سامانه جستجو قوانین




رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
راي شماره : 4 - 29/3/1375

هيات عمومي شعب كيفري ديوانعالي كشور (اصراري )
نظريه پزشكي قانوني دلالت دارد بر خونريزي مغزي در اثر ضربه ، با توجه به اينكه متهم به تاب دادن گردن همسرش اقرار كرده وشهود نيز زدن سر وي به زمين را تاييد نموده اند بنابراين دفاع فقدان قصد قتل به استناد مقررات بند ب ماده 206 قانون مجازات اسلامي قابل پذيرش و ترتيب اثر نمي باشد و چون اعتراض موثر ديگري بعمل نيامده با استناد بند ج ماده 24 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب حكم صادره از شعبه پنج دادگاه عمومي نيشابور مبني بر محكوميت رمضانعلي به قصاص نفس كه اجراي آن منوط به پرداخت سهم اولياءدم صغير از ديه و نصف ديه كامله به قاتل مي باشد به اكثريت آراء ابرام مي گردد0
هيات عمومي ديوانعالي كشور( شعب كيفري )

127
* سابقه *

راي اصراري كيفري 13754

شماره راي  : 294/3/1375
شماره پرونده : 13754
شماره جلسه  : 13757
علت طرح    : اختلاف نظر بين شعبه بيست و هشتم ديوانعالي كشور
با شعبه 5 دادگاه عمومي مشهد

موضوع      :  قتل عمدي : كشنده بودن عمل ، قصد قتل
:  قانون مجازات اسلامي : ماده 206 بند ب

در ساعت 9 صبح روز سه شنبه 29/3/1375 جلسه هيات عمومي شعب كيفري ديوانعالي كشور برياست حضرت آيت الله محمدي گيلاني و با حضور جنابان آقايان قضات شعب كيفري و نماينده جناب آقاي دادستان كل كشور تشكيل و با تلاوت آياتي چند از كلام الله مجيد رسميت يافت 0

رئيس : دادنامه شماره 228614/11/1374 شعبه بيست و هشتم ديوانعالي كشور بتصدي جناب آقاي سيداصغر حسيني رئيس وجناب آقاي سيدحسين سادات حسيني مستشار مطرح است 0 جناب آقاي سادات گزراش را قرائت فرمائيد0

پيرو گزراش قبلي در مقدمه دادنامه شماره 707/2128/10/73 ديوان عالي كشور مستقر در مشهد، حسب گزراش مورخ 9/9/72 مامورين انتظامي ، آقاي رمضانعالي فرزند يعقوبعلي ضمن مراجعه به پاسگاه اعلام كرده است : آقاي رمضانعلي فرزند عباسعلي ، همسرش طاهره فرزند رجبعلي را مورد ايراد ضرب و جرح قرار داده است كه حالش وخيم بوده و به مشهد اعزام گرديده ولي مشاراليها در بين راه فوت كرده است و جنازه را به سر چاه برده اند و خودرمضانعلي فرزند عباسعلي متواري شده است 0 ولي دم كه مادر متوفاه است بنام شهربانو فرزند قربانعالي از دامادش بنام رمضانعلي فرزند عباسعلي بعنوان قاتل دخترش شكايت كرده است 0
چند نفر از همسايگان متهم بنامهاي سارا فرزند فرهاد و يحيي فرزند عاليجان و علي فرزند رمضان علي و نورمحمد تمنالو فرزند محمد و سيدمهدي فرزند سيدعلي و حسين فرزند رجبعلي ضمن اينكه برگه استعلاميه اي را انگشت زده ،اند در آن استهشاديه قيد كرده اند: اينجانبان امضاء كنندگان ذيل ، همسايگان ومطلعين در تاريخ 6/9/72 ساعت 16 كه از كنار حياط رمضانعلي فرزندعباسعلي گذرداشتيم مشاهده كرديم رمضانعلي همسرش طاهره را بطوريكه سر وي را در دست داشت مي چرخانيد و به زمين مي زد و در حاليكه آجري در دست داشت به ما فحاشي كرد كه زود برويد0
بانو صديقه فرزند غلامعلي اظهار كرده است : من اطلاع دارم كه ديروز7/9/72 ساعت 17 و مجددا" در شب و مورخه 8/9/72 مكررا" جهت سركشي از نامبرده به خانه آنها رفتم كه طاهره به من گفت كه شوهرم بنام رمضانعلي گردن مرا گرفته و دو سري به چپ و راست پيچانده كه بعد از آن خودش بالاي گردن من نشسته است و ديگر من متوجه نشدم چه شد و درشب گذشته نيز شوهرش به نامبرده گفته است طاهره من تو را با چه زده ام ؟ ظاهره نير اظهار داشته گردن مرا تاب دادي ، ول يدو مرتبه كه پرسيدم طاهره گفت گردن مرا تاب داده من مي ميرم و نامبرده اظهار نمود با يك لگد به وسط پاي من زده كه گمن كنم سياه شده است 0 آقاي محمدعلي فرزند عزيزالله اظهار كرده است : طاهره گفت گردن مرا تاب داده من مي ميردم و نامبرده اظهار نموده با يك لگد به وسط پاي من زده كه گمان كنم سياه شده است 0 آقاي محمدعلي فرزند عزير الله اظهار كرده است : ساعت 18 بود كه بچه طاهره آمد در خانه ما را زد من پرسيدم چه شده گفت پدرم مادرم را كتك كاري نموده مادرم نمي تواند از جاي خود بلند شود من رفتم ديدم كه پاهايش در اين طرف و آن طرف است از او پرسيدم چه شده گفت دو بار گردن مرا تاب داد و من ار به زمين زد و به رمضانعلي گفتم براي چه گردن او(همسرت ) را تاب داده اي گفت براي اينكه كود گم شدو آن ار گم كرده و طاهره گفت برادرش برده است و بعد به رمضانعلي گفتم برو تاكسي تلفني بياورنامبرده رابه نيشابور ببريم گفت مي آورم و تاكسي تلفني آمد و نامبرده را به نيشابور برديم به كلينيك ، طاهره گفت كه شوهرم گردن مرا دوبار تاب داد و من را به زمين زده 0
خانم ليلا فرزند حيدر شغل بهورز خانه بهداشت اظهار كرده است : من صبح در خانه بهداشت نشسته بودم كه يكي از همسايه هاي طاهره آمد و من از آ;ها پرسيدم كه چه شده گفت كه رمضانعلي طاهره را كتك كاري نموده تا امروز ساعت 12 رمضانعلي به خانه ما آمد گفت خانم بهداشت وسايل را برداشته و توي ماشين ديدم كه طاهره افتاده و صحبت نمي كند و بنده هم اكسيژن مصنوعي وصل كردم بخاطر اينكه نمي دانستم مرده گفتم ببريد ماروس ، درمانگاه و رفتيم درمانگاه دكرت آمد داخل ماشين گفت مرده است 0 رمضانعلي به دكتر گفت من بدبخت شدم همه فكر مي كنند كه من طاهره را كشتم يك نامه به من بدهيد با دكتر به داخل بهداري رفتند و نامه از دكتردريافت نمود كه متن آن مشخص نمي باشد سپس جنازه را به سر چاه آورديم و شوهرش بنا نامه به نيشابور رفت  از بانو زينب فرزند حيدرعلي تحقيق ، اظهار كرده است : من در تاريخ 6/9/72 از كناز حياط رمضانعلي مي گذشتم ديدم سرو صدائي مي آيد نگاه كردم رمضانعالي طاهره را كتك كاري مي كرد و گردن او را گرفته و دو سه بار به چپ و راست چرخانيد ومي گفتا خفه شود دادنزن ومن به ايشان گفتم خجالت بكش به من چيزي نگفت 0
از متهم آقاي رمضانعلي فرزند عباسعلي تحقيق اظهار كرده است : حدود12 سال است ازدواج كرده ام چهار تا بچه از طاهره دارم تا كنون سه بار طاهره به دادسرا شكايت كرده است از من ، كه يكبار حدود پنج ماه قبل بخاطر مرافعه با زنم طاهره ده روز من زنداني شدم پريروز طاهره را آوردم دكتر چون اياشن مريض بود و مي گفت دست و پايم حس ندارد صبح صاعت 9 با برادرش آمدم دكتر در كلينيك سه تا سرم و آمپول به او زدند گفتند ببريد حالش خوب است سپس بردم كلينيك ويژه 000 دو تا آمپول ديگر زدند حتي پرستارها دو تا كشيده به زنم زده بودند كه زنم شب برايم تعريف كردمن سپس همسرم را بردم روستا ساعت 5/1 از بيمارستان رفتم و شب ساعت 5/4 به به رنوستاي سرچاه منزل خودم رفتيم همسرم گفت حالم خراب است صبح شد شد ديدم حالش افاقه نكرده است برادرش را فرستادم كه ماشين را نگهدارد ماشين رفت و برادرش نيامد ساعت 11 سرويس مشهد آمد من مي خواستم زنم را ببرم مشهد كه در ماشين سرويس مشهد از بين رفت خانه بهداشت آوردم نفس مصنوعي داد تا روستاي ماروسك كه آنجا بهداري است بعد كه رسيدم دكتر گفت تمام كرده است ايشان گفت ببر دفن كن گفتم چون برادرش با ما اختلاف دارد امكان دارد حيله اي درست كند نامه نوشت به دكتر كياني پزشكي قانوني درساعت 5بادكتر صحبت كردم مامورين آمدند دنبالم گفتند بيائيد برويم به دكتر گفتم كه در بيمارستان به همسرم كشيده زده اند و دهانش را چسب زده اند اضافه كرده است من همسرم را نزده ام يك سر و سخن باهمسرم شدم ولي كتك نزدم يعني يك كيسه كود گندم گم شده بود پرسيدم من كه نبودم نديدي كيسه كجا است ؟ گفت نه 0 همين يك جرو بحث معمولي با هم داشتيم ولي كتك نزدم من جر و بحث با طاهره كرده بودم و رفتم و بعد نفهميدم كه دو ساعت يا بيشتر افتاده است من ديدم خيلي سر و صدا مي كند من با دست بازويش را گرفتم هل دادم گفتم برو سر وصدا نكن سرش گيج خورد افتاد زمين دوباره بلند شدوافتاد در آ[ر اظهاراتش اضافه كرده است قبول دارم كه اينها گفته اند من همسرم طاهره را تاب داده و به زمين زده ام من فقط گردنش راگرفتم و تاب دادم و قصد كشتن نداشتم و نمي خواستم مرتكب قتل شوم 0
در گزارش معاينه جسد قيد گرديده است جسد متعلق به زني است حدودا" 27 ساله با موهاي مشكي و جثه اي متوسط در ناحيه قفسه صدري در طرف راست زير پستان آثار ضربه اي بصورت خونمردگي وكبودي جزئي مشهود است و در ناحيه گردن نيز مختصر كبودي دارد با توجه به شرح حالي كه پزشك كشيك اورژانس و پرستاري كه بربالين نامبرده حضور داشته تهيه كرده اند وي با علائم و اختلالات مغزي به اورژانس منتقل شده و علائم بي حسي در اندامها و پاها و دستها و حالت عدم تمركز حواس مي تواند دليل بر آسيب نسج مغزي باشد كه معمولا"متعاقب ضربه ايجاد مي شود آثار و علائم واضح ضربه در سر وجود ندارد وعلت ديگري كه اينگونه علائم را مي تواند ايجاد كند آمبولي مغزي (لخته خوني ) مي باشد لذا علت قطعي مرگ در صورتكيه بستگان نامبرده تمايل داشته باشند با كالبد شكافي معلوم خواهد شد0
با نو سارا اظهار كرده ست : عصر روز شنبه فكر مي كنم بود كه من در پيش خانه حياطمان ايستاده بودم كه ديدم مرمضانعلي با زنش دعو ام كند و نامبرده گردن زنش را گرفته و بود و گردنش را تاب داد و او را به زمين زد و روي گردن او نشسته بود و چند بچه محصل كه در آنجا توپ بازي مي كردند و تماشا مي كردند نامبرده به آنها فحش داد كه چرا شما ايستاده ايد و نگاه مي كنيد و دنبال بچه ها كرد و گفت اگر بيائيد شما را هم مي كشم من چون ديدم به بچه ها فحش داد گديگر خودم جرات نكردم جلو بروم و يك دفعه ديگر هم كه آنها دعوا كدره بودند و من رفتم آنها را جدا كنم به من گفت اگر تو نمي آمدي او را مي كشتم و علي فرزند رمضانعلي 13ساله اظهار كرده است ما در آنجا بازي مي كرديم ديديم كه صدا مي آمد و رفتيم ديديم كه گردنش را دوبار چرخانيد و به زمين زد و بعدا" مشت و لگد زد و بعد ما رفتيم نگاه كنيم يك آجر ورداشت و دنبال ما كرد و به ما فحش گفت و ما فرا ركرديم و آقاي نورمحمد فرزند تاج محمد15 ساله محصل و سيدمهدي فرزند سيدعلي 11 ساله محصل ويحيي فرزند عليجان 14 ساله محصل و حسين فرزند رجبعلي 12 ساله محصل نيز اظهاراتي نظير گفته هاي علي فرزند رمضانعلي كرده اند0
پس از نمونه برداري از جسد متوفاه و ارسال آن جهت آسيب شناسي و سم شناسي ، پزشكي قانوني خراسان جواب داده است در مورد متوفاه طاهره نتيجه آسيب شناسي با خونريزي مغزي مطابقت دارد لذا اين گواهي پزشكي قانوني به متهم آقاي رمضانعلي فرزند عباسعلي تفهيم گرديده است كه وي در جواب اظهار كرده است اولا" من نزده ام به قرآن قسم به دين قسم من نزده ام هر كسي ديده است بيايد از روي قرآن بگويد قبول دارم بشرط اينكه بي غرض باشد نظريه پزشكي قانوني را هم قبول ندارم 0
پس از صدور كيفرخواست شماره 4207/2/73دادسراي عمومي نيشابور داير به اتهام قتل عمدي بانو طاهره از ناحيه شوهرش رمضانعلي فرزند عباسعلي پرونده جهت رسيدگي به دادگاه كيفري يك نيشابور ارجاع گرديده است كه پس از رسيدگي بشرح راي 85/29442/5/73 متهم را باستناد ماده 205 قانون مجازات اسلامي و نبد ب ماده 206 و ماده 209 همين قانون به قصاص نفس پس از پرداخت نصفه ديه كامله در حق متهم و نيز پرداخت سهم صغار متوفاه از ناحيه متقاضي قصاص محكوم كرده است 0
با ابلاغ راي مزبور متهم و وكيل مدافع او به حكم صادره اعتراض كرده اند و تقاضاي تجديدنظر نموده اند0 پرونده به ديوانعالي كشور و به اين شعبه ارسال گرديد كه بموجب دادنامه شماره 707/2128/10/73 ديوانعالي كشور نظر به اينكه از مجموع محتويات پرونده دليل مفيد قطع و يقين بر اينكه قتل عمدي بوده بنظر نرسيده ، راي دادگاه مبني بر قصاص هنفس متهم فاقد وجاهت قانوني تشخيص داده شده است و نقض گرديده است 0
پروندهاعاده شده جهت رسيدگي به شعبه پنجم دادگاه عمومي نيشابور ارجاع گرديده است 0 آقاي ملك فاروق ملك بعنوان وكيل مدافع متهم در محضر دادگاه دفاعياتي كرده است ، همچنين در دادگاه از شاكيه مادر متوفاه سئوال شده است كه آيا حاضرير نصفه ديه كامله وسهم الارث فرزندان صغير متوفاه را بپردازيد تا در صورت مجرميت متهم رمضانعلي به قصاص نفس محكوم گردد جواب داده است من پول ندارم و حاضر نيستم كه پولي به آنها بدهم چون نمي شود كه بچه ام رابكشند و من درمقابل قصاص پول بدهم بايد قاتل در مقابل قتل فرزندم اعدام كنند0 شعبه پنجم دادگاه عمومي نياشبور پس از ختم رسيدگي بشرح راي شماره 9179/3/74
بزه انتسابي را در حد ارتكاب قتل مرحومه طاهره محرز دانسته و موضوع را با بند ب ماده 206 قانون مجازات اسلامي و ماده 205 و 209 همين قانون منطبق دانسته و متهم را به قصاص نفس پس از پرداخت نصفه ديه كامله مرد در حق متهم و پرداخت سهم الارث چهار فرزند مرحومه طاهره محكوم كرده است 0
با ابلاغ راي صادره به متهم و وكيل مدافع او آنان نسبت بدان اعتراض كرده و تقاضاي تجديدنظر كرده اند وكيل مدافع متهم لايحه تجديدنظرخواهي خود را در پنج صفحه به ديوانعالي كشور تقديم كرده وسپس پرونده به ديوان عالي كشور و بدين شعبه ارسال گرديده است 0
هيات شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد پس از قرائت گزارش آقاي سادات حسيني عضو ممي زواوراق پرونده و نظريه كتبي آقاي سيدعلي ايزدپناه شهري داديار ديوانعالي كشور اجمالا" مبني بر اصراري بودن راي صادره وارسال پرونده جهت طرح در هايت عمومي ديوان عالي كشور مشاوره نموده چنين راي مي دهند:
صرفنظر از اينكه تنها وارث متوفاه كه مادر او است در محضر دادگاه در خصوص پرداخت نصف ديه كامله به متهم جهت قصاص وي اظهار كرده است من پول ندارم و حاضر نيستم كه پولي به آنها بدهم چون نمي شود كه بچه ام را بكشد و من در مقابل قصاص پول بدهم بايد قاتل را رد مقابل فرزندم اعدام كنند0 و اينكه اين اظهارات مخالف مفاد ماده 209 قانون مجازات اسلامي بنظر مي رسد ليكن چون حكم دادگاه مرجوع اليه (دادگاه عمومي نيشابور) مستند به همان علل واسبابي است كه حكم منقوض مبتني بر آن بوده است عليهذا باستنادراي شماره 463/1771/4/71 هيات عمومي ديوانعالي كشور موضوع جنبه اصراري دارد و پرونده قابل طرح در هيات عمومي ديوانعالي كشور بنظر مي رسد مقرر است دفتر پرونده به هيات عمومي ارسال گردد0
شعبه بيست و هشتم ديوان عالي كشور

رئيس : آقايان كه نوبت گرفته اند بترتيب صحبت فرمايند، جناب آقاي سيدحسين سادات حسيني بفرمايند0
 چند نكته را لازم مي دانم ك خدمت آقايان عرض كنم :
اول مساله مظلوميت مقتوله گاه ممكن است احساسات وعواطف افراد را بنحوي در ساتخدام بگيرد كه دلائل را به شكل ديگري انسان ببيند0 در اينكه اين زن مظلوم بوده و شوهرش به او ظلم كرده ، كتك زده ، حرفي نيست ولي مي خواهيم ببينيم اين فعلي كه از اين متهم صادر شده چيست ؟ آنچه را كه شهود نقل كرده اند يكي پيچاندن گردن ،يكي زدن سر به زمين 0 خوب پيجاندن گردن يك حرفي است ، عملي است كه از ناحيه شهود كه نقل شده مبهم است چون پيچاندن اگر در حد20 درجه يا50 درجه و90 درجه باشد به هيچ وجه كشنده نيست 0 ما خودمان هميشه عملا"90 درجه گردنمان را مي چرخانيم خوب اگر چنانچه پيچاندن درحد 180 درجه باشد يا مثلا" فرض كنيم 120 درجه ،130 درجه ، ممكن است كشنده باشد0
مساله دوم عبارت از اين است كه ضربه سر به زمين به چه صورت كشنده است ؟ طبيعي است كه ضربه اي با فشار خاصي 0 گر كسي بخواهد همسر خود را تهديد بكند و بترساند مثلا" سرش را يكي دوباربه زمين بزند نه بشكلي كه به ضرب و فشار خالص باشد اينجا كشنده نيست ، آنچه شهود شهادت داداند گفته اند سرش را به زمين مي زد0اما با چه فشاري ؟ در كجا؟ به چه شكلي ؟ باز مبهم است 0
مساله سومي كه مي خواهم عرض كنم قصد قتل است 0 درست است كه فقها گفته اند فعلي كه كشنده باشد قطعا" قصد قتل درضمن عمل مندرج است و لذا بعضيها گفته اند قصد لازم نيست 0 پس بنابراين وقتي فعلي كه از ناحيه شخص صادر مي شود مبهم باشد و ما نمي دانيم واقعا" اين فعل در چه حدي از او صادر شده ؟ گرداندن گردن در حد120درجه بوده يا90 درجه بود؟ اگر90 درجه باشد معمولي است 0 درست است آنها گفته اند گردنش را مي پيچاند، خوب 90 درجه هم بگرداند گردنش را پيچانده در چنين مواردي وقتي ما نمي دانيم اين فعل در چه حدي واقع شده احراز قصد قتل لازم است 0 ما بايستي بفهميم كه اين بنده خدا قصد قتل داشته يا نه ؟ در حاليكه در اينجا قصد قتل نداشته 0 اولا" انگيزه براي كشتن نداشته 0 ثانيا" بعد آنكه متوجه شده ، خودش او را براي درمان برده ، اين ناشي از اين است كه عصبانيت باعث شده اين فعل را انجام بدهد بعد هم خودش باصطلاح ناراحت شده ، پس بنابراين قصد قتل را نمي شود احراز كرد0
مساله چهارم اين است كه مي خواهم عرض كنم علت فوت در گواهي پزشكي گفته اند كه خونريزي مغري ناشي از ضربه است اين خونريزي مغزي ناشي از ضربه ، ممكن است از ناحيه ضربه سر به زمين باشد0 نتيجه آسيب شناسي هم با خونريزي مغزي مطابقت دارد و اين گواهي پزشكي قانوني است 0 در هر حال اگر چنانچه ضربه نداشته باشد كه ديگر باصطلاح ابهامش بيشتر است 0 به هر حال اين خونريزي مغزي ممكن است معلول ده فعل باشد0 ممكن است در اثر پيچاندن باشد كه پيچاندن شديد باشد و نخاع ضربه ديده باشد و در آنجاخونريزي شده باشد و نخاع ضربه ديده باشد و در آنجاخونريزي شده باشد و ممكن است كه خيلي چيزهاي ديگر باشد ولي در اينجا ما نمي توانيم بگوئيم كه اين خونريزي مغزي كه در آنجا ذكر شده قطعا" ناشي از عمل خود اين متهم است ، از اين جهت ابهام دارد0 بنابراين بنظر من راي هر دو دادگاه درست نيست 0

رئيس : جناب آقاي آموزگار
از محتويات پرونده و گزارش استفاده مي شود كه قتل مرحومه بوسيله ضربات متهم يعني همسرش محقق شده كه به مرحومه وارد كرده او هر كاري كه كردهباشد شهادت شهود اگرچه مختلف است لكن درواقع دو شهادت بيشتر نيست 0 يك شهادت اين است كه متهم گردن اين خانم را به طرف راست و چپ چرخانده و پيچ داده است و شهادت ديگر هست كه متهم موهاي سرخانم را گرفته و سرش را محكم به زمين مي زده و هر دو شهادت مي تواند مورد قبول واقع گردد چون تعارضي بين دو شهادت نيست زيرا ممكن است حسب اين دو شهادت متهم هر دو كار را كرده باشد0
بنابراين با توجه به حضور متهم در محل قتل و وجود شهادت بر انجام كارهاي فوق الذكر امارات و دلائل ظنيه بر لوث دم مرحومه صد درصد موجود است و قتل منتسب به متهم مي باشد و مسله مهم درپرونده اين است كه آيا عمل اين متهم نوعا" كشنده بوده است يا خير؟ در اين مساله هم بين فقهاي اسلام اختلاف زيادي است كه منشاء اين اختلاف ناشي از اختلاف در تعابير روايات است 0
در مرسل يونس به عبدالرحمن كه از اصحاب اجماع است آمده كه امام صادق عليه السلام فرمود: ((ان ضرب رجلا" بعضا" او بحجرفمات من ضربه واحده قبل ان بتكلم هو شبيه العمد و ان علاوه والح عليه بالعصا او بالحجاره حتي يقله فهو عمد يقتل به )) ودربعضي از روايات آمده اس از جمله در خبر ابي بصير كه : ((لو ان رجلا" بخزقه او باجره او بعودفمات كان عمدا")) پس معلوم مي شود كه زدن با يك قطعه خزف يا آجر يا با چوب حسب اين روايت موجب قتل عمدي است و قابل قصاص مي باشد يا آنكه با چوب دستي هم بزند و اصرار بر آن داشته باشد يعني در واقع عمل خود را تكرار نمايد چون اين معني از كلم الح استفاده مي شود در اينصورت عمل او مي تواند قتل عمد تلقي گردد، البته اگر منجر به مرگ گردد0 و نيز دربعضي از روايات معتبر آمده است كه اگر كسي شخصي را شروع كرد به كتك زدن و ادامه داد به اين كار اگر چه اين كتك زدن معمولي باشد و منجر به مرگ مضروب گردد موجب قصاص خواهد بود مانند: صحيحه ابي الصباح كناني از ابوعبدالله امام صادق (عليه السلام ) كه رواي گفته : ((سالناه عن رجل ضرب رجلا" بعضا" فلم يقلع عنه الضرب حتي مات ايدفع الي ولي المقتول فيقتله قال نعم 000)) و در تعابير فقهاء مانند صاحب قواعد و شرح آن آمده است كه آلت قتل دو نوع است نوع اول آنكه او را با چيزي كه نوك تيز است بزند و مقصود آن آلتي كه برنده باشد و داخل بدن رود مانند شمشير و چاقو و سنان و سرب و مس وطلا و نقره و شيشه و سنگ وچوب اگر داراي تيزي باشند كه در اينصورت اگر با اين وسائل زخم و جرح بزرگي ايجاد نمود اين جرح غالبا" و نوعا" كشنده محسوب مي گردد و اين داخل قتل عمد خواهد بود و اگر زخم كوچكي با اين وسائل مذكور ايحاد نمود غالبا" كشنده نخواهد بود0 بنابراين در پرونده مورد بحث مساله اين است كه عمل متهم آيا نوعا" كشنده بوده است ياخير؟ معلوم است وقتي كه گردن شخصي را بسختي بپيچانند بطرف راست و چپ و سرش را محكم به زمين بزنند بطور مكرر طبيعتا" سراناسن آهن نيست و در نظر عرف اين عمل اگر منجر به مرگ شد نوعا" كشنده است و به نظر من راي دادگاه بر قصاص متهم صحيح بوده و آنرا تاييد مي نمايم 0

رئيس : جناب آقاي سيد عبدالله رضائي
موضوع تحقق قتل و احراز مسلم و اينكه در اثر عمل و كتكي كه عباسعلي به خانمش زده اين قتل واقع شده ظاهرا" هم از نظر شعبه ديوانعالي كشور محرز است هم از نظر دادگاهها0 ترديدي در اين موضوع نيست 0 عمده اختلاف يكه هست در عمدي بودن و غيرعمدي بودن قتل است 0 دادگاهها قتل را عمدي دانسته اند و شعبه ديوانعالي كشور غيرعمدي ظاهرا"0 اما ديوانعالي كشور بطور اجمال و فشرده ازكنار قضيه گذشته و در اين باره توضيحي نداده اند كه بچه علت احراز قتل عمدي در مورد بي دليل است 0 اين موضوع را اگر بازتر و روشنتربيان مي كردند شايد كار به اينجا نمي كشيد0 بنده از طرف شعبه ديوان عالي كشور در اين مورد مقداري بحث مي كنم 0
ظاهرا" نظر ديوان عالي كشور اين بوده كه قتل ، قتل غيرعمد بوده چون عمل معمولا" كشنده نيست در مورد قتل عمد اين طور بيان مي فرمايند: ((يتحقق العمد محضا" بقصد القتل بما يقتل ولونارا")) قصد قتل باشد( بما يقتل ولونادرا") كه اين قتل عمد است 0 و باز مي فرمايند: ((و بقصد فعل يقتل به غالبا")) يعني فعلي كه غالبا" مي كشد كه اگر شخص قاتل مبادرت به آن فعل كرد در اين مورد ولو قصد قتل هم ندارد چون فعل ، فعل كشنده و آلت مثلا" ممكن است قتاله باشد، اينها قتل عمد است 0 حالا در مورد پيچاندن گردن بايد اين موضوع روشن بشود كه آيا اين مردي كه گردن عيالش را پيچانده اولا" قصد قتل داشته ، اينكه صددرصد نبوده ، اختلافي بوده ، نزاع زن و شوهري ، عصباني شده و سريك كيسه كود كه موضوع خيلي ناچيزي است دعوايشان شد، يك كيسه كودي كه الان از نظر تعاونيش هفتصد تومان است از نظر حالا قيمت آزادش يك مقدار بيشتر است اينها سرهفتصد تومان دعوايشان شده ، اين آقا نمي خواسته براي هفتصد تومان زنش را بكشد، صددرصد قصد قتل نداشته ، پيچاندن گردن و زدن و مشت واينها معمولا" كشنده نيست 0 پس دو مورد تعريف قتل عمد بنظرمن همانطوريكه شعبه ديوان فرمودند در مورد صادق نيست 0 نه قصد قتل بوده ( بما يقتل ولو نادرا") و نه قصد فعل بوده به فعلي كه (يقتل به غالبا") ولو قصد قتل نباشد0 بنابراين نظر بنده اين است كه راي شعبه ديوان كشور صحيح است 0

رئيس : جناب آقاي عروجي
ضمن تاييد فرمايش جناب آقاي رضائي كه هم شعبه محترم ديوان و هم محاكم اتفاق نظر دارند كه قتلي واقع شده است وبنابرمحتواي احكام محاكم صرفا" طريق احراز قتل ، حتي قتل عمدي را ماعلم قضات محترم مي بينيم چون نه بينه اي بوده ، نه اقرار و نه از طريق لوث و اجراي مراسم قسامه با عنايت به سوابق اختلاف خانوادگي كه ازگفته خود آقا يمتهم بصراحت بر مي آيد كه تا چه اندازه اختلاف داشتندكه سه با راين بدبخت بيچاره از رفتار و نوع بخرورد همسرش به محكمه پناهنده شده ، يعني كار را به جائي رسانده است كه سه بار اين بيچاره با داشته چهار فرزند و بعد از 12 سال زندگي مشترك راهي محكمه مي شود و تقاضاي طلاق مي كند0 تقاضاي طلاق را هم ظاهرا" ما منشاء و ريشه و بني جز اختلاف خانوادگي و نوع برخورد متهم با همسرش در چيز ديگري نمي بينيم 0 اين از اين جهت كه زمينه اختلاف تا چه حد حاد و شايد بشود گفت مزمن هم بوده و نوع برخورد اين آقا هم از گفته خود اين آقا بر مي آيد البته تا آن اندازه كه خود اقار و اعتراف كرده است كه بله من گردن همسرم راگرفتم و پيچاندم و يك جا مي گويد كه من او را هل دام 0 عنايت داشته باشيد يك جا بصراحت گفته است كه من هلش داده ام چون وقتي كود فلان گم شده بود من پرسيدم چي شده است ، گفت من اطلاعي ندارم ، من گرفتم هلش دادم 0 عنايت داريد كه پزشكي قانوني هم بصراحت اعلام كرده است كه علت مرگ ضربه مغزي بوده ، ضربه مغزي هم بارها و بارها عزيزانمان در محاكم يا در پرونده هاي ارجاعي به شعب ديوان كشور ديده اند كه در ظاهر هيچگونه اثري ندارد، اثر مال باطن هست در نتيجه نبايد بگوئيم پس چون در ظاهر هيچگونه اثري نبوده پس چيزي نبوده است اما از اينكه ما اين را قتل عمدي مي دانيم ، آيا قتل عمدي را ماصرفا" بايد به جائي ببريم و بعنوان مثال به ارزش برسانيم كه عمل انجام گرفته نوعا" كشنده باشد0 آيا گرفتن موي سرمقتوله بنابراستعلاميه و استشهاديه اوليه كه همه شهادت داده اند كه ما ديديم موهاي سر همسرش را گرفته بود و مي پيچاند و كجا مي زد كشنده نيست ؟ البته من دوست داشتم اگر موافقت مي فرموديد متن استعلاميه و استشهاديه خوانده مي شد لذا نوع ضربه وارده و نوع عمل ارتكابي متهم را بحق انسان ، با تمام جرات مي تواند بگويد غالبا" ك شنده بوده ودرنتيجه چون قاضي محترم از طريق علم احراز جنايت كرده است و هيچگونه دليل محكمه پسند براي رد علم يا نقص و خدشه در علم قاضي نداريم در نتيجه قتل موضوع پرونده قتل عمدي بوده است 0 از نظر بنده هم قتل عمدي بوده و راي محاكم محترم مورد تاييد بنده هست 0

رئيس : جناب آقاي نيري
عمده مطالب را سروران عزيزم بيان كردند 0 نظر بنده هم اين است كه عمل اين آقا موجب قتل اين خانم شده و طوري بوده كه خودش هم همين استنباط را داشته و لذا در جلو آن خانم بهورز گفته است : من بدبخت شدم ، همه مي گويند او را را كشتي 0 و اين عمل از نظر پزشكي موجب قتل مي شود منتها فقط تنها مطلبي كه اينجا هست اين است كه اين آقا اطلاع نداشت كه اين عمل موجب قتل مي شود، آيا اين كفايت مي كند براي اينكه قتل از عمدي بودن خارج بشود والا عمل ، عملي است كه موجب قتل مي شود پزشك هم تاييد كرده و درمواردمشابه هم ديده شده كه اينطور پيچاندن گردن يا گردن را به طرف بالاكشيدن كه يك مقدار از نخاع آسيب ببيند اين باعث مرگ مي شود منتها اطلاع نداشته كه اين عمل باعث مرگ مي شود، آيا اين كفايت مي كند كه قتل از عمدي بودن خارج بشود؟

رئيس : نظر شما چيست ؟
 نظر بنده اين است كه مووضع ، قتل عمدي است 0

رئيس : جناب آقاي هادي مقدسي
نظر اين است كه دادگاه علم به عمدي بودن قتل پيداكرده اند و با اين ادله وشهادت شهود علم حاصله هم متعارف است 0 ما جهتي نداريم كه بتوانيم علم قاضي را مخدوش كنيم 0 از طرفي هم شما مي فرمائيد قصد نداشته ، عرض ما اين است كه اعمال ارتكابي حاكي از قتل عمد است اعم از تاب دادن گردن مقتوله و حمله به بچه هاي محله و گفتن اين عبارت كه : شما را هم مي كشم 0 حسب ظاهر راي دادگاهها صحيح به نظر مي رسد0

رئيس : جناب آقاي شبيري
در اينكه در اين پرونده قتل به شخص متهم مستند است اختلاف نظري نيست لذا بحث نمي شود ولي از گواهي پزشكي استفاده مي شود كه فوت در اثر خونريزي مغزي بوده نه پيچ دادن گردن ، گرچه سياهي گردن هم گواهي شده ولي عامل قتل خونريزي گردني نيست گرچه نحوه عمل متهم احساسات را عليه او تحريك مي كند از طرفي بچه هاراتهديد مي كند كه برويد مي كشمتان ، اينگونه تهديدها خصوصا" از شخص تند خوي عصباني در حلا عصبانيت عادي است و دلالت بر قصد قتل ندارد و عمل متهم كه زدن سرمقتوله به زمين نوعا" كشنده نيست بسيار اتفاق مي افتد كه شخصي روي سينه طرف مي نشيند و سر او را به زمين مي كوبد و قتل پيش نمي آيد صدها سر به زمين مي خورد و گاهي هم محكم برخورد مي شود و موجب قتل نمي شود0 شواهد هم نشان دهنده اين است كه متهم قصد قتل نداشته و تا ديده حال همسرش بد شده ناراحت شده وخواسته براي معالجه او بلافاصله اقدام كند، لذاراي ديوان عالي رانتيجتا" صحيح مي دانم 0

رئيس : جناب آقاي سپهوند
بنظر بنده يك ايراد اساسي وجو دارد كه اگر آن ايراداساسي مورد قبول آقايان باشد مساله قابليت طرح ندارد0 آن موضوع مربوط مي شود به علت مرگ همانطور كه حاج آقا شبيري اشاره فرمودند علت مرگ نه پيچاندن گردن هست و نه آن آثار كبودن زير پستان 0 يعني در گزارش معاينه جسد و بررسيهائي كه شده تنها آثار مادي مشهود همان كبودي زير پستان است 0 شهودي كه شهادت داده اند و در مورد نحوه اقدام متهم منحصرا" چرخاندن گردن را تاييد مي كنند و متهم نيز بوطر ضمني اگر اقاريري دارد در اين جهت است 0 اما گرازش پزشكي حكايت دارد از اينكه آثار ظاهري مبني بر ضربه مغزي مشاهده نمي شود يعني در بررسي جسد از لحاظ ظاهري آثاري از ضربه مغزي مشاهده نمي شود يعني در بررسي جسد از لحاظ ظاهري آثاري از ضربه در مغز ديده نشده معذالك علت مرگ را خونريزي مغزي ذكر كرده نه پيچاندن گردن يا كبودي كه زير پستان است ،علت خونريزي مغزي معلوم نيست ، تحقيقات در اين مورد ناقص است 0 ازپزشكي قانوني نخواسته اند كه با توجه به اطلاعات پرونده علت خونريزي مغزي را مشخص نمايد 0 آيا پيچاندن گردن مي تواند موجب خونريزي مغزي بشوديانه ؟ خونريزي مغزي علتهاي مختلفي مي تواند داشته باشد0 در موارد عصبانيت و هيجانها شديد، مويرگهاي مغز ممكن است پاره شود ومنتهي به خونريزي شود0 علت اصلي مرگ خونريزي مغزي است اما معلوم نيست كه علت خونريزي مغزي چيست ؟ ضربه است يا پاره شدن مويرگهادراثر عصبانيت يا به هر حال مربوط به اقدامات متهم است 0
اگر اين ايراد وارد باشد اصولا" چون علت مرگ مشخص نيست موضوع قابليت طرح ندارد0 اگر مطالبي كه جناب آقاي رضائي يابقيه آقايان فرمدند كه آيا قصد قتل لازم اهست يا لازم نيست عمل اگر نوعاكشنده باشد نيازي به احراز قصد نداريم مطرح نمائيم ، اينها متفرع و مبني بر اين است كه اقدام متهم سبب قتل شده باشد تا گفته شود عملش نوعا" كشنده است يا قصد قبلي قتل داشته ، متهم چه كاري كرده ، گردن را پيچانده ، يعني نهايتا" بطور قطعي گفته شودكه گردن مقتوله را پيجانده 0 آيا علت مرگ پيچاندن گردن است ؟ مشخص نيست بنابراين اگر اين ايراد قابل قبول نباشد و موضوع قابل طرح بنظر برسدبنده نتيجتا" با راي شعبه ديوانعالي كشور موافقم 0

رئيس : جناب آقاي محمد سليمي
قتل يك وقت با سبق تصميم به قتل انجام مي شود كه بندالف ماده مودر نظر ماست كه ظاهرا" در اين پرونده اين جهت ملاك عمل نبوده ، دادگاهها هم اين جهت را نگفته اند گرچه از قول متهم نقل شده كه در دفعه قبل هم كه با خانمش دعوا مي كرد من رفتم جدا كنم گفت اگر تو نبودي مي كشتمش ولي ظاهرا" اين اصطلاح يك اصطلاح عرفي و عاميانه است نه اينكه واقعا" قصد متهم كشتن زنش بود0 مي گفته بله كتك بيشتري به او مي زدم اگر تو نمي آمدي 0 باقي مي ماند بند ب من مي خواهم عرض كنم بند ب و بند ج اين ماده يك مطلب استاندارد شده اي نيست كه بشود بطور كلي بيانش كرد چون در اين جهت مي گويند جاني كاري را كه نوعا" نسبت به مجني عليه كشنده است انجام بدهد0 كاري كه نسبت به مجني عليه كشنده است توسط جاني اگر انجام شود اين كار را مي گوييم قتل عمدي است 0 قاعدتا" خود آن كار بايدمورد توجه قرار بگيرد، مجني عليه و توانائيها و ضعف وقدرت و صغري و كبري او كه در بند3 هم لحاظ شده در نظر گرفته شود0 قدرت و توان جاني را هم بايد در نظر گرفت پس بايد دقت شود كه جاني كيست ؟ مجني عليه كيست ؟ و آن جنايتي كه وارد مي شود چيست ؟ همه اينهاراكه در نظر گرفتيم ملاحظه كنيم كه اين كار نوعا" كشنده هست ياكشنده نيست 0
در اين پرونده ما نمي دانيم جاني چطور آدمي است 0 از مشخصات و خصوصيات شخصي او چيزي در گزارش منعكس نشده اما مجني عليها را نوشته اند كه زني است در حدود27 ساله با موهاي مشكي وجثه اي متوسط0 مشخصات نشان مي دهد كه مقتوله بسيار قوي و تنومند نبوده ، جثه متوسطي داشته و زمينه آسيب پذيري اش بيشتر بوده 0 دادگاههاكه جاني را ديده اند و گزارشهاي پزشكي را خوانده اند و نحوه جنايتي را كه پيچاندن گردن و همچنين زمين زدن مجني عليها است ملاحظه كرده اند كه اجمالا" به آن اشاره مي كنم 0
در همان گزارش اوليه كه دوستان هم اصرار دارند بخوانند اين طور آمده : ((مشاهده كرديم رمضانعلي همسرش طاهره را بطوري كه سر وي را در دست داشت مي چرخانيد و به زمين مي زد)) و او را قاتل دانسته اند، اينكه جناب آقاي سپهوند مي فرمايند كه آثار ضربه وجود ندارد و قتل مستند به اين آدم نيست بنظر مي رسد متين نباشد چون علي ايحال اين خانم بسب مريضي كه فوت نكرده ، قتل است 0 چنين چيزي را خود متهم هم مدعي نيست نگفته زنم مريض بوده بردمش دكتر،بلكه او قبول دارد او را زده و به دكتر برده است ، آن هم آخرش مرده 0 علي ايحال اين مرگ مستند به اين فعل است يعني بعد از اينكه شوهر اين مصيبتها را بر سر اين زن آورده و اين زن فوت كرده 0 بنظر من اين شبهه و ايراد وارد نيست و چون دادگاهها جاني را مي بينند جنايتي كه منعكس شده ملاحظه مي كنند مجني عليها را هم كه مشخصاتش در نظر گرفته شده مي ببينند، با اين اوضاع قتل را عمد تشخيص مي ،دهند0 ديوان عالي كشور كه مي خواهد بگويد راي درست نيست بايد دليل داشته باشد كه اين تشخيص خلاف است و ما با شبهه نمي توانيم اين چيزي را كه دادگاهها به آن رسيده اند نقض كنيم خلاصه دادگاه از اوضاع و احوال تشخيص داده عمل متهم نسبت به اين مجني عليها كشنده نوعي بوده ما بايد مستدلا" برسيم برخلاف 0 يعني علم برخلاف پيدا كنيم تا بتوانيم راي را نقض كنيم 0 بنابراين بنظر من راي دادگاهها به صواب اقرب است و مي شود تاييد كرد0

رئيس : جناب آقاي سيداصغر حسيني
همانطوري كه فرمودند در اين كه قضيه ، قضيه اي است كه موجب ناراحتي انسان مي شود، يك مرد كه از نظر نيروي بدني قويتراز زن است به اين كيفيت زن را مورد كتك كاري قرار بدهد و نتيجه اين كتك كاري هم فوت آن زن بشود، اين موجب تاثر است ، شكي در اين نيست و هركس بشنود ناراحت مي شود و علي الظاهر مرد هم مردتندخوئي بوده ولو خانواده خانواده فقيري بوده اند بعلت اينكه سر يك كيسه كود مي آيد اينوطر درگيري بوجود مي اورد ولو آن زنه هم بعد از ضربت خودرن در مقام دفاع مي گيود كود را برادرش برده 0 كود راهم برادرش برده سر اين يك كيسه كود عرض شود كه كتك زده زنش را0 منتها چيزي كه هست آقايان توجه دارند كه او كشته شده ، ما الان مي خواهيم يك انسان ديگر را هم بگوئيم كه محكوم به قصاص است و بايستي اعدام بشود اين بايد واقعا" محرز بشود كه قتلي كه از او سر زده قتل عمد است و موجب قصاص است 0 ديوان عالي كشور عقيده اش اين بوده از آنچه كه در پرونده منعكس شده بر نمي آيد كه اين قتل قتل عمد باشد، انسان بتواند احراز كند واقعا" قتل عمدي كه در قانون تعريف شده و موجب قصاص است باشد0 حاج آقا سليمي فرمودند كه دادگاهها قتل عمد را محرز دانسته اند و ما بايد حجت قاطعي براي نقض نظر دادگاهها داشته باشيم ، ظاهرا" اينطور نبوده است 0
از محتويات پرونده بر مي آيد كه دادگاهها مساله مصداق قتل عمد بودن را كانه مفروغ عنه مي دانسته اند تمام بحثشان اين بوده كه اين عمل مسلما" از اين آقا سرزده است و زنش را كتك زده ، گردنش را پيچانده آنهائي هم كه ديده اند از دور ديده اند كه او بازنش گلاويز بوده و گردن زن را مي پيچانده 0 امااين كه چطور مي پيچانده به تعبير حاج آقا سادات 120 درجه بوده ،80 درجه بوده ،90درجه بوده اين موارد نه در پرونده منعكس است نه آنها چيزي از اين جهت گفته اند و اين هم كه اين مرد قصد قتل زنش را نداشته هيچ حرفي درآن نيست ، اگر قصد قتلش را مي دانست كسي مانع نشده بود مي زد تا مي كشت بنا براين البته چون فرهنگشان پائين است ، معلوم مي شود كه مرد آدم تندي بوده كه اين درگيري سر يك كيسه كود بوجود آمده و كتك كاري كرده ، ضمنا" توجه داشته باشيد در گواهي پزشكي ، پزشك اول گفته كه علائمي كه در اين زن ديده مي شود مي تواند ناشي از اختلالات درنسج مغزي باشد و مي تواند ناشي از لخته شدن خون باشد و بعد گفته كه بايستي برود كالبد شكافي ومشخص بشود0 در پزشكي قانوني مشهد هم فقط گفته اند كه اين با خونريزي مغزي مي تواند مطابقت داشته باشد0 اين خونريزي مغزي معلوم چيست ؟ و اگر معلول آن عملي است كه واقع شده و با توجه به اينكه اين بنده خدا مي گويد كه آن بهورز هم كه آمد و بهداري هم كه برديم در دفاعياتش مي گويد آنها اين را زدند براي اينكه بيهوش شده بود بالاخره سيلي زدند0 لذا معتقديم كه حكم دادگاهها بايستي نقض بشود0

رئيس : جناب آقاي ابراهيم ابراهيمي
مطالبي را مي خواهم به عرض همكاران محترم برسانم شايد در صحت تصميم گيري مساعدت شده باشد0 طبق محتويات پرونده از يك سال قبل از اين زن و شهر با يكديگر اختلاف داشته اند و اختلاف آنها هم ازآنجا شروع شده كه برادر متهم بزغاله اي را ازكسي دزديده وبرده ، اين زن قضيه را افشا كرده و شوهرش گرفته زن را طوري كتك زده كه منتهي به صدور گواهي 41 روز طول درمان شده است 0 بدنبال همان اختلافات و عصبانيتهاي قبلي مساله كود شيميائي مطرح مي شودومجددا" با زنش درگير مي شود0
براي اطلاع همكاران محترم از كيفيت كتك كاري ، اظهارات صديقه جلالي 28ساله را كه در صفحه 194 پرونده هست مي خوانم 0ايشان مي گويند: ((بعدازظهر با موتور اين زن يكبار كه كتك خورده شوهرش برده به دكتر در آنجا هم بهش گفته اند ببريدمشهد000)) چون پول نداشته زنش را به منزل آورده وقتي كه به منزل رسانده اين صديقه جلالي اينطوري مي گويد: ((بعدازظهر با موتورش آورد رفتم جلو گفتم طاهره چه شده ؟ نمي توانست حرف بزند، گفت آب بده ،آب دادم ، گفت رمضانعلي گردنم را شكست هرچه جيغ كشيدم شما نيامديد، گفتم ما نديديم ، از پشت به گردنم زد كه مور موركرد بدنم )) اين اظهارات يك گواه است 0 محمد،31 ساله در صفحات 67 پرونده مي گويد: ((وقتي اين راآوردند به زنم گفتم تو برو ببين چي شده ، زنم رفت نگاه كرد، آمد گفت برو برادرش را خبر كن كه طاهره رفتني است ، رفتم سوپ درست كردم ، رمضانعلي آمد گفت برو دنبال يكي از شوراها، اول طاهره صحبت نمي كرد بعد گفت رمضانعلي من را زده گفت گردنم را تاب داد، يك مشت هم به گردنم زد، بعد بدنم به مورمور افتاد، نفهميدم چي شد))
اظهارات زينب ،50 ساله در صفحه 194 پرونده مي گويد: ((صبح بود پسر بزرگ طاهر آمد رد خانه ما گفت بيا، مي رفتم ، طاهره گفت : شوهرم دوباره كردنم را تاب داد بعد دستهايم را تاب داد0نهايتا" مي گويد: رمضانعلي گفت پول ندارم ببرم مشهد، مي برم ده ، فردا مي برم مشهد، اينكه اول برده بعد برگردانده ، بعد كه آورديم به ده از بين رفت 0 من از رمضانعلي پرسيدم چطور شد كه زدي گفت كود زمين را دزديده من هم زده ام 0 كمپوت را گرفته بود كه بدهد به زنش كه طاهره نتوانست بخورد0 رمضانعلي گفت گردنت را تاب داده ام دهنت را كه تاب نداده ام 0 من گفتم گردنش را شكسته اي كه نمي تواند بخورد0 آن كه در آنجا حضور داشته وقتي كه اين را سوارسرويس مشهدمي كنند ببر تو اتوبوس تمام مي كند مي برند نيشابور))) آنجا پزشكي قانوني نيشابور يك گزارش معاينه جسد كه حاج آقا حسيني به يك قسمت اشاره فرمودند و قسميت ديگر از نظر مباركشان دور ماند، عين آن مطلب پزشكي قانوني نيشابور را مي خوانم 0 با توجه بشرح حالي كه پزشك كشيك اورژانس و پرستاري كه بر بالين نامبرده حضور داشته نامبرده با علائم اختلالات مغزي به اورژانس منتقل شده و علائم بي حسي در اندامهاپاها و دستها و حالت عدم تمركز حواس مي تواند دليل بر آسيب نسج مغزي باشد كه معمولا" متعاقب ضربه ايجاد مي شوددر پايان مي گويد در صورتيكه بستگان نامبرده تمايل داشته باشند باكالبد شكافي معلوم خواهد شد0 بعد رفته اند مشهد، كالبدشكافي كرده اند0 وقتي كالبد شكافي كرده اند نمونه برداري كرده اند و گفته اند كه بعد از نتيجه آسيب شناسي ما نتيجه را اعلام عبارت : عطف بشماره 000000 خطاب به بازپرس نيشابور، نتيجه آسيب شناسي باخونريزي مغزي مطابقت دارد0 اين مطالب را بنده لازم دانستم به عرض آقايان برسانم شايد در تصميم گيري موثر بوده باشد0

رئيس : جناب آقاي افشاري
با عنايت به اينكه آقايان استحضار دارند كه درمواد205و206 از قانون مجازات اسلامي قتل عمد بعنوان يك كبراي كلي ، براي آن سه مصداق ذكر شده كه اين موضوع نيز در كلمات فقهاء ودرلابلاي روايات مورد تعرض قرار گرفته است و ]اتهام [ محكوم عليه در اين پرونده نيز قتل عمد است منتهي از نوع و مصداق سوم و آن در جائي است كه جاني نه قصد قتل داشته و نه آن وسيله يا عملي كه نسبت مجني عليه انجام داده نوعا" كشنده بوده بكله عمل وي با توجه به شرائط خاص زماني ، مكاني و حالات مجني عليها خصوصا" ضعيف بودن او موجب قتل گرديده كه اين از نوع سوم قتل عمد ومشمول بندج ماده 206از قانون مجازات اسلامي و مفاد مسائل 6،7،8،15 از كتاب القصاص جلد دوم تحريرالوسيله حضرت امام (قدس سره ) و مستفاد از كلمات فقهاء در كتاب شريف جواهر جلد42 صفحات 16،22،23 و روايات باب 11 از كتاب قصاص النفس وسائل جلد19 مي باشد0
شعبه محترم 28 ديوانعالي كشور در ايراد به حكم دادگاه بدوي مبني بر قصاص متهم به لحاظ ارتكاب قتل عمدبيان داشته كه از مجموع محتويات پرونده دليل مفيد قطع و يقين بر قتل عمدي بنظر نرسيده لذا حكم را فاقد وجاهت قانوني تشخيص داده و آنرا نقض نموده است 0 ولي آنچه كه بنده استفاده كردم اين است كه قضات محترم صادركننده حكم د رمحاكم بدوي با توجه به اظهارتت و گواهي افرادشاهددرصحنه كه نحوه گرفتن گردن و چرخاندن گردن مقتوله را توسط متهم شهادت داده اند و خود متهم نيز اذعان نموده كه اين عمل را انجام داده ولي قصد قتل نداشته و فرض اين است كه از نظر فقهي و قانوني يك بار اقرار كافي است 0 و نيز با توجه به اظهارنظر پزشكي قانوني كه مرگ را در نتيجه خونريزي مغزي اعلام نموده است قتل عمدرامحرز نموده وعلم او با توجه به مستنداتي كه براي عملش ذكر نموده وبر آن اساس حكم صادر كدره حجيت دارد و بر اين اساس يك حكم شرعي كه با اقمه حجت شرعي صادر گشته چگونه مي تواند بدون دليل متقن و قطعي نقض گردد0
با توجه به مراتب فوق اينجانب نتيجتا" حكم صادره از محاكم بدوي مشهد را در خصوص قصاص براي متهم پرونده نسبت به قتل عمد همسرش تاييد مي نمايم 0

رئيس : جناب آقا يبروجردي
دادگاهها كه به بند ((ب )) ماده 206 استنادكرده اندخواسته اند بگويند محكوم عليه عملي انجام داده است كه نوعا" كشنده است به همين جهت حكم به قصاص كرده اند0 ما بايد ببنيم عملي كه متهم انجام داده است چه بوده ؟ و آيا نوعا" كشنده است يا خير؟ اين دو چيز معلوم بشود، حكم دادگاه قابل تاييد است 0 اولا" در عمل متهم ، چه عملي انجام داده است كه عامل قتل شده خيلي روشن نيست 0 همانطور كه پيچاندن گردن اينها نه پزشكي قانوني آنرا تاييد كرده است ونه معلوم است كهدر چه حدي بوده است كه موجب قتل باشد يا نباشد و احتمالا" گفته شده است كه در اثر ضربه مغزي فوت كرده است آنهم احتمالا"0 حالا اگر ضربه مغزي صددرصد باشد در اثر چه بوده است آيا ضربه مغزي در اثر مشت بوده يا در اثر آجرپاره اي كه در دست اين شخص بوده كه بعضي گفته اند با آجر زده 0 بر فرض كه ضربه مغزي مسلم باشد آيا هل داده به زمين زده است ، سرش به زمين خورده است ؟ ويا اينكه خود متهم سر او را گرفته به زمين زده است 0 اگر هل داده باشد به زمين خورده باشد بازضربه مغزي ايجاد مي شود امااين موجب قصاص مسلم نيست و احتمال قوي هست كه همين باشد كه متهم عصباني شده و همسرش را كتك زده است و موي سرش را گرفته است تاب داده است و گردنش را پيچانده ، نهايتا" هلش داده ، او به زمين خورده است و سرش به زمين خورده 0
مرحوم حاج شيخ محمدتقي مجليس پدر علامه مجلسي اعلي الله مقامه در شرح من لايحضره الفقيه مي فرمايد به اينكه الحدودتدرء بالشبهات حتي در قصاص و موارد قصاص هم مي آيد0 آيت الله خوئ اعلي الله مقامه مي فرمايند ك اگر الحدود تدرء بالشبهات در اين جاها نبايد اماهر حكمي بايد موضوعش واضح و روشن باشد0 انسان حكم را صادر بكند0 موضوع قصاص بايد روشن باشد كه واقعاگ عملي متهم انجام داده است كه نوعا" كشنده است اگر اين مسلم بشود حكمش معلوم است 0 ما كه خارج از ع رف و دور از عرف نيستيم بالاخره ما هم جزء عرف هستيم 0 پس در عرف هم مسلم نيست يك عملي انجام گرفته باشد از متهم كه موجب قصاص شده باشد0 بنابراين همين قدر كه جاي ترديد شد موضوع مردد است ، با موضوع مردد ومشكوك نمي شودحكم به قصاص كرد،نتيجتا" راي ديوان درست است 0

رئيس : با علام كفايت مذاكرات جناب آقاي اديب رضوي نماينده دادستان محترم كل كشور اعلام نظر فرمائيد0
نظر به شكايت بانو شهربانو مادر مقتوله كه اعلام داشته دامادش رمضانعلي دخترش طاهره را به قتل رسانيده است و با توجه به استشهاديه تنظيمي و اظهارات همسايگان واهالي محل از جمله بانو سارا كه ناظر جريان واقعه بوده و صريحا" اظهار داشته كه رمضانعلي سر همسرش طاهره را در دست گرفته ومي چرخانيده و سپس او را به زمين زده و روي گردن او نشسته و آجري هم دردست داشته است 0 و اظهارات بانو صديقه ومحمدعلي به نقل قول از بانو طاهره كه گفته است شوهرش كردن او را تاب داده و بعد از اينكه افتاده بالاي سراو نشسته و با مشت به گردناو زده است و اظهارات بانو زينب كه بر اثر مراجعه فرزند طاهره به او به منزل آنها رفته و مشاهده نموده پاهاي طاهره اين طرف و آن سرف افتاده است واز رمضانعلي سئوال نمده براي چه گردن همسرش را تاب داده كه گفته است چون يك كيسه كود گم شده بود0 و با التفات به اظهارات چند نفر محصل به اسامي علي نورمحمد تمنالو، سيدمهدي ، يحيي ، حسين كه گفته اند مشغول بازي بودند مشاهده نمودند رمضانعلي همسرش را دوباره چرخانيده و اورا به زمين زده و با مشت و لگد او را مي زده و با آجر آنهارا دنبال نموده است و با ملاحظه اقرار متهم به اينكه گردن همسرش را تاب داده و او را زمين انداخته است و گزارش معاينه جسد كه حاكي است هنگام انتقال بانو طاهره به اورژانس علائم بي حسي دراندامها،پاها دستها و حالت عدم تمركز حواس ناشي از آسيب نسج مغزي وجودداشته كه متعاقب ضربه ايجاد شده است و نتيجه آزمايش آسيب شناسي علت مرگ را خونريزي مغزي اعلام نموده است 0
بنابراين با توجه به مراتب فوق ، ارتكاب قتل عمدي بانو طاهره وسيله شوهرش رمضانعلي محرز و مسلم است و آراء دادگاهها مبني بر قصاص نفس متهم موجه بوده معتقد به تاييد آن مي باشم 0

رئيس : آقايان لطفا" راي خود را مرقوم بفرمايند0

رئيس : عده اعضاء محترم حاضر در جلسه 31 نفر، اكثريت 17 نفر راي شعبه پنجم دادگاه عمومي نيشابور را تاييد كرده اند، اقليت 14 نفر راي شعبه بيست وهشتم ديوانعالي كشور را تاييد نموده اند0

مرجع :
كتاب مذاكرات وآراء هيات عمومي ديوان عالي كشور سال 1375
دفترمطالعات وتحقيقات ديوان عالي كشور، چاپ اول 1377

127



بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده