سامانه جستجو قوانین




رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی

به تاريخ : 18/1/1372
پرونده : 70/747
شماره دادنامه : 99
مرجع رسيدگي : شعبه 85دادگاه حقوقي 2تهران
خواهان آقاي رحيم
خواندگان :آقاي جلال
خواسته : خلع يد

راي دادگاه
درخصوص دادخواست آقاي رحيم به طرفيت آقاي جلال به خواسته صدورحكم به خلع يد از يكباب مغازه جزءپلاك ثبتي شماره 537/6723 و مطالبه كاركرد زمان غصب از تاريخ مهرماه 1364 لغايت تقديم دادخواست با احتساب خسارات دادرسي ،باتوجه به محتويات پرونده نظربه اينكه خواهان مفادابه شرح لايحه وارده به شماره 13746/12/1370درموقعيت قانوني دادخواست خود را در مورد مطالبه اجرت المثل مغازه مسترد نموده است لذا دادگاه باستناد مادتين 123و151 قانون آئين دادرسي مدني قرارابطال دادخواست خواهان رادراين قسمت صادرواعلام مي نمايد. وامادرمورد دعوي خلع يدنظربه اينكه مالكيت خواهان درمغازه متنارع فيه وتصرف خوانده درآن به دلالت فتوكپي مصدق سند مالكيت ابرازي و موادي گواهي گواهان تعرفه شده ازناحيه خواهان درمحل اجراي قرار بشرح صورتمجلس تنظيمي محرز است وشهود متفقا و منجزا"گواهي داده اند كه برادرخوانده به نام جمال به عنوان استاد كار كمك فنرساز در سال 1359 درمغازه ملكي خواهان شروع به كارنموده ودرصدي ازدرآمد مغازه رابه عنوان مزد از خواهان دريافت مي دانسته ورابطه حقوقي بين آن دو وبه همين كيفيت تامهرماه سال 1364ادامه داشته تااينكه درتاريخ اخيرالذكر نامبرده درجاده قم دراثرتصادف فوت نموده ومتعاقب آن خوانده فعلي كه برادرمتوفي بوده مغازه مورد دعوي را باتعويض قفل آن متصرف وازاين تاريخ تاكنون درتصرف خود دارد وبا وجود درخواست هاي مكررخواهان وحتي باو ساطت خودآنان و عده اي از اهالي محل حاضرنشده نه مغازه رابا وي شريك شود ونيز بالصراحه تصديق نموده اندهيچگونه رابطه استيجاري بين خواهان وخوانده وبرادر متوفايش دراين مغازه وجود نداشته وندارد وباالتفات به اين برگهاي تشخيص ماليات وحق بيمه كارگران وپاسخ استعلام واصله ازسازمان تامين اجتماعي شعبه 4 تهران وارده به شماره 182162/12/1371 دلالت دارد به اين كه خواهان ازسال 1361 تا1369 ازبابت ماليات مشاغل خود در اين مغازه به موجب آراي قطعيت يافته صادره ازكميسيونهاي مالياتي هرساله به پرداخت ماليات محكوم گرديده ونيز درسازمان تامين اجتماعي هم خواهان به عنوان كارفرماي مغازه محسوب شده وتاسال 1364 داراي كارگران بيمه شده اي كه ازجمله آنان جمال مي باشد وازسال 1365 به بعد خوانده دعوي دراين مغازه مشغول به كارمي باشد وبه علاوه به موجب دوفقره آراء مورخ 8/11/1363و12/11/71 صادره ازهيات بدوي سازمان تامين اجتماعي ،خواهان دعوي به پرداخت  مبلغ 36664 ريال بابت حق بيمه فروردين 62 لغايت بهمن 62 ومبلغ 658800 ريال بابت حق بيمه اسفند 1367 لغايت بهمن 1369 درحق سازمان تامين اجتماعي محكوم گرديده است وبه طور كلي آنچه ازموادي گواهي گواهان وبرگهاي تشخيص مالياتي وحق بيمه كارگران وپاسخ سازمان تامين اجتماعي وارده به شماره مذكور احراز مي گردداين است كه درخصوص مغازه مورد بحث بين ويد سابق خوانده كه برادرمتوفايش بوده وحتي شخص خوانده هيچگونه رابطه استيجاري وجود نداشته وبرادر خوانده تازمان فوتش به عنوان كارگر استادكاردر مغازه ملكي خواهان به فعاليت اشتغال داشته وازدرآمد حاصله ازمغازه به نسبتي كه بين طرفين مقرر بوده مزدخودرادريافت مي داشته وبعدازفوت مشااليه ،خوانده دعوي بدون وجود هيچگونه رابطه حقوقي بين وي وخواهان ،مغازه مورد دعوي رابه تصرف خوددرآورده ،چنانكه پرداخت ماليات مشاغل مربوط به درآمد همين مغازه ازناحيه خواهان ازسال 1361 تا1369 ونيز پرداخت حق بيمه كارگران مغازه ازطرف خواهان به شرحي كه فوقابيان شده ،وجودهرگونه رابطه استيجاري رابين طرفين دعوي وحتي بين خواهان وبرادرخوانده نفي مي نمايد وازاين روتصرفات خوانده درمغازه متنازع فيه غاصبانه محسوب وخواهان استحقاق وضع يد برآن داردوچون ازناحيه خوانده در قبال دعوي خواهان هيچگونه ايراد و دفاعي به عمل نيامده ودليل و مدركي كه حاكي ازجواز قانوني تصرفات وي درمغازه مورد بحث باشد اقامه نشده است بنابراين دادگاه دعوي خواهان راثابت وموجه تشخيص وباستنادمواد309 و311 قانون مدني حكم به محكوميت خوانده به خلع يد ازيكباب مغازه جزءپلاك ثبتي شماره 537/6723 بنفع خواهان صادر واعلام مي نمايد.راي صادره غيابي است .
رئيس شعبه 85 دادگاه حقوقي دوتهران  عباسيان

مرجع : كتاب گزيده آراي دادگاههاي حقوقي ، مجموعه چهارم
گردآورنده : محمدرضاكاميار،ازانتشارات نشرحقوقدان ،چاپ اول ، 1377

89

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده