رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

پرونده كلاسه : 71/429/7

راي شعبه 7  ديوان عالي كشور
((درباره تجديدنظرخواهي خانم 000 ازدادنامه شماره 281227/9/70 صادره از دادگاه 000 با توجه به مندرجات پرونده و ملاحظه لوايح تجديدنظرخواه خصوصا" لايحه مورخه 14/12/70 كه مرقوم داشته 1 هر گاه اجراي حكم طلاق اجتناب ناپذير است و نظر مسوولين محترم بر تائيد حكم طلاق و ويران شدن و از هم گسستن كانون زندگي مي باشد، الخ اولا" خانم 000 بايد توجه داشته باشد كه نظر مسوولين از هم گسستن زندگي ايشان و امثال ايشان نيست ، مسوولين تابع مقررات و قوانين مي باشند0ثانيا" اين خود خانم 000 است كه باانشاءو القاي چنين كلماتي موجب گسيختن كانون زندگي مي شود، همسرت شكايت كرده كه او را كتك مي زني شما بايد توجه داشته باشيد كه قرآن مي فرمايد: ((لتسكنوااليها000))، زن در زندگي بايد موجب آرامش شوهر باشد و او را براي مواجه ]شدن [با مشكلات زندگي آماده كند و كمك او باشد، نه طوري برخورد كند كه شوهر به خود اجازه بدهد در دادگاه مطرح كند كه از دست زنش و نزديكانش كتك مي خورد علي ايحال اين قسم 000 ]مطالب [ خارج از نشاي راي است ، تذكرا" نوشته شد كه انشاءالله موجب تنبه باشد0ايرادات و نواقص زير در راي مشاهده مي شودآقاي 000 در جلسه 1/12/1369 برگ 16 اظهار داشته حاصل ازدواج مشتركمان يك فرزند دختر000 يك سال و ده ماهه است كه چنانچه ايشان حاضرنباشد از او نگهداري كند حاضرم كه از او حضانت كنم الخ 0 ولي دادگاه محترم در بند 3 دادنامه مرقوم داشته ((طرفين طفل مشتركي ندارند)) اگرچه در نوشته ها و لوايح پدر فرزند استفاده مي شودكه فرزند مشترك مرده است ولي بهتر بود در صورتجلسه يا راي اين مطلب منعكش باشد 2 نفقه زمان عده دو هزار تومان تعيين شده و بيان شده كه ماندن تجديدنظرخواه در منزل شوهر موجب فساد است و نيز مبلغ دو هزار تومان برا نفقه زوجه بسيار ناچيز است ،3 نفقه 27ماه ماهي دوهزار تومان تعيين شد، اولا" دادخواست نفقه در پرونده وجودندارد،ثانثا" اگر واقعا" زوجه مستحق نفقه مي باشد ماهي دوهزار تومان فقط براي خورد و خوراك تنها كافي است اما مسكن و لباس ادر محاسبه شود مبلغ بالاتر مي رود بنابراين راي صادره تائيد مي شود فقط در مورد نفقه زمان عده كه بدون رسيدگي به فساد و عدم فساد صادر شده ونيز نفقه معوقه 27 ماه كه چنين ناچيز است نقص مي گردد و پرونده براي رسيدگي در اين مورد به شعبه همعرض ارجاع مي شود0))   (71/429/7)

* سابقه *

در اين پرونده زوج به طرفيه زوجه اش به خواسته طلاق طرح دعوي نموده است و اظهار كرده ((طفل مشتركي داريم كه يك سال وده ماهه است 0 اگر خوانده نگهداري نكند، خودم از او نگهداري مي كنم 0 خوانده با طلاق مخالفت كرده و اظهار داشته ((زندگي ام رادوست دارم ))
دادگاه با تجديد جلسه سعي و كوشش خود را براي صلح و آشتي مبذول و بالاخره از داوران استمداد جسته ، داوران هم موفق به صلح و آشتي نشده اند0 ناچار دادگاه بشرح زير مبادرت به صدور راي بر جواز طلاق كرده است :
((1 كليه مهريه مافي القباليه را نقدا" بپردازد0 2 نفقه ايام عده زوجه و همچنين نفقه گذشته به مدت 27 ماه از قرار ماهي بيست هزارريال جمعا" 000ريال نقدا" به زوجه بپردازد3 طرفين طفل مشتركي ندارند4 راجع به نصف دارايي زوج كه در ايام زناشويي كسب نموده زوجه مي تواند به دادگاه صالحه مراجعه و اثبات نمايدو سپس مطالبه كند5 در رابطه با جهيزيه و اثاثيه ياهر گونه طلبي كه زوجين از يكديگر دارند مي توانندبه دادگاه 000 مراجعه و طرح دعوي نمايند0))

مرجع : كتاب علل نقض آراءمحاكم درموضوعات احوال شخصيه ومدني درديوان عالي كشور
تاليف : يداله بازگير،ازانتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376

49