راى بدوى:
به حکایت محتویات پرونده خانم هـ در دادخواست اینگونه توضیح دادهشده که مبایعهنامه مورخ 16/4/63 در رابطه با تمامی پلاکهای فوقالذکر در قرارداد قیدشده که در صورت پشیمان شدن از معامله طرف پشیمان شده باید خسارت بدهد و عبارت مذکور دلیل این است که بیع مذکور باطل است
با صرفنظر از اشکالات دیگر در موضوع ، شرط مذکور شرط تحکیم معامله است یعنی طرفین نباید پیشمان شوند، لذا عبارت فوق خللی به صحت معامله وارد نمیکند و لذا قرار عدم استماع دعوی را صادر نموده است
:ملخص راى تجدیدنظر:
خواهان پرونده نسبت بهقرار مذکور شعبه دوّم دادگاه تجدیدنظر استان قم بهموجب دادنامه شماره 201051 ـ19/12/91 خلاصتاً اینگونه رأی داده است که استدلال دادگاه در رأی تجدیدنظر خواسته استدلالی ماهوی است ولی نتیجه رأی شکلی است و از طرفی دادگاه طرفین را برای دادرسی دعوت نکرده است و صدور رأی به کیفیت فعلی فاقد وجاهت قانونی میباشد و لذا ضمن نقص دادنامه معترضٌعنه پرونده را جهت رسیدگی با تعیین به دادگاه بدوی اعاده نموده است. وضعیت ثبتی پلاکهای موضوع دعوی از ثبت استعلام شده . وکیل خواهان همچنین طی لایحهای به تکرار مطالب مذکور در دادخواست پرداخته که ماحصل آن این است که پشیمان از عقد تحت عنوان فسخ از محاکم درخواست میشود و ذکر عدم مدت فسخ به استناد ماده 401 قانون مدنی موجب بطلان شرط و نیز عقد میباشد و در این خصوص اشاره به رأی اصراری شماره 26ـ9/8/74 هیأت عمومی دیوانعالی کشور نموده که پشیمانی را از مصادیق فسخ دانسته . در جلسه مورخه 16/2/92 نیز وکیل خواهان دعوی را به شرح دادخواست و لایحه تقدیمی اعلام کرده است. وکیل خوانده نیز با اشاره به اینکه این پرونده در شعبه 14 سابقه رسیدگی دارد و اضافه نموده خواهان در این پرونده نیز جزء خواهانها بوده که موضوع به کارشناسی ارجاع شده و کارشناسی اصالت بیعنامه را تأیید کرده و توضیح داده است جای تعجب است که بیعنامهای که در سال 63 تنظیمشده اکنون تقاضای ابطال آن میشود که 30 سال از آن زمان گذشته و این دعوی از وجاهت قانونی برخوردار نیست و اضافه نموده که در ماده 399 قانون مدنی آمده است که در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری اختیار فسخ باشد بدیهی است عبارت استنادی و سیاق آن به نحوه مذکور در ماده 399 نمیباشد یا نتوان آن را مشمول ماده 401 دانست خصوصاً که ماده 323 ق.م. مقرر میدارد هر معاملهای که واقعشده باشد محمول بر صحت است و ماده 224 نیز متذکر آن است که الفاظ عقود محمول بر معانی عرفیه است و تفسیر همکار محترم مسبوق به سابقه نیست و ماده 401 ناظر به ماده 399 میباشد و نهایتاً ردّ دعوی را خواسته است. و بالاخره دادگاه طی دادنامه 100073 ـ17/2/92 با توجه به گذشت 29 سال از تاریخ قرارداد و اینکه بعضی از پلاکهای ثبت فوق به دیگران منتقل شده است و با توجه به اینکه عبارت اخیر مندرج در قرارداد خللی بر صحت معامله دارد نمیسازد حکم به بطلان دعوی صادر نموده است
:رای دیوان
فرجامخواهی نسبت به دادنامه فرجامخواسته وارد و صائب نمیباشد با توجه به مندرجات بیعنامه مستند دعوی که طرفین ذیل آن را بهعنوان خریدار و فروشنده امضاء کردهاند چنین استنباط میگردد که اراده طرفین بر تحقق بیع بوده و ذکر عبارت «در صورت پشیمان شدن از معامله ... » از مصادیق خیار شرط مذکور در ماده 401 قانون مدنی نمیباشد و نحوه نگارش عبارت مذکور نیز افاده این مطلب را نمینماید که عقد مبنیاً یا منویاً بر اساس شرط مذکور بناشده بلکه همانگونه که در رأی فرجامخواسته نیز به آن اشارهشده بیشتر تأکید بر تحکیم معامله دارد و خسارتی که از کوتاهی در انجام معامله حاصل میشود بناءعلیهذا نظر به اینکه رأی فرجامخواسته موافق مفاهیم فوق صادرشده و ایراد و اشکال قانونی که موجب نقض و گسیختن دادنامه موصوف میگردد متوجه آن نیست و از لحاظ رعایت قواعد دادرسی هم اشکال مؤثری نسبت به آن دیده نمیشود لذا مستنداً به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه معنونه را ابرام و پرونده را به دادگاه رسیدگیکننده پرونده اعاده مینماید.
رئیس شعبه 5 دیوانعالی کشور ـ مستشار
معینی ـ جلیلی تقویان
آدرس : تهران خیابان فاطمی روبه روی سازمان آب پلاک 207
تماس اضطراري : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵
پست الکترونیک : info (At) Dadfaran (dat) com