سامانه جستجو قوانین




آرا ديوان عدالت اداری

قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
رأي شماره 1341 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري راجع به پرداخت فوق‌العاده كارانه شماره هـ/85/30
 
     
     
        تاريخ: 14/11/1386
        شماره دادنامه: 1341
        کلاسه پرونده: 85/30
        مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
        شاکي: دانشکده علوم پزشکي سبزوار.
        موضوع شكايت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب 4 و 5 تجديدنظر ديوان عدالت اداري.
        مقدمه: الف ـ1ـ شعبه هفدهم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 83/1958 موضوع شکايت علي‌اکبر جلالي‎فر به طرفيت دانشکده علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني سبزوار به خواسته، صدور حکم به الزام دانشکده به پرداخت فوق‎العاده کارانه موضوع ماده 5 قانون نظام هماهنگ پرداخت از سال 1375 لغايت 1378 به شرح دادنامه شماره 2780 مورخ 28/10/1383 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينکه ماده 5 قانون نظام هماهنگ پرداخت و تبصره‎هاي ذيل آن مقرر داشته، به کارکنان دولت که مشاغل آنها استاندارد شده (يا نشده) و بيش از استاندارد انجام وظيفه مي‎نمايند فوق‎العاده‎اي تحت عنوان کارانه پرداخت خواهد شد و با توجه به بخشنامه شماره 555/11ـ12/3/1378 و بخشنامه شماره 78000/2د ـ 25/2/1375 شوراي حقوق و دستمزد و بخشنامه شماره 2434/د مورخ 18/4/1373 سازمان امور اداري و استخدامي کشور که پرداخت فوق‎العاده کارانه را مورد تصويب قرار داده و با توجه به مفاد رأي هيأت عمومي ديوان عدالت اداري به شماره 52 ـ 23/2/1380 نيز پرداخت فوق‎العاده کارانه علاوه بر فوق‎العاده حق جذب را مغاير قانون تشخيص نداده است و با عنايت به اينکه نسبت به خواسته شاکي ايراد و تکذيبي معمول نگرديده است، بنابراين شکايت مطروحه وارد تشخيص گرديد و حکم به ورود شکايت شاکي به شرح مندرج در ستون خواسته صادر و اعلام مي‎گردد. الف ـ2ـ شعبه چهارم تجديدنظر ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 84/272 موضوع تقاضاي تجديدنظرخواهي دانشکده علوم پزشکي و خدمات بهداشتي و درماني سبزوار نسبت به دادنامه شماره 2780 مورخ 28/10/1383 شعبه هفدهم ديوان به شرح دادنامه شماره 1214 مورخ 22/5/1384 چنين رأي صادر نموده است، الزام به پرداخت کارانه با توجه به بخشنامه‎هاي صادره که وسيله اداره طرف شکايت ابراز گرديده داراي محدوديت ميزاني و کميتي دارد، بدين معني که اولاً تا مبلغي خاص قابل پرداخت است. ثانياً به قسمتي از افراد پرداخت مي‎گردد و چون بخشنامه‎هاي استنادي کماکان به قوت خودباقي هستند و ابطال نشده‎اند، لذا ضمن فسخ دادنامه شعبه بدوي حکم به رد شکايت شاکي صادر و اعلام مي‎گردد. ب ـ1ـ شعبه دهم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 83/2539 موضوع شکايت محمد آب‌باريکي به‌طرفيت دانشکده علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني سبزوار به خواسته، الزام دانشکده علوم پزشکي به پرداخت فوق‎العاده کارانه به شرح دادنامه شماره 3250 مورخ 11/12/1383 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينکه مطابق بخشنامه‎هاي شماره 3860/4 مورخه 23/8/1374 سازمان امور اداري و استخدامي کشور راجع به ضوابط پرداخت فوق‎العاده کارانه برخي از مشاغل عمومي و شماره 1555/11 مورخه 12/3/1378 شغل خواهان در رديف مشاغل عمومي قرار گرفته است و در نتيجه جزء پرسنل بهداشتي و درماني که از مشاغل خاص است نمي‎باشد و با توجه به ماده 5 و تبصره‎هاي آن از قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب 13/6/1370 مجلس شوراي اسلامي و اينکه خوانده هيچگونه دليلي مبني بر پرداخت مبلغ 30% مجموع حقوق و فوق‎العاده شغل کارکنان محل اشتغال خواهان و 50% کارکنان آن نياورده است، لذا با توجه به جميع جهات معنونه و اينکه منضمات لايحه جوابيه نيز مربوط به محل اشتغال خواهان نبوده بلکه مربوط به يکي از واحدهاي تحت پوشش خوانده مي‎باشد بدين وسيله حکم به ورود دعواي خواهان صادر و اعلام مي‎گردد. ب ـ2ـ شعبه پنجم تجديدنظر ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 84/313 موضوع تقاضاي تجديدنظرخواهي دانشکده علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني سبزوار نسبت به دادنامه شماره 3250 مورخ 11/12/1383 شعبه دهم ديوان به شرح دادنامه شماره 404 مورخ 28/4/1384 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينکه مطابق ماده 5 قانون نظام هماهنگ پرداخت و تبصره‎هاي ذيل آن، پرداخت فوق‎العاده کارانه در مورد مشاغل استاندارد منوط به انجام وظيفه بيش از استاندارد تعيين شده و در مورد مشاغل غير استاندارد، انجام وظيفه بيش از حد معمول با کيفيت مطلوب که با پيشنهاد دستگاه مربوطه به تاييد سازمان مديريت و برنامه‎ريزي رسيده مي‎باشد و قيود اضافه تر از آن جمله عدم تامين بودجه که مأخذ آن از محل صرفه‌جوئي دستگاه ذيربط در هزينه‎هاي پرسنلي مي‎باشد و يا عدم پرداخت فوق‎العاده به بيش از 50% پرسنل واجد شرايط در بخشنامه استنادي تجديدنظرخواه فاقد محمل قانوني بوده و در واقع به نوعي دخالت در قانونگذاري محسوب مي‎شود و مي‎بايست مطابق ماده قانوني فوق‎الذکر درخصوص واجـدين شرايط ازجمله تجديدنظرخوانده، فوق‎العاده کارانه پرداخت شود، لـذا ضمن رد تجديدنظرخواهي مطروحه دادنامه بدوي شعبه 10 را با استدلال مارالذکر عيناً تاييد و ابرام مي‎نمايد. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علي‎البدل شعب ديوان تشکيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء به شرح آتي مبادرت بـه صدور رأي مي‎نمايد.

رأي هيأت عمومي

        اولاً، با توجه به مجموع محتويات پرونده‎هاي فوق‎الذکر وجود تناقض در مدلول دادنامه‎هاي فوق‎الاشعار محرز است. ثانياً، به صراحت ماده 5 قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب شهريور ماه 1370 پرداخت فوق‎العاده کارانه به مستخدميني که مشاغل آنان استاندارد شده و شاغلين آنها بيش از استاندارد تعيين شده انجام وظيفه مي‎نمايند، حداکثر معادل حقوق مبناي آنان و بر حسب ارزش واحد استاندارد کار و کار اضافي انجام شده در هر ماه مجاز اعلام گرديده است. بنابراين پرداخت فوق‎العاده مزبور به مستخدماني که مشاغل آنان استاندارد نشده و يا پرداخت آن فوق‎العاده بيش از ارزش واحد استاندارد کار و کار اضافي انجام شده و همچنين بيش از حداکثر معادل حقوق مبنا در هر ماه جواز قانوني ندارد و دادنامه شماره 1214 مورخ 22/5/1384 شعبه چهارم تجديدنظر ديوان در حدي که متضمن اين معني است، موافق اصول و موازين قانوني تشخيص داده مي‎شود. اين رأي مستنداً به بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون ديوان عدالت اداري براي شعب ديوان و ساير مراجع اداري ذيربط در موارد مشابه لازم الاتباع است.



  
 
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري معاون قضائي ديوان عدالت اداري ـ مقدسي‌فرد  

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده