رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

پرونده كلاسه : 72/120/9

راي شعبه 9  ديوان عالي كشور
(( آنچه از محتويات پرونده بخصوص لوايح تقديمي ازناحيه خانم 000 و پاسخ آقاي 000 به وي بر مي آيد طرفين شديدا" نسبت به يكديگر علاقمند هستند، منتها لجاجت و يكدندگي كهدر اغلب افراد جوان وجود دارد و شايد گفتار غرض آلود اشخاص حسودي كه مانع خوشبختي زوج و زوجه جوان هستند به اين مساله دمن زده است 0اين مطالب از اظهارات خانم 000 در لوايح تقديم كه با تمام وجود خواستار برگشت به زندگي مشترك است و نيز پاسخ آقاي 000 كه از محتواي آن دلبستگي خود را به زوجه اش ابراز مي دارد مشهود است و اين كه هرگاه ازدواج مجدد سر بگيرد رشته زندگي شمترك طرفين نيز گسسته خواهد شد0 به علاوه با توجه به اين كه زوجه مصرا" خواهان برگشت به خانه شوهر و ادامه زندگي با اوست موجبي جهت عسر و حرج زوج نيست تا ازدواج مجدد نمايد، لذا با توجه به مراتب راي مورد تجديد نظر نقض و رسيدگي مجدد به دادگاه 000ارجاع مي گردد0))  (72/120/9)

* سابقه *

خلاصه جريان پرونده آقاي 000 طي دادخواستي كه به طرفيت خانم 000 زوجه اش به دادگاه تقديم داشته كه خوانده همسر شرعي و قانوني اوست از ادامه زندگي مشترك امتناع مي ورزد و خواستار صدور حكم به ازدواج مجدد خود شده است 0 شهود اقامه شده از ناحيه وي نيز به صحت ادعا و امكان مالي او جهت اداره دو همسر گواهي داده اند0 خوانده نيز در محضر دادگاه اظهار داشته شوهرش وي رااذيت مي كرده و در ضمن خواسته هاي غيرمنطقي و غيرمعقول ازوي داشته است 0 دادگاه پس از رسيدگي چنين راي داده است 0
((در خصوص دادخواست تقديمي آقاي 000 فرزند قاسم به طرفيت خانم 000 فرزند000به خواسته صدورحكم ازدواج مجدد با توجه به اين كه تمكن مالي زوج به موجب اظهارات گواهان در جلسه دادگاه محرز و ثابت است و از طرفي چون تقاضاي مدعي با موازين شرعي كاملا" انطباق دارد به همين جهت دادگاه با قبول صحت ادعاي خواهان راي به ازدواج مجددخواهان صادر و اعلام مي دارد0))
خوانده از اين راي تجديدنظر خواسته و در لوايح مفصلي كه به دادگاه تقديم داشته مفادا" خواستار انصراف شوهرش از ازدواج مجدد و برگشت به زندگي قبلي خود شده است بخصوص اين كه در پايان لايحه به فرمايش پيغمبر اسلام (ص ) منفورترين كارها نزد من طلاق است اشاره نموده است 0

مرجع : كتاب علل نقض آراءمحاكم درموضوعات احوال شخصيه ومدني درديوان عالي كشور
تاليف : يداله بازگير،ازانتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376

49