - 13/2/73
مرجع رسيدگي :  شعبه 173 كيفري دو تهران به رياست محمد علي اخوت
شاكيان :  آقايان محمدمصطفي، مجتبي و حسين خانمهاي عاطفه و فاطمه شهرت همگي ... و خانم مريم ... به نشاني ...
متهم :  محمد حسن ... به نشاني ...
گردشكار :  شاكي به طرفيت متهم و بلحاظ ارتكاب جرم مبادرت به طرح شكايت نموده كه دادسرا نسبت به شكايت مطروحه رسيدگيهاي لازم را معمول و نهايتا در تاريخ 20/11/72 مبادرت به صدور كيفر خواست نموده است كه پس از ارجاع پرونده به اين شعبه و تعيين وقت رسيدگي و استماع شكايت شاكي و مدافعات متهم و انجام تحقيقات لازم دادگاه با ملاحظه محتويات پرونده ختم رسيدگي را اعلام و به شرح زير مبادرت به صدور راي مي نمايد.
راي دادگاه
در خصوص اتهام محمد حسن ... فرزند علي 39 ساله آرايشگر با سواد به جعل رسيد عادي مورخ 18/1/72 مربوط به پرداخت مبلغ هفتصدو شصت هزار ريال مال الاجاره به مرحوم مرتضي ... به صورت جعل امضاي موجر مرحوم و استفاده از آن در دادگاه حقوقي دو با توجه به مرحوم موجر نمي باشد و مدافعات بلاوجه متهم در مراجع تحقيق و دادگاه و ساير محتويات پرونده اتهام متهم به نظر دادگاه ثابت است فلذا متهم مستندا به ماده 29 قانون تعزيرات از جهت جعل و استفاده از سند مجعول با رعايت ماده 22 قانون مجازات اسلامي بلحاظ فقد سابقه محكوميت كيفري اوضاع و احوال خاص كه زمينه ساز ارتكاب بزه گرديده است به پرداخت دو فقره سيصد هزار ريال جزاي نقدي به نفع صندوق دولت محكوم مي گردد دادگاه مقرر مي دارد مستند مورد ادعاي جعل پس از قطعيت حكم معدوم و لاشه آن ضميمه پرونده گردد راي صادره حضوري ظرف بيست روز پس از ابلاغ در صورت ابداع ده هزار ريال هزينه دادرسي تجديد نظر پذير در دادگاه كيفري يك تهران است .
رئيس شعبه 173 دادگاه كيفري دو تهران -   اخوت

بسمه تعالي
تاريخ :  20/7/73      كلاسه پرونده :  73/210      شماره دادنامه :   399
مرجع رسيدگي : شعبه 133 دادگاه كيفري يك تهران به رياست محمد مظاهري
خواهان :  محمدحسن ... به نشاني ...
خوانده :  خانم مريم ... به نشاني ...
گردشكار :  متهم نامبرده باتهام جعل مورد تعقيت دادسراي عمومي تهران واقع و در تاريخ فوق دادگاه تشكيل گرديده است دادگاه پس از بررسي محتويات پرونده به شرح ذيل مبادرت به صدور راي مي نمايد.
راي دادگاه
در خصوص اعتراض آقاي محمدحسن ... فرزند علي نسبت به دادنامه شماره 238 - 13/2/73 صادره از شعبه 173 كيفري دو تهران نظربه اينكه مستندا دادنامه مذكور صرفا نظريه كارشناس است و با توجه به اينكه امضاآت مسلم الصدوري كه توسط كارشناس به شرح صفحات 14،13،3 و 15و18 مورد معاينه قرار داده همگي از نظر همگي از نظر ظاهري با همديگر متفاوت است و نظريه كارشناس نيز حاوي استنباط و استدلال بوده و خواسته از نحوه شروع و خاتمه و غيره به اين نتيجه برسد كه پس معلوم مي شود امضاء مورد ادعا از مرحوم مرتضي ... نيست در صورتيكه اولا امضاء مورد ادعاي جعل مشابه برخي امضاآت ارائه شده مي باشد و ثانيا وقتي بناست كارشناس با استدلال و استنباط نظر دهد نظر وي از حجيت ساقط شده و مي توان مورد عمل واقع نگردد و ثالثا اين نظر اجتهادي كارشناس با اصل برائت تعارض نموده و ساقط مي گردد بنابر اين توجه به مراتب فوق و انكار قاطع متهم و فقد هرگونه اقرار و اعتراف و دلايل علم آور ديگر دادگاه بزه انتسابي را محرز ندانسته ضمن نقض دادنامه شماره 238 - 13/2/73 راي بر برائت متهم صادر و اعلام مي دارد راي صادره حضوري و قطعي است .
دادرس كيفري يك تهران -  مظاهري