رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

پرونده كلاسه : 71/113/30

راي شعبه 30 ديوان عالي كشور
((به دادنامه تجديد نظر خواسته ايراد وارد است ،زيرا چنانچه دادگاه زوجه را طبق شرط پنجم از شروط ضمن عقد محق دانسته و حكم طلاق خلع را صادر نموده است ، زوجه اجازه در قبول بذل مهريه از طرف زوج را نداشته است و يا طبق ماده 1130 قانون مدني به علت عسر وحرج صادر نموده است وكالت تفويضي براي زوجه كه خود را به طلاق خلع مطلقه نمايد بي وجه مي باشد0 دادنامه كه بدون توجه به مراتب فوق اصدار يافته است نقض و رسيدگي مجدد آن به يكي ديگر از شعب دادگاهها000ارسال مي گردد0)) (71/113/30)

مرجع : كتاب علل نقض آراءمحاكم درموضوعات احوال شخصيه ومدني درديوان عالي كشور
تاليف : يداله بازگير،ازانتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376
* سابقه *

در اين پرونده زوجه به طرفيت زوج به خواسته صدور حكم طلاق طرح دعوي نموده است 0 خواهان ضمن دادخواست توضيح داده است كه (( در سال 1356 با خوانده ازدواج نمودم ، لكن هنگام ازدواج از افشاء بيماري خود كه چگونگي و غير قابل علاج بودن آن در دادگاه به عرض مي رسد امتناع نمود0نظر به اينكه ادامه زندگي مشترك غير ممكن مي باشد، با جلب نظر كارشناس پزشكي به منظور احراز واقع امر تقاضاي صدور حكم طلاق را دارم 0))
وكيل زوجه اظهار داشته كه (( بيماري زوج صعب العلاج مي باشد000 و دعوي موكله بشرحي است كه بهعرض رسيد و اينك با تقديم لايحه و مدارك تقاضاي عطف توجه به مندرجات مدارك تقديمي را دارم 0)) خوانده اظهارداشت (( من قبل از ازدواج مبتلا نبوده ام ، اين درحد تهمت است 0)) دادگاه پرسيد((به چه علت دربيمارستان جرج تاون آمريكا بستري شديد؟)) جواب داد(( ناراحتي جنسي بودوعدم تخليه مثانه 0)) دادگاه پرسيد (( در مورد مدارك تقديم شده چه مي گوئيد؟)) جواب داده (( قبول دارم ، فقط مدرك ديگري از بيمارستان 000 كه موجود نيست ازخواهان مطالبه شود000 در آن مدرك نوشته شده بودكه ايشان ناراحتي عصبي دارد و از دادگاه تقاضا كرد كه مرابه مراجع ذيصلاح معرفي كنيد تا معلوم شود چه بيماري دارم آيا صعب العلاج است يا خير)) دادگاه دستور داده است خوانده به پزشكي قانوني براي معاينه معرفي شود كه بيماري وي صعب العلاج مي باشد يا خير كمييون پزشكي قانوني پس از معاينه اعلام نموده است كه ((نامبرده (آقاي 000)دچار بيماري نخاعي (اسكلروزآن پلاك ) مي باشد كه داراي مراحل شدت وبهبود نسبي استولي صعب العلاج محسوب مي شود0)) خواهان در تاريخ 30/10/70 در دادگاه حاضر مي شود و اظهارمي دارد (( حاضرم كليه مهريه ام را بذل نمايم تا طلاق خلع واقع شود كه زوج نتواند در زمان عده رجوع نمايد0))
دادگاه اقدام به صدور راي مي نمايد و بشرح دادنامه دادگاه با توجه به مدارك و گواهي هاي ارائه شده از بيمارستان فراوكس آمريكا بخش عصب شناسي و بيمارستان دانشگاه جرج تاون آمريكا بخش اعصاب شناسي و نامه شماره 000 10/10/70 كميسيون پزشكي قانوني كه پس از معاينه به دادگاه اعلام نموده است كه آقاي 000دچار بيماري نخاعي ( اسكلروزآن پلاك ) مي باشد كهداراي مراحل شدت و بهبودي نسبت است ولي صعب العلاج محسوب مي شود0
دادگاه ادعاي خواهان را صادق تشخيص داده و ادعاي زوجه را حسب شرط پنجم از شروط ضمن عقد محق دانسته و به استنادماده 1130 قانون مدني حكم طلاق زوجه را صادر مي نمايد و به زوجه اجازه داده است با توجه به وكالتي كه از زوج دارد با بذل مهريه ، خود را به طلاق خلع مطلقه نمايد0

48