رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

راي شماره : 243445/10/1319

راي شعبه دوم ديوان عالي كشور
"هرچنداعتراضهاي دادسراي استان برحكم فرجامخواسته بدين خلاصه (1- دلائل ونشانيهاي موجودحاكي ازارتكاب متهم اول ودوم به ايرادضرب و جرح نيزبوده وحكم دادگاه ازجهت تبرئه متهمين ازبزه نامبرده برخلاف آن دلائل مي باشدوشكسته شدن حكم دراين قسمت ازكيفرتعيين شده درباره آنهابراي بزه ربودن دخترموثرخواهدبود2- قيافه متهم چهارم لااقل سن اورابيست سال نشان مي دهدوبعلاوه دادگاه بااستنادبه ماده 36قانون كيفرعمومي بجاي حبس دردارالتاديب حبس تاديبي درباره اومعين كرده )موجب شكستن حكم فرجامخواسته نيست زيراقسمتي درنتيجه ايرادبنظردادگاه حكم دهنده است دركافي ندانستن دلائل استنادي براي ثبوت اتهام ازجهت ايرادضرب وجرح وتشخيص سن متهم برحسب استنباط خودكه اصولاقابل اعمال نظرفرجامي نخواهد بودوازاستناد به ماده 36قانون كيفرعمومي هم درموردمتهم چهارم مسلم است كه منظوردادگاه تعيين حبس دردارالتاديب بوده سهواقيددارالتاديب ازقلم افتاده است ليكن نظربه اينكه ازجهات ديگربشرح زيراشكالات قانوني برحكم فرجامخواسته وارداست :
1 - بااينكه برحسب گفتگوي دادستان شهرستان وطبق حكايت محتويات پرونده متهم اول به منظورازدواج دختررابه عنف وحيله ربوده وظاهرادادگاه نيزهمين چگونگي رامحرزدانسته تطبيق عمل اوباماده 203قانون كيفرعمومي صحيح بنظرنمي رسدوبلكه بااين وصف عمل وي باقسمت ب ماده 209آن قانون منطبق مي شود(اگرچه درواقع ونفس الامربعلت ازدواج قبلابايكي ديگربراي ازدواج متهم بااومانع قانوني موجودبوده باشد)ودراين صورت عمل متهم دوم وهمچنين عمل متهم سوم وچهارم معاونت بااودربزه نامبرده خواهدبود.
2- بااينكه دادگاه برحسب نظرخوداصل عمل متهم اول ودوم رامشمول ماده 203دانسته تعيين چهارماه حبس براي متهم چهارم بعنوان معاونت دربزه نامبرده ازلحاظ اينكه سن اوكمتراز18سال تشخيص شده صحيح نبوده زيراطبق ماده 28آن قانون حداكثركيفري كه براي معاون بزه مي توان معين نمودهمان حداقل كيفرمرتكب اصلي است كه دراين موردطبق نظردادگاه كه عمل راباماده 203منطبق دانسته اساساششماه بوده وباملاحظه ماده 36درموردكساني كه سن آنهابين 15و18سال است سه ماه مي شده وبااينحال تعيين چهارماه حبس در دارالتاديب درباره متهم اخيرمخالف قانون بوده است ونظربه اينكه از طرف  نماينده دادسراي ديوان كشورضمن بيان عقيده درقسمت تبرئه متهم اول ودوم ازاتهام ايرادضرب وجرح منتهي به فوت طبق حق مقررازماده 430مكرر آئين دادرسي كيفري درخواست حكم شده بدين شرح (دلائل ذكرشده دركيفرخواست ازقبيل شكسته شدن سر(جمجمه )بزه ديده وگواهي ريش سفيدان واهالي قريه كه متوفي رامعاينه كرده وگواهي داده اندكه به وسيله چوب وسنگ  ضرب وجرح به سروبدن اوواردشده كه تمام بدن مجروح وگردنش كبودوآماس داشته وشنيدن ... وزن بزه ديده ازخوداوپيش ازمردن كه صريحاضارب خودرامتهم اول ودوم معرفي كرده واوضاع واحوال روشن منعكس درپرونده ازقبيل آنكه متهمان عروس مقتول راربوده ومقتول براي نجات عروس عقب آنهارفته وجمعي آنهاراديده اندكه مي رفته اندوفرارمتهم سوم وچهارم همراهان متهمان پس ازوقوع ضرب وجرح همه اينهادلائل واوضاع واحواليست مخالف استنباط دادگاه )ونظرهيئت شعبه نيزتادرجه اي باعقيده نماينده دادسراي ديوان كشورموافقت داردازاين روبجهات نامبرده وبه استنادماده 430مكررآئين دادرسي كيفري حكم دادگاه جنائي ازتمام جهات به اتفاق آراءشكسته مي شودورسيدگي مجددبه دادگاه جنائي .....بازگشت مي گردد."

* سابقه *

يك نفربه اتهام اينكه به همراهي سه نفرديگربعنوان اينكه مي خواهد دختري رابه دفترازدواج ببرندبه اكراه اوراسواراسب كرده ودربين راه نيز كسي رامجروح ساخته اندكه به فاصله چندساعت فوت نموده باسه نفرديگرتحت تعقيب داسدراي شهرستان درآمده اندوپس ازبازجوئيهاي مقدماتي به وسيله بازپرس وصدورقراربزهكاري متهمين دادستان شهرستان كيفرخواست به ديوان جنائي داده ومتهم اول رارباينده دختر(طبق ماده 203قانون كيفرعمومي )ونيز همان شخص ومتهم دوم راجارح بربزه ديده (طبق ماده 175مكررآن قانون )ومتهم دوم وسوم وچهارم رامعاون ربودن دخترمعرفي كرده ودرخواست رسيدگي وصدور حكم كيفرآنهارانموده است .
ديوان جنائي رسيدگي بعمل آورده وراجع به جرح متهم اول ودوم راازجهت عدم كفايت ادله تبرئه كرده ونسبت به اتهام اين دونفربه ربودن دختربعنف وحيله هريك راطبق ماده 203قانون يكفرعمومي به يكسال حبس تاديبي محكوم كرده ونيزمتهم سوم رابراي معاونت درربودن دختربه ششماه حبس تاديبي و متهم چهارم راهم براي همين بزه بارعايت ماده 36قانون كيفرعمومي به چهار ماه حبس تاديبي محكوم ساخته است .
براثرفرجامخواهي دادستان استان شعبه 2ديوان كشورپس ازرسيدگي در حكم شماره 3445مورخ 24/10/19چنين راي داده است :

مرجع :مجموعه حقوقي "ازنشريات اداره فني                 صفحه 30و32
دوشنبه 31فروردين ماه 1321
5