سامانه جستجو قوانین




رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

قرارداد ساز آرش علیزاده نیری وکیل پایه یک دادگستری آژانس هواپیمایی عصر پرواز مجری ویزای شینگن ویزای ایتالیا ویزای چین ویزای دبی
راي شماره : 27 - 7/12/1375

راي هيات عمومي شعب حقوقي ديوانعالي كشور (اصراري )
اعتراض  وكيل تجديدنظرخواه موجه است زيرا هيچ يك از شهود تعرفه شده از طرف تجديدنظرخواندگان منجزا" گواهي نداده اند كه قطعه زمين موضوع دعوي به مورث آنان انتقال داده شده و از متن قبوض  ابرازي كه ادعا شده ضمن آن مبالغي بابت خريد اين زمين به آقاي رنجي (شوهر مالكه ) تاديه گرديده چنين معامله اي مستفاد نمي شودواوراق پرونده كلاسه 68/224 دادگاه حقوقي 2 تنكابن نيز دلاتي بر وقوع معامله ندارد خصوصا" اينكه وكالتنامه اي از آقاي رنجي جهت معامله قطعه 7 در پرونده مشهود نيست 0 بنا به مراتب فوق دادنامه شماره 179/1/74 شعبه اول دادگاه حقوقي يك نوشهر به علت مغايرت آن با ادله دعوي و محتويات پرونده مخدوش است و مستندا" به بند((ج )) ماده 24 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب به اكثريت آراء نقض و رسيدگي مجدد به شعبه ديگر دادگاه عمومي نوشهر محول مي شود0
هيات عمومي ديوانعالي كشور(شعب حقوقي )

130
* سابقه *

راي اصراري حقوقي 137527  جلسه اول

تصرفات خواندگان دعوي خلع يد بايدمستندبه دلايل مقنن مالكيت باشد0

شماره راي  :  7/12/1375
شماره پرونده :  137528
شماره جلسه  :  137537

علت طرح    : اختلاف نظر بين شعبه دهم ديوانعالي كشوربا دادگاههاي حقوقي يك نوشهر

موضوع :     خلع يد و قلع مستحدثات
 بيع
 نقض حكم به علت مغايرت با ادله

در ساعت 11 روز سه شنبه مورخ 11/10/1375 جلسه هيات عمومي شعب حقوقي ديوانعالي كشور برياست حضرت آيت الله محمدمحمدي گيلاني رئيس ديوانعالي كشور و با حضور جنابان آقايان قضات ديوانعالي كشور و نماينده جناب آقاي دادستان كل كشور تشكيل و با اعلام رياست ديوانعالي كشور جلسه رسميت يافت 0

رئيس : دادنامه شماره 31111/5/1375 شعبه دهم ديوان عالي كشور بتصدي جناب آقاي اسدالله رضواني رئيس و جناب آقاي علي معيني مستشارمطرح است 0 جناب آقاي معيني دادناه شعبه راقرائت فرمايند0

در تاريخ 10/11/68 آقاي علي اكبر مشايخيان وكيل دادگستري به وكالت خانم اقدس شايسته همت دادخواستي بطرفيت آقايان ناصر و پرويز و موسي و گودرز واردشير و بانوان منيزه و فرحناز (همگي مقيمي ) به دادگاه حقوقي يك تنكابن نقديم نموده و خلع يد وقلع و قمع و نزع بناي احداثي را بشرح متن دادخواست تقاضا مي نمايد و چنين توضيح مي دهد طبق كروكي پيوست موكله يك قطعه ملك خودواقع در خرم آباد تنكابن را به قطعاتي تفكيك و دو قطعه از قطعات مجزي شده را كه در قست شرق بالغ واقع شده و داراي شماره هاي 8و9 تفكيكي بوده به مورثه خواندگان منتقل مي نمايد كه قطعه شماره 8به مساحت چهارصد مترمربع و قطعه شماره 9 به مساحت سيصد مترمربع مي باشد ولي نامبدره با سوءاستفاده از غيبت موكله بدون مجوز قسمت غربي قطعه 8 را كه يك قطعه كامل بشماره 7 وبه مساحت 433 مترمربع مي باشد به دو قطعه ديگر ضميمه و در آن ايجاد اعياني نموده است 0 لذا تقاضاي صدور حكم به محكوميت خواندگان به خلع يد از قطعه شماره 7 تفكيكي را دارد0
آقايان ناصر و موسي مقيمي دو نفر از خواندگان ضمن لايحه و در جلسه دادرسي دفاع نموده اند مرحوم پدر ما بنام غلامحسين مقيمي به موجب سند عادي مورخ 17/7/58 قطعات 8و9 را از باغ مشجر از شوهر خانم خواهان خريداري نموده است و نيز در تاريخ 29/1/63 قطعه 7 همان باغ را با حضور سه نفر شاهد خريدراي و بابت آن مبلغ 72500 رايل به آقاي عزت رنجي پرداخت كرد هاست و قرار بوه مشاراليه پس از چند روزي سند آن قطعه را تنظيم وتحويل پدرم نمايد ولي سندي در اينمورد تنظيم ننموده است و حتي از ناحيه خانم خواهان طبق پرونده كلاسه 68224 حقوقي 2 تنكابن دادخواستي عليه ما تسليم شده كه دادگاه ادعاي او را مردود اعلام داشته است 0
وكيل خواهان ضمن تشريح دعوي اظهار داشته : دادنامه استنادي خواندگان ارتباطي به قطعه شماره 7(مورد دعوي ) ندارد چون دعوي قبلي مربوط به دو پلاك 8و9 مورد مبايعه بوده و موكل در آن پرونده مدعي بوه كه غير از قطعه 7 از جاي ديگري نيز تجاوز شده كه ادعاي موكل فقط در اين مور مردود شناخته شده است 0
دادگاه پرونده مورد استناد خواندگان بكلاسه 65/424حقوقي 2 را مطالبه وملاحظه و خلاصه آنرا در پرونده مطرح منعكس مي نمايد، كه به اين شرح است : در تاريخ 21/4/65 آقاي علي اكبر مشايخيان بوكالت از خانم اقدس شايسته همت دادخواستي بطرفيت آقاي غلامحسين مقيمي به خواسته خلع يد از ملك موكل خود به دادگاه تقديم و اظهار داشته خوانده قسمتي از ملك موكله را كه ميزان دقيق آن وسيله كارشناس روشن خواهد شد غاصبانه متصرف شده و مورد تجاوز در حد جنوبي رقبه مورد معامله قرار دارد كه دادگاه حقوقي دو تنكابن پس از رسيدگي دعوي مزبور ار مردود اعلام داشت است 0
چون خواندگان مدعي شده اند كه قطعه شماره 7(قطعه مورددعوي )از شوهر خوهان خريداري شده و بهشهادت شهود استناد نموده اند دادگاه قرار تحقيق از گواهان را صادر مي نمايد كه خلاصه اي از اظهارات گواهان تعرفه شده از طرف خواندگان بشرح زير است :
گواه اول : يك روز حدود سال 63 كه تاريخ دقيق آنرا نمي دانم غلامحسين مقيمي يك قطع زمين از آقاي رنجي خريده بود كه مشخصات زمين را تا اين حد مي دانم كه روبروي شهرك فرهنگيان بوده و آقاي مقيمي مبلغ بيست ويكهزار تومان به آقاي رنجي وجه نق داددرمغازه آقاي قلي پور و يك يادداشت مانندي هم امضاء كردند من زمان خريد زمين مورداختلاف حضور نداشتم فقط مي دانم كه راجع به خريد زمين بود و اينكه كدام يك از قطعات مورد معامله بوه اطلاعي ندارم واز اينكه آن زمين مورد اختلاف را خريدند اطلاعي ندارم و ازپيرامون اين قضيه بي اطلاعم 0
گواه دوم : من از دو قطعه ديگر كه آنها خرديدند اطلاعي ندارم و شماره آنرا هم نمي دانم حتي مشاره اين زمين مورد اختلاف را هم نمي دانم يك روز نمي دانم كه مربوط به سال 61يا62 بودپرويز مقيمي قا پدرش آمدند به مغازه جنابي بغل مغازه من كه زمين را معامله كنند نمي دانم كدام زمين بود آقاي مقيمي پدر خواندگان گفت متري هفتاد تومان ، آقاي رنجي گفت متري يكصد و پنجاه تومان حتي يك خط آقاي جنابي نوشت و آقاي رنجي گفت ببرم خانمم امضاء كندو بياورم و من خبر ندارم كه چه كسي امضاء كرده است ولي معامله انجام شد اما آن ساعت پول يرد و بدل نشد و بعد از حدود ده روزآقاي غلامحسين مقيمي مبلغ بيست ويك هزار تومان پول آورد مغازه من بابت يك قطعه زمين داد به آقاي رنجي و از آقاي رنجي رسيد گرفت و يك سال بعد آقاي رنجي آ'د در مغازه من كه چون آقاي مقيمي دائي خانم شما است براي ما اصلاح كنيد كه آن آقا پول مرا بدهد و آقاي مقيمي مي گفت سالي ده هزار تومان مي دهم و آقاي رنجي هم قبول كرد قرار شد شش هزار تومان به من بدهد به رنجي بدهم كه نداد ولي بعدا" ده هزار تومان خود مقيمي به رنجي داد و قرار شد بقيه شصت وهفت هزار تومان را بدهد من خبر ندارم الباقي را چطورپرداخت 0
دادگاه جهت روشن شدن قضيه قرار معاينه محل (از قطه هقفتم ) و تحقيقات محلي را صادر مي نايد و قرار صادره اجراء شد و عضو مجري قرار از زمين متنازع فيه معاينه بعمل مي آزرد ولي خواندگان درمحل گواهاني معرفي نمي نمايند تا از آنان تحقيق به عمل آيد خود خوانگان از دادگاه تقاضا مي نمايند كه از دو نفر گواهان درجلسه دادگاه تحقيق بعمل آيد و اين درخواست مورد پذيرش دادگاه واقع شده و جلسه دادرسي بهمين منظور تشكيل مي شود ولي خواندگان نيز در اين جلسه گواهان خود را معرفي ننموده و اظهار داشته اند اين دو نفر گواه حاضر به حقيقت گوئي نيستند0
دادگاه پس از رسيدگيهاي معموله راي شماره 12954/8/72را صادر و پس از بيان مقدمه واقدامات معموله و ذكر خلاصه اي از پرونده دادگاه حقوقي 2 تنكابن كه مورد استناد قرار گرفته چنين اتخاذ تصميم مي نمايد:
با توجه به مجموع محتويات پرونده و تحقيقات معموله و مدافعات خواندگان ، دعوي خواهان موجه و متكي به دليل به نظر نمي رسدزيرا اولا"  با توجه به مبالغ مندرج درذيل فروشنامه مدركيه و رسيدهاي ابرازي خواندگان كه مصون از تكذيب مانده و اختلاف فاحش مجموع مبالغ دريافتي فروشنده رقبه با ثمن مورد معامله و نيز با عنايت به كيفيت اظهارات آقايان جواد فيروزپور وايوب قلي پور و دفاعيات خواندگان مبني بر اينكه قطعات مورد نظر دوبار مورد معامله قرار و سپس بصورت قطعه واحدي در آمده موجه به نظر مي رسد مضافا"اينكه همين مطالب توسط مورث خواندگان در حين ريدگي به پرونده استنادي نيز اظهار شده است 0
ثانيا" صورتمجلس معاينه محل دلالت بر وجود يك دستگاه ساختمان در قسمت جنوب غربي متصرفي خواندگان داشته كه قدمت آن حدود هفت سال توصيف گرديده كه به حدود سالهاي 64و1365 منتهي مي شود و غيره لذا دعوي مطروحه را مردود اعلام مي دارد0
از اين راي آقاي علي اكب رمشايخيان بوكالت بانو اقدس شايسته همت تجديدنظرخواهي نموه كه پرونده در شبعه دهم ديوانعالي كشور مطرح و دادنامه شماره 26366/6/1373 بشرح زير صادر مي شود:
اعتراض وكيل تجديدنظرخواه وارد است 0 زيرا نه قبوص عادي استنادي خواندگان و نه گواهي گواهان تعرفه شده آنان و نه ساير دلائل موجود در پرونده هيچيك وقوع بين قطعه 7(زمين موضوع دعوي )و فروش آنرا به مورث خواندگان احراز نمي نمايد بنابراين دادنامه تجديدنظر خواسته كه مغاير موازين قانوني و قضائي تشخيص مي گردد نقض و پرونده جهت رسيدگي مجدد و اتخاذ تصميم به دادگاه حقوقي يك نوشهر ارجاع مي شود0
سپس پرونده در دادگاه حقوقي يك نوشهر مطرح و دادگاه باصدار راي شماره 179/1/74 مبادرت نموده و
بشرح استدلال تلويحي در راي صادره قبلي حكم به رد دعوي خواهان مي دهد0
آقاي علي اكبر مشايخيان وكيل دادگستري بوكالت خانم اقدس شايسته همت از راي مزبور تجديدنظرخواهي نموده كه پرونده جهت اتخاذ تصميم به اين شعبه ارجاع شده است 0 دادخواست تجديدنظرخواهي وكيل تجديد نظر خواه در جلسه مشاوره قرائت مي شود0
هيات شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد پس از قرائت گزارش آقاي اسدالله رضواني و اوراق پرونده مشاوره نموده چنين اتخاذ تصميم مي نمايند0
چون راي تجديدنظرخواسته اخير مستندا" به همان سبب و دلائلي كه در دادنامه منقوض به آن استناد شده صدور يافته و نتيجتا" اصراري تشخيص مي گردد لذا توجها" به ماده 576 قانون آئين دادرسي مدني پروند هرا جهت طرح در هيات عمومي بنظر رياست محترم ديوان عالي كشور مي رساند0
]شعبه دهم ديوان عالي كشور[

رئيس : جناب آقاي رضواني
اين اولين قراردادي كه بسته شده فروشنامه آن اين است : در تاريخ 17/7/58 فروشنده عزت الله رنجي 000 شوهر خانم مالك باشد، خريدار غلامحسين مقيمي ، خريد يك قطعه زمين مشجر و مركبات به صورت باغ حدود آن شمالا" به جاده عمومي ، مشرق به حاج آقاعبدالله مغرب به ملك تفكيكي مالك ، جنوب هم به ملك تفكيكي اين كروكي و نقضه ترسيمي آن هم اينجا هست اين سه قطعه زمين هست 8،7،9 كه دو قطعه آن مورد معامله قرار گرفته و قطعه 7 آن مانده و بحثي هم در آن نيست 0 در اين فروشنامه هم نوشتبه به صورت قطعه 8و9 بحثي در اين نيست 0 اما ورثه مقيمي مي گويند قطعه 7 هم مورد معامله قرار گرفته منتها در سال 61، پنج يا شش سال بعد، دلائلشان چيست ؟يكي از رسيدهائي كه ارائه مي دهند اين است مبلغ 21 هزار تومان توسط آقاي اميريان و قلي پور به حساب غلامحسين مقيمي تحويل اينجانب عزت الله رنجي گرديد0 رنجي ، يكي هم شهادت شهود است آقاي جواد فيروزپوركه شاهد مي باشدمي گويد: يك روز حدود سال 63 و آن طور كه خودشان مدعي هستند آن را سال 61 خريده اند و تاريخ دقيق آن را كه خودشان مدعي هستند آن را سال 61 خريده اند و تاريخ دقيق آن را نمي دانم كه آقاي غلامحسين مقيمي يك قطعه زمين از آقاي رنجي خريده بود كه ظاهرا" بمبلغ هفت هزار و فلان 000 كه مشخصات زمين را تا اين حد مي دانم كه روبروي شهرك فرهنگيان بود آقاي مقيمي مبلغ 21 هزار تومان به آقاي رنجي وجه نقد داد در مغازه آقاي قلي پور و آقاي رنجي يك يادداشت مانندي هم تهيه شد و احتمال زياد بخط آقاي رنجي بود كه خودشان امضاء كرده اند حالا زمين مورد اختلاف حضور نداشته اند فقط مي دانم كه خيلي راجع به زمين بود و اينكه كدام يك از قطعات بود اطلاعي ندارم و از اينك آن زمين مورد اختلاف را كتبا" خريده اند يا شفاها" آن هم اطلاعي ندارم ، اطلاع ديگري پيرامون قضيه ندارم 0 اين يكي از شهودش است پس دلائلش همين دو شاهد است 0
اما قرينه اي كه هست اين رسيد بيش از آن پولي است كه در دست اين آقايان است اين قرينه است و ثانيا" اضافه برآن يك پرونده اي اينها قبل از اين داشته اند كه اين آقا شكايت كرده بود كه اين آقاي مقيمي به جنوب زمين من تجاوز كرده ، اينها آمده اندرسيدگي كرده اند و ديده اند نه به جنوب يعني خط23 تجاوزي نشده ، اينها مي گويند در آن موقع ملك در تصرف و قطعه 7 در اختيار ما بود اين هم كه شكايتي نكرده و قسمت قطعه 23 را تجاوز كرده اند فقط دلائل همين است كه عرض كردم اين رسيدهاست 0 اين معامله نمي شود0

رئيس : جناب آقاي حسين سليمي
آنچه كه مسلم و غير قابل ترديد و انكار است اين است كه خواندگان قطعات 8و9 را خريداري كرده اند كه خود وكيل خواهانها هم اين مساله را قبول دارند كه اين قطعات 8و9 خريداري شده قطعه 7 است كه همان بيع نامه مورخه 3/8/58 كه يك قطعه 7 است كه متصل به قطعه 8است كه همان بيع نامه آقايان بر سر پلاك 7 است كه آيامعامله انجام شده يا نشده 0 خواندگان يعني خريداران كرده 0 اينجا وكيل خواندگان قبول دارد كه اينها قطعه زميني را خريداري كرده اند منتها ايشان مي خواهد بگويدكه اين زميني را كه مورث اينهاخريداري كرده اين قطعه نيست يعني 7 نيست يك قطعه ديگري است :1 رسيدي است كه مي گويد از طلب مبلغ 672500 ريال مبلغ 21 هزار تومان توسط آقاي اميريان و آقاي قلي پور به حساب آقاي غلامحسين مقيمي تحويل اينجانب يعني عزت الله رنجي بابت يك قطعه زمين گرديد0 يعني پول اينها از بابت يك قطعه زمين را اينها داده اند اين يك مساله 0
2 رسيدي است كه مورد قبول وكيل خواهان است مي گويد كه از مبلغ 46250 تومان از مشهدي غلامحسين مبلغ 10 هزار تومان توسط آقاي قلي پور واصل شد0 قلي پور و اشخاص ديگر گواهاني هستند كه اينجا اظهار اطلاع كرده اند راجع به اين مساله 0
آقاي وكيل خواهانها علاوه بر اينكه اينجا هست اصالت مستندات را تاييد كرده گفته اين دو سند را من قبول دارم كه چنين مساله اي بوده و زميني هم معامله شده منتها ايشان نظرشان اين است كه اين غير از آن است و صورت مجلس 17/3/71 و هم طبق صورتجلسه مورخه 10/7/70 در محضر دادگاه باايشان اينطور مي گويد: اين پول مربوط به زمين ديگري است ، عين اظهارات ايشان است 0 در مورخه 10/7/70 مي گويد كه قبلا" قطعه زمين ديگري را خريداري نموده كه رسيدمربوط به آن است ارتباطي به اين زمين ندارد0 ملاحظه فرماييد كه اينجا كه راسا" غير از معامله اي كه انجام شده غير از7و8 كه سند دارند و معامله را انجام داده اند خريدار اصلي مي گويد اينها را ما نوشتيم بنا بود كه پدرم بعدا" برود و مبايعه نامه را مجددا" بنويسد ولي عمرش كفاف نكرد و مرد و ديگر ما نتوانستيم باصطلاح به آنجا برسيم 0
بنظر بنده در اينجا ايجاب مي كرد كه وكيل خواهانهاكه درخواست خلع يدكرده ، اگر چنين مساله اي بود مي رفت اين زمينها رانشان مي داد و مي گفت آقا اين معامله انجام شده اين زمين مربوط به قطه 7 نيست آن يكي است 0 مثلا" لااقل نشان مي داد معامله انجام شده ، بيع انجام شده اينها يك پول اضافه هم داده اند0 تمام اينها در پرونده است 0 النهايه اگر اين همان زمين است ، بيايد زمين را نشان بدهد0نرفته اين كا را بكند قرائن و اوضاع واحوالي كه در پرونده است اين گواهاني كه رفته اند و در آنجا اظهار اطلاع كرده اند آنهامي گويند ما مي دانيم كه اين زمين را كه خريدار است ما نمي دانيم كدام است و اصلا" كجا است 0
من حيث المجوع بنظر بنده قطعه 7 معامله انجام شده ، مورث ايشان هم در اينجا متصرف بوده بعضي از مورثشان همين خواندگان هستندكه متصرف بوده اند و مورد معامله همين زمين است و معامله درست انجام شده و نتيجتا" بنظر بنده راي دادگاه درست است 0

رئيس : جناب آقاي قطبي
در اين پرونده 4 مورد مجهول است 0 ادعا مي كنند كه پرونده اولي كه ما برخلع يد طرح كرديم مربوط به اين قطعه 7 نيست 0 دليل نيست كه زمين ديگري در تصرف خواندگان بوده است اين يك دليل 0
مطلب دوم كه اين قطعه بنديها وسيله خواندگان عنوان شده است اساسا" در اداره ثبت تفكيك نشده وسيله خود مالكين عنوان شده است و قطعه اي نبوده كمااينكه شما ملاحظه مي فرمائيد كه اولين سندي را كه نوشته اند مي نويسند يك قطعه مشجر كه قطعه 8و9 در محدوده آن است بنابراين قطعه تفلكيكي رسمي مشخص ثبتي نبوده است 0
خريدارها رسيدهائي ابراز مي كنند كه پول به فروشنده ها پرداخت شده است و اين رسيدها با مبلغ سند اولي تعارض دارد مسلما" اين آن نيست چون آن 37 هزار تومان بوده كه 20 هزار تومان رااول داده اند نهايتا" 17هزار تومان بيشتر نبوده كه 5 هزار تومان آن را قرار بوده يك ماه بعد و بقيه آن موقع تنظيم سند درحالي كه شمامي بينيد الان در اين سند رسيدها يكجا10 هزار تومان توسط آقاي قلي پوريكجا 21 هزار تومان رسيده كه اينها هيچ ارتباطي به آن پيدانمي كند طرف مي گويد اين معامله انجام شد چون قطعه بندي نداشت اين هم وصل به اين دو قطعه ديگر بوده مجموع دلائل نشان مي دهد كه به هرحال خواهان زمين را واگذار كرده و چند سال قلبش هم خوانده در همين قسمت ساختمان كرده است و اين مالك نرفته جلوي ساختمان را بگيرد اين رسيدها و آن ساختمان و اين قطعه بندي مجموعا" نشان مي دهدكه واقعا" متصرفين زمين را خريده بوده اند0 راي دادگاه صحيح به نظرمي رسد0

رئيس : جناب آقاي صفرزاده
براي قطعات زمين متصرفات خوانده ها دو مرحله دعواي خلع يد طرح شده يكي در سال 65 بوده ك من اجازه مي خواهم خلاصه نويسي كه از آن پرونده دادگاه رسيدگي كننده كرده خلاصه آن پرونده را بخوانم مي نويسد: در تاريخ 21/4/65 آقاي علي اكبر مشايخيان بوكالت از طرف خانم شايسته همت بطرفيت غلامحسين مقيمي به خواسته خلع يد از ملك موكل بدين شرح :
((خوانده قسمتي از ملك موكلين را كه ميزان دقيق آن با جلب نظر كارشناس روشن خواهد شد غاصبانه متصرف شده لذاتقاضاي رسيدگي و صدور حكم به خلع يد از ملك موكل را دارد0 فتوكپي سند مالكيت پلاك 22/145 متعلق به بانوي خواهان راجع به مالكيت 6 دانگ قطعه زمين به مساحت 12 هزار و 125مترمربع واقع در خرم آباد بخش 3 حوزه ثبت شهسوار ضميمه پرونده است 0 درتاريخ 28/11/65دروقت مقرردادگاه تشكيل ، وكيل خواهانها اظهار داشت 0 قطعه مورد تجاوز در حد جنوبي مورد معامله قرارداد و به تحقيق و معاينه محلي استنادنموده است 0 به موجب تصميم متخذه مورخ 28/11/65قرارهاي مذكور به همراه جلب نظر كارشناس صادر شد، قرارهاي معاينه محل در تاريخ 9/6/66 اجرا شد بدين شرح :
رقبه خريداري شده از ناحيه خوانده (كه قبل از اين دعوا طرح شده ) و رقبه مورد دعوي در تجمع به صورت قطعه واحدي است و حدود تقريبي 1200 مترمربع و درطبيعت داراي شكل هندسي خاصي نيست محدود است شمالا" به جاده آسفالته به طول 5/33 متر و جنوبا" به طول 22متر به قطعه مجاور تفكيكي شرقا" بطول تقريبي 5/43 متر باغ مركبات حاجي عبدالله بيگي ، غربا" به طول 41 به 60 به كوچه احداثي قطعه مورد معاينه در مجموع به صورت باغ مركبات و محوطه خوانده است 0 ساختمان مسكوني خوانده دعوا در مجاورت جنوب غرب محوطه واقع شده ، كيفيت استقرار ساختمان در محوطه بنحوي است كه امتداد دامنه جنوبي ساختمان درست روي سيم خاردار قرار گرفته و بقيه محوطه پوشيده از درخت مركبات است و جهت رقبه مورد معاينه با سيم خار دار به قطعه مورد دعوا محصور شده است و رقبه مورد دعوي خواهان پرونده به صورت يك مثلث مختلف الاضلاع درمجاورت جنوبي محوطه خوانده واقع شده و قاعده مثلث كه در قاعده شرقي واقع شده به 5/3 مترمربع و غربا" فاقد حد است و مساحت تقريبي مورد دعوا حدود تقريبي 60 مترمربع بنظر مي رسد0
دادگاه كروكي موجود در پرونده استنادي در ذيل همان صورت جلسه خلاصه نويسي كرده 0 من اينجا توضيحي دارم : ملاحظه مي فرمائيد كه در دعواي خلع يد سابق خواهان گفت كه من ميزان تجاوز خواندگان را نمي دانم كارشناس بيايد احراز بكند در همان موقع كه اينهامدعي هستند الان كه دعواي ما دعواي قطعه 7 است ، قطعه 7 همان موقع هم در تصرف اينها بود و آن موقع همين ساختماني را كه خلع يد آن را خواسته اند كارشناس كروكي آن را كشيده و مشخصات آن را نوشته تصرفات خواندگان در پرونده نوشته كه در حدود11 هزار و خرده اي مترمربع آقاي بيگي كارشناس برابر نظريه شماره 273466/7/66 اعلام نموده پس از پياده كردن پلاك 445 فرعي از22 اصلي بخش 3ثبت تنكابن ، ملاحظه گرديد كه رقبه مورد دعوا و رقبه مورد معامله كلا" داخل در محدوده پلاك مورد ذكر بوده و طبق نقشه تفكيكي پيوست كه به وسيله اينجانب تفكيك گرديده در حال حاضر به مساحت 60 مترمربع اضافه مساحت دارد يعني قطعه 8، قطعه 9 كه يكي 400 متربود يكي 300مترجمعا" مي شود700 متر قطه 7 هم كه در اين مجموعه بوده درتصرفات خواندگان بوده كه مجموعا"1140 مترمربع و اين مقدار ناشي  از متجاوز بودن آن به قطعه 23 مورد تفكيك مي باشد و در نتيجه كل مساحت موردمعامله 1147 مترمربع مي باشد در صورتي كه قطعه 8و9 جمعا" متربيشترنبوده البته اين معاينه محل و اين نظريه كارشناس هم در حضور طرفين پرونده بود هنه در غياب خواهان پرونده كه در نقشه باهاشورمشكي مشخص گرديده ، رقبه مورد تجاوز قطعه 23 تفكيكي و به مساحت 60متر مربع است از شمال به طول 32متر به قطعات تفكيكي شماره 8و7 و از شرق به طول 4 متر به قطعه مجاور و از جنوب به طول 32 متر به قطعه 23 تفكيكي و از غرب فاقد حد مي باشد0
دادگاه بموجب تصميم متخذه مورخ 14/8/66 اعلام داشت كارشناس اعلام كرده كه خوانده مساحت 60 مترمربع به يكي از قطعات تفكيكي ملك خواهان تجاوز نموده و خوانده نيز همان موقع در همان پرونده مدعي شدكه سه قطعه از همسر خواهان خريداري كرده است يعني اين را نه مورثش بلكه خود خريدار ك زنده بود همان موقع گفته كه علاوه بر قطعات 8و9 قطعه سوم ديگري هم بوده است و مدافعات خوانده و مفاد سند مدركيه مشاراليه مويد آن است كه قبل از انجام معامله پلاك ملكي خواهان تفكيك شده و متعاقب آن خوانده 2يا3 قطعه آن راخريده لذا بمنظور احراز اينكه خوانده در موقع معامله موقعيت قطعات تفكيكي مورد معامله را چگونه احراز نموده و اين قطعات چگونه به وي تعرفه شده آيا بر اساس نقشه تفكيكي موقعيت قطعات موردمعامله به وي تعرفه شد و معامله صورت گرفت 000 كه هيچگونه نقشه با وجود اين كه قطعات مورد معامله در مجاورت هم قرار داشته غيراز قطعات 8و9 براي رقبه مورد معامله و فروشنامه مدركيه چه بوده براي اينكه اين همان موقع 3 قطعه را در تصرف داشت براي روشن شدن مراتب مذكور اخذ توضيح ضروري و دادگاه قرار استيضاح صادر و موارد استيضاح عبارتنداز:
1 آيا فروشنده نقشه رقبه مورد معامله رادرزمان انجام معامله بهوي ارائه داده و در نتيجه آيا نقشه اي بين طرفين ملاك تشخيص موقعيت رقبه مورد معامله بوده است يا خير و در صورت مثبت بودن پاسخ ، آيا اين نقشه همان نقشه تفكيكي ابرازي از طرف كارشناس به پيوست نظر كارشناسي كه در پرونده مضبوط است ميباشدياخير؟
2 چنانچه در انجام معامله آنان هييچگونه نقشه اي مدخليت نداشته باشد پس به ادعاي خود چگونه 3 قطعه را خريداري نموده است آيا اين قطعات را همزمان در يك معامله خريداري نموده يا اينكه در دفعات مختلف اگر در يك معامله آنها را خريداري كرده باشد با وجود اينكه اين قطعات در مجاورت واقع بوده و بصورت يك قطعه مي باشد بر چه اساس اين قطعه را شامل 3قطعه مي دانند ملاك سه قطعه بودن آن چيست ؟
3 با وجود اينكه فروشنامه ابرازي وي رقبه مورد معامله به صورت يك قطعه تعرفه شده شماره گذاري اين رقبه به قطعات 8و9 چه بوده و برچه اساسي اين شماره ها براي رقبه مورد معامله تعيين شده است 0
خوانده طي لايحه ثبت شده به شماره 74429/9/67پاسخ مي دهد:
موقع فروش نقشه تفكيكي وجود نداشت دو قطعه يك جا در تاريخ 17/7/58 خريداري شده كه همان قطعه 8و9 است يك قطعه هم خريداري شد و خريد نامچه نزد آقاي رنجي است كه در سال 63 خريداري شده و آقايان امير فيروزكوهي ساكن ميانه ناحيه و ايوب قلي پور و كاظم حبابي و پرويز مقيمي ساكنين خرم آباد شاهدند وجه آن داده شدو سه قطعه خريداري شد البته بدون تعيين مساحت و60 متر تجاوزي كه كار شناس اعلام كرده قبول ندارم ((وظاهرا")) اينها روي متراژ معامله نكرده بوده اند روي قطعه معامله كرده بودند كه اين 60 متر تجاوز را هم دادگاه نپذيرفته اين سه قطعه در يك مسير است به لحاظ فوت خوانده بموجب تصميم متخذه 30/10/66 قرار توقيف داده شد0
در17/7/68 جلسه تشكيل شد و خواهان اظهار داشت نقشه اي كه بر اساس آن پلاك ملكي موكله تفكيك و قطعاتي از آن معامله شده همين نقشه مضبوط در پرونده بوده كه كارشناس نظريه داده تازه اينجا وكيل ميپذيرد و اين نقشه بايستي ملاك تجاوز مورث خواندگان به باقي مانده پلاك و صدور حكم به نفع موكله مورد استدعاست 0
خواندگان حاضر در جلسه اظهار داشته اند در موقع انجام معامله پدر ما، ما حضور داشتيم بدوا" پدر ما يك قطعه زمين از وكيل خواهان طبق سند عادي مضبوط در پرونده خريده بعدا" قطعه مجاور آن را خرديده قطعات خريداري شده در موقع معامله به همين وضعيت بوده و حدود آن به همين صورت فعلي بوده و درموقع معامله نقشه اي به مورث ما داده نشده و از روي نقشه معامله اي صورت نگرفته فروشنده پدرما نرا سرزمين برده و اين را به وي نشان داده كه به همين وضوع كنوني بود كه پدرم آن را قبول و خريده است و اخيرا" پدرمان فوت و به ملك خواهان تجاوز نكرده ك دادگاه بموجب دادنامه 1045  سال 68 راي صادر نموده و آن راي قطعيت پيدا كرده و دعوي خواهانها را رد كرده است )) من توضيح مختصري مي دهم و به عرايضم خاتمه مي دهم 0
خواهان و وكيل وي در اجراي قرار معاينه محلي در پرونده استانادي تصرفات خواده را در قطعات 7و8و9 مشاهده و ساختمان خوانده را ملاحظه كرده و دفاع وي را مبني بر اينكه كل متصرفات را خريداري نموده اند و اظهارنظر كارشناس را به اينكه كل مورد معامله 1147 مترمربع مي باشد نفي نكرده در آن پرونده خلع يدقبلي خواهان گفت كه من نمي دانم كه چقدر تجاوز شده كارشناس بيايد، كارشناس آمد گفت متصرفات خواندگان مورد معامله 1147 مترمربع است و اينها نگفته اند كه نه خير قطعات 7و8و9و700 متراست 0
2 خواسته وكيل خواهان در پرونده مورد استناد مطلقا" خلع يد از ملك موكل بدين شرح كه قسمتي از ملك موكله را كه ميزان دقيق آن را كارشناس تعيين خواهد كرد بوده ، گفته كه غاصبانه متصرف شده اند0 مسلما" خواهان مورد تجاوز كرده ، يعني آن قطعه 7 را كه ساختماني در آن بوده و رفته اند ديده اند متعرض آن نشده خودشان قبول داشته اند كه خرديده بود نه كارشناس و نه خواهان و نه وكيل وي متعرض تصرفات خوانده در قطعه 7 كه به مساحت 433 مترمربع است نشده اند0 النهايه در دادنامه مورد استناد دادگاه بلحاظ اينكه خوانده قطعه زمين معلوم و مشخصي را خريداري نموده 60 مترمربع مورد نظر كارشناس را هم مورد لحوق حكم قرارنداده ، حكم به رددعوي خلع يد داده 0
3 تصرفات خوانده طبق نظر كارشناس كه مورد معامله را1147متر مربع تعيين نموده است در دادنامه مورد استناد مورد لحوق حكم قرار گرفته مجددا" طرح دعوا نسبت به 433 مترمربع آن وجه قانوني نداشته و با توجه به خواسته خواهان در پرونده مورد استناد كه علي الاطلاق خلع يد از مورد تجاوز خوانده را خواسته بودوطبق دادنامه محكوم به رد شده وكل تصرفات ناشي از خريد زمين خوانده كارشناسي گرديده اعتقاد من اين است كه طبق بند 4ماده 197قانون آئين دادرسي مدني مساله اعتبارامرمختوم داشته و مجددا" اينها عنوان گذاشته اند كه آنجا60 مترمربع تجاوز شده بود اينجا433 متر مربع 0 نتيجتا" راي دادگاه صحيح بوده ، آقاي معيني كه فرمودند در رسيدهاننوشته ، در رسيدهاي بعدي نوشته بابت يك قطعه زمين 0
رئيس : به علت ضيق وقت ادامه مذاكرات به جلسه بعدموكول مي گردد0

راي اصراري حقوقي 137527  جلسه دوم

در ساعت 9 روز سه شنبه مورخ 7/12/1375 جلسه هيات عمومي شعب حقوقي ديوانعالي كشور برياست حضرت آيت الله محمدمحمدي گيلاني رئيس ديوانعالي كشور و با حضور جنابان آقايان قضات ديوانعالي كشور و نماينده جناب آقاي دادستان كل كشور تشكيل شد و با تلاوت آياتي چند از كلام الله مجيد رسميت يافت 0

رئيس : رسيدگي در مورد دادنامه شماره 31111/5/1375 شعبه دهم ديوانعالي كشور را كه در جلسه قبل ناتمام ماند ادامه مي دهيم 0 جناب آقاي معيني در خصوص موضوع توضيح بيشتري بفرمائيد0

در اين پرونده همانطور كه فرمودنداجمالا" يك قطعه باغ مركبات بوده كه به 28 و جند قطعه تقسيم شده ، دو قطعه آن قبلا" فروش رفته كه قطعه 8و9 باشد كه راجع به آن قطعه بحثي نيست و تصرف هم دارند قبلا" به دادگاه حقوقي 2 دادخوساتي داده شد كه به اين قطعه تجاوز شده ، وكيل خواهان همانطور كه فرمودند اعلام مي كند بعدا" كه در قسمت جنوبي قطعه خريداري شده كه قطعه 23 مي شود كارشناس هم تاييد مي كند كه به مقدار60متر در ان قطعه جنوبي تجاوز شده 0 بحثي راجع به قطعه 7 كه در غرب قطه 8و9 خريداري شده قراردارد اساسا" مطرح نبوده در مورد قطعه 7 كه بگوئيم دعوي همان دعوي است واعتبارامر مختومه را پيدا كرده 0
مساله اين است كه مساله دوم و مساله سوم بلكه دوم رافرمودند اين است كه اين آقاي رنجي كه شوهر اين خانم اقدس شايسته است به ادعاي وكالت آن دو قطعه را فروخته ، هيچگونه وكالتنامه اي در آن پرونده نيست 0النهايه مالك اعتراضي هم به اين قضيه ندارد0 مي توان گفت كه معامله ايست فضولي كه مالك آن را تنفيذ كرده ، در مورد قطعه سوم كه قطعه سوم كه قطعه 7 باشد آن را هم آقايان خواندگان مدعي هستند كه مورث ما از آقاي رنجي كه هم شوهر و هم وكيل خانم اقدس شايسته است ، خريداري كرده 0
حالا همانطور كه فرمودند اصلا" دلائلي براي اين قضيه نيست 0 من عرض مي كنم به فرض اينكه يك چنين چيزي باشد يعني اين آقاي رنجي به ادعاي وكالت رفته باشد و آن قطعه 7 را فروخته باشد شبهه را قوي مي گيريم مبالغي هم گرفته باشد آيا حدود وكالت اين آقاي رنجي چقدر بوده ، به كدام قطعات وكالت داشته ، آيا وكالت داشته كل اين قطعات را بفروشد، اين قطعات بيست و چند قطعه است يا فقط همان دو قطعه 8و9 را كه فعلا" مورد بحث متنازع فيه نيست آنها بوده به چه مبلغ فروخته اند، متري چند فروخته اند، پولش رابه چه صورتي گرفته اند كجا گرفته اند، هيچكدام از انيها مشخص نيست 0 بفرض اينكه همه اينها مشخص باشد فضولتا" اين آقاي رنجي آمده بادعاي وكالت قطعه 7را فروخته كه مالكش آن را تنفيذنكرده ، اين معامله فضولي است تنفيذ نكرده وقتي تنفيذ نشد، نمي توان بر آن اعتباري قائل شد0وكالتنامه اگر ابراز شده بود مشخص بود و حدود وكالت مشخص بود مربوط به كدام قطعات است ادعاي وكالت است صرفا" اما ادعاي وكالت در چه حد ودر چه چيز؟ بنده عرضم همين است 0

رئيس : جناب آقاي مفيد
هفته قبل حضرت آيت الله مقرر فرمودند كه با حذف زوايد و اضافات صحبت بشودبحثي كه امروز داريم ان اشاءالله براي تكميل اين مطلب است كه ادعائي كه اين خانم كرده است كه ملك من راخوانده ها گرفته اند دادگاه رد كرده است خواسته او را، و شعبه 10 ديوانعالي كشور هم راي دادگاه را رد كرده است 0 اصل بحث را آقايان توضيح دادند هم جناب آقي رضواني و هم جناب آقاي معيني و گزارش هم تقريبا" گوياست 0
مطلبي كه من مي خواهم عرض كنم اين است كه اين آقايان خواندگان در مقام دفاع حرفشان اين است كه مي گويند پدر ما از شوهر خانم اين دو قطعه را خريد كرده است و قطعه هفتم را هم معامله كرده ، دادگاه آمده استناد كدره است به شهادت شهود و به اظهارات آنهاو استناد كرده به قول خواندگان كه خود اينها مي گويند وجود يك دستگاه با سابقه 7 سال اينها متصرفند تقريبا" جزء ادله اش آورده ما بايد اين جا بگرديدم دنبال اينكه معامله اي واقعا" انجام شده است يانه ؟ صحبتي كه آن هفته شد قرائني ومطالبي از خلال بحث آقايان استخراج كرده و نتيجه گرفته اند كه تقريبا" ما علم پيدا مي كنيم كه يك چنين معامله اي انجام شده واگر بيع صدرصد هم نباشد حداقل در حد يك قرارداد بوده كه بايد اين ملك به اين شخص تحويل داده شود و اين خانم ادعايش بي اساس است 0
اولا" ما بايد ببينيم كه بيع چيست ؟ روشن است كه تمليك عين به عوض معلوم است بايد اين معامله اگر باشد عوض مشخص باشد 0اين را آقايان توضيح دادند كه اينجا عوض مشخص نداريم اين قطعه 7 را كه اينها ادعا مي كنند اين قطعات يكي 400 متر بوده ، قطعه نه ،340 متر بوده و قطعه هفت 433 متر بوده بايد در بيع عوض معلوم باشد و اينجا اصلا" نه نوشته اي در كار است ونه سندي نوشته شد، رسيدگي كه دارند آن رسيد را اولا" كس ديگري داه پيدا نمي شد، پس از اين جهت اين را ما نمي توانيم بيع بگيريم بصرف اينكه دادوستدي بطور مطلق شده بالاخره اركان بيع بايد محقق باشدكه آن هم معلوم نيست ، متراژش هم مشخص نيست كه اين چه فروخته و چه خريده چون آنها مدعي هستند و اينها منكرند، شهادتي هم كه شهود داده اند اين شهادتها به درد نمي خورد اول اين كه اينها سه شاهد معرفي كرده اند و از بين آن سه شاهد فقط دو شاهد آمده ، شهادت داده اند:
شاهد اول گفته است كه بيست و يك هزار تومان آقاي مقيمي به آقاي رنجي داد و يك يادداشت مانندي امضاء كرد0اولا" اينكه مي گويد من درست نمي دانم كه معامله بر سر چه بوده است كه آن را اجمالا" در گزراش خوانديد0
شاهد دوم مي گويد حتي يك خط آقاي جنابي نوشت و آقاي رنجي گفت ببرم خانم من امضاء كند و بياورم و من خبر ندارم كه چه كسي امضا كرده بود0
ما وقتي مي گوئيم شاهد و شاهد هم بايد متعدد باشد حتي اگر 2 شاهد بر خلاف هم شهادت دهند هر دوي آنها سقوط مي كند0 اين شهود علاوه بر اينكه خيلي مجمل شهادت داده اند حتي يكي مي گويدسال 62بود يا سال 63، حتي در سالش شبهه دارد كيفيت شهادت هم اصلا" معلوم نيست بعد بطريقه و كيفيت شهادت هم بتمام معنا با هم مخالف است پس اين شهادت هم نمي شود براي ما كارساز باشد0
بعدمي گويد بله معامله انجام شد وي در آن ساعت پولي رد وبدل نشد، بعد از حدود ده روز آقاي مقيمي بيست ويك هزار تومان پول آورده مغازه من و بابت يك قطه زمين به آقاي رنجي داد و رسيد گرفت اين شهادتي كه در اينجاست 0
بنابراين شهادت شهود به درد ما نمي خورد آن ادعائي هم كه خود آن آقايان كرده اند بفرش كه اين هفت سال است ساخته شده يابخواهد بگويد در اين مدت چرا اعتراض نكرده است اين هم بالاخره بيع بودن اين قضيه را محرز نمي كند0 بنابراين آن رايي كه دادگاه داده است درست نيست ، منتها من نظرم اين است كه شعبه محترم 10 ديوانعالي كشور وقتي اين اجمالات را و اينگونه ابهام را در پرونده ديد كه شهادت شهود درست نيست ومداركي كه آنها به دادگاه ارائه داده اند و دادگاه به آنها استناد كره اينها كاملا" توضيح داده نشده بايد از پرونده نقصي گرفته مي شد برمي گشت و تحقيق ديگر و بيشتري مي شد ولي من بازهم با تمام اين مسائل نتيجتا" راي شعبه 10 را درست مي دانم منتها اگر تحقيق بيشتري مي شد بهتر بود ولي آن مداركي كه آنها ادعا كرده اند درست است كه اين پول را گرفته شايدواقعه اين زمين را داده است و پول بابت آن زمين باشد ولي با ادعائي كه اينها مي كنند و مي گويند ما خريديم و بيع انجام داديم مامي گوئيم ولو پول داده و پول هم بابت اين زمين بوده و زمين هم تحويلش بابت همين پول است مگر نمي شود كسي چيزي را تحويل بگيرد پولش را هم بدهد و بعدا" معلوم شود كه اين بيع فرضا" خللي داشته و بيع باطل بوده ؟ بنابراين صرفا" ما بيائم با اين قرائن بخواهيم راي بدهيم كه اين با بيع ومعامله مالك شده همين قرائن دليل بر اين است ه بيع درست نيست 0 بنابراين راي شعبه 10 نتيجتا" صحيح بنظر مي رسد0

رئيس : جناب آقاي صفرزاده
در جلسه گذشته من صورتجلسه معاينه محل ونظريه كارشناس و دادخواستي را كه خواهانها در سال 65 تقديم دادگاهها كرده بودند خواندم و در آن پرونده اگر مختصر مروري بشود مشخص است كه اين رقبه اي كه به عنوان قطعه 7 خواهانها الان مدعي هستند داخل همان دعواي سال 65 بوده من كل گزارش جريان پرونده را كه در جلسه قبل به عرض آقايان رساندم نمي خوانم به قرائت خواسته پرونده سال 65 اكتفا مي كنم 0
مي نويسد، خواسته خلع يد از ملك م كل بدين شرح : خوانده قسمتي از ملك موكله را كه ميزان دقيق آن با جلب نظركارشناس روشن خواهد شد غاصبانه متصرف شده است يعني نه قطعه اي را مشخص كرده و نه سمت وجهتي از ملكي را مشخص نموده بلكه تشخيص تجاوز را موكول كرده به نظر كارشناس 0 ششدانگ قطه زمين خواهانها در اصل 12125متر مربع بوده كه از كل اين زمين در صورتجلسه معاينه محلي كه درپرونده سابق در سال 65 شده ، مجري قرار مي نويسد كه رقبه خريداري شده از ناحيه خوانده ((خوانده دو تا سند داشت يكي قطعه 8كه 400 مترمربع است وديگري قطعه 9 كه 300 مترمربع مساحت دارد جمعا" مي شود700 متر مربع )) ورقبه مورد دعواي سال 65 در تجميع به صورت قطعه واحدي است به حدود تقريبي 1200 مترمربع در طبيعت داراي شكل هندسي خاصي نيست 0 بعد حدود آن را نوشته وكيفيت استقرار ساختمان در محوطه را در مجاورت جنوب غربي آن بيان كرده يعني ساختماني را كه الان اينها مدعي هستند و مي خواهند قلع بكنند در سال 65 هم در روي زمين بوده كه كارشناس آن زمان هم قطعه 7 را داخل در زمين اينها دانسته هم كروكي زمين را كشيده و هم ساختمان را كشيده و بعد آقاي بيگي كارشناس برابر نظريه شماره 2734/7/66 اعلام نموده كه پس ازپياده نمودن پلاك 445 فرعي از22 اصلي بخش 3 ثبت تنكابن ملاحظه گرديدرقبه مورد دعوي و رقبه خمورد معامله كلا" داخل در محدوده پلاك فوق الذكر بوده و طبق نقشه تفكيكي پيوست كه بوسيله اينجانب تفكيك گرديددر حال حاضر به مساحت 60 مترمربع اضافه مساحت دارد0 يعني هم قطه 9را ديده و هم قطه 8 را ديده و هم قطه 7 را تجميع كرده بعد آنچه كه اينها تجاوز كرده بودند60 مترمربع بوده دعواي فعلي در بطن همان دعواي اولي بوده وقتي كه ما همه اينها را جمع مي كنيم ميشودقطعه هشت ،400 مترمربع قطعه نه ،300 مترمربع قطه هفت ،433 مترمربع كه جمع آن مي شود1133 مترمربع وكارشناس هم نوشته در نتيجه كل مساحت مورد معامله 1147 مترمربع مي باشد( اين را سال 65كارشناس مي نويسد) و مستند كارشناس اين است كه با حضور متداعيين رفته معاينه محل شده خواهانها خودشان و وكيلشان در جلسه معاينه محل وا جراي قرار كارشناسي كه توام با معاينه محل بوده حضور داشته اند چطور60 متر مربع تجاوز را قبول كرده اندو433 مترمربع از زمين مورد تصرف را كه داخل در اين قطعات بوده با ساختماني كه اينها الان قلع آن را مي خواهند آن زمان نديده اند0
نتيجه اينكه اينها پذيرفته اند كه قطعه 7 را هم معامله كرده اند منتها حسب ظاهر خواندگان تجاوزي به مقدار60 مترمربع در قسمت جنوبي به قطعه 23 كرده بودند كه دادگاه آن را هم مورد لحوق حكم ناده چراغ كه اينها به متراژ نفروخته بودند بلكه به طور قطعه فروخته بودند و دادگاه نپذيرفته كه اينها63متررا هم تجاوز كرده باشند0
من معتقد هستم كه بيعي چه به صورت مبايعه نامه كه مدعي هستند سندش پيش آقاي رنجي است و چه به صورت بده وبستان چنانچه سندي هم نباشد صورت پذيرفته 0
جواب همه سئوالات و ابهامات آقايان اين است كه دادگاه سابق رسيدگي كرده و نسبت به اين مساله حكم داده و اعتبارامرمختومه را پيداكرده 0 حال آقايان عنوان مي كنند در آن پرونده 63 مترمربع محل تنازع بوده ، اين 63مترمربع خواسته خواهانها در دعواي سابق نبود ، كارشناس تعيين كرده كه 63 مترمربع تجاوز شده خواهانها علي الاطلاق مدعي بودند كه به زمين آنان تجاوز شده حكم سال 65 قطعي و تاييد شده و اعتبار امر مختوم را پيداكرده ، در سال 65 ياازاين حكم تجديدنظرخواسته اند و مرجع تجديدنظر احيانا" دادگاه حقوقي يك بوده كهتاييد كرده يا تجديدنظر نخواسته ااند در هر حال اين حكم قطعي شده 0 وقتي كه ما با يك حكم قطعي مواجه هستيم كه دراين حكم همان 433 مترمربعي كه خواهانها مدعي هستند داخل در آن بوده و قطعيت پيدا كرده تجديددعوي بي مورد و مسموع نبوده ، اقتضاي مورد صدور قرار رد دعوي بوده است 0

رئيس : جناب آقاي معيني
پرونده اي كه در سال 65 مطرح بوده در دادخواست اساسا" نه جاي زمين مشخص شده نه زمين مورد تصرف و نه باصطلاح مقدارش بنظر كارشناس واگذار كرده ، منتها وكيل آمده در جلسه دادگاه گفته در قسمت جنوبي زمين خريداري شده تصرف كرده كارشناس البته تاييدكرده كه در قسمت جنوبي بوده ربطي به آن پرونده ندارد يعني شكايت اين آقاي وكيل از لحاظ تجاوز به جنوب قطعه خريداري شده بود نه غرب آن كه بگوئيم مختومه است شكايت اين آقا يوكيل اين آزاي متصرف اين آقاي خريدار آمده به جنوب قطعه خريداريش كه در قطعه 23 موكل من واقع شده تجاوز كرده دادگاه هم نسبت به آن رسيدگي كرده ، بحثي درقسمت غرب نبوده كه بگوئيم دادگاهتصميم گرفته و مختومه است 0

رئيس : جناب آقاي زهتابيان
اولا" در مورد اينكه كارشناس نظر داده در سال 65، قرارداد مال سال 58 است پس بايدمستند ما موقعيت ملك كه در نظرمي گيريم آن سند تنظيمي در سال 58 باشد نه آنچه را كه كارشناس در سال 65ديده و بطور قطع از فاصله سال 68 تا65 ممكن است آنها رفته باشند و در زمين چيزي ساخته باشند آنچه كه م ستند دعوي است قراردادد مورخه 17/7/58 است اين يك مساله است 0
مساله ديگر در اينجا كه ماحتما" بايد آن پرونده اي كه دراينجا مطرح نيست و پرونده اوليه مدنظر قرار قدهيم و در آنجا خواهان آمده است دادخواست داده به خلع يد نسبتب به زميني كه بيش از قطعات 8و9 بوده يعني خواهان گفته من 8و9 را فروختم اين بيشتر از 8و 9 را تصرف شده ، حالااگر چنانچه كارشناس آمد و قطعه 7 را هم ضميمه 8و9 كرد اين دليل بر اين مي شود كه خواهان قطه 7 را فروخته و حكمي هم كه دادگاه براساس نظريه كارشناس صادر مي كند نسبت به قطعه 9و8و7 اين درست بوده ، اين قطعيت صحيح است اما اصل قضيه ، بموجب قراردادي كه تنظيم شده يك قطعه زميني با حدود و مشخصات يعني در آن پرونده اوليه وقتي كه شما قرارداد را نگاه مي كنيد شمال زمين ، جنوب زمين ، مشرق و مغرب آن مشخص شده است ما با جهات شمال ،مشرق و جنوب آن كاري نداريم بحث روي قسمت غربي است اين 2 تا زمين 8و 9 پيش هم قرار گرفته 9و8، در آن قرارداد نوشته شده كه سمت غرب زمميني كه به مورثه خواندگان فروخته شده ملك تفكيكي مجاورفروشنده است اما وقتي كه اين قطعه 8و9 پهلوي هم و قعطه 7 هم مي آيداز اين طرف كه كارشناس مي رود به آنجا معاينه مي كند غرب زمين به كوچه مي خورد پس اينجا يك تناقض وجود دارد0
فروشنده زمين 8و9 را فروخته با توجه به اينكه قسمت غرب زمين ملك تفكيكي مجاور فروشنده است نه كوچه پس اين تعارض نشان مي دهد كه قطعه 8و9فروخته شده بعدا" قطعه 7 را ضميمه كرده حالا مستند اين خواندگان چيست ؟ ادعايشان و دفاعاشان در اينكه ما اين را خريده ام چه مي باشد؟ يكي شهادت شهود است يكي هم پولهائي كه پرداخته اند شهادت شهود را همانطوري كه آقايان در گزارش ملاحظه كردند هيچ ارزشي ندارد زيرا مي گويند نه از قيمت اطلاع دارند نه از متراژ اطلاع دارند و نه از تاريخ و موقعيت زمين اطلاع دارند هيچ اطلاعي ندارند و از نظر قضائي شهادت شهود هيچ ارزشي ندارد0
مستند دوم اين است كه ما پول اضافي داديم وقتي ماآن قراردادي را كه نسبت به قطعات 8 و9 هست در نظر مي گيريم پولي كه اينها داده اندجمع مي كنيم مي بينيم از آن مبلغ بيشتر است آيا اگرچنانچه خريداري پول اضافي داد دليلي بر اين است كه معامله اي صحيحا" انجام شده و تمام اركانش وجود داشته ؟ اين دليل نمي شودو مساله ديگري كه در اينجا خوانده مي گويد من سه قطعه زمين خريده ام هيچ صحبتي كه ما از اينها بدهي داشتيم نكرده است (پدر اينها) ولي اين بچه ها آمده اند گفته اند كه ما بدهي داشتيم چرا، چون بايستي اين پرونده را يك طوري درست مي كردند، پدر اينها دو قطعه خريده با يك مبلغ معين ، بعد كه اينها پولهائي را كه ارائه مي دهند شما جمع بكنيد بيش از آن مبلغ است اينجا اين فكر براي ماپيدامي شود0 آنها يك مبلغ معيني براي آن دو قطعه داده اند پول اضافي كه داده اند پس قطعه سوم را خريده اند اينطور نيست ، اينها يك پولهائي داده اند ولي در اين پولهائي كه اينها داده اند بر اساس قرارداد نبوده اينها يك پول اضافي داده اند اگر مي آمدند و مي گفتند كه ما آن دو قطعه را خريده ام پدر ما آن دو قطعه را خريده اين پولها اضافه مي شد آمده اند براي اينكه ثابت بكنند سه قطعه خريده اند مقداري پول اضافه پرداخت كرده اند ولي اين پرداخت پولها وسيله چه كسي بوده ، كي پرداخته و كي گرفته ، شوهر مالك گرفته و اينها مستندي دستشان نيست فقط مستندي كه اينها دارند راجع به قطعه 8و9 است  و اينها براي اينكه بياورند قطعه 7 را ضميمه بكنند گفته اند ما پولهاي اضافي داده ايم ولي اين وكالتي در اين مساله نداشته اگر چنانچه وكلالتي در اين مساله داشت هيچ اشكالي نداشت يك معامله فضولي انجام داده و خوب اين ورثه خريدار هم اول مي گويند اين نوشته را گرفت و برد كه به تاييد خانم برسد آن خانه هم نه تاييد كرده و نه آن نوشته را ارائه داده اند، بنابراين نوشته اي كه حكايت بكند از اينكه اينها اين سه قطعه را خريده اند دردست نيست معامله اي كه اينها انجام داده اند معامله اي بوده فضولي و مورد تاييد هم قرار نگرفته 0 و اينها چون متوجه مي شوند با اين مستندي كه در اول بوده و محدوده آنهم مشخص بوده نمي توانند قطعه 7 را ضميمه اين بكنند مي گويند ما بعدا" پول داده ايم قرار شد كه اين به تاييد آن خانم برسد كه به تائيد خانم (صاحب ملك )نرسيده بنابراين بنظر بنده راي شعبه دهم درست است 0

رئيس : جناب آقاي اذاني
من دو جمله اينجا بيشتر ندارم دو شاهد اينجا براي اثبات معامله خواسته اند0
شاهد اول مي گويد21 هزرا تومان رد و بدل شده من نمي دانم كدام زمين است روي سال آن اختلاف است و اين مسائل 0
شاهد دوم كه من بيشتر نظرم روي اين هست مي گويد21هزارتومان داده شده چند سال بعد10 هزرا تومان ديگر داده شد بع هم در آخرش مي گويد قرار شد بقيه 67 هزارتومان را بدهد من خبر ندارم الباقي را چطور پرداخت 0
من حساب كردم اگر زمين را400 تومان بگيريم 400 متر بگيريم خريدار خواسته است 70 هزار تومان بخرد و آقاي رنجي گفته 150تومان 400متر را اگر در150 ضرب كنيم مي شود160 هزار تومان اگر500 متر را بگيريم 75 هزار تومان است اين چه معامله اي است كه 21هزار تومان و10 هزار تومان ،31 هزار تومان داده شد و67هزار و پانصد تومان باقي مانده ؟ مجموع اين اظهارات و گفته هائي كه اين شهود دارند واقعا" نمي شود تعيين كرد كه ثمن معامله چه ميزاني بطورمشخص بوده و طبق ماده 338 قانون مدني بيع عبارت است از تملكي عين به عوض معلوم 0 انيجا اصلا" عوض مشخص نيست و آن مسائلي كه در پرونده قبلي مطرح شده البته كوتاهيهائي از جانب خانواده خواهانها شده ولي واقعيت اين است كه معامله به آن صورتي كه با شرعا" و قانونا" تحقيق پيدا كند تحقيق پيدا نكرده 0 بنابراين من نظر شعبه 10 را تاييد مي كنم 0
رئيس : مذاكرات كافي است 0 جناب آقاي اديب رضوي نظريه جناب آقاي دادستان كل كشور را قرائت فرمايند0
نظر به اينكه در مورد فروش قطعه 7 تفكيكي كه مورد ادعاي خواندگان مي باشد سندي تنظيم نشده است و از اظهارات دو نفر گواه تعرفه شده از طرف خواندگان وقوع بيع قطعه مزبور احراز نمي شود ضمنا" خواندگان در جريان اجراي قرا رمعاينه محل و در جلسات دادگاه از معرفي شهود اظهار عجز و ناتواني نموده اندو رسيدهاي ابرازي خواندگان نيز كه دادگاه به آن استناد نموده با توجه به معامله قطعات 8و9 بين مورث خواندگان و خواهان ارتباطي با ادعاي خواندگان ندارد و ساختمان احداث شده كه درقسمت جنوب غربي اراضي متصرفي خواندگان قرار دارد مبين اثبات ادعاي خواندگان بر خريد قطعه 7 اراضي مزبور نمي باشد بنابه مراتب چون دليلي بر فروش قطعه شماره 7 تفكيكي به مورثه خواندگان در پرونده مشاهده نمي شود راي شعبه 10ديوانعالي كشور موجه بوده و معتقد به تاييد آن مي باشم 0

رئيس : آقايان لطفا" آراء خود را در اوراق مرقوم بفرمايند0

اعضاي محترم حاضر در جلسه 48 نفر، اكثريت 36 نفر راي شعبه 10 ديوان را تاييد كرده اند اقليت 12 نفر راي شعبه دادگاه يك نوشهر را تاييد فرمودند0

مرجع :
كتاب مذاكرات وآراء هيات عمومي ديوان عالي كشور سال 1375
دفترمطالعات وتحقيقات ديوان عالي كشور ، چاپخانه روزنامه رسمي
130

بررسي ماده در رويه قضايي


هيچ موضوعي مرتبط با اين ماده ثبت نشده