رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

راي شماره : 291586/5/20

راي شعبه 2 ديوان عالي كشور
"چون اعتراض دادستان استان دائربه اينكه عمل انتسابي متهم مشمول ماده 172قانون كيفرعمومي بوده وباماده استنادي دادگاه انطباقي ندارددر حقيقت مربوط به اساس حكمي است كه طبق ماده واحده مصوب 24خرداد1313 فرجام پذيرنيست ازاين رودادخواست فرجامي دادستان نامبرده بموجب ماده 454آئين دادرسي كيفري به اتفاق آراءوازده مي شود،ليكن چون ازطرف دادسراي ديوان كشوربه استنادماده 464آن قانون به منظورحفظ قانون نسبت به حكم مزبورفرجامخواسته شده ونظربه اينكه حكم دادگاه جنائي ازجهت منطبق ندانستن عمل انتسابي به متهم باماده استنادي دادستان شهرستان (ماده 172 قانون كيفرعمومي )مخالف قانون مي باشدچه دادگاه نامبرده بافرض اينكه قوه سامعه يك گوش بزه ديده دراثرضربت واردازطرف متهم ازبين رفته وقادر به شنيدن نبوده عملش رابه استناداينكه ازكارافتادن عضوبرآن صدق نمي كند وتمام قوه سامعه هم ازبين نرفته تامشمول عنوان فقدان حس گرددقابل تطبيق باماده نامبرده ندانسته درصورتي كه ازكارافتادن هرعضوي ازاعضاءبدن انساني به اعتباركاروعملي كه طبيعتاازآن عضوبرمي آيدوازبين رفتن قوه شنوائي ازيك گوش ياقوه بينائي ازيك چشم وامثال آن ازكارافتادن آن عضو محسوب ومشمول ماده نامبرده خواهدبودازاين روحكم دادگاه جنائي به موجب ماده 430آئين دادرسي كيفري به اتفاق آراءشكسته مي شودوچون شكستن حكم مزبوربراثردرخواست دادسراي ديوان كشوروبراي حفظ قانون است طبق شق 5 ماده 458آئين دادرسي نگاشته جهت رسيدگي مجددبازگشت نمي گردد.
* سابقه *

كسي به اتهام اينكه براثرزدن كسي گوش اوراكرنموده تحت تعقيب دادسراي شهرستان درآمده ودادستان به استنادماده 172قانون كيفرعمومي كيفرخواست به ديوان جنائي تقديم مي دارد.ديوان مزبور(بعنوان اينكه عمل متهم منتهي به فقدان حس سامعه نشده وبه وسيله گوش ديگرش كه سالم است مي شنودومرض هم برچنين حالي صدق نمي كندونيزشكستن ونقصان وازكارافتادن كي ازاعضاءهم برآن صادق نيست )عمل رابرقسمت اخيرماده 173قانون كيفر تطبيق كرده ومتهم به دوماه حبس تاديبي محكوم مي شود.
براثرفرجامخواهي دادستان استان شعبه 2ديوان كشورپس ازرسيدگي در حكم شماره 1586مورخ 29/5/20چنين راي داده است :

مرجع :وزارت دادگستري ،مجموعه حقوقي ازنشريات اداره فني
شنبه 30آبان 1321                                  صفحه 364و365
5