سامانه جستجو قوانین




رای اصراری هيات عمومي ديوان عالي كشور

قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
راي شماره : 4369 - 19/7/1343

راي اصراري هيات عمومي ديوان عالي كشور
صحت راي شعبه سوم ديوان عالي كشورومخدوشيت راي دادگاه استان مسلم مي گرددوهمانطوري كه دادسراي استان اظهارنظركرده عمل متهم درقسمت قتل مهدي نظري منطبق باماده 170قانون مجازات عمومي بوده ودادگاه برخلاف محتويات پرونده عمل اورامشمول 175مكرردانسته است وبدين جهت تقاضاي نقض آن رامي نمايدتادادگاه مرجوع اليه باتوجه به اتهامات ديگرمتهم و رعايت قاعده تعددمجازات قانوني متهم رامعين نمايد"موجه است وچون دلائل وشواهدوقرائن موجوددرپرونده مخالف اصول وكيفياتي است كه دادگاه مستند استنباط خودبرتعليق جرم متهم باماده 175مكررقانون مجازات عمومي قرار داده وازمجموع مندرجات ودلائل پرونده چنين استفاده مي شودكه مهدي متهم منفردامرتكب قتل عمدي مهدي نظري شده وعملش برماده 170قانون مجازات عمومي انطباق داردعليهذاحكم فرجامخواسته مستندابه ماده 430مكررآئين دادرسي كيفري به اتفاق آراءنقض ورسيدگي به شعبه ديگردادگاه جنائي مركز ارجاع ميشودتادادگاه مرجوع اليه باتوجه به اتهامات ديگرمتهم و رعايت قاعده تعددمجازات قانوني متهم رامعين نمايد.
راي ملاحظه شرح راي به قسمت سابقه مراجعه فرمائيد.

* سابقه *

قتل عمد
كافي بودن دلائل
194369/7/43
سيد مهدي ... باتهام ارتكاب قتل مهدي ... ( بزه مشمول ماده 170 قانون مجازات عمومي ) وايراد ضرب وجرح به حسين ... كارمند قندو شكر درحين انجام انجام وظيفه (بزه مشمول ماده 166قانون مجازات عمومي ) وسرقتهاي مقرون به آزار كه اعمال او با ماده 23 قانون مزبور تطبيق گرديده وسرقتهاي مشمول ماده 226 قانون مجازات عمومي واستفاده از7 فقره پروانه ارز مجعول ودوفقره شروع به استفاده ازاوراق يادشده واهانت به ستوان عدل درحين انجام وظيف ه وايراد ضرب به پيرم نام درزندان مورد تعقيب دادسراي شهرستان مركز واقع گرديده است .
پرونده درشعبه 1دادگاه جنائي مطرح شده وباانجام تشريفات قانوني دادرسي درجلسه علني انجام گرديده است .دادرسان دادگاه نسبت ب ه قتل مهدي ... اتهام متهم رامداخله درقتل وي دانسته وعملش رابا ماده 175مكررقانون مجازات تطبيق وبارعايت ماده 3 الحاقي وي را بدو سال حبس بااعمال شاقه محكوم وبااحراز اتهامات ديگر وي ( سرقت مقرون بازار وسرقت عادي واستفاده از اوراق محعول وشروع به استفاده ازبرگهاي ياد شده واهانت به ستوان عدل وايراد ضرب وجرح به حسين ...) باستناد مواد 223و 226و 102و 103و 105و 20 162و 166قانون مجازات عمومي وماده 2الحاقي بقانون اصول دادرسي كيفري اورادرقسمت سرقتهاي مقرون بازار به دوفقره پانزده سال حبس بااعمال شاقه وراجع به سرقتهاي عادي به چهار فقره سه سال حبس تاديبي ونسبت به استفاده ازبرگهاي مجعول به 7 فقره ده سال حبس مجرد ودرمورد شروع به استفاده ازاوراق مجعول به دوفقره دوسال حبس مجرد ونسبت باهانت به ستوان عدل به يكسال حبس تاديبي وراجع به ايراد ضرب و جرح به حسين ... مامور دولت به پنج سال حبس مجرد كه كيفر اشد ( 15 سال حبس بااعمال شاقه ) درباره اش اجراشود محكوم ونسبت به ايراد ضرب پيرم ازجهت گذشت شخص مزبور قرارموقوفي تعقيب متهم را صادر كرده اند.
... تعهدي ... نسبت به محكوميت خود ودادسراي استان مركز ازراي دادگاه جنائي فرجامخواسته وداديار دادسراي استان راي دادگاه رادرقسمت قتل مهدي ... كه عمل متهم باماده 175 مكررقانون مجازات عمومي منطبق گرديده مخدوش دانسته وبعلاوه ازجهت اينكه ماده 25 قانون مجازات عمومي درباره متهم رعايت نشده وباداشتن سابقه محكوميت گذشت پيرم تاثيري ندارد وتعيين كيفر يكسال حبس تاديبي موضوع اهانت به ستوان عدل نيز بادرنظر گرفتن سابقه محكوميت موثر متهم قانوني نيست خواستار نقض دادنامه شده وبشرح مذكور درلايحه فرجامي ايرادات ديگري نيز كرده است .
شعبه 3 ديوانعالي كشور درتاريخ 9/4/38 اعتراضات دادسراي استان را نسبت به سه موضوع فوق ( فرارموقوفي متهم درقسمت ايراد ضرب به پيرم ،تعيين مجازات يكسال حبس درباره متهم بدوند رعايت سابقه محكوميت وي ، تطبيق عمل باماده 175 مكررقانون مجازات عمومي نسبت بقتل مهدي ...) وارد ذانسته و دادنامه فرجامخواسته رابجهات مزبور نقض ورسسيدگي مجددرا به شعبه ديگر دادگاه جنائي مركز ارجاع وراجع به ساير موارد داد نامه فرجامخواسته راابرام كرده است .
پرونده كارپس از نقض دادنامه شعبه 1 ديوانعالي جنائي به شعبه 2 دادگاه جنائي مركز ارجاع ميشود .
درتاريخ 10/12/38دادرسان درجلسه مقدماتي 5 نفري نسبت به موضوعاتي كه ديوانعالي كشور دادنامه رانقض كرده قراررسيدگي صادر وبعدا" سيد مهدي ... باتهام اهانت وايراد ضرب وجرح به مامورين شهرباني درحين انجام وظيفه درسال 39 مورد تعقيب واقع شده ودادسراي شهرستان مركز بموجب كيفر خواست مورخ 31/4/34 باستناد مواد 162و 166قانون مجازات عمومي بارعايت ماده 2 الحاقي بقانون اصول دادرسي كيفري درخواست تعيين كيفر متهم از دادگاه جنائي مركز مينمايد .
اين پرونده نيز بشعبه 2 دادگاه جنائي ارجاع ودادگاه ياد شده باانجام تشريفات قانوني وتشكيل جلسه مقدماتي ذعدم مشاهده نقض درپرونده وضميمه شدن آن پرونده اوليه متهم دادرسي رادرجلسه علني انجام ،
نسبت باتهام سيد مهدي ... بايراد ضرب به پيرم نام ازجهت گذشت شاكي وانقضا' مدت ده سال ازتاريخ محكوميت وي رعايت ماده 25 قانون مجازات عمومي رابي مورد دانسته وباستناد ماده 277قانون مجازات عمومي قرارموقوفي تعقيب وراجع به اهانت وايراد ضرب به افسران زندان شهرباني بااحراز اتهامات او باستناد مواد 162و 166قانون مجازات عمومي وماده 2 الحاقي بقانون اصول دادرسي كيفري متهم رادرقسمت اهانت به يكسال حبس تاديبي وراجع به ايراد وجرح به پنج سال حبس مجرد محكوم ودرمورد اتهام وي بقتل عمد مهدي ... بشرح واستدلال مذكور دردادنامه شماره 455 15/12/40 اورابزهكارتشخيص وباتوجه به وضعيت جسد وبسته شدن دستهاي مقتول ازعقب واظهارات مجاورين منزل مباشرت انحصاري اورادرقتل مهدي ... محقق ندانسته ووي را دخيل درقتل شخص مزبور تشخيص وباستناد ماده 175 مكررقانون مجازات عمومي وماده 2 الحاقي بقانون اصول دادرسي كيفري اورابه ده سال حبس بااعمال شاقه محكوم وبادرنظر گرفتن مندرجات راي شعبه 1 دادگاه جنايي ازجهت محكوميت وي به 15 سال حبس بااعمال شاقه كه مجازات اشد ميباشد مقررداشته كه كيفر اخيرالذكر درباره او اجرا شود.
سيد مهدي ... درذيل راي دادگاه جنائي رسيدگي فرجامي خواستار وهمچنين دادسراي استان مركزازدادنامه دادگاه جنائي فرجامخواسته وعمل متهم رادرقسمت قتل مهدي ... باماده 170 قانون مجازات عمومي منطبق دانسته وازجهت اينكه راي دادگاه دراين جهت مخدوش است درخواست نقض آنرا كرده ومتهم نيز شرحي نوشته است .
راي دادگاه جنائي اصراري وپرونده قابل طرح درهيات عمومي ديوانعالي كشور تشخيص شده است .
پرونده درهيات عمومي ديوانعالي كشور طرح گرديده وباكسب عقيده دادستان كل مبني برنقض بوده مشاوره نموده باتفاق آرا' بشرح زير راي داده اند.

نسبت به حكم فرجامخواسته ازطرف متهم محكوم عليه اعتراض موثري نشده تاموردتوجه واقع شودوامادرخواست رسيدگي ماهوي جناب آقاي دادستان كل بشرح زير:(كه عيناازكيفرخواست دادسراي شهرستان نقل شده )"در مورداتهام سيدمهدي ....به قتل عمدي مهدي برابرگزارش مورخ 17/4/39آگاهي درجريان تحقيق راجع به سرقت جواهرات وطلاآلات ازمغازه زرگري امين (موضوع قسمت نهم كيفرخواست كه بعداتوضيح داده خواهدشد)آقاي مهدي صاحبي موجرخانه استيجاري سيدمهدي ....درقلهك كه عكس اورادرروزنامه هاديده و ازدستگيري اواطلاع حاصل كرده است به اداره آگاهي مراجعه نموده اظهار داشته است متهم خانه درقلهك   ازاواجاره كرده ومدت چهارماه است مال الاجاره آن رانپرداخته است مامورين آگاهي بااطلاع ازاين جريان درصدد تفتيش آن خانه براي بدست آوردن اموال مسروقه برمي آيندوباعده اي از مامورين ونماينددادسراوخودسيدمهدي به قلهك رفته به تفتيش خانه با حضورمتهم اقدام مي نمايندوچون اشيائي ازقبيل مقداري فشنگ ودواجات سمي و بيل وكلنگ دراطاق مسكوني متهم مي بيننددربازرسي خانه دقيقترمي شوندو زيرزمين تاريكي جلب توجه مامورين نامبرده رامي نمايدوچون طرزخاك ريزي كف يكي اززيرزمينهاي عقبي غيرعادي بنظرآمده به تصوراينكه اشيائي درزير زمين پنهان كرده باشندآن راحفرمي كنندكه دراين موقع ساق پاي جنازه ظاهر مي شودوفورابااعلام مراتب به دادسراوباحضورآقاي بازپرس جنازه رااززير خاك خارج ومشاهده مي كنندكه دستهاي جنازه باسيم برق ازپشت بسته وجنازه به كلي متلاشي شده كه طبق صورت مجلس معاينه جسدكه درتاريخ 19/12/38باحضور آقاي بازپرس وپزشك قانوني وچندنفرافسرشهرباني تنظيم گرديده چون مدت زايدبريك ماه زتاريخ وقوع حادثه گذشته بوده جسدبكلي له شده وبهرجاي جنازه كه دست زده مي شدازشكل اوليه خارج وله مي گرديده وبه زحمت توانسته اند تشخيص بدهندكه مقتول مردبوده است ودرضمن كاوش دربين خاك وگل روي جنازه درناحيه اطراف گردن يقه پيراهن كه كمي خون آلودبوده وتكه هاي ديگري ازكت وپيراهن مقتول پيداشده كه همان تكه پارچه هاي مفتاج كشف هويت مقتول گرديده است بدين معني كه كسان مهدي نظري بعدازفقدان اوچندي درجستجويش بودندوچون نتيجه نگرفته اندوازطرفي مهدي نظري مقتول عيالش راسالهاپيش طلاق داده ودرتهران باكلفت وپسر16ساله اش زندگي مي كرده است وتقريبابا سايرفاميلش قطع رابطه كرده ومانندمتهم وسايررفقايش ازطريق غيرمشروع امرارمعاش مي كرده وعياش بوده است وازطرفي به حكايت محتويات پرونده متهم كه ازدوستان نزديك مهدي نظري بوده شهرت داده بوده مهدي نظري به اروپا رفته ودرآنجابراثريك سانحه اتومبيل درگذشته است ونيزهوشنگ ...رفيق متهم درپاريس برادرمهدي نظري (رضا...)راكه درپاريس به تحصيل پزشكي مشغول بوده ملاقات كرده واظهاركرده ؟؟؟؟مهدي رادرفرانسه ديده واوهم به برادرديگرش درايران نوشته ؟؟؟؟؟ديگركسان مهدي نظري ازتحقيق وتفحص در باره اودست كشيده بودندتااينكه خبركشف جنازه درقلهك توجه كسان اورادر تهران جلب وبه اداره آگاهي مراجعه كرده ازتكه هاي كت مقتول تشخيص ميدهند كه مقتول مهدي نظري بوده وبراي اطمينان بيشتريقه پيراهن نظيريقه مكشوفه راكه نزدفرزندمهدي نظري باقي بوده وباخودبه رشت برده بوده خواسته اند (پيوست پرونده است )وباتطبيق آن مسلم گرديدكه يقه مكشوفه عينانظيريقه يدكي موجوددرنزدفرزندمهدي نظري بوده است وباارائه تكه هاي كت مكشوفه ؟؟؟؟؟وصغري كلفت مهدي نظري وتصديق مشاراليهابه اينكه كت مكشوفه ؟؟؟؟؟؟ كت مهدي نظري است ديگرجاي ترديدباقي نمي ماندكه مقتول كسي جزمهدي نظري نبوده است وبطوري كه اعترافات متهم ومحتويات پرونده حكايت داردخصوصا نوشته هاويادداشتهاي روزانه اومكشوفه ازمنزل مشاراليه درقلهك مسلم مي دارداين دونفررابطه بسيارنزديك بايكديگرداشته اندمع الوصف  سيد مهدي نه تنهامنكرقتل مهدي نظري مي باشدبلكه جداملاقات بانظري رادرمنزل خوددرقلهك انكارداردوباوجودي كه متهم برطبق دلائل موجوددرپرونده براي كشتن مهدي نظري سبق تصميم داشته ومقدمات كارراطوري فراهم ديده بوده كه تصوركشف آن شايدبنظرش محال مي رسيده وبعلاوه مهارت مخصوص وعجيبي كه قاتل براي محوآثارجرم وجلوگيري ازكشف جنايت بزرگ خودبكاربرده وطبق دلائل موجوددرپرونده ازيك طرف خودش درايران شهرت داده كه مهدي نظري به اروپارفته وازطرفي درپاريس به وسيله رفيق جنايتكارش هوشنگ ...برادر مقتول راازوجودمهدي نظري درپاريس مطمئن ساخته است معذالك برطبق دلائل مشروحه زيرارتكاب قتل ازناحيه مشاراليه مسلم ومحرزاست .
مقدمتاپيش ازذكردلائل لازم مي داندتوجه هيئت محترم دادگاه رابه انگيزه وعلت قتل مهدي نظري معطوف دارداعترافات متهم وملاحظه يادداشتهاي روزانه مشاراليه وهمچنين مكاتباتي كه نامبرده اززندان به برادران ودوستانش كرده است كلاحاكي وجودرابطه بسيارنزديك  بين مشاراليه ومهدي نظري مقتول بوده بطوري كه فوقااشاره شدمقتول نيزازطريق مشروع امرارمعاش نمي كرده است وچنانچه پرونده حكايت داردنامبرده نيز به اتهام حيف وميل اموال ارتش مدتي تحت تعقيب وبازداشت بوده وبالاخره به مدتي حبس وپرداخت غرامت محكوم گرديده است كه هوشنگ  ....يكي از متهمين پرونده هاي ضميمه كه فعلامتواري است باارائه سندمالكيت مجعول از نامبرده براي استهلاك اقساط غرامت نقدي ضمانت كرده كه پرونده جداگانه دراين خصوص تشكيل گرديده است ونيزازيادداشتهاونامه هاي مزبور استنباط مي شودكه مقتول دربزههائي كه متهم وسايرهمدستانش مرتكب مي شدندبين آنان ومامورين تعقيب جرم واسطه بوده وموظف  بوده كه هنگام گرفتاري دراستخلاص آنهامساعدت نمايدوبه اين طريق ازمتهم وسايرشركاء جرم سهمي مي گرفته است اينك براي نمونه قسمتهائي ازچندنامه اوكه درمنزل مسكونيش درقلهك كشف شده ودرپرونده مربوط به قتل مهدي نظري ضبط گرديده است ذيلانقل مي شود.
1- درنامه مورخ 14/4/28متهم اززندان به برادرش نوشته است ...... ضمناازمهدي بپرسيدشماكه حدودبيست هزارتومان ازداداشم گرفتيدچه كرديد كه حالانمي توانيدسه چهارهزارتومان به اوقرض بدهيدوگرونگيريدمحققا مي گويدپول رابه اشخاص ديگرخصوصابه آن بپادادم آنوقت بگوئيدپس آن بپاي ....گريبانش رابگيريدومقداري بعنوان من دريافت فرمائيدزيرا گرفتاري برادرم براي اين است كه آن بپاي بيشرف  نپائيده بعلاوه خودشما7 يا8هزارتومان داشتيدچطورشده كه حالامحتاج به مقدارجزئي شده ايد؟
2- درجاي ديگربه برادرش عبدالحسين چنين نوشته ....من فكرنمي كنم منظورنظري خدمت باشدبلكه خيانت ودلائلش دردلم است واگربيرون آمدم يا من براي اوثابت مي كنم ويااوبيگناهي خودراثابت مي كندومن معذرت مي خواهم .
3- درنامه ديگراززندان به برادرش رضاچنين نوشته ...ازجريان كار مهدي مستحضرشديدهدف من آزمايش اوبودكه بحمدالله رفوزه شدحالامي خواهم مرتضي (نام مستعارهوشنگ ...است )راهم امتحان كنم ...
4- درمكتوب ديگري بعنوان برادرش رضانوشته است ...بعدازظهر نامه مهدي رسيدكه البته جوابش رافرداساعت ده بخودش مي دهم نوشته بودكه پولم راازبانك بگيرم وسه هزارتومان رابدهم مگراطلاع نداردكه پول راقبلا گرفته ام وتمامامصرف شده وحتي مقروض هم شده ايم .....
5- بازاززندان به برادرش رضامي نويسد....كقاي نظري مايلندبدون پول بيرون بيايم جرااقدام نمي كند...؟...بي نهايت عصباني شدم براي اينكه برادربزرگ توهستم من به تودستوردادم قرض رابدهيدمرتضي ومهدي غلط كردندنگذاشتند....
اينهاچندفقره ازده هانامه هائي است كه متهم اززندان راجع به مهدي نظري مقتول به برادرش نوشته وحكايت داردكه متهم متوقع بوده است مهدي در استخلاصش اززندان مساعدت كندوچون اقدام نكرده است موجبات عصبانيت اورافراهم نموده است .
واماموضوع ديگري كه بيشترموجب عصبانيت متهم شده وآتش كينه اش زبانه كشيده وازهمانجاكمربه قتل مهدي نظري بسته است ملاحظه نامه هوشنگ .. است كه هنگام عزيمت به پاريس بعنوان مهدي نظري نوشته است وبازبراي روشن ذهن آقايان قضات محترم دادگاه لازم است توضيح دهم كه هوشنگ ....به حكايت محتويات پرونده ونوشتجات مكشوفه ازمنزل سيدمهدي قبلاازهمكاران واز صميمي ترين دوستان اوبوده ولي درهنگام گرفتاري متهم درموضوع جعل پروانه هاي خريدارزكه قبلامعروض گرديدتصميم مي گيردآنچه ازاموال مسروقه دردسترس اوبوده فروخته وباحاصل فروش آنهابه اضافه وجوه ديگري كه متهم نيزدرآنهاسهيم بوده ازايران فراركرده به اروپابرودتامبادااو نيزمانندسيدمهدي گرفتارشودضمنااوهم بامهدي نظري دوستي ورابطه نزديك داشته است كمااينكه استخلاص مهدي نظري اززندان راضمانت اوميسرگرديده باري به اين طريق هوشنگ ...قصدفرارازايران كرده ودرمرزايران لحظه اي پيش ازعزيمت نامه زيررابه مهدي نظري (مقتول )نوشته است .
سرورعزيزم آقاي نظري لطف تومرابرآن داشت كه قبل ازحركت چند كلمه اي به شمابنويسم پرداخت پانصدتومان وسيله سيدمهدي مرابرآن داشت كه شماراازخطربزرگ  آگاه كنم چه خوب شدقبل اززنداني سيدمهدي ....به حساب اونگذاشتيدشماراخواست اغفال كنددرمعاملات بعدي زيادتربخورد طبيعت اوربه زندان بلاانداخت اگرتنبيه شودچه به ولي او...ازآن .. هائي كه پستان مادرش راجويده (كمااينكه به شهادت شخص شمامن حاضربودم خودرا فدائي اويعني به زندان بروم كه اوآزادباشد)ولي اين ....نامه نوشت كه از هوشنگ ....بترسيدواوراكنترل كنيدمن ازآن روزتصميم گرفتم سزاي رفيق خيانت پيشه رادركف خانمش بگذارم حتي رضاهم (برادرمتهم )وقتي ديدمن هما (عيال متهم )راسوزاكي كردم اوهم همخوابه شدورضاهم سوزاك گرفت واقعاچه شاهكارعجيبي كردم ؟وخودراازشراين ناجوانمردراحت كردم اودركاغذجات خودپس ازخروج اززندان تصفيه محاسبه كند(ولي خدائي هست )خيانت پيشگان راجزامي دهدازاين شجره خبيثه غافل نشوگرچه برعليه من به سيدمهدي و خانواده اش خيلي پرت گفته ايدولي چون بااوراه دوستي رامي پيموديدشمارا مي بخشم علي ايحال من مي روم هيچ موقع دست خيانت پيشه اين ....به من نخواهد رسيدبعدابراي شمابراي اوكه براي اوكه براي كدت زيادي كنج زندان خواهد بودنامه مي نويسم وبه سلامتي اوبادختران ومهرويان پاريس زندگي خواهم كرد خداحافظ شما....هوشنگ ....مرتضي بقائي (هويت مستعارهوشنگ ...)اين نامه رامعلوم نيست به چه علت مهدي نظري به زندان برده به متهم داده است شايدبطوري كه هوشنگ ....درنامه اش نوشته اوبه خيال خودرادوستي بامتهم رامي پيموده واين نامه رابراي جلب محبت بيشتري به متهم رسانيده است و مطمئن بوده كه ديگربه هوشنگ ....دسترسي نخواهدداشت .
وامامتهم چه درزندان وچه درخارج زندان اعمال روزانه خودرامرتبا يادداشت مي كرده است باتوجه دقيق به يادداشتهاي روزانه مشاراليه ديده مي شودكه اوباوجودي كه اززندان مرتبادرباره اوچيزي مي نوشته بعداز استخلاص اززندان (درمورداتهامات جعل كه قبلاتوضيح داده شدتاتاريخ 10/7/28بازداشت بوده وازاين تاريخ به قيدكفيل آزادشده است )در يادداشتهاي روزانه خودچيزي ازمهدي نظري ننوشته جزدرتاريخ 30مهر28كه حكايت مي كنددرخانه اش منتظرمهدي بوده وچنين مي نويسد"شنبه 30مهر28... ساعت 10منتظرنظري بودم ولي تاساعت 5/11نيامددرآن ساعت كه آمدگفت باشيدتاساعت 12ربع خواهم آمدگفتم امروزكارندارم وناهارراخدمتتان خواهم بودگفت خوب اگرقدري ديرشدتامل بفرمائيدمن تاساعت 5/14تامل كردم نيامدوديناري هم پول نداشتم امروزراگرسنه بودم ..."
پيداست كه متهم درخانه قلهك يعني منزل خودش منتظرنظري بوده والا اگرمنزل مادرش بودمسلماباآنهاناهارمي خوردوگرسنه نمي ماندزيرا يادداشتهاي ديگرمتهم اين معني رامي رساندازجمله يادداشت روز8/8/28او مي نويسد8/8يكشنبه است براي فروش جوجه به اداره مسلسل سازي رفتم (متهم در تحقيقات گفته غرضم ازجوجه فشنگ است )وپس ازدوساعت معطلي جواب دادند نمي خواهم ناهاروشب درمنزل مادرم بودم - چه غذاي خوبي - چه عطرخوبي داشت مدتي بودغذابه اين لذت نخورده بودم -اماهمين كه سرغذانشستم به ياد جنايات برادروجنايات مادرافتادم ازغذاسيرشدم ."
ازآن تاريخ (30مهر)ديگردريادداشتهاي روزانه اش متهم درباره مهدي نظري چيزي ننوشته تادريادداشت شنبه 12/9/28(صفحه 43كه اشتباهاشماره اين صفحه 45گذاشته شده )ودرآنجاست كه به نامه هوشنگ ....نيزاشاره كرده انجام نيت شوم خودوعلت آن راآشكاركرده است مي نويسدامروزصبح درحالي كه فقط 5/2ريال داشتم آن راكرايه تاشهردادم (اين يادداشت نيزحاكي است كه متهم به خلاف اظهارخودش درقلهك زندگي مي كرده )ازخانه بيرون شدم ..... شام رابنابه اصرارهاشم خوردم عرق ودكاي مخصوص اماخون دل خوردم وفكر بيچارگي وبي سروساماني ومخصوصاانتقام فريادازنهادمن بيرون آورددو مرتبه درضمن غذاديدگانم نمناك شدوبعدازشام به زاري زارگريستم ....
شب است جامدانم رادرحمام گذارده ام پول براي حمام ندارم حتي براي مراجعت به خانه ندارم اين است سرانجام مابسوزيم وبسازيم .
مسبب اين بدبختي وخون جگري من كيست ؟آياكسي غيرازهوشنگ است همان بشرپست رذل بي ناموس وقبيح كس ديگري است ؟نه اوبودكه مرامدتي مديددر زندان نگاهداشت ....اوبودكه تمام دارائيم رابردحتي ديناري برايم نگذاشت بعلاوه مبالغي هم مقروضم نمود....ولي مهمتراوبودكه روح وعواطف مراآزردوقلب مراآتش زد-آن مرديكه بودبااحساسات من بازي وبه قلب من دست درازي كردوازساعتي كه نامه اش توسط رفيق بي شرافت وجانيش بمن رسيدتابه امروزخون خوردم وگريستم ...رفيقش كيفراعمال ناجوانمردانه اش راگرفت خداياكمك كن اوهم به سزاي كرده اش برسد...من زندگي رافقط وفقط درانتقام مي دانم خداياتوكمك كن واين قلب آزرده و بيچاره مرابه مالش برسان ....به دلم اين دل شيداوعاشق پيشه ام اجازه نخواهم دادكسي رادوست بداردتاآنكه سخت ترين انتقام راازهوشنگ بگيرم . بيادانتقام خونين اواگردرشكم ماهي باشدبدستش خواهم آوردواگرمرده باشد قبرش رانبش بدن بيجان اوراپاره پاره مي كنم تاپاره هاي جگرم التيام پذيرد....آنگاه ازباده موفقيت سرمت وبه اوثابت كنم كه من مشروب مي خورم نه اودرپاريش بامهرويان به سلامتي من ....آخربه توچه كردم كه مستوجب اين همه خيانت بودم ؟مالم رابردي ديگربه زنم چراخيانت كردي به ناموسم خيانت كردي ؟شتي ؟(اين قسمت نقطه چين درذيل كاغذواقع بوده وپاره شده ازسياق عبارت ماقبل ومابعدپيداست كه نوشته بودچرابرايم نوشتي ؟كه ازاين جمله فقط شتي ازكلمه نوشتي باقي مانده است )برايم نوشتي چرااول به مهدي دادي ؟
وامااينكه متهم بازدردفاع خودگفته است غرضم ازانتقام خسروو علي آبادي رفتن اوبه روسيه ومتواري شدن ازشهروخانواده بوده است بنابراين انتقام هوشنگ  ...نيزكه فرارابه پاريس رفته برايش تحصيل حاصل بوده چه لزومي داشت انتقام خونين اورابخواهدواگرمرده باشدنيزبانبش قبرجسد بيجانش راپاره پاره كند.
ضمناازيادداشتهاي متهم پيداست كه خيانت هوشنگ ....برايش به ثبوت رسيده چنانكه درتاريخ 24/8/28راجع به طلاق هماعيالش مي نويسد..... بعداگفت من مي دانم كه همامريض شده وشماگفتيدكه ازديگري مرض گرفته - بالاخره فهميدم كه وضعيت خراب شده - درموردرفتن هوشنگ هم مزخرفاتي ازقول مادرهماگفت خلاصه ديدم صلاح درطلاق همااست شبانه به مادرش گفتم بيايدمنزل ....وباكمال صداقت وشهامت گفتم كه جريان ازاين قراراست و فرداتشريف بياوريدطلاق بدهم .
باري اكنون كه انگيزه قتل مهدي نظري معلوم گرديدبي مناسبت نيست كيفيت وقوع قتل وبامقدمه بودن آنرانيزدرنوشته هاي خودمتهم ملاحظه فرماييد.
بطوري كه درصورت مجلس كشف جنازه مقتول وگزارش آگاهي ضميمه پرونده ملاحظه فرموديددودست مقتول باسيم برق ازپشت بسته شده ودريكي از زيرزمينهاي منزل متهم دفن شده بوده اكنون به يكي دونامه اي كه متهم اززندان به برادرخودنوشته است توجه فرمائيد(اين نامه ضميمه پرونده است )
صفحه 8....تمام هشت صفحه نامه امروزرابدقت بخوانيديعني رضا- عبدل (برادران متهم وخانم (مقصودمادرمتهم است )نامه رابخوانيدوازمفاد آن مستحضرباشيدهما(عيالش )نامه رانشنودمرتضي (هوشنگ ....)پس ازورود درمنزل به امرعبدل ورضالخت شودوپس ازلخت شدن دست اورامحكم ازپشت به بنديدوپاي اوراببنديدبه زيرزمين ببريدوپس ازتخليه منزل شميران (منظورمنزل هوشنگ ...است كه درشميران اجاره كرده بود)وگذشتن هشت ساعت كه كاملاخسته شدبگوئيدپول واثاثيه كجاست واگربهانه آوردكه من خارج شون و بدهم بگوئيدخروج شماقبل ازتحويل اثاثيه وپول محال است وحتي مرده شماهم خارج نمي شودشب بگذاريدبخوابدوغذابه اوندهيدتااموال وپول راتحويل دهد آنوقت تمام اثاثيه رامنزل كاظم بگذاريدپولهاواسبابهاي سبك وزن رامنزل دخترعموبگذاريدتمام اثاثيه مرتضي كه منزل دايه اوست بگيريدوتمام كاغذهاي اوراعكسهاي زنهاي اورامخفي نگهداريدآن وقت بالباس مندرس آزادش كنيدقبل ازآزادي غذابه اوبدهيدآب بدهيدتيغ بدهيداصلاح بكندآن وقت بفرمائيدبسلامت وقتي داداشم آمدتشريف بياوريددرهرحال خونسردبا احتياط وپيش بين باشيدفدايتان 5/5/28.
ودرپايان نامه مورخ 1/5/28خودكه اززندان به برادرش نوشته خودرا اينطورمعرفي مي كند....
ترابه مرگ من هردستوري كه بدهم بشنورحم كنيدمي ترسم آنقدرعصباني شوم كه درزندان دسته گلي به آب بدهم قتل آن هم درزندان ...
ملاحظه مي فرمائيداعمالي كه درباره مقتول اعمال شده عينانظيردستوري است كه متهم اززندان به برادرش نوشته خودراآنطوري كه هست معرفي نموده است .
بناعليهذاهرچندسيدمهدي جداارتكاب قتل راانكارنموده واظهار كرده است شخصي موسوم به حميدالكساندرمعروف به آدلف كه به مناسبت ارتباط ورفاقت بامشاراليه مدتي كه اوبيماربوده ودرشهرخانه مادرش زندگي مي كرده است درمنزل اودرقلهك سكونت داشته مرتكب اين جنايت شده است ودرتحقيقي كه ازمتهم دراين خصوص شده گفته است درحددودچهارماه است (تقريبااززمان وقوع قتل 2/8/28تاروزي كه ازوي تحقيق مي شده 18/12/28 كه به منزل قلهك نمي رفتم وهميشه منزل مادرم رفته مي خوابيدم ليكن يادداشتهاي روزانه مشاراليه كه قسمتي ازآنها(يادداشتهاي روز30/7/28 و8/8/28و12/9/28)قبلادرج شده خلاف اين ادعاراثابت مي كندومي رساندكه چه درزمان وقوع قتل وچه مدتي بعدازآن نامبرده درمنزل قلهك وتنهازندگي مي كرده است .
وامامتهم دريادداشت روزانه اش كه به تاريخ مرتب نوشته شده در تاريخ دوشنبه دوم آبان 28كه مصادف  باروزي است كه مهدي نظري مقتول از منزلش خارج وديگرمراجعت نكرده واثري ازاوبدست نيامده تاوقتي كه جنازه اش درمنزل متهم كشف شده فقط يادداشت كرده است .
دوشنبه ******امضاء
وازروزسه شنبه بازمرتبابه يادداشت روزانه خودادامه داده است . بطوري كه قبلاملاحظه شدمتهم ازروز30/7/28كه نظري رابه منزلش دعوت كرده در كمين اوبوده منتهي درآن روزچون نظري درمنزل متهم توقف نكرده وباوجودي كه قول داده بوده كه ناهاربااوباشدمراجعت نكرده است متهم توفيق حاصل نكرده قصدشوم خودرادرآن روزبه موقع اجراگذاردوروزبعدهم دريادداشت يك شنبه اول آبان خودنيزبااين عبارت ....نه رفقاي بيشرف كه به آنهاكمك كردم كوچكترين محبتي دارنداشاره به نظري كرده است زيرابطوري كه قبلاديديم متهم درنامه هائي كه قبلادرج شده به كمكهاي خودبه نظري وانتظاراتي كه ازوي داشته اشاره كرده است وبالاخره روزدوشنبه نظري رادردام خودگرفتاركرده مجالي براي يادداشت روزانه خودنداشته ويابهترآنكه نخواسته است ازعمل شوم خوداثري دريادداشتهاي روزانه اش بگذاردوفقط بادرج سه علامت ***و امضاءدرآن روزاكتفاكرده است اينكه متهم درجواب اين سئوال آقاي بازپرس كه چرادريادداشت روزدوشنبه خودچيزي ننوشته پاسخ داده است (ممكن است يادداشت روزدوشنبه رادرصفحه عليحده نوشته باشم يااحتمال داردنوشته شده ومفقودشده يااصولاچون مطالبي نبوده نوشته نشده يااينكه ممكن است آن روز هم منتظرآقاي مهدي نظري شدم ايشان نيامدندوذكريك طوماربدبختي وفلاكت مانندهمه روزچيزي زايدبوده است )كلابي اساس وغيرموجه است زيراباوجودي كه پشت صفحه يادداشت روزيكشنبه سفيدبوده ويادداشت روزسه شنبه خودرا درآن نوشته وخاصه آنكه تاريخ دوشنبه راهم قيدكرده وپس ازگذاشتن سه علامت * امضاءكرده است پذيرفته نيست كه بگوئيم تاريخ رادرآن كاغذنوشته ومطالب يادداشت رادركاغذجداگانه بعلاوه اينكه گفته است ممكن است مطلبي نبوده بطوري كه يادداشتهاي مرتب اوحكايت داردلااقل مي نوشته است نهاروشام چه خوردم وياناهاري گيرم نيامدوگرسنه خوابيدم ولي چيزي ننوشتن وبجاي آن سه علامت گذاشتن خوددليل حدوث وقايعي است كه مويدسايردلائل موجوددرپرونده وحاكي وقوع قتل درآن روزاست .
واماموضوعات ديگري كه درپرونده قتل جلب توجه مي كنداولااظهارات ناصرفرزندحسين جواهري مقيم پاساژلاله زاراست اين شخص كه به مناسبت دوستي باصاحب جواهرات مسروقه درتفتيش منزل متهم درقلهك حضورداشته درتاريخ 25/12/28نزدبازپرس آگاهي چنين گفته است :
راجع به دزدي جواهرات ازدكان آقاي سيدمهدي براي كشف قضيه اين جانب به واسطه دوستي بامشاراليه كمكهائي كرده حتي درموقع كشف جنازه ازمنزل متهم درقلهك نيزحضورداشته ام دراين خصوص اطلاعي بدست آودره خواستم براي روشن شدن قضيه عرض كنم روز22/12/28ساعت 11براي اخذوجه به بانك ملي رفتم يكي ازهمسايه هاي متهم اظهارداشت طبق اطلاعي كه بدست آوردم درتقريباسه ماه قبل يك نفردكتركه فعلادرقلهك دواخانه دارددرآن موقع جنب منزل آقاي متهم ساكن بوده اظهارمي كرده كه درآن موقع ساعت 12من منزل نبوده ام ابتدا صدائي مثل كندن زمين شنيده ام خان وسيله كسانش ازمنزل متهم سئوال كرده اند چه خبراست گفته اندنمك مي كوبيم پس ازيك ساعت متهم شخصادرب منزل آنهارفته گفته است برادرم حالش بهم خورده است خواهش مي كنم براي زدن آمپول تشريف  بياوريدخانم دكتراشياءخودرابرداشته ازدرب منزل خارج شودصبرآمده براي آنكه دكتردرمنزل نبوده است ازرفتن به آنجاخودداري كرده است .
ازآقاي ناصردرتاريخ 21/3/30نيزوسيله آقاي بازپرس اخذتوضيح شده ودرتعقيب اظهارات مشاراليه به دستورآقاي بازپرس درتاريخ 7/6/30از بانودكتراقدس ...وبانودكترفاطمه ...مادرشوهرش تحقيق شده بانودكتر اقدس نامبرده گفته است ....يك  شب ساعت 11يك نفربه درب منزل اينجانب آمدوخواهش نمودكه درهمسايگي شماخانم اينجانب حالش بهم خورده وخواهشمنداست اوراكمك فرمائيدونظربه اينكه كاراينجانت آمپول زدن نبوداورابه يكي ازپزشكياران قلهك معرفي نمودم ...وبانوفاطمه مشاراليهااظهاركرده است ...ازهمسايه شنيدم كه دونفرجواني حياط مزبورراجاره نموده اندوزن وبچه ندارندوروزهادرمنزل نمي شدندفقط شبها مي آمدندحتي اغلب شبهاهم نمي آمدندواساساآنهارارويتاهم نديده ايم در حدوديك ماه بودكه آنجارااجاره كرده بودندوتقريبايكماه وبيست روزبه عيدنوروزمي ماندكه يك  شب صدراي كوبيدن شيئي شنيدم صبح به ابراهيم نوكر خودمان كه شبهادردواخانه مي خوابيدوصبح براي بچه شيرمي آوردگفتم ابراهيم گويازن وبچه اين همسايه آمده اندگفت چطورگفتم مثل اينكه ديشب تاصبح مي كوبيدندوگويابراي عيدشان تهيه مي ديدندكه من به صداي كوبيدن آنهاتا صبح نخوابيدم ازاين قضيه گذشت تااينكه ماازآنجابلندشديم به اين منزل آمديم بعدكه شنيدم ازخانه مزبورجنازه كشف شده من گفتم ممكن است همان شب جنازه دفن مي كرده اندكه صداي كوبيدن كلنگ بوده است ....
ثانياگزارش جوادزرين سرپاسبان مامورداخلي زندان كه درتاريخ 28/12/28چنين گزارش داده است بطوري كه اطلاح حاصل شده چون حميدالكساندر مچلي ومعروف به آدلف بايستي به ايتالياتبعيدشودونامبرده ميل رفتن ندارد....سيدمهدي كه متهم به قتل ومخفي كردن مقتول درمنزل خودمي باشدبا حميدمزبورتباني كرده كه حميدقتل مزبورراگردن بگيردهم ازاعزام اوبه ايتالياخودداري مي شودوهم مبلغ پنجاه هزارريال ازطرف سيدعيسي ...سارق پيشينه داربه اوداده خواهدشده به اين صورت كه اول مهدي متهم درآگاهي بگويد منزل مزبورراپس ازاجاره كردن به مچلي وحسين علي پناه كرايه داده وآنهادر آن منزل رفت وآمدداشته اندوبعداوقتي حميدالكساندراحضارشده به قتل اعتراف نمايد."
درتوضيحي كه درتاريخ 20/7/29ازسرپاسبان گزارش دهنده وسيله آقاي بازپرس اخذشده است نامبرده اضافه كرده كه اين مطالب رااززندانيان شنيده وازآدلف درزندان تحقيق كرده انداونيزتاييدنموده است .
ويكي ازكساني كه درجريان قضيه واربوده وبمن اطلاع داده محمودفرزند شعبان است كه اوهم درآن زمان زنداني بوده است .
بطوري كه درپرونده امرملاحظه مي شودچون متهم ديده است موضوع آفتابي شده وبعلاوه آدلف  نيزاززندان آزادشده است ديگرموقعيتي براي استفاده از اين نيرنگ نيافته تااينكه اخيراحسين علي پناه يعني همان شخصي كه طبق گزارش مورخ 20/7/29سرپاسبان مزبوردراين مواضعه دخالت داشته پس از آزادي مجددابه اتهام ديگري بازدداشت گرديده وبامهدي ....رفيق قديمي خود ملاقات كرده است وبه تصوراينكه خاطرات سابق وافشاءرازنهاني آنان فراموش گرديده مجددادرصدداستفاده ازنقشه سابق خودبرآمده اندبدين معني كه حسين علي پناه نامبرده درتاريخ 11/9/30بعنوان آقاي بازپرس به اين شرح ...نوشته است درموردقتل مهدي نظري اينجانب داراي اطلاعات كاملا صحيح مي باشم استدعادارم الساعه امربه احضارم فرمائيدكه بعرض برسانم ... حسين علي پناه اين شخص كه درتاريخ 14/9/30اززندان براي اداءتوضيح احضار شده پس ازتهميدمقدمه نسبتامفصلي گفته است اخيراكه دركويت بودم (منظورش بعدازاستخلاص ازبازداشت اولي وبازداشت اخيرش مي باشد) آدلف نزدمن اقراركرده است كه من مرتكب قتل مهدي نظري شده ام ونيزدرتاريخ 27/9/30تقريبامقارن تاريخ تقاضاي حسين علي پناه محمودكه اونيزدرگزارش سرپاسبان مزبورمعرفي شده است شرحي به آقاي بازپرس نوشته است كه من در تاريخ 29/12/28به اتهام بازداشت بودم درآن موقع آدلف درزندان نزدمن به قتل مهدي نظري به وسيله جريان برق اعتراف  كرده بوده چون پس ازدوسال مجددا كه زنداني شده ام سيدمهدي رادرزنداني ديدم براي رضاي خداعين اظهارات آدلف  رانوشتم وازاين شخص نيزتوضيحات لازمه اخذشده ودرتعقيب آن از آدلف نيزكه درآبادان بازداشت است به وسيله دادسراي آبادان تحقيقات لازمه بعمل آمده است ليكن باتوجه به گزارش سرپاسبان مزبوروتوضيحات مشاراليه درمحضرآقاي بازپرس ونيزباتوجه به اظهارات آدلف كه دراين زمينه ازمشاراليه تحقيق واظهارات آن دونفرراتكذيب نموده است تباني و مواضعه آنان رابراي فراردادن متهم ازمجازات وساختگي بودن آن اطلاعات را محرزمي داردزيراطبق سوابق موجوده درپرونده اين دونفردرهمان ايامي كه بدوابازداشت بوده اندازجريان امراطلاع داشتندوحال آنكه اكنون تاريخ اطلاع خودرامدتي بعدازاستخلاص اززندان اظهارمي دارندوبهرصورت اين تشبثات واقدامات متهم نيزمويددلائل موجوددرپرونده براحرازارتكاب قتل ازناحيه اومي باشدباعطف توجه به مراتب فوق مويدادلائل مشروحه زير:
اولا- كشف جنايت درمنزل مسكوني متهم درقلهك وچگونگي كشف  آن با توجه به گزارش 17/4/29اداره آگاهي ومسلميت وقوع قتل باتوجه به كيفيت كشف جنازه وملاحظه صورت مجلس معاينه جسدوسيله آقاي بازپرس وپزشك قانوني وبازرسان آگاهي ضميمه پرونده .
ثانيا- گواهي فرزندوبرادروسايركسان وكلفت مقتول ؟؟؟؟جنازه مكشوفه جسدمهدي نظري بوده وتطبيق تكه هاي لباس مكشوفه ضمن كشف جنازه با لباسي كه مقتول اخيرادربرداشته است .
ثالثا- كشف بيل وكلنگ وفشنگ وسيم برق وداروهاي سمي وخواب آورو باديه مسي محتوي محلولي ازاين داروهادرمنزل متهم واحرازتعلق آن اشياءبه اوبرطبق اعراف صريح مشاراليه (درموردبيل كلنگ وسيم برق )بعدازانكار اوليه اش كه اظهاركرده بودبيل وكلنگ به برادرم عبدالحسين تعلق داردو گواهي آقاي كاظم ...داروسازبه اينكه روزي متهم اورابراي خريدداروبه خانه اي بردوچون داروهااغلب سمي ومخصوص بيهوش كردن بوده است ازخريدن آنهاامتناع نموده است .
رابعا- تطبيق سيمي كه دستهاي مقتول راباآن بسته بودندبانوع سيمي كه درمنزل بليغ كشف شده است .
خامسا- وبالاخره باتوجه به سايرقرائن وامارات قويه واوضاع واحوال موجوده درپرونده خاصه سوابق ممتدمتهم درارتكاب انواع جرايم وملاحظه يادداشتهاي روزانه ومكتوب مكشوفه ازمنزل مسكوني متهم كه شمه اي ازآنهادر مقدمه كيفرخواست درج گرديده است نونيزتيره گي اخيررابطه مقتول ومتهم به علل وجهاتي كه مفصلاتوضيح داده شدواعترافات صريح متهم به گرفتن انتقام از مهدي نظري مقتول وغيره وغيره جاي ترديدنيست كه سيدمهدي متهم موصوف با سبق تصميم ومقدماتي كه قبلافراهم ديده است مهدي نظري رابه منزل خوددرقلهك دعوت كرده بدوااورابوسيله داروهابيهوش وسپس دستهاي اوراازپشت بسته واورابه قتل رسانيده ودرزيرزمين منزل استيجاري خوددرقلهك دفن كرده است وبنابراين ازاين جهت نيزبزهكاري سيدمهدي متهم مسلم ومحرزاست .

مرجع :
آرشيوحقوقي كيهان
مجموعه رويه قضائي  صفحه 126 تا 145
آراءهيات عمومي ديوان عالي كشورسال  1343  چاپ  1344

12

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده