سامانه جستجو قوانین




رای ديوان عالی كشور

قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
راي شماره 50-29/9/1351

راي اصراري اكثريت هيئت عمومي ديوان عالي كشور
نظربه اعتراضات فرجامخواه وانكاروي درتمام مراحل وتوجه به كيفيت وقوع بزه انتسابي (درتاريكي شب ومحل خلوت )وتعارض واختلافي كه اصول و كيفيات مندرج درپرونده بااوضاع واحوال استنادي دادگاه داردوحكم فرجام خواسته نيزبارعايت اصول وتشريفات قانوني بوجوب استناد به دلائل و امارات قطعيت تنظيم نيافته موجه ومدلل نيست .
طبق ماده 463قانون آئين دادرسي كيفري نقض ورسيدگي به دستورماده 8 قانون تشكيل محاكم جنائي به دادگاه جنائي استان گيلان محول مي شود.

* سابقه *
رديف 51/35
شماره فرجامي 21/9215                        راي شماره 50-29/9/51

فرجامخواهان :1-احمداحمدي فرزندمحمدآقامعروف به ميرزاآقا2- دادسراي استان گيلان 
فرجامخواندگان :1- دادسراي استان گيلان 2-احمداحمدي فرزندمحمد آقا.
فرجامخواسته :دادنامه شماره 18-29/1/51صادره ازدادگاه جنائي گيلان .
مرجع رسيدگي :شعبه دوم ديوان عالي كشور
خلاصه جريان پرونده :شخص فرجامخواه به موجب دادنامه 368-18/9/49 دادگاه جنائي گيلان به اتهام ارتكاب قتل عمدي بانوزهرااحمدي همسرخوددر شب سوم اسفندماه 48بنابه محتويات پرونده ووجوداختلاف فيمابين زن وشوهر برسردخترديگركه متهم قصدازدواج بااوداشته ومتهم كه صاحب تفنگ سرپردو لول مجازبوده ساعت 11شب سينه همسرش راكه خواب بوده هدف گلوله قرار داده وعيالش راباتفنگ مقتول وهمانجانهاده وازمنزل خارج مي شودكه همسايگان واردومتهم رادرحال فرارمشاهده مي نمايدوتفنگ آلت جرم كه طبق اقرارمتهم متعلق به اوبوده است پائين پاي جسدمقتوله كشف وطبق نظريه كارشناس اسلحه پوكه مكشوفه مجاورجسدمطابقت باتفنگ متهم داشته واز لوله سمت راست تفنگ تيراندازي ورهاشده ونظريه پزشك قانوني وكارشناس اسلحه براين است كه ازفاصله كمترازيك متربه مقتوله تيراندازي وكشته شده است وساچمه هاي موجودودربدن مقتوله شبيه به ساچمه هاي تفنگ متهم بوده وبا اظهارمتهم وعدم شكايتش ازديگري دراين موردواظهارات مطلعين ومواجهه متهم باهمسايگان ومعاينه جسدونتيجه كالبدشكافي پزشكي قانوني عدم مقاومت مقتوله وشياع محلي وگزارش ژاندارمري وبااحرازبزهكاري اوطبق ماده 170بارعايت ماده 44 قانون مجازات عمومي به اتفاق آراءهيئت دادرسان دادگاه مجرم وبه جبس ابدبااعمال شاقه محكوم گرديده وبراثر فرجامخواهي متهم ودادسراي استان ورسيدگي اين شعبه بشرح راي 285/2 15/4/50باتوجه به جهات مذكوره دردادنامه واوضاع واحوال امروبه اين استنباط دادگاه بادلائل وشواهدموجوددرپرونده وغيرموجه بودن حكم فرجام خواسته ازجهت مغايرت بااصول مقرردراصل 78متمم قانون اساسي دادنامه صادرطبق ماده 430قانون آئين دادرسي كيفري نقض ورسيدگي مجددبه دستورماده 8قانون تشكيل محاكم جنائي به شعبه ديگردادگاه جنائي استان گيلان محول گرديده كه پس ازرسيدگي وانجام دادرسي بموجب دادنامه فرجامخواسته به اكثريت آراءباردمدافعات متهم ووكيلش وتوجه به دلائل منعكسه دركيفر خواست وادله مذكوردرراي بااحرازبزهكاري متهم طبق ماده 170قانون مجازات عمومي ورعايت ماده 44همان قانون به لحاظ فقدپيشينه كيفري متهم به حبس دائم بااعمال شاقه محكوم گرديده ودستورضبط تفنگ وساچمه وپوكه مكشوفه درانبارخلع سلاح تيپ وضبط نوارصوت صادرشده وراي اقليت به لحاظ اينكه دلائل ذكرشده دركيفرخواست مفيدقطع ويقين براحرازارتكاب قتل بانو زهرااحمدي ازطرف متهم (احمداحمدي فرجامخواه )نيست وبربرائت متهم است كه فرجامخواهي كرده ولوايح فرجامي متهم ووكيلش هريك درنوزده صفحه جمعاسي وهشت صفحه بربيگناهي متهم وتقاضاي حكم پيوست پرونده است دادسراي استان گيلان نيزبشرح مندرجات دوبرگ لايحه فرجامي مستندابه ماده 430مكررقانون آئين دادرسي كيفري تقاضاي نقض حكم نموده است .
هيئت شعبه درتاريخ بالاتشكيل گرديدپس ازقرائت گزارش آقاي خليل ناجي مستشارعضومميزواوراق پرونده ونظريه كتبي آقاي خداورديان داديار ديوان عالي كشوراجمالامبني برقابل طرح درهيئت عمومي مشاوره نموده چنين راي ميدهند.
نظربه اينكه محكوم عليه بهمان علل اوليه فرجامخواسته وحكم فرجام خواسته نيزاصراري است رسيدگي طبق ماده 463قانون آئين دادرسي كيفري در صلاحيت هيئت عمومي ديوان عالي كشوراست .
راي شماره 50
به تاريخ روزچهارشنبه بيست ونهم وآذرماه يكهزاروسيصدوپنجاه و يك هيئت عمومي ديوان عالي كشوربه رياست جناب آقاي عمادالدين مير مطهري رياست ديوان عالي كشوروباحضورجناب آقاي عبدالحسين علي آبادي دادستان كل كشوروجنابان آقايان روساومستشاران شعب ديوان عالي كشور تشكيل گرديدپس ازطرح وبررسي اوراق پرونده وقرائت گزارش وكسب نظريه جناب آقاي دادستان كل كشورمبني بر:
قبلالازم مي دانم جريان واقعه قتل بشرح دهم :
خلاصه جريان پرونده بدين قراراست كه درتاريخ 13/12/48پاسگاه ژاندارمري خمام به دادسراي شهرستان رشت اعلام مي كندكه بانوزهرااحمدي عيال ميرازآقااحمدي درمنزل مسكوني خودواقع درقريه برمچه ازتوابع رشت وسيله تفنگ دولول شكاري به قتل رسيده است پس ازوصول گزارش بازپرس به اتفاق پزشك  قانوني به محل عزيمت نموده وقبل ازورودبه محل ازدونفر كارگران متهم مقدمتاتحقيقاتي نموده سپس مشاهدات خودرادرمحل واقعه به تفصيل بيان كرده است مفادصورت مجلس خلاصتاحكايت داردكه بانوزهرا احمدي 35ساله عيال ميرزاآقااحمدي دراطاقي واقع درطبقه هم كف ساختمان مسكوني متعلق به شوهرش كشته شده ودركنارجسديك قبضه تفنگ دولول شكاري افتاده وطبق نظرپزشك قانوني بعلت ورودساچمه به ناحيه سينه وقطع ائورت درگذشته است بازپرس وضعيت محل قتل ونحوه قرارگرفتن جسدوتفنگ و محلهائي كه درآنهاآثارخون ديده شده به تفصيل صورت مجلس كرده است ودر همان وقت ابتداازطفل شش ساله مقتوله كه هنگام حادثه دركنارمادرش خوابيده بوده تحقيقاتي بعمل آورده وطفل بيان داشته "من بامادرم وخواهر كوچكترم شام خورديم حاجي كارگرماهم باماشام خوردبعداووكارگرديگركه نمي دانم شام راكجاخورده بودبه بالابه اطاق خودرفتندمن وخواهرم درجاي خودمان كه پهن كرده بوديم ومادرم درجاي خودش درازكشيديم مادرم بچه گهواره اي راكه گهواره اش پهلوي رختخواب بودشيردادواوراخوابانيدپدرم ازدكان نيامده بوديكمرتبه من خوابيده بودم مادرم فريادكردمن بيدارشدم ديدم چراغ خاموش است وبچه گهواره اي فريادمي كندديدم مادرم حرف نمي زند وخرخرمي كندكه آمدم بيرون دادزدم كارگرهاازبالاآمدندگفتم يك مردي آمده وتفنگ رابرداشته مادرم رازده ورفته است تفنگ راهم دراطاق انداخته كه آنهافريادكردندمردم رسيدندمن نشناختم چه كسي بوده است كارگرهاوپدرم نبودندآنهارامي شناختم چون تاريك بودنديدم چه كسي بوددبه كدام طرف رفته بنظرم بطرف طويله وگرمخانه رفته .
دلائل وقرائن ذيل ثابت مي نمايدكه غيرازاحمداحمدي شوهرمقتوله كسي ديگرقابل عيال اونبوده است .
دليل اول :وجوداختلاف بين اووهمسرش موجب شدكه متهم همسرش رابا وضع فجيعي به قتل برساندجهات ذيل وجوداختلاف بين آن دوراثابت مي نمايد.
ا-اظهارات علي اصغراحمدي برادرمقتوله به اينكه (سه تاچهارماه پيش زن وشوهرباهم بگومگوپيداكردندمن اززنم شنيدم )
2- علي اكبركه درخانه اوزندگي مي كرده چنين اظهارداشته "بين ميرزا آقاوزنش گاهي اختلاف وگفتگومي شد"درجاي ديگرچنين مي گويد"چون من باآنها شام مي خوردم ميرزاآقااغلب بازنش اخم وتخم (خشونت )مي كردوزنش براي من صحبت مي كردازروزي كه عذرارفته شوهرم بامن خوب نيست "وبه دنبال آن اضافه كرده "احمدمي گفت من اززنم خيلي ناراحت هستم ولي به من نمي گفت چه ناراحتي دارم "
3- هاني سليمي كارگرديگركه درخانه وي مي زيسته چنين اداي اطلاع مي كند "...بين زن وشوهراختلاف واغلب بگومگوبودواختلافشان اين بودكه ميرزاآقا مي گفت به زنش كه مي خواهم زن ببرم ..."درجاي ديگرچنين مي گويد"شوخيهاو صحبت اوبازن علي اكبركه ابتدادرخانه اوبوده به گوش همسرش مي رسدواواز شوهرش ناراحت بود"
4- اظهارات علي احمدي برادرمقتوله به اينكه "چون متهم مي خواسته بادخترزراعتكارازدواج كندومقتوله بااين امرمخالفت ورزيده لذاپس ازدواج دخترمزبورباشخص ديگري متهم درمقام انتقام جوئي برآمده همسر خويش رابه قتل رسانيده "
5-اظهارات لعيااحمدي خواهرمقتوله بشرح مندرجات صورت مجلس مورخ 10/2/48درحدودمطالب اظهارشده ازناحيه علي احمدي برادرش .
6-اظهارات محمدتقي علي احمدي يكي ازبرادران مقتوله كه وي نيز پيرامون اختلاف خواهرش بامتهم ومسئله ازدواج متهم بادخترعلي زراعتكار مطالبي اظهارداشته وطبق صورت مجلس مورخ 10/12/48اظهارات سيدرقيه همسرعلي اكبركارگربشرح مندرجات صورت جلسه مورخ 16/12/48به اين عبارت "اغلب اختلاف  وبگومگواين زن وشوهرتاآنجاكه من ازدهان آنهاويااز همسايه هاشنيدم دومسئله بوديكي اينكه ميرزاآقامدتي بودمي خواسته دختر علي زراعتكارهمسايه اش رابگيردوآن راهم زنش مي دانسته وحاضرنمي شده ".
7-اظهارات مجددكعلي اكبركارگربشرح مندرجات صورت جلسه 18/12/48درهمين حدودازدواج احمدي بادختربزرگ زراعتكار.
8-اظهارت مجددهاني كارگربشرح مندرجات صورت جلسه مورخ 18/12/48 درمورداصرارمتهم به گرفتن دهترزراعتكاروراضي نشدن زن او.
9-اظهارت جواداحمدي يكي ديگرازبرادران مقتوله بشرح صورت مجلس مورخ 18/12/48درزمينه قصدازدواج متهم بادخترزراعتكارواختلاف اوبا زنش درهمين موضوع .
10-اظهارات صفراحمدي برادرديگرمقتوله بشرح صورت مجلس مورخ 18/12/48درزمينه اصرارمتهم براي ازدواج بادخترزراعتكارومخالفت زنش بااو.
11- شوخي ومغازله احمدي بازن علي اكبردراين زمينه هاني سليمي مي گويد(دوزن همكارزن علي اكبرديدم اوراملامت ميكندتوشوهرداري چرابا مرداجنبي صحبت شوخي ميكني اين حرف معمولابگوش زن ميرزاآقاهم مي رسيده "
12- دوشيزه عذرافرزندمتهم مطالبي درموردزيبائي عيال علي اكبر عنوان كرده وآقاي بازپرس نيزراجع به اوچنين نوشته اند(عيال علي اكبرحاجي زن جواني است خوش رو(سرخ وسفيد)بلندقدوخوش هيكل كه جلب نظرمي نمايد"
باتمام دلائل فوق كه مثبت ناراحتي شديداوازهمسرش مي باشدبراي اين كه اقدام خودرابه قتل مستوردارددربازپرسي درپاسخ به بازپرس مي گويد"با عيالم خوب بودم ".
دليل دوم - درشب وقوع قتل متهم باجمعي ديگردرقهوه خانه اش حضور داشته نهايت اينكه مدعي است كه قهوه خانه راموقعي ترك كرده كه براثرداد وفريادحاصل ازوقوع قتل مطلع شده درحالي كه مراتب ذيل مثبت اين معني است كه متهم درفاصله تقريبي فيمابين ساعت 8تا11شب قهوه خانه راترك  وپس از ارتكاب قتل وترك خانه خودرامجددابه خانه رسانده وبه شيون تصنعي پرداخته مراتب فوق بشرح زيراست :
1- يكي ازكساني كه درقهوه خانه بوده بنام پاداشي دهبان است كه از ساعت 7تاحدودده وبيست دقيقه دردكان احمدي متهم بوده درخصوص عزيمت متهم ازقهوه خانه چنين مي گويد"موقع حركت زودترازمااحمدي رفت وقتي آمدم ديدم احمداحمدي بسروصورت مي زندوغش كرده (طبق صفحه 150)
2- محمدامين زاده يكي ديگرازافرادي كه درقهوه خانه بوده نه فقط به هيچ وجه اشاره اي به حضورمتهم درموقعي كه سروصدابلندشدنكرده بلكه مي گويد "...ميرزاآقااحمدي به اتفاق برادران اودرحياط منزل بودند(طبق صورت جلسه 4/12/48)
3- علي مقصودي فردديگري كه نيزدرقهوه خانه حضورداشته مي گويد "ساعت هفت ونيم شب درمعيت آقامحمدپاداشي به دكان رفتيم كه ميرزاآقا احمدي هم بوده ديگرمتوجه نشدم ميرزاآقااحمدي چه ساعت رفت بيرون ساعتهاي 11شب بودكه ديدم ازهرطرف دادوفرياداست .
4- حاجي گل حاجي پورنيزكه درشب واقعه درقهوه خانه بوده تصريح مي كند "ميرزاآقاقبل ازمن مدتي پيش رفته بودمن باپاداشي به منزل ميرزاآقارفتم .
5- دهبان كه درقهوه خانه بوده درضمن اظهاراتش مي گويد"احمداحمدي وگداعلي رسولي جلوترآمدند"
گداعلي نيزكه درقهوه خانه حضورداشته اظهارداشته چون دوست ميرزا آقابودم حق سركشي ازخانه اش رادرغيابش به من محول مي كرد(صفحه 82)
راجع به حركت ميرزاآقاازقهوه خانه درصفحه 82چنين مي گويد"ساعت هفت ياهفت ونيم بودمن دردكان ميرزاآقااحمدي بودم ميرزاآقادرآنجابود بعدعلي ربيعي آمدوبه ميت ربيعي وميرزاآقارفتيم منزل ميرزاآقا،علي ربيعي پشت فرمان نشست ميرزاآقاهم پشت سراومن آمدم كارخانه برنج كوبي ديگراين دونفررانديدم بعدرفتم دكان ميرزاآقاميرزاآقاراآنجاديدم "
6- ميرزاآقااحمدي درصفحه 96چنين مي گويد"هنوزغروب نشده بودكه ازطريق بام خانه ام بطرف دكان ميرآقاكه مقابل دكان است رفتم تاساعت هفت ياهفت ونيم بعدازظهردرويش درآنجامي خواندازآنجاباعلي ربيعي رفتيم تاپيشاوندان باموتوررفتيم موتوردرخانه من بودموتوررابيرون آوردم علي ربيعي جلوومن عقب سراونشستم رفتيم پيشاوندان بعدبه دكان ميرآقارفتم از آنجابه دكان خودم يعني ميرزاصبح خيرهمانجانشستم تاساعت يازده يكي از بچه هائيكه دردكان بودندبيرون آمدوگفت ازبيرون صداي فريادمي آيد"طبق برگ   بازجوئي 18/12/48ميرزاآقااحمدي گفته "من وعلي ربيعي رفتيم به پيشاوندان براي ملاقات اسمعيل فرزندكعلي درصورتيكه طبق صورت مجلس مورخ 18/12/48اسمعيل فرزندعلي تصريح مي كنددروغ است من علي ربيعي وميرزا آقاپيشاوندان درآن روزنديدم "
7-اظهارات دونفركارگران متهم كه درهنگام واقعه درطبقه بالاي همان خانه خوابيده بودندوچندلحظه پس ازوقوع قتل درصحنه حاضرشده اندقابل توجه است علي اكبردست فال يكي ازكارگران مي گويد"بنظرم حدود9بعدازظهربود خوابيدم صداي تيري من وهاني راازخواب بيداركردبطرف صداكه درپائين بود آمديم وحتي من آمدم ديدم درب اطاق نشيمن ميرزاآقاكاملابازاست هاني وارد اطاق شده بودمن ازهاني پرسش كردم كسي رانديدي اطاق هم تاريك  بودمعلوم بودچراغ راخاموش كرده هاني بنظرم اسمي نبردوگفت يك نفرراديدم كه بطرف پشت خانه يعني بطرف گرمخانه ازروي ايوان رفته من تنهابه دنبال آن شبح بطرف گرمخانه رفتم وهاني هاج وواج درپهلوي آن اطاق ماندمن رفتم پهلوي گرمخانه كه پشت خانه ودرقسمت راست خانه كه درموقع ورودبه حياط واقع است ديدم ميرزاآقااست گفتم اين تيرچه بودتوآن راشليك كردي گفت من از زن خودم ناراحتي دارم وبه من سفارش كردبه كسي نگومن اين كارراكردم وبه اين اينجاآمده ام ميرزاآقاازآنجارفت نمي دانم به دكان رفت ياجاي ديگر....) صحفه 38هاني سليمي كارگرديگراظهارداشته .
"....درعالم خواب بودم يك صداي وحشتناكي كه صداي تيربودازپائين بلندشدمن ازهول بيدارشدم علي اكبرهم دراين زمان بيدارشده بودمن رفتم پائين علي اكبرهم دنيال من راه افتادپائين كه رفتم ديدم ميرزاآقاصاحب خانه ازاطاق خودكه درش كاملابه روي ايوان بازوچراغ آنجاخاموش بودبيرون آمدوازروي ايوان بطرف  گرمخانه رفت وازطرف گرمخانه بطرف طويله رفت گفتم چه خبراست گفت فسق رابروزندهيدزنم راكشتم اين حرف راوقت فرارزد كه من كاملااوراشناختم بنظرم علي اكبرهم رسيده بود"نامبرده سپس اضافه مي كند"من باگوش خودشنيدم حاجيگل حاجي پورپسرعموي ميرزاآقاگفت تفنگ راپركرده بودي كه امشب به شكاربروي ميرزاآقاگفت كاش به شكارمي رفتم من ازآنجافهميدم كه تفنگ  راميرزاآقاشايدقبلاپركرده بودنامبرده سپس مي گويد"مامي دانستيم اوقاتل است وگريه وغش كردن اوتظاهراست ولي مي ترسيديم چيزي بگوئيم ".
كارگران اضافه كردندوقتي احمدي آمدشروع به گريه وتظاهربه غش نمود مامي دانستيم اوقاتل است وگريه وغش اوصرفاتظاهراست ولي ترسيديم چيزي بگوئيم كمااينكه وقتي آقاي بازپرس ازهاني مي پرسدچرابدايت امرحقيقت رانگفتي هاني درحال تضرع چنين مي گويد"من اول ترسيدم بعدديدم هيچ چيزبهتر ازحقيقت گفتن نيست حقايق راگفتم آن زن بيگناه بودوبدست شوهرش به قتل رسيدخلافي ندارد".
دليل سوم - بازپرس پس ازانعكاس اظهارات كارگران ازمتهم تحقيق مفصلي بعمل آورده واوراباكارگران مواجهه داده وكارگران اظهارات خودرا درحضورمتهم تائيدوتكرارمي كنندوحسب صورت مجلس بازپرس متهم هنگام مواجهه وشنيدن اظهارات كارگران تغييرحالت داده ودستپاچه وناراحت مي شود.
دليل چهارم - حسب اظهارات اهالي محل وكارگران متهم ومويدابه اظهارات شخص متهم دوقلاده سگ درخانه متهم بوده كه به محض ورودغريبه به اوحمله مي كرده اندوباپارس وعوعوساكنين رامتوجه ورودغريبه مي نموده اند ولي درشب واقعه باآنكه سگهادرهمان خانه بوده اندبه هيچوجه صدائي ازآنها شنيده نشده ارسگ پارس كرده بودهمانطوري كه صداي تيردخترمتهم و كارگرانش رابيداركرده بودپارس سگ كه علي القاعده مدتهاطول مي كشدآنها رابيدارمي كردسگ محال است به اجنبي مجال دهدكه واردخانه شودمگراينكه ازپادرآيد.
دليل پنجم - باتوجه به نظريه پزشك قانوني وكارشناس اسلحه مويدا به اظهارات متهم قتل وسيله دولول شكاري متعلق به متهم انجام شده وطبعابعيد بنظرمي رسدكه كس ديگرمثل متهم كه شكارچي بوده وبنحواستعمال اسلحه مزبور كاملاتسلط داشته براي اين كارازتفنگ مزبوراستفاده كرده باشدزيرا چنانچه كس ديگرقصدارتكاب چنين جنايتي داشت بااسلحه اي دست به كار ميشدكه مطمئن به نتيجه عمل مجرمانه خودباشدازبررسي محتويات پرونده اين نكته بنظرمسلم مي رسدكه كسي جزشوهرمقتوله نمي تواندمرتكب اين جنايت شده باشدزيراكشته شدن مقتوله وسيله تفنگ متعلق به متهم بوده واگركسي ديگر قصدچنين جنايت هولناكي داشت به احتمال زيادبااسلحه ديگري كه به نحو اطمينان بخشي به استعمال آن آشناباشدمبادرت به اين كارمي كردمضافابه اين كه اگركسي ديگربودنمي توانست تااين حدمواظب باشدكه مباداتيربه دوبچه خردسال وبچه گهواره اي اواصابت كندعشق متهم به فرزندانش موجب شده كه شليك راطوري بنمايدكه همسرش هدف قرارگيردلاغيراگرشخصي خارجي اقدام به ارتكاب قتل ميكردبه اين درجه احتياط نمي كردزيرابراي اواهميت نداشت كه درضمن به قتل رسانيدن مادروبچه هاي اومضروب شوند.
دليل ششم - متهم ضمن مدافعات خودبيان داشته كه تفنگ شكاري خودرا هميشه درطاقچه اي نزديك  محل خواب مقتوله بدين شكل قرارمي داده كه لوله آن به سمت پائيت دقنداق آن به سمت بالاقرارمي گرفته است هرچندنسبت به صحت اين اظهارترديدبايدكردزيرامعمولاقنداق تفنگ كه سنگين تربوده و سطح اتكابيشتري داردروي زمين ولوله آن رابه سمت بالاقرارمي دهندتازه به فرض صحت اين ادعااحتمال سقوط عادي تفنگ واصابت مستقيم چخماق به زمين وايجادفشارلازم جهت فروبردن سوزن به فشنگ وشليك آن به سمت سينه مقتوله بسياربعيدبلكه محال است زيراصرف نظرازآنكه متهم بيان داشته كه در مواقع عادي هيچگاه داخل تفنگ اقدام به گذاشتن فشنگ نمي كرده اساسابشرح صورت مجلس معاينه جسدكف دست مقتوله وناحيه سينه اوسوراخ شده واين نحوه ورودجرح درحالت خواب مستلزم آن است كه مقتوله به پشت خوابيده و دستهاي خودراروي سينه گذاشته باشدودراين حالت طبعالوله تفنگ بايداز بالاشليك شده باشدكه بديهي است بافرض سقوط آزادتفنگ امكان انفجار فشنگ وشليك به روي سينه مقتوله به كيفيت فوق امكان پذيرنمي باشد.
بنابراين به هيچوجه نمي توان تصوركردكه كشته شدن بانوزهرابطريق عادي مثل سقوط تفنگ واقع شده باشدبلكه مسلماپاي انسان ديگري دربين بوده است واماراجع به اينكه اين انسان ديگرچه كسي است دلائل وقرائن زيراتهام رامتوجه شوهرمقتوله مي سازد.
دليل هفتم - درمحل ضمن تحقيقات بازپرس معلوم مي شودكه متهم عاشق دخترهمسايه بوده وبااشتياق زيادقصدازدواج بااوراداشته ومصراازعيالش مي خواسته كه باازدواج بادخترهمسايه موافقت كندولي عيالش بااين امر شديدامخالفت مي كرده است وچون موفق به ازدواج بادخترمزبورنمي شودودختر شوهرمي كندمتهم فوق العاده نسبت به عيال خودغضبناك مي شود.
دليل هشتم - ضمن تحقيقات عده اي بيان مي كنندكه متهم باعيال يكي از كارگرانش گاهي شوخي مي كرده گويابااوروابطي داشته وبطوركلي ازمجموع اظهارات عده اي ازاهالي محل اينطوراستنباط مي شودكه متهم چشم به ناموس ديگران داشته است وچون زنش سدراه اودراين عمليات پليدبوددرمقام قتل وي برآمده .
دليل نهم - شياع محلي دائربه اينكه متهم عيال خودرابه قتل رسانيده و اولياءدم نيزمتفقاعليه متهم شكايت كرده اندومتهم برعكس درتمام طول مدت رسيدگي به اين پرونده شكايتي درموردقتل عيالش اقامه نكرده اين قرائن مثبت اين است كه تنهااومرتكب اين قتل شنيع شده است .
براي ثابت شدن بدرفتاري متهم باعيالش يك فقره ازشكايت شاكيان عينانقل مي شود.
"ازاحمداحمدي معروف به ميرزاآقاشكايت دارم كه خواهرم راكه زنش بوده باشليك يك تيردرشب يك شبنه شب 3/2/48دررختخوابش كشته است برادرميرزاآقاهم به محل ماآمدگفت بياخواهرت گلوله خورده هرچه خواستم چيزي بپرسم ديگرنماندسوارموتورشدرفت من شبانه حركت كردم به خانه ميرزا آقادربرمچه رفتم ديدم شلوغ است ميرزاآقاهم تابعدازنيمه شب درآنجابود بعدمن به خانه ام آمدم وصبح رفتم دوباره آنجاقبل ازاين پيش آمدخواهرم به محل كته سراآمدوازشوهرش گله وشكاين مي كردكه شوهرم ميرزاآقابامن بدرفتاري مي كندمرامي زندمااورانصيحت كرديم گفتم چندسال درطويله زندگي كرديداين حرفهانبودحالاكه صاحب خانه وزندگي شديدچرانازسازگاري پيش آمده خواهرم راهرطوري بودبابرادرزاده ام فرستاديم به خانه اش ".
رجبعلي نيزدرصورت جلسه مورخ 28/2/48چنين اظهارداشته درمحل شايع بوده وهست كه ميرزاآقازنش راكشته ".
همينطورمحمدتقي اميني گفته "....درمحل شايع بوده وهست كه ميرزا آقازنش راباتفنگ خودبه قتل رسانيده ...".
معززفلاح كه همسايه متهم است دربازپرسي گفته "متهم آدم خطرناكي است زن اوخوب بودخداشوهرش رالعنت كند(صفحه 58).
دليل دهم - جواداحمدي يكي ازبرادران مقتوله بشرح صورت جلسه مورخ 18/12/48چنين مي گويد:
"به ميرزاآقاگفتم خواهرم زهراراچه كسي كشته گفت شايدخودش خودرا كشته باشد".
اين اظهارمتهم براي مستورساختن عمل فجيع خودمي باشدخودكشي مقتوله وجهامن الوجوه قابل احتمال نمي باشدزيراطبق نظركارشناس اسلحه تيراندازي ازفاصله درحدوديك مترشليك  شده حال آنكه تفنگ مزبوردولول شكاري بوده كه بيش ازيك مترطول آن است وچنانچه ماشه تفنگ وسيله انگشت دست مقتوله فشارداده شده باشدمسلمادهانه لوله تفنگ   ازسينه اوبالاتر قرارمي گيردودراين صورت لازم مي آيدكه ساچمه هابه ناحيه سروصورت اصابت كندنه حوالي قلب وسينه مضافابشرح صورت مجلس معاينه جسدكف دست مقتوله نيزوسيله ساچمه سوراخ شده است ازطرف ديگرچنانچه ماشه وسيله انگشت پا فشارداده مي شددراني تصوردهانه لوله درست روي سينه قرارمي گرفت ودراين صورت بعلت فاصله كم قدرت اصابت خيلي كم بودوساچمه نيزفقط به يك نقطه به شعاعي درحدودشعاع دهانه تفنگ اصابت مي كردواين امرمبين آن است كه از فاصله تقريبايك متري بطرف مقتوله شليك شده است ازآن مهمترآنكه فرزند شش ساله متهم تائيدنموده كه شخصي آمدباتفنگ پدرم ماردم راكشت ورفت و اين امربيان انعكاس مشهده شبح انساني درذهن ساده كودك بوده كه بي شائبه بيان كرده است .
دليل يازدهم - متهم درشب واقعه برخلاف معمول ديربه خانه آمده وبه عيال خودنيزگفته كه امشب به خانه نمي آيم تاعيال وبچه هاي كوچكش بخواب روندونيزچندروزقبل ازواقعه دختربزرگ خودراكه 16ساله بوده به تهران فرستاده وباتمهيداين مقدمات محيط خانه راجهت ارتكاب جرم آماده كرده زيراحضوردختربزرگ خودراكه قدرت تميزداشته ودرصورت حضورمتوجه عمل جنايتكارانه پدرخودمي شده وبه احتمال زياداطلاعات ومشاهدات خودرادر اختيارمامورين كشف جرم مي گذاشته مانع انجام عمل خودشده است .كمااينكه زن مقتوله به يكي ازكارگران اظهاداشته "ازروزي كه عذرارفته شوهرم بامن خوب نيست ".
دليل دوازدهم -اعلام شده كه متهم باعيال يكي ازكارگران شوخي مي كرده و ظاهراروابط عاشقانه اي داشته به فرض صحت اين امرنمي توان تصورارتكاب بزه راازناحيه شوهركن زن نمودزيراصرف نظرازآنكه كارگران خدمت سربازي نكرده وبه فن تيراندازي واقف نبوده انداساسادرصورت تصوراقدام آن كارگر به انتقام لازم بودعكس العمل درقبال شخص متهم نشان داده شودنه آنكه عيال او رابه قتل برساندبخصوص كه بشرح اظهارات مطلعين عيال متهم موردكمال احترام كارگان بوده وازاوبه هيچوجه عدم رضايت ياناراحتي نداشته اندكما اينكه خودمتهم هم دربازپرسي چنين گفته "راجع به تفنگ من فكرنمي كنم كه هاني ياعلي اكبرشليك بلدباشند".
دليل سيزدهم -اداره تشخيص هويت شهرباني اعلام داشته كه آثار انگشتان دست متهم باآثارموجوددرسطح هارجي تفنگ قابل مقايسه نيست اين اظهارنظرنمي تواندباواقع منطبق باشدزيراآنچه مسلم است تفنگ متعلق به متهم بوده وازسال 1344كه موفق به گرفتن جوازحمل اسلحه شده آن رادراختيار داشته ومرتبابه شكارمي رفته وجزءاشياءشخصي اوبوده ومسلم است كه بكرات دست متهم به قنداق تفنگ تماس داشته وبااين حال چگونه ممكن است كه آثار دست متهم باآثارموجوددرقنداق تفنگ انطباقي نداشته باشد.
بعلاوه تفنگ كه روي زمين افتاده بوده قبل ازرسيدن به اداره تشخيص هويت مدتهاطول كشيده ودست اشخاص مختلفه ازهمسايگان ،ژاندارم ، بازپرس ،اعضاءدفتر،اعضاءپست )به آن خورده است واگراثردست بعدي اثر دست قبلي رامحوكندمسلم است كه پس ازچنددست گرديدن آن آثاردست متهم محومي شود.
دليل چهاردم - راجع به اظهاربچه شش ساله كه گفته شخصي كه مادرم را كشت بطرف  طويله رفت ولي پدرم نبودمسلم است كه بچه شش ساله درموقع جمع شدن مردم برسرجنازه مادرش وقتي همه رانارحت مي بينداستنباط مي كندكه اگرحاضرين قابل راتشخيص دهنداوراتسليم ژاندارمري مي كنندمهرفرزندي مانع مي شودكه پدرخودرامعرفي كندبنابران نمي توان براي اظهاريك كودك شش ساله باداشتن نسبت فرزندي بامتهم حجيت قائل شدمخصوصاوقتي كه پرونده مشحون ازدلائل قويه دائربرمجرميت ميرزاآقااحمدي باشد.
دليل پانزدهم - يكي ازدلائل استيناسي مجرميت متهم كه سايردلائل را تحت الشعاع قرارمي دهدتجزيه وتحليل روان اومي باشدامروزبراي تشخيص تقصيرويابيگناهي متهم به تجزيه وتحليل روحي اوبيش ازهرآزمايشي اهميت مي دهندوبه همين جهت معتقدهستندكه محورسياست جنائي بايدعبارت از انشراح شخصيت مجرم باشدوبراي كاميابي دراين هدف بايدبطريق عقلاني وعلمي كه ازعلوم انساني سرچشمه مي گيردمتوسل شدمكتب جديددفاع اجتماعي تاكيد مي كندكه بين حقوق جزاكه يك  علم دستوربوده وعلوم جنائي كه متضمن علوم مختلفه روان شناسي وطب قانوني وعلم جامعه شناسي است يك ارتباط نزديك وجودداردوقضات بايدباهمكاري متخصصين علوم فوق حقايق اتهام راكشف نمايند.
قبل ازتحول حقوق جزابزرگان ماازهمين شيوه مرضيه يعني مداقه در عوارض روحي متهم استفاده مي نمودنداينك لازم است يكي ازمواردقضاوت اميرالمومنان عليه السلام راكه ازوضع روحي اصحاب دعوي براي افشاءحقيقت استفاده نموده اندذكرنمايم .
درموقع ادعاي دوزن كه هريك خودرامادرفرزندي قلمدادمي كردنددستور فرمودندشمشيري حاضركردندوبه زنهافرمودندچون هيچيك ازشمادليل قاطعي نداريدكه فرزندمتعلق به اوباشدناگزيرم فرزندرادوقسمت كرده وبهريك نيم آن رابدهم آن زني كه مادرحقيقي نبودسكوت اختياركردبرعكس مادرحقيقي به التماس افتادوگفت من مادربچه نيستم ازتقطيع اوخودداري فرمائيد حضرت ازرافت ولطافت قلب اوتشخيص دادندكه مادرحقيقي اوست يعني به اصطلاح قضائي به اعتراف واقراراومبني براينكه فرزندمتعلق به من نيست ترتيب اثرندادندوحكم به بطلان دعوي زني كه ساكت بوددادندرويه معظم له يعني اصول محاكماتي كه دراني دعوي اتخاذفرمودندمي نماياندكه اجراي عدالت تاچه حدنيازمندابتكارات مي باشد.
اينك براي تجزيه وضعيت روحي متهم لازم است يك قسمت ازبازپرسيهاي آقاي بازپرس قضيه راعينانقل نمايم .
آقاي بازپرس چنين مي نويسد(احمدي درموقع مواجهه باهاني كارگر دستپاچه وناراحت وبرافروخته شده ومعلوم است كه انتظارشنيدن اين حرفها رانداشت )
همچنين آقاي بازپرس درموقع مواجهه متهم باعلي اكبركارگرچنين نگاشته است "متهم ناراحت شدلااله الااله گفت سرش راپائين انداخت "
آقاي دادستان نيزچنين نوشته است "شگفتي آقاي بازپرس ازچگونگي وضع وحالات متهم موجب شدكه دراواخرتحقيق درجلسه مورخ 4/12/48خطاب به متهم كندوسئوال نمايد)درمقابل اين واقعه به اين مهمي ازصبح ديروزكه به شما برخوردكردم شماراناراحت ومتاثرنمي بينم مگرازعيالت ناراحت بودي ؟ متهم جواب مي دهد:مرده كه مرده من نبايدبراي اوناراحت شوم ".
آياوقتي كه متهم درمقابل شنيدن حقايق ازدهان كارگرخودسرش راپائين مي اندازداين بزرگترين اعتراف آميخته به شرمندگي اونمي باشد؟متهم چون درمقابل اظهارصادقانه علي اكبردرخوداحساس شرمندگي مي كندسرش راپائين مي اندازدووجدان اوبه اواجازه نمي دهدچيزي بگويد.
كسي كه درآغازامرواردحياط مي شودوزن خودراكشته مي بينداگر صادقانه گريه وغش كندآيامتصوراست كه درروزآخربازپرسي ابدامتاثر نباشدنودرقبال سئوال بازپرس به اينكه توراباوجودكشته شدن عيالت متاثر نمي بينم باجسارت بگويد"مرده كه مرده من نبايدبراي اوناراحت بشوم "اين جمله تمام حقايق نهفته راآشكارمي سازدومسلم مي داردكه قاتل زن ازغيرازخود ازكسي نمي باشدوالاچطورمردي پانزده سال بازني كه تمام زندگاني اورااداره مي كندزيست نمايدواين زن دوبچه خردسال اوراكه ازشش سال تجاوزنمي نمايد حفظ كندوبچه گهواره اي اوراشيردهدباوجوداين شوهراوازمرگش ناراحت نشود.
بادرنظرگرفتن سوابق بي عفتي متهم مسلم است كه همه چيزدرمقابل شهوات رواني اوبي ارزش وهمين قدركه زن خودراسدراه رسيدن به امال شيطاني وهواجس نفساني خودمي بيندمبادرت به كشتن اومي كنددرنده خوئي اوطوري است كه ازارتكاب قتل هيچ كسي پروانداردبطوريكه درحكم دادگاه درصفحه 32 اشاره به واقعه اي شده كه ثابت مي كندمتهم حاضراست براي هرامرجزئي كه اورا قدري ناراحت مي كندبجاي توسل به طرق قانوني مرتكب قتل شوددرحكم دادگاه چنين درج شده است "متهمازمراوده جوان كشتكاركه بخاطرعشق به دختر16 ساله اش بخانه اومي آمده عصباني وناراحت بوده است وحتي به شخصي ماموريت مي دهدكه درغياب اوبه خانه سركشي نمايدوبه دونفرازكارگران خوددستور ازبين بردن جوان كشتكاررامي دهد".
علاوه براينكه متهم استحقاق سلب آزادي رادرطول زندگاني ندارد زنداني بودن اوبه نفع خردسالان اوهم تمام مي شود،زيرااگرآزادشودبراي تامين غريزه جنسي خودهمسرجديدانتخاب خواهدكردويكي ازمسلمات است كه همسرجديداوهرچه توانائي داشته باشددربدبخت ساختن خردسالان كوشش خواهد نموددرصورتي كه بچه هاي اودراني مدت سه سال كه زنداني است تحت سرپرستي جده شان تربيت مي شوندضمنابايدتوجه داست كه متهم ازراه قاچاق فوق العاده متمول شده است .
كمااينكه همسرش قبل كشته شدن اشتغال اورابه قاچاق چني بيان كرده است :
همسرش طبق صورت جلسه 4/12/48درمقابل سئوال علي اكبربه اينكه ميرزاآقاچه شدچنين مي گويد"ميرزاآقابه من گفته من امشب ديربه خانه مي آيم نمي دانم ميرزاآقابراي چه كاري رفته براي قاچاق رفته وياخانم بازي گداعلي رسولي باميرزاآقابوده وميرزاآقابه گداعلي سفارش مي دادكه درفلان جاده منتظربمان من هم مي آيم ولي اسمي نبردكجامي رود"درخاتمه متذكرمي شودكه دادگاه تالي بامواجه بودن به وضع وحالات روحي متهم بااقامه هفده دليل كه تمام متقن ومربوط به ماهيت وتشريح واقعه بوده حكم محكوميت اوراكه نمايش ونمودي ازپليدي است صادركرده وآقاي دادياردادسراي ديوان عالي كشورتقاضاي ابرام حكم رانموده است وشعبه ديوان كشورراساواردماهيت شده است بادلائل مشروحه فوق ابرام حكم محكوميت صادره ايجاب مي گردد.
دادستان كل كشورعبدالحسين علي آبادي

موازين قضائي ،ازانتشارات حسينيه ارشاد(جلد 2) صفحه 432تا446
12

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده