راي شماره : 18 - 20/4/1374 راي هيات عمومي شعب حقوقي ديوان عالي كشور(اصراري ) چون نواقص مورد نظرشعبه رسيدگي كننده بشرح مندرج در دادنامه شماره 82 مورخ 7/2/71 به طور كامل رفع نشده است لذا به نظر اكثريت اعضاي محترم هيات عمومي ديوان عالي كشور موضوع غيرقابل طرح تشخيص گرديد لذاپرونده جهت اقدام قانوني به شعبه هفتم ديوان عالي كشوراعاده مي شود0 هيات عمومي ديوان عالي كشور(شعب حقوقي ) * سابقه * راي اصراري حقوقي 137418 چنانچه نواقص مورد نظر شعبه ديوان عالي كشوربطور كامل رفع نشودمووضع قابليت طرح در هيات عمومي اصراري را نخواهد داشت شماره راي : 2018/4/1374 شماره پرونده : 137375 شماره جلسه : 137423 اختلاف نظر بين شعبه هفتم ديوان عالي كشورو دادگاههاي علت طرح : مدني خاص قم موضوع : اجبار زوج به طلاق زوجه نقص رسيدگي اصراري نبودن در ساعت 9 صبح روز سه شنبه مورخ 20/4/1374 جلسه هيات عمومي شعب حقوقي ديوان عالي كشور برياست حضرت آيت الله محمدي گيلاني رئيس ديوان عالي كشور و با حضور جنابان آقايان قضات شعب حقوقي ديوان عالي كشور و نماينده جناب آقاي دادستان كل كشور تشكيل و باتلاوت آياتي از كلام الله مجيد رسميت يافت 0 رئيس : دادنامه شماره 000 شعبه هفتم ديوان عالي كشور بتصدي جناب آقاي سيدعلي هاشمي الحسيني رئيس و جناب آقاي خواجه نصير طوسي عضو معاون مطرح است 0 جناب آقاي هاشمي دادنامه شعبه را قرائت فرمائيد0 آقاي محمدامين در تاريخ 28/7/67 با خانم صالحه هر دو غير ايراني و داراي كارت شناسائي ( كه شماره كارت در پرونده وجود ندارد و مشخص نشده تبعه كدام كشور مي باشند) بطورغيررسمي ازدواج مي كنند در مورخه 28/6/1368 بانو صالحه دادخواست طلاق تسليم دادگاه مدني خاص قم مي كند0 شعبه يازدهم دادگاه مدني خاص به موضوع رسيدگي از طرفين دعوت به عمل مي آيد خواهان و خوانده با ابلاغ وقت به خواهان در دادگاه حضور نداشته اند با تجديد جلسه بالاخره طرفين حضور پيدا مي كنند خواهان اظهار مي دارد توافق اخلاقي نداريم كتك مي زندمرا مجبور مي كند بروم موادمخدر بياورم من حاضرنمي شوم كتكم مي زند خوانده اظهارات خواهان را تكذيب مي كند و در مورد اجبار به حمل مواد مخدر مي گويد من سرچاه آقا احمد محسني كار مي كنم الان چهل روز است آنجا كار مي كنم قبلا" در كار بنائي كارمي كردم برويد سوال كنيد خوانده اظهار مي كند حاضر است با اخلاق اسلامي با زوجه اش رفتار كند نفقه اش را بدهد و اذيت و آزار نكند بشرط آنكه زوجه اش به خانه برگدد و پدر ومادرش در كار آنها دخالت نكنند خوانده اظهار داشته بعداز13 عيد پدرش خانم صالحه را برده است با اينكه راي تمكين به شماره 20237/3/68 صادر شده بانو صالحه به منزل برنگشته است 0 شعبه يازدهم مدني خاص قم با اعلام ختم رسيدگي راي به رد دعوي صادر مي كند بانو صالحه از راي صادره تجديدنرخواهي مي كندراي صادره در شعبه هفتم ديوان عالي كشور تاييد مي شود دادنامه درمورخه 16/2/70 به بانو صالحه ابلاغ مي گردد0 بانو صلاحه درست پنج روز بعد از ابلاغ راي ديوان عالي كشور يعني 21/2/1370 دادخواست مجدد مبني بر تقاضاي طلاق تسليم دادگاه مدني خاص مي كند و مدعي ضرب و جرح و شتم از ناحيه شوهرش مي شود واظهار مي دارد19 ماه است ازدواج كرده ايم فقط 3 ماه با هم بوده ايم پرونده به شعبه ششم دادگاه مدني خاص ارجاع مي گردد0 دادگاه از طرفين دعوت مي كند بانو صالحه گفته هاي خود را مطرح مي كند و مدعي ضرب و جرح از ناحيه شوهرش مي شود و شهودي هم به دادگاه معرفي مي كند: 1 محمدعارف برادرخواهان 2 محمداسحق برادر خواهان 3 امير محمد پدر خواهان 4 فاطمه مادر خواهان كه هر چهارنفر بنفع خواهان شهادت داده اند0 بانو صالحه پيشنهاد مي كند حاضر است مبلغ پنجاه تومان از مهريه اش را بذل كند و طلاق خلع بگيرد0 آقاي محمدامين خوانده دعوي گفته هاي همسرش راتكذيب مي كند و خواستار رد دعوي طلاق مي گردد0 دادگاه با اعلام ختم رسيدگي راي بر اجبار زوج به طلاق زوجه صادر مي كند0 با تجديدنظرخواهي آقاي محمدامين شعبه هفتم ديوان عالي كشور بعلت اينكه : 1 نوع طالق مشخص نشده 2 تكليف مهريه معين نشده و 3 با توجه به اينكه شهود خواهان ازنزديكان اومي باشند تحقيق از صفات شهود ضروري بنظر مي رسد راي صادره را نقض پرونده را براي رسيدگي مجدد به شعبه ديگردادگاه مدني خاص ارسال ]مي نمايد[0 پرونده به شعبه پنجم دادگاه مدني خاص قم ارجاع مي شود خانم صالحه ضمن رسيدگي اظهارمي دارد حاضر است مهريه اش را بذل كند و طلاق بگيرد دادگاه با صدور قرار استماع شهادت شهود از خانم صالحه دعوت مي كند و تذكر مي دهد شهود خود را به دادگاه معرفي كند0 شهود بانو صالحه عبارتنداز 1 اسماعيل 27 ساله راننده 2 غلام محمد28 ساله كارگر 3 محمدحسين 28 ساله كارگر 4 قربان 32 ساله كارگر 5 عوض 21كارگر 6 جمعه 25 ساله كشاورز كه شهادت داده اندبه ايراد ضرب (بعضي گفته اند با شيلنگ مي زد بعضي ]گفته اند[ باكابل ]مي زد[) خوانده اظهار داشته شهادت شهود را قبول ندارم چون دونفراز آنان از فاميلهاي نزديك زوجه مي باشند دادگاه بدون تحقيق ازصفات شهود و از عدالت آنان ختم رسيدگي اعلام و راي بر: اجبار زوج به طلاق زوجه صادر كرده و با بذل پنجاه تومان از مهريه زوجه به زوج و قبول زوج دادگاه طلاق خلع مي دهد بقيه مهريه بقوت خود باقي است 0 از اين راي آقاي امين محمد نظرخواهي كرده پرونده به شعبه هفتم ديوان عالي كشور ارجاع شده است هيات شعبه تشكيل پس از قرائت گزارش بوسيله سيدعلي هاشمي مشاوره كرده چنين راي مي دهد: صرفنظر از اينكه پرونده در حكم مختومه بوده نظر بر اينكه شعبه پنجم مانند شعبه ششم بدون تحقيق از عدالت شهود و بقيه صفات معتبره در شاهد مبادرت به صدور راي كرده و نقض مجدد راي در ديوان عالي كشور بي نتيجه است راي اصراري تشخيص پرونده براي طرح درهيات عمومي ديوان عالي كشور به نظر رياست محترم ديوان عالي كشور مي رسد0 شعبه هفتم ديوان عالي كشور رئيس : جناب آقاي هاشمي الحسيني چنانچه توضيحي داريدبفرماييد0 در مورد ماده 230 قانون مدني سوء رفتار زوج بايدبحدي باشد كه زندگي قابل تحمل نباشد و اگر دادگاه احراز كرد حق دارد طلاق بدهد اما بعضي از اينها مي خواهند بروند دانشگاه پرونده اي داشتيم چند ماه قبل كه خانمي عجيب اصرار داشت به اينكه راي طلاق بگيرد نصيحتش كرديم موعظه كرديم بالاخره گفتيم بگذار پرونده بيايد ببينيم چه مي شود يك دفعه گفت كه خوب من چكار كنم من در آبادان در بيمارستان استخدام شده ام به من گفته اند با برو اجازه شوهر را بياور يا راي طلاق را و طلاق بگير مي خواهد استخدام بشود مرد موافقت نمي كند لذا مي گويد در عسروحرجم بعضي اوقات مي خواهد به خارج برود شوهر موافقت نمي كند عسر وحرج را مطرح مي كند در يك مورد هم خودم برخورد كردم سال 59 كه در دادگاه تجديدنظر بودم خانم و آقائي اختلاف شديد داشتند بنده آمدم بيرون كارداشتم ديدم اين خانم با جواني مشغول صحبت است گفتم اين كيست گفت پسرهمسايه چرا با تو آمده ؟ گفت تنها بودم با من آمده گفتم تو غلط كردي با پسر همسايه آمدي از اينها زياد است 0 حال مي رسيم به اين پرونده ، اين پرونده علي القاعده در حكم مختوم بها بوده چون حكم رد دعوي صادر شده بعد از پنج روز بدون اينكه با اين آقا زندگي كند بدون اينكه به راي تمكين اعتناء كند بدون اينكه حادثه اي پيش بيايد ايشان دادخواست طلاق داده بله اگر مي رفت يك روز دو روز پنج روز زندگي مي كرد و بعد دادخواست مي داد، درست ، اما هيچ حادثه اي پيش نيامده راي تمكين هم صادرشده اعتنائي نكرده بنظر ما اين مختوم بها بوده آقايان مي گويند مختوم بها نبوده اگر بگوئيم ماده 1130 ماده ضعيفي است باز مي گويند خلاف قانون عمل كرديد روي هم رفته بنده به اين پرونده راي ندادم 0 معتقدم با سخت گيري كه شارع مقدس در امر طلاق كرده و در امراينك ه خانم ها بايد اطاعت از شوهر بكنند و با وضعي كه اين دادگاه ها راي مي دهند اين سازش ندارد حالا با اين همه راي نداريم غير از اينكه هيات عمومي راي بدهد0 رئيس : جناب آقاي سادات باريكاني من نظرم اين است كه اين پرونده به دودليل قابل طرح در اين جا نيست يكي اينكه عسر و حرج امر حادثي است و چون امر حادث است نمي توانيم امر مختوم بها تلقي كنيم مساله دوم اين است كه ايشان ايراد گرفتند و پرونده را به شعبه ديگر دادند از لحاظ قانوني بنظر مي رسد كه بايد نقص مي گرفتند و به شعبه صادر كننده راي منقوض مي دادند بنابراين به اين دو دليل اصلا" قابل طرح در هيات عمومي نيست 0 رئيس : جناب آقاي حرير فروش در همين پرونده اصرار شده و دادگاه احراز كرده سوءمعاشرت به حدي است كه قابل تحمل نمي باشد يا عسر و حرج زوجه را دادگاه احراز كرده و راي داده است 0 بنظر من اين قابل طرح است 0 رئيس : جناب آقاي قطبي آنچه تعريف شده از حكم اصراري اين است كه در دعوايي دادگاه بدوي راي مي دهدمي آيدبه ديوان كشورآن راي رانقض مي كندبرمي گرداند به همانشعبه يا شعبه ديگري كه به همان دعوي رسيدگي مي كندو همان دعوي رسيدگي مي كند و همان علل و اسباب را علت صدور حكمش قرار مي دهد اين مي شود0 راي اصراري ، در اين جا اساسا" پرونده اولي مختومه شده وقتي دادگاه بدوي راي داده و ديوان كشور هم راي رد طلاق را تاييد كرده پرونده تمام شده است 0 اين خانم بعدا" دعوي مجددي طرح كرده است ايراد جناب هاشمي الحسيني از اين جهت كه اين خانم هنوز به خانه شوهر نرفته چگون ادعاي كتك زدن و كتك خوردن كرده مطلبي است قابل رسيدگي يعني اگر ايراد امر مختومه بودن گرفته بشود بايد برگردد و دادگاه بدوي روي اين مساله رسيدگي بكند اما دعواي مجدد را ما نمي توانيم دعوي اصراري تلقي بكنيم از اين جهت قابل طرح است كه اين دعوي يك مرتبه رسيدگي شده دادگاه حكم داده ديوان كشور حكم داده چه طور اين خانم هنوز به خانه شوهر نرفته ادعا مي كند كتك خورده اين ايرادي است به آن پرونده كه قبلا" راي داده شده ولي بعنوان اصراري قابل رسيدگي نيست اين نظر بنده است 0 رئيس : جناب آقاي حسين سليمي اين جا دو مساله مطرح است يك مرتبه اين خانم دعوايي را طرح كرده و حكم رد دعوي ايشان صادر شده بعد تجديدنظرخواهي كرده آمده به ديوان كشور و ابرام شده يك مساله اي است 0 مرتبه دوم شكايتي عنوان كرده بعنوان ضرب و شتم و شكنجه و كتك كاري و امثال اينها البته اين غير از آن است موردي قبلا" عنوان كرده و تمام شده ، اين جديدا" حادث شده و اين همان دعوي نيست بعد دادگاه رسيدگي كرده و در آنجا چهارتا شاهد ايشان معرفي كرده كه از نزديكانشان بوده دوتابرادر بودند و پدرو مادرش اينها بعد آمدند و شهادت دادند كه بله ما اطلاع داريم كه كتك كاري مي كند و ضرب و شتم واز اين قبيل دادگاه در اين پرونده حكم طلاق صادر كرده است 0 سپس زوج آمده تجديدنظر خواهي كرده اين مرتبه به سه جهت ايشان تجديد نظرخواهي كرده آمده ديوان كشور آن را نقض كرده به اين عنوان كه اصولا" شرائط مربوط به عدالت رسيدگي نشده ايرادي كه گرفته شده راجع به عدالت بوده كه اصلا" معلوم نيست گواهاني كه اينجا آمدند آيا عدالت داشتند يا نداشتند مي بايستي در اين مورد تحقيق مي شد اصلا" علت نقض همين يك مورد بوده است 0 اين يك نقص است كه دادگاه رسيدگي كامل از اين نظر نكرده به نظر من بايد پرونده به همين دادگاه ارجاع مي شد كه آن دادگاه مجددا" رسيدگي مي كرد و مجددا" حكم خودش را صادر مي نمود يغني تكميل مي شد اين مرتبه مي فرستاد به علت ديگري اگر اين كار انجام مي شد مساله به شعبه ديگري فرستاده مي شد در اينجا قدري عجله شده يعني بجاي اينكه به همان شعبه فرستاده بشود به شعبه ديگر فرستادند و شعبه ديگرآن گواهان قبلي را اصلا" در آن شعبه نياورده اين مرتبه گواهان ديگري غير از آن پدر ومادر مي آيند عده اي كه ظاهرا" بيگانه بوده و از فاميلهايش بهرحال اين مرتبه دوم كه رسيدگي شده اصلا" نشان مي دهد كه اين اصولا" يك چيز جديدي است يغني بار دوم اصلا" ارتباطي به قسمت اول ندارد0 بنابراين چون اين دو دادگاه از نظر علل و اسباب رسيدگي باهم يكي نيستند به نظر مي رسد كه اين جا از موارد اصراري نباشد و قابل طرح نيست 0 رئيس : جناب آقاي منوچهري در راي دادگاه دوم تصريح شده در متن گزارش دادگاه ختم رسيدگي را اعلام و راي بر اجبار زوج به طلاق زوجه صادر كرده و با بذل پنجاه تومان از مهريه زوجه به زوج و قبول زوج و دادگاه خلع مي شود بقيه مهريه به قوتخود باقي است ظاهر در اين است ك طرفين تراضي كرده اند كه در طلاق خلعي با بذل مبلغ پنجاه تومان ازمهريه ظاهر گزارش اين است از پرونده و قبول زوج نوشته اين جا درگزارش پس بايد به متن پرونده مراجعه بشود نتيجه اينكه اگر موضوع به اين كيفيت باشد قابليت طرح ندارد0 رئيس : جناب آقاي صفرزاده در گزارش دو تا پرونده مطرح بوده كه يكي مختومه شده ، اصلا" راتباطي به موضوع ندارد در پرونده دوم خواهان بلحاظ سوءرفتار زوج تقاضاي طلاق نموده و دادگاه اول رسيدگي كرده و حكم به طلاق داده شعبه هفتم ديوان كشور ايراد گرفته كه دادگاه صادركننده حكم در خصوص عدالت شهود تحقيق نكرده لذا نقض كرده ، رسيدگي مجدد را به شعبه ديگر ارجاع كرده است 0 اولا" چون پرونده در سال 70 مطرح بوده راي اول را كه شعبه ديوان كشور نقض كرده و به شعبه ديگر ارجاع كرده صحيح بوده و نمي بايستي به همان شعبه مي فرستاد چون قاضي تجديدنظر آراء دادگاهها در سال 1372 تصويب شده پرونده اي كه حكم صادر شده مربوط به قبل از سال 72 است 0دادگاه بعدي هم باهمان با استدلال بدون اينكه در عدالت شهود تحقيق بكند به همان استدلال راي اول حكم داده اند0 بنابراين چرا اصراري نباشد؟ چه فرق مي كند شهود همان شهود باشند يا شهود ديگر باشند0 نظر شعبه ديوان كشور بر اين بوده كه در هيچ موردي احراز عدالت شهود نشده حالا در يكي زيد بوده و در ديگر عمرو و اثري در آنچه كه مورد ظر شعبه ديوان كشور بوده ندارد0 و بايد بعنوان اصراري مطرح بشود0 رئيس : جناب آقاي فيض گزارش حاكي است اين خانم قبلا" دادخواست طلاق داده دادگاه بدوي حكم رد دعوي صادر كرده در اثر اعتراض خانم آمده شعبه هفتم ديوان عالي كشور حكم بدوي را تاييد كرده پرونده خاتمه پيدا كرده بعدا" اين خانم مجددا" دادخواست طلاق داده 0 در دادگاه اولي چهار نفر شاهد اقامه كرده دادگاه هم در اثر شهادت آنها اجازه طلاق را صادر كرده كه شوهر را مجبور به طلاق كرده شوهر اعتراض كرده كه آمده شعبه هفتم ديوان عالي كشور و شعبه هفتم در سه تا نقض گرفته و راي را نقض كرده يكي اينكه نوع طلاق تعيين نگرديده دوم اينكه تكليف مهريه روشن نشده سوم اين كه اوصاف يا صفات شهود معلوم نيست و دادگاه تحقيق نكرده كه آيا اينها داراي صفات شهادت هستند يا نيستند0 قانون سابق اينطور يبوده ، كه بعلت نقص رسيدگي هم اگر نقض مي شد پرونده به شعبه ديگر ارجاع مي گرديد لذا به شعبه ديگر ارجاع شده 0 شعبه ديگر كه رسيدگي مي كرده دو تا از اين نقص ها رفع شداه نوع طلاق تعيين شده كه خلعي است و مهريه هم تكليفش روشن شده كه پنجاه تومانش را بذل مي كند بقيه به قوت خود باقي مي ماندبايد وصول بشود چهار تا پنج تا شاهد ديگر اقامه كرده دادگاه نسبت به اوصاف شهود اينجا رسيدگي نكرده بيان نكرده كه آيا اينها داراي داراي صفات هشادت هستند يا نيستند در اثر اعتراض زوج پرونده به شعبه ديوان عالي كشور ارجاع شده ، شعبه مي بايست اين جا هم نقص بگيرد بگويد ديوان عالي كشور سه تا نقص گرتفه بود دو تا از اين نقائص را دادگاه رفع كرده يكي باقي است يكي از ايرادهاي ما اين بوده كه از اوصاف شهود تحقيق نشده دادگاه چرا اين نقيصه را رفع نكرده پرونده را فرستاده به شعبه ديوان عالي كشور اين نقص سومي هم بايد رفع بشود تا اينكه ما ببينيم بايد ابرام كنيم يا نقض كنيم شعبه ديوان عالي كشور به اين مساله توجه نفرموده موضوع را اصراري گرفته است پرونده اصراري نيست 0 رئيس : مذاكرات در مورد قابليت طرح پورنده كافي است جناب آقاي اديب رضوي نماينده دادستان محترم كل كشور قابل طرح مي دانيد؟ خير قابل طرح نيست 0 رئيس : آقاياني كه قابل طرح نمي دانند دستشان را بلندكنند0 رئيس : عده حاضر در جلسه 53 نفر هستند اكثريت به تعداد45 نفر قابل طرح تشخيص ندادند0 مرجع : كتاب مذاكرات وآراءهيات عمومي ديوان عالي كشور،سال 1374 دفترمطالعات وتحقيقات ديوان عالي كشور، چاپ روزنامه رسمي كشور 77
هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده
آدرس : تهران خیابان فاطمی روبه روی سازمان آب پلاک 207
تماس اضطراري : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵
پست الکترونیک : info (At) Dadfaran (dat) com