سامانه جستجو قوانین




رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
 ايجاد مزاحمت و ارتكاب عمل خلاف عفت
15/8/1374

بسمه تعالي
با ابلاغ سلام در پرونده شماره 7413991 دادسراي ديوانعالي كشور كه در پي شكايت آقاي 000 تشكيل گرديده وي از راي شماره 15694/8/74 شعبه سوم دادگاه تجديدنظر استان مازندران درخواست اعمال ماده 31 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي وانقلاب را نموده است حسب محتويات پرونده محاكماتي ، خانم 000 عليه آقاي 000 مبني بر ايجاد مزاحمت و ارتكاب عمل خلاف عفت شكايت مي نمايد، و مدعي مي شود كه موقعي كه من مريض شدم و از مدرسه من را به بيمارستان برد پس از معالجه من را به خانه خودش برده و حدود چهارساعت در خانه خودش من را نگهداشته و پيشنهاد ازدواج نموده و من را بوسيده است دادگاه از افرادي كه همراه خانم 000 و آقاي 000 بوده اند تحقيق نمود0 آنان نسبت به آزاي 000 كه آموزگار و مدير مدرسه بود تعريف و تمجيد نموده اند0 حسب بعضي از اوراق پرونده معلوم مي گردد كه آقاي 000 با خانواده خانم مزبور آشنا بوده و رفت وآمد داشته ولي بعدا" بين آقاي 000 و آقاي 000 همسر خانم 000اختلاف ايجاد مي شود كه منجر به محكوميت آقاي 000 مي گردد و كشايت خانم هم عليه 0000 در7/5/74بوده ولي مطلب مورد ادعا مربوط به سه سال قبل مي باشد دادگاه بدوي پس از رسيدگي هاي لازم و تحقيقات اقدام به صدور راي مي نمايد كه راي چنين است : در خصوص شكايت خانم 000 عليه آقاي 000 فرزند000 دائر به ايجاد مزاحمت مكرر و برقراري ارتباط نامشروع غير از زنا با استفاده از ابتلاي وي بيه بمياري صرح در حال بيهوشي و خروج از حالت طبيعي ونرمال لذا برابر تحقيقات به عمل آمده از جوانب مختلف و اظهارات گواهان بالاخص اظهارات خانم 000فرزند000 نامبرده هنگام اعزام و انتقال شاكيه در حين بروز بيماري و حمله صرع به وسيله مشتكي عنه وي را همراهي مي يكرده و در طول مدت همكاري با او وي را شخصي شايسته و وارسته معرفي نموده و روي ايمان وتقواي وي صحه گذاشته و مضافا" اظهارات شاكيه را با توجه به تماس مستمر با هر دو بي اساس قلمداد نموده است 0 عليهذا دادگاه به علت فقدان ادله اثباتي كبافي راي به برائت متهم موصوف صادر و اعلام مي دارد راي صادره باستناد مواد19و21 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب قابل تجديدنظر مي باشد، خانم 000 از اين راي تقاضاي تجديد نظر نموده كه در طي تشريفات قانوني شعبه سوم دادگاه تجديدنظر استان مازنداران چنين راي صادر نموده است 0 راي دادگاه درپيرامون تجديدنظرخواهي بانو000 فرزند000 به دادنامه شماره 0000 با عنايت به اظهارات صادقانه و مظلومانه دادخواه وانيكه تحقيقات انجام شده از سوي مامورين انتظامي حكايت ازپاكدامني وسلامت نفس نامبرده دارد در نتيجه احتمال طرح شكايت واهي با انگيزه هاي انتقامجويانه كه قهرا" هتك اعتبار شاكيه را نيز متمضن مي باشد از جانب وي مطلقا" منتفي مي باشد و با التفات به اينكه متهم آقاي 000مدعي شده بود كه پس از انتقال مريض به بيمارستان شوهر و خانواده بانو000 را اطلاع داده و با فراخواندن آنها به بيمارستان بيمار را تحويل آنها داده است در حالي كه هم شوهر و هم پدر ومادر بانو000 ادعا را شديدا" تكذيب كرده اند و با توجه به مدلول و لحن گزارش مورخ 18/5/74 ماموران انتظامي كه حكايت ازبرنامه ريزي حسابگرانه آقاي و انتقال انفرادي مريض به بيمارستان و از آنجا به منزل دارداين دادگاه ارتكاب بزه را در حد ارتكاب عمل منافي عفت غير از زنا ثابت و محقق دانسته با نقض دادنامه صادره و تطبيق مورد با ماده 101 قانون تعزيرات آقاي 000 به تحمل 99 ضربه شلاق محكوم مي نمايد0 آقاي 000 از اين راي درخواست اعمال ماده 31 را نموده است كه پرونده به اينجانب ارجاع گرديده با توجه به برائت فوق به شرح ذيل اظهارنظر مي گردد0

نظريه
با توجه به مراتب فوق راي بدوي طبق موازين صادر گرديده ولي حكم تجدينظر بر خلاف موازين مي باشد0 چون ادله مندرج در حكم مخدوش است اول مطلب ، گفته خود شاكيه است كه به عبارت صادقانه ومظلومانه تعبير نموده كه به اين دليل نمي تواند باشد0 مطلب ديگر شهادت شوهر خانم 000مي باشد در صورتي كه ايشان در پرونده (000 يك راست به خانه اش برده من نظرم نمي آد روز واقعه ولي خانم بنده مي گويد آنروز همراه دانش آموزان مدرسه به اردو رفته بوديد) شوهر چيزي به خاطر ندارد و سومين مطلب عنوان شده در راي موضوع برنامه ريزي حسابگرانه ، وقتي پس از دجار صرع انتقال به بيمارستان انجام گرديده و اين يك امر ناگهاني چنان با برنامه ريزي تطابق دارد و چهارمين مطلب را تكذيب مي نمايد با توجه به ادله فوق واصل برائت حكم دادگاه تجديدنظر خلاف و پيشنهاد ارسال پرونده به ديوانعالي كشور در اجراي ماده 31 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي وانقلاب را دارم 0
داديار ديوان عالي كشور

رياست محترم دادسراي ديوانعالي كشور

احتراما" عطف به مرجوعه مورخ 11/10/74 به استحضار مي رساند:
جريان پرونده و احكام صادره همانست كه جناب آقاي 000 همكارمحترم گزارش نموده اند و با التفات به محتويات پرونده مستندبه استدلال جناب آقاي 000 و جهات و دلائل ذيل : 1 طرح شكايت بعد از گذشت نزديك به سه سال از واقعه ادعائي 0 2 مطروح بودن شكايت محكوم عليه از شوهر شاكيه دائر به فحاشي و اهانت موضوع دادنامه شماره 705/125/6/74 صادره از شعبه 5 دادگاه عمومي قائم شهر استنادي محكوم علهي كه عامل اصلي طرح شكايت عليه محكوم عليه بوده 0 3فاقد هرگونه دليل بودن شكايت شاكيه و عدم قابليت اظهارات شوهر شاكيه و والدين وي كه سعي در تاييد اظهارات او داشته اند به لحاظ قرابت نزديك 0 4 مقورن بودن مدافعات محكوم عليه به شهادت عيني خانم 000 كه بعد از اطلاع از دعوت جهت اداي تكليف قانوني وشرعي خود بر بيان مشهودات عيني خويش از راه دور بجنورد به قائم شهر آمده اداي شهادت نموده و شهادتش دقيقا" بر صحت مدافعات محكوم عليه است و شهادت 000 و000 در همين زمينه 0 5 مختلف بودن اظهارات شاكيه در لايحه مورخ 9/6/74 مي گويد مبتلي به صرع است وهرچند مدت از حالت عادي خارج مي شود و بعد در چند دقيقه به حالت عادي بر مي گردد كه اين اظهار با اظهاراتش در طول تحقيقات كه خو را بعد از بيمارستان در منزل محكوم عليه به مدت 4 ساعت بيهوش يا نيمه بيهوش و مورد سوءاستفاده محكوم عليه معرفي و در لايحه مورخ 8/6/74 اظهار مي دارد وقتي به هوش آمده ديده چهار ساعت وي را در منزل نگهداشته است مخالفت صريح دارد ضمن آنكه حال صرع حالتي نيست كه ساعتها به طول انجامد0 6 تحقيقات معمولي در خصوص وضعيت اخلاقي محكوم عليه و اظهارات هشود در اين خصوص كه دلالت كامل بر سلامت اخلاقي وي و مبرا بودنش از اينگونه اعمال است 0 7 مخالف بودن گزارش مورخ 18/5/74 مامورين انتظامي واستنادي دادگاه تجديدنظر كه گزارش شده خانم 000 در زمان مديريت محكوم عليه پنج الي شش بار مريض شده با اظهارات صريح شاكيه كه مدعي است در آن مدت 2 بار حالت صرع پيدا كرده و اظهارات شهود كه در همين زمينه است و در نتيجه فاقد اعتبار بودن كل گزارش مذكور0 8 ارتباط خانواگي شاكيه و محكوم عليه مدتها بعد از واقعه ادعائي كه منافات كاملي با جنايت ادعائي دارد0 9 عدم اقدام شاكيه و شوهرش به طرح شكايت در مورد مزاحمت هاي محكوم عليه كه مدعي است در طول اين مدت بطور مكرر انجام پذيرفته ، نظر به اينكه دلائل و قرائن مذكور و موجود در پرونده مخالف كيفياتي است كه دادگاه تجديدنظر مستند استنباط خود بر تقصير محكوم عليه قرار داده و دادگاه مذكور بدون توجه به دلائل موجود در پرونده و مدافعات محكوم عليه كه مستند به اين دلائل بوده اقدام به صدور راي نموده ، از باب عدم توجه و رسيدگي به دلائل و قرائن موجود دادنامه شماره 15694/8/74 شعبه سوم دادگاه تجديدنظر استان مازندران غير مستدل و مخدوش بوده با نظريه جناب آقاي 000 مبني بر اعمال ماده 31 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب موافقم 0
داديار ديوانعالي كشور

بسمه تعالي
با اعمال ماده 31 موافقت مي شود0
مرتضي مقتدائي  دادستان كل كشور

راي شعبه 000 ديوانعالي كشور

در خصوص تقاضاي تجديدنظردادستان محترم كل كشور ازطريق اعمال ماده 31 قانون از حكم شعبه سوم دادگاه تجديدنظر 15694/8/74 با ملاحظه اوراق پرونده و دلائل و محتويات آن همانگونه كه دادياران محترم ديوانعالي كشور اظهار نظر نموده اند دليل كافي ومستند براي اثبات اتهام متهم در پرونده موجود نيست و به علت اعتراف طرفين دعوي به وجود اختلاف فيمابين دو خانواده و وجود تناقضات دراظهارات شاكيه و عدم اعلام شكايت شاكيه تا مدت سه سال ازتاريخ وقوع بزه انتسابي حكم معترض عنه شعبه سوم دادگاه تجديدنظر استان مازنداران نقض و رسيدگي به شعبه ديگر تجديدنظر ارجاع مي گردد0

مرجع :
كتاب نظريات قضائي دادستاني كل كشوردراجراي مواد 18 و 31 قانون
تشكيل دادگاههاي عمومي وانقلاب  آراء جزائي  1375
جلداول  تهيه وتدوين : محمدهاشم صمدي اهري  انتشارات گنج دانش

135

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده