راي شماره : 38 12/10/1374 راي هيات عمومي شعب كيفري ديوان عالي كشور(اصراري ) نظر به اينكه بزه انتسابي قتل غيرعمدي ناشي ازتصادف با وسيله نقليه و عمل ارتكبي منطبق با ماده 149 از قانون تعزيرات مي باشد و كاردان فني علت تصادف منجر به فوت را بي احتياطي راننده بعلت تخطي ازسرعت مطمئنه و عدم توانائي در كنترل اتومبيل تشخيص داده واين نظر مورد تاييد هيات كارشناسان واقع گرديده است لذا اعتراض غيرموثر و مردود تلقي وحكم تجديدنظر خواسته كه صحيحا" وموافق مقررات و موازين قانوني صادرگرديده است با اكثريت آراء ابرام مي شود0 هيات عمومي ديوان عالي كشور(شعب كيفري ) * سابقه * راي اصراري كيفري 137438 تخطي ازسرعت مطمئنه و عدم مهارت در رانندگي ، مصداق بي احتياطي است شماره راي : 38 12/10/1374 شماره پرونده : 33 1374 شماره جلسه : 46 1374 علت طرح : اختلاف نظر بين شعبه سي و چهارم ديوان عالي كشور با دادگاههاي كيفري يك تهران قتل غير عمد در رانندگي بر اثر بي احتياطي عدم مهارت در رانندگي موضوع : سرعت غيرمطمئنه حدود مسووليت كيفري راننده قانون تعزيرات : ماده 149 در ساعت 11 روز سه شنبه مورخ 12/10/1374 جلسه هيات عمومي شعب كيفري ديوان عالي كشور برياست حضرت آيت الله محمدي گيلاني رئيس ديوان عالي كشور و با حضور جنابان آقايان قضات ديوان عالي كشور و نماينده جناب آقاي دادستان كل كشور تشكيل شد0 رئيس : جلسه رسمي است پرونده رديف 5/34/5077 شعبه سي وچهارم ديوان عالي كشور بتصدي جناب اقاي محمد هادي معرفت رئيس و جناب آقاي مرتضي فاضل عوض معاون مطرح است 0 جناب آقاي فاضل دادنامه را قرائت فرمائيد0 علي 000 فرزند اسدا000 متولد سال 1346 ساكن تهران دانشجو، متهم است به قتل غيرعمدي فرهنگ 000 در اثر بي احتياطي در رانندگي ]با[ تجاوز زا سرعت مطمئنه 0 كه در تاريخ 4/4/71 تصادف با سر نشيني مقتول و سه نفر ديگر و رانندگي متهم فوق الذكراتفاق مي افتد و ابتد فرهنگ مصدوم و عبد از يكهفته در بيمارستان فوت مي نمايد0 و پزشك در تاريخ 12/4/71 علت فوت را ضربه مغزي تشخيص داده و افسر كرادان فني علت تصاف را بي احتياطي راننده از ناحيه تخطي از سرعت مطمئنه و عدم توانائي در نترل صحيح وسيله نقليه ذكرنموده 0 و اين امر مورد تاييد هيات كارشناسي نير قرار گرفته 0 و متهم در بازجوئي مي گويد باعث تصادف خود مرحوم شد ه فرمانرا از دست من گرفت و باعث شد كه ماشين از كنترل خارج شود0 واين امرموردگواهي سه نفر از سرنشينان ماشين قرار گرفته و والدين متفوي و هسمر وي تقاضاي رسيدگي نموده اند و پرونده با صدور كيفرخواست شمار1339 27/5/71 به دادگاه كيفري يك تهران ارسال شده و در صورت جلسه دادگاه نيز اجمالا" همان مطلب قبل را تكرار نموده و حاكم محترم شعبه 150 كيفري 0 با محرز شدن بزه انتسابي قتل غيرعمد مستندا" به ماده 149 تعزيرات و بند يك تبصره 17 قانون توسعه اقتصادي و ماده 294 و بند ششم ماده 297 و بندب ماده 302 قانون مجازات اسلامي متهم را به پرداخت يك ديه كامله مرد مسلمان در حق اولياءدم و نيز پرداخت هفتاد و يكهزار ريال بجاي حبس محكوم نموده 0 و راي صادره مورد اعتراض متهم واقع شده و در شعبه 34 نقض گرديده و همسر متوفي كه داراي كي فرزند صغير است اعلام رضايت نموده و شهودمجددا" مشاهدات خود را بيان نموده اندوهيات كارشناسي اظهارات قبلي خود را تاييد نموده اند0 حاكم محترم بزهكاري متهم را محرزدانسته و مستندا" به مواد205و297و302 از مجازات اسلامي وماده 149تعزيرات و تبصره 17 توسعه اقتصادي و با ملاحظه گذشت همسرمتوفي به پرداخت هفت هشتم ديه كامله در حق والدين و فرزند و كيصد هزار ريال جزاي نقدي بدل از حبس محكوم نموده و راي صادره مورد اعتراض نامبرده واقع و با پرداخت هزينه پرونده به اين شعبه ارسال گرديده 0 هيات شعبه در تاريخ فوق الذكر تشكيل پس از گزارش ]آقاي [ فاضل عضو مميز و اوراق پرونده پرونده مشاوره نموده چنين راي مي دهد: نظر به اينكه اين شعبه بر نظر قبلي خود باقي است و دادگاه دوم نيز بر خلاف نظريه اين شعبه اصرار ورزيده علي هذا مستندا" به ماد463 پرونده اصراري وجهت رسيدگي در هيات عمومي ديوان عالي كشور ارسال مي گردد0]شعبه سي وچهارم ديوان عالي كشور[ رئيس : جناب آقاي فاضل اگر توضيحي در خصوص مورد داريد بيان فرمائيد0 اجازه بدهيد من توضيحي راجع به اصل قضيه بدهم 0 اصل قضيه اين است كه اين فرد يك فرد دانشجو است كه بنا به اظهارات خودش در ساعت 2 بعدازظهر مي گويد من آمدم بيرون و رفتم كارگاه برادرم در آ;جا وقتي وارد كارگاه شدم تصميم اين بود كه مقداري پول بردارم را ببرم در ترمينال كسي پيدا بشود بفرستم براي پدرم 0 در اينجا برخورد مي كند در طول كارگاه به شخصي بنام هشاب كه در همين جا اسمش است با او بنا شد برويم و اين كار را انجام دهيم ما وقتي كه خواستيم برويم اين آقا (علي ) كه متقول است با برادرم داشت صحبت مي كرد گفت كه من هم مي آيم گفتيم نه باباتوديگرنمي خواهد بيايي اصرار زياد كه مي خواست بيايد ماشين كه متعلق به خود آقاي فرهنگ است مي گويد كه اصرار زياد كردند كه نرو من هم باشمامي آيم 0 لذا ما هرچه اصرار كرديم برادرم به او گفت تو تازه از مسافرت آمده اي نمي خواهد دنبال اين كار بروي گفت نه مي روم مي گويد كه ما سوار مشاين او شديم و حركت كرديم و دو تا زن ديگر هم بودند و اينها از آشنايان بودند اينها هم سوار مي شوند و حركت مي كنند به طرف همين ترمينال و نمي دانم ميدان آزادي گفت برويم تا آنجا كه رفتيم دفعه اول كه مي خواستيم سوار مشاين بشويم خود راننده صاحب ماشين يعني اين فرهنگ گفت كه من توانائي حركت دادن ماشين را ندارم يكي از شماها باشدي و لذا آقاي شهاب سوار شد و او راننده شده رفت و در برگشت او گفت من كمرم درد مي كند وگفت نمي توانم ادامه بدهم با اصرار آنها من سوار شدم آمديم اين خودش هم مي گويد كه سرعت من بين 70تا80 بود منتتهي چون بزرگ راه و اتوبان بوددر نظر او مساله مهمي نبوده بعدش هم كه كارشناس گفته در اينجاها بايد سرعت 50 بوده باشد لذا در آن وقتي كه ما آمديم جلوي ماشين ما يك ماشين بود من آمدم از آن سبقت بگيرم نزديك او شدم بااينكه فرهنگ با افراد پشت سر داشت صحبت مي كرد يكدفعه نگاه كرد و خيال كرد من الان مي زنم به ماشين جلو دست برد به فرمان و كشيد طرف سمت چپ كه من رد كنم و حا ل آنكه تا كشيد طرف سمت چپ خورده به جدول وسط خيابان و از آنجا ماشين از كنترل ما خارج شد كشيد يا كشيدم به طرف چپ خورد به تير برق و بعد ديدم فرهنگ توي ماشين نيست آمديم پايين ديدم كه بالاخره روي زمين افتاده است خلاصه بر داشتند و بردند براي بيمارستان كه بعد از چند روز فوت مي نمايد0 عمده نظر شعبه ديوان عالي كشور نقض راي دادگاه با اينكه كار شناس فني و هم هيات كارشناسي همه گفته بودند علت اصلي تصادف بي احتياطي راننده از حيث تخلف از سرعت مطمئنه است اما نظر شعبه اين بوده كه چون اول كسي كه باعث اوليه اين قضيه شده ودر حقيقت مقصر اصلي است خود همين شخص متقول بوده و نهايتيا" اينكه اگرما تمام تقصير را متوجه شخص راننده بدانيم يقينا" بنظر شعبه صحيح نبوده است 0 وراي شعبه بر اين منبا صادر گرديده است 0 عمده نظر شعبه در نقض راي تجديدنظر خواسته اين است كه سه نفر از افراديكه توي ماشين بودند گواهي كرده اند وقتي كه متم داشت رانندگي مي كرد فرهنگ چون پهلويش نشسته بود خيال كرد الان دارد مي زند به جلو و لذا دست برد به فرمان بعضي مي گويند كه ما آنرا نديديم ولي بعضي ها مي گويند كه عقب نشسته بودند شنيدم كه راننده گفت ول كن ول كن فرمان را و اين اتفاق اتفاد و نيتجه اين شد كه اين ماشين از كنترلش خارج شد او سرعت هم داشته و لذا كنترل از دست راننده خارج بوده كه اين پيش مي آيد روي يان حساب بوده كه هر چند كاشناسان تشخيص داده اند كه علت اصلي تصادف بي احتياطي راننده در اثر سرعت غير مطمئنه است و نظر داده اند سرعتي را كه بايد مي داشت 50 كيلومتر در ساعت بوده و حال آنكه سرعتش 70و80 كيلومتر در ساعت بوده منتهي از بزرگ راه آفريقا كه مي خواستند بروند به ميدان آرژانتين اينطور كه عنوان كرده اند اين اتفاق مي افتد و ماشين ابتدا با جدول كنار خيابان برخورد مي كند و بعداز دست چپ به طرف دست راست برخورد مي كند و گويا همه از ماشين پرت مي شوند بيرون و ضربه مغزي مي خورند مصدوم مي شوند مي بردند بيمارستان چند روز بستري بوده حتي دكتر گفته بوده كه حال طبيعي اش خوب است روز ششم تشنج در او ايجاد مي شود و فوت مي كند0 راي دادگاه بدوي را مي خوانم : مورد اتهام آقاي علي 000 فرزند اسدالله به ارتكاب يك فقره قتل غير عمدي مرحوم فرهنگ 000 با توجه به شكايت اولياءدم و گزاش ضابطين قضائي ونظريه هاي افسر كاردان فني وصورتجلسه معانيه جسد و تعيين علت مرگ از ناحيه پزشكي قانوني مبني بر ضربه مغزي و عدم دفاع موثر متهم گناهكاريش بنظر دادگاه محرز بوده باانطباق عمل وي باماد149قانون تعزيرات ورعايت قانون توسعه برنامه اقتصادي واجتماعي و فرهنگي جمهوري اسالمي ايران حكم بر محكوميت وي به پرداخت جزاي نقدي مبلغ 71000 ريال بجاي حبس تعزيري صادر مي شود و در خصوص تعيين ديه مرحوم كه اولياءدم مطالبه كرده اند با توجه به محكوميت كيفري متهم به عمل و جهات ياد شده محكوم است به پرداخت يك فقره ديه كامل مرد مسلمان در حق اولياءدم 0 گزارش هيات كارشناسي هم اين است : افسر تصادفات احتراما" در اجراي قرار صادره موضوعه پرونده 000 معروض مي دارد چون مندرجات پرونده در گزارش الويه افسر تصادفات و گزارش مورخ هيات آمده با ذكر مختصر نكاتي چند اجاري قرار مي نمايد افسر تصادفات مقارن با زمان وقوع تصادف از صحنه بازديد نموده با مشاهدات آثار و علائم بي احتياطي راننده سوراي رنو اروميه 11 را مورد تاكيد قرار داده وتصادف بعلت تخطي از سرعت مطمئنه و عدم كنترل و توانائي دركنترل وسيله نقليه از ناحيه راننده تشخيص داده است راننده رنودر محضر دادگاه اعلام داشته كه سرعتش در حدود70تا80كيلو متر بوده است در مورد اظهارات شهود در خصوص نظريه فني كارشناس بايد گفت كه كارشناس بر سااس ضوابط و آيين نامه ها در مورد تصادف با نتيجه گيري مي پردازد ويااگر تطبيق تصادف با مواد آيين نامه هخا امكان پذير نباشد كارشناس با احراز بي احتياطي به نتيجه گيري پرداخته و نظر مي دهد در مورد نظريه كارشناس متذكرمي شوم همانطور كه در بالا گفته شد بي احتياطي راننده در صورت احراز آن نتيجه گيري كارشناس است 0 اظهارات شهود در امركار شناس تا جايي از اعتباربرخوردارد است كه نكات فني آنرا تاييد كند0 قسمت دوم : براي بي احتياطي راننده در موردسرعت مقرره در شهر اشاره مي شود0 الف : برابر ماده 113 آيين نامه راهنمائي و رانندگي سرعت مجاز وسايل نقليه در شهرها و خيابان 50كيلومتر در ساعت است 0 در حاليكه راننده رنو در محضر دادگاه اعتراف نموده كه با سرعت در حدود70 تا80 كيلومتر در حركت بوده است 0 ب هيات كارشناسان با تاكيد براين بي احتياطي راننده سواري رنو عامل اصلي بروز حادثه بوده است در تعريف بي احتياطي قابل ذكر است بي احتياطي خطائي است كه يك شخص محتاط مرتكب آن نمي شود پس شخص محتاط با توجه به اوضاع و احوال پيش بيني كرده چنين بي احتياطي نمي كند0 نتيجه نظر هيات اين است كه راننده مرتكب بي احتياطي شده است از نظر فني سرعت مطمئنه عبارت است از سرعتي كه اگر راننده با آن سرعت مواجه باخطر شود مي تواند قبل از تصادف اتومبيل را متوقف ساخته و يا از وقوع تصادف جلوگيري كند0 در نتيجه راننده سواري رنو ازسرعت مطمئنه تجاوزنموده بوده است 0 مادره 173 آئين نامه رانندگي مقرر داشته راننده با احتمال وقوع حادثه يا خطر بايد از سرعت وسيله نقليه تا حد توقف بكاهد0 نتيجه : راننده سواري رنو به مفاد ماده 159آيين نامه راهنمائي ورانندگي توجه ننموده است 0 رئيس : جناب آقاي ابراهيمي ابتداء گزارش افسر كاردان فني را قرائت مي كنم پس از بررسي صحنه تصادف و مسير حركت سواري رنو و نحوه برخورد آثار وعلائم موجود در صحنه تصادف چنين استنباط كرده : سواري رنو زماني كه از سمت شمال به جنوب آفريقا حركت مي كرده بعلت تخطي از سرعت مطمئنه و عدم توانائي در كنترل سريع وسيله نقليه مقابل كوچه نادر از ناحيه بدنه سمت چپ ، دو درب ، لاستيك ، جلو احتمالا" با رفوژ وسط برخورد سپس به سمت راست منحرف پس از برجا گذاشتن حدود سي قدم خط ترمز تصادف مي نمايد0 متهم مي گويد در اثر برخورد با وسط جدول سيستم فرمان وسيستم ترمز دراثر كشيدن فرمان و برخورد ماشين به جدول از كار افتاد وقتي كه سيستم ترمز از كار بيفتد سي متر خط ترمز ايجاد نمي كندبا برجا گذاشتن سي متر خط ترمز بصورت مورب به منتهي اليه ضلع غربي منحرف و تعادل خود را از دست داده از قسمت بدنه سمت راست درب جلو وسط با تير چراغ برق برخورد شديد داشته سپس چرخيده بادرخت همان ضلع كمي پايين تر از تير برق برخورد و موجب جرح راننده وسر نشينانش شده 0 در اينجا اگر اجازه بفرماييد اين نكته را عرض كنم در اين مسائل كه امر كارشناسي هست بدون اظهرانظر كارشناس فني ، محكمه نمي تواند نظر بدهد پس تشخيص و تفسير در اين قبيل مواردبامبانيش همان خبرگان است 0 ديوان عالي كشور يا محاكم ما مي خواهد ببيند كه اين نظريه با اوضاع و احوال مسلم قضيه انطباق دارد يا ندارد و آنچه كه شعبه ديوان عالي كشور را دچار ترديد كرده اظهارات متهم و سرنشينان اين وسيله نقليه است اين سرنشين وسيله نقليه كه يكي از آنها خانم طاهره روحي است در صورتجلسه مورخ 6/5/71 مي گويد من ديدم در حضور مامورين اين آقا فرمان را گرفت كشيد بعدازهمين خانم آقاي داديار شعبه 4 تحقيق سوال مي كند شما شاهد بوديد كه فرهنگ 000يعني همان مقتول فرماناتومبيل را از سدت راننده خارج نمود و اين فاصله چه كلماتي بين راننده و فرهنگ رد و بدل شد؟ جواب مي دهد من بچشم خود نديدم كه آقاي فرهنگ فرمان را از دست راننده آقاي آشام بگيرد ولي بگوش خودم شنيدم كه مي گفت فرمان را ول كن آقاي شهاب پرمو مردي كه باز اين در صندلي عقب نشسته در محكمه مي گويد چند بار مقتول به علي آشام گفت يواش تر برو من به او گفتم ماشين مردم است ترمزهايش را تازه بررسي كرديم مطمئن نيست يواش تر برو ماشين مال مردم است همانطوريكه در بزرگراه حركت مي كرديم فاصله ماشين ما با ماشين جلو بسيار كم شد يكدفعه مقتول به علي گفت يواش در همين حين دست به فرمان بدر ماشين چند بار اين طرف و آنطرف رفت به جدول راس و چپ خورد از وي سوال شده دست به فرمان بردن مقتول بچه نحو بود آيا بترتيبي بود كه اختيار هدايت اتومبيل را از متهم بگيرد يا نه پاسخ داده موقعيكه من متوجه شدم فاصله ما با ماشين جلوي خيلي كم شده بود من گفتم علي منظر علي متهم است يواش يواش مقتول برگشت دست روي فرمان برد كه اختيار هدايت ماشين را از او گرفته باشد يا نگرفته باشد متوجه نشدم 0 و اينكهمتم به متقول بگويد كه فرمانرا ول كن يا نه باز نشنيدم باز خانم طاهره مي گويد يك دفعه متوجه شدم متهم اظهار داشت كه فرمان را ول كن من ديگر چيزي نديدم نفهميدم كه فرمان را فرهنگ گرفته باشد0 اين حرفها محكمه را برده به طرف اينكه علت اصلي و تام تصادف اي حركتي است كه از طرف مقتول شد0 بكرات از كارشناس و هيات كارشناسي هم در محكمه توضيح خواسته شده وبد باز آنجا گفته اند كه اينها را ديده اند اظهارات خود متهم كه گفته من 70تا80 كيلومتر سرعت داشتم مي گويند اگر اين آقا سرعت مطمئنه داشت اين حادثه پيش نمي آمد علت اصلي همان سرعت غيرمطمئنه است كه اين حادثه شديد را به وجود آورد0 راي شعبه سي و چهارم ديوان عالي كشور را قرائت مي كنم : ديوان عالي كشور بموجب دادنامه 2437/2/72 باعبتار اظهارت متهم كه از ابتداء تا انتها تقريبا" يكنواخت بوده و گواهي شهود و گواهي شهود در صفحات 49473317 مبني بر اينكه فرهنگيان منظور فرهنگ است فرمان را كشيد يا دست به فرمان برد يا دست به فرمان راننده برد يا اين فرض و نظر به اينكه مسير بزرگراه و اتوبان بوده علت اصلي بروز حادثه دخالت فرد يغر مسوول در امر رانندگي است لازم بود كه از گواهان در صورتجلسه دادگاه تحقيق مي شد كه متاسفانه اين امر تحقق نيافت كه عبدا" تحقيق كردند و راي داده شد لذا با تجديدنظر و دقت و بررسي بيشتر وصدورحكم مقتضي موافقت مي شود ضمن نقض حكم پرونده به دادگاه اول ارسال مي شود0 رئيس : جناب آقاي عروجي حالا كه بحث در ماهيت قضيه است بنده فكر مي كنم توجه شعبه محترم ديوان عالي كشور را اصلوا" از بدو امر گفته هاي شهود واينكه متهم مقتول ر هم متهم كرده است كه دست روي فرمان گذاشته است به خود جلب كرده است كه حتي نظريه هيات كارشناسي را آن گونه كه بايدلحاظ مي كرد نكرده است 0 يعني مثلا" علت اصلي تصادف را در نظر هيات كارشناسي ديدند ولي مبادي و مباني را اصلا" لحاظ نكردندو حرفهاي شهود ر هم دقيقا" از نظر انعاكس در بازپرسي در محكمه آنها عنايت نفرمودند اگر فرضا" يقين بدانيم كه شهود هم درست گفته اند وهمه يكجا در تمام مراحل يك حرف زده اند و ما حرف اينها را هم موجه بدانيم باز هم بگوئيم مقتول دست روي فرمان گذاشته عرض بنده در دو بعد است است مرحله اول اينست كه خود شهود مي گويند كه نه تنها متقول بكله فرد ديگري هم هست كه به رانندگي آقاي راننده اعتراض كردند يعني رانندگي متهم طوري بوده است كه بر خلاف مقررات وضوابط بوده كه نه تنها مقتول فرد ديگري هم كه الان آقاي ابراهيمي خواندند اعتراض كرده كه آقا يواش ماشين مال ديگري است 0 اين حكايت از اين دارد كه اين آقا با سرعت غير مطمئنه حركت مي كرده وروي اين لحاظ نگراني داشته كه نكند حادثه آفرين باشد و طبعا" در مقام اعتراض برآمده اند خود اين قضيه بي احتياطي آقاي راننده را در رانندگي قبل از تصادف نشان مي دهد0 مساله دوم اصلا" ماقطعي مي دانيم كه مقتول با دست گرفته و فرمان را پيچانده بحث بنده اينست كه آقاي راننده بايدخودش راموظف براي حفظ ماشين وسرنشينان مي دانست و بعنوان راننده نه تنها اجازه نمي داد كه فرمان در در دست بگيردو دست گرفتن مقتول طور ينبود كه اخيتار آقاي راننده را ازاو سلب كند و ما بگوييم كه تا دست گذاشت روي فرمان آقا هم ول شد اگر اينطور باشد اولا" با برآورد هيات كارشناس و افسر كارشناس وفق نمي دهد اينها مي گويند كه سي قدم آثار ترمز بوده اين حكايت از اين دارد كه اينطوري نبوده بعد بالاخره دست گرفتن مقتول هرگز كوچكترين اثري بعنوانوقوع حادثه در حين رانندگي نداشته و علت تامه تصادف يا علت اصلي تصادف بي احتياطي آقاي راننده در رانندگي بوده است 0 رئيس : جناب آقاي نيري اصول عرايض بنده را جناب آقاي عروجي فرمودند من باز توضيح ديگري عرض مي كنم و آن اينكه مقررات وضوابط رانندگي همه بخاطر اينست كه اگر چنانچه حادثه غيرمترقبه اي پيش آمد راننده دچارمشكل نشود مي گويند فاصله بين ماشين جلوي و عقبي بايد اين مقدار باشد كه اگر ماشين عقبي رعايت نكرد اين فاصله را تصادف اتفاق بيفتد ولو اينكه جلوي بيخود ترمز كرده باشد ولي مقصر را عقبي مي دانند در اينجا هم قدر مسلم اينست كه اين آقاي راننده سرعت مجاز را مراعات نكرده و اين آقا كه آمده فرمان را گرفته اگر چنانچه اين يعني دست گرفتن به فرمان جوري بود ه احتيار را از دست راننده خارج مي كرد اين قهرا" مستثنا از آن قاعده بود ولي اگر صرفا" به لحاظ اينكه دستي به ماشين قهرا" يك مقدار، به سمت چپ و راست گردش پيدا كرده اين آقا سلب اختيار كرده يا نكرده اصل اينست كه اگرسرعت مطمئنه رامراعات مي كرد اين حادثه پيش نمي آمد مگر اينكه اين بعنوانيك سبب ديگري آمده باشد كه ظاهرا" قضيه نشان مي دهدكه دست گرفتن فرمان انيقدر موثر نبوده كه اخيترا را از دست راننده خارج بكند و علي الظاهر حكم شعبه متابع شرعيه بايد باشد0 رئيس : جناب آقاي سپهوند در اين مورد و موارد مشابه مطابق ماده 149قانون تعزيرات اركان تشكيل دهنده تقصير عبارتند از بي احتياطي وبي مبالاتي عدم مهارت و عدم رعايت نظامات دولتي 0 اگر اين عناصر تحقق پيدابكندبتنهائي هر كدام نه مجتمعا" تقصير محقق مي شود0 رعت خواه غيرمطمئنه خواه بيش از حد مقرر از عناصر تشكيل دهنده تقصير نيست و تاثيري در وقوع تقصير ندارد و اگر ما از قانون تشديد مجازات ارنندگان كه اولين قانون مربوط به تصادفات وسايل نقليه است مساله تقصير را در مورد رانندگي مورد توجه قار بدهيم سرعت در موارد غيرمطمئنه اصولا" بي ثاير است در موارديكه بيش از حد مقرراست يك كيفيت مشدده است مبنا تقصير است اگر راننده مقصر باشد و معلوم شود كه سرعت در زمان تصادف بيش از حد مقرر بوده يك كيفيت مشددده است و طبق ماده 20 قانون تشديد مجازات رانندگان سرعت بيش از حد مقررجرم را از جنحه تبديل مي كرد به جنائي در حاليكه اساس همان تقصيري بوده كه ماده يك بيان شده يا مثلا" راننده مست باشد، در زمان تصادف پروانه نداشتهباشد يا وسيله نقليه را با وجود عيب ونقص حتي بكار گرفته باشد اينها همه از كيفيات مشدده است نه اينكه از عناصر تشكيل دهنده تقصير باشد0 در ماده 149 هم بهمين ترتيب عناصر تقصير اينست عدم مهارت بي احتياطي بي مبالاتي عدم رعايت نظامات ماده 153 همين قانون اشاره مي كند به اينكه راننده اي كه مطابق ماده 149 مقصر است اگردر موقع وقوع تصادف پروانه نداشته يا سرعت بيش از حد مقرر داشتاه ما آن عيب و نقص فني مواردي كه قبلا" در قانون تشديد مجازات رانندگان آمده آنها را داشته در زمان تصادف به بيش از نصف حداكثر مجازات محكوم مي شود0 باز مي بينيم كه درماده 2 قانون تعزيرات سرعت بيش از حدمقرراز كيفيات مشدده است نه از عناصر تشكيل دهنده تقصير0 بنابراين اينجا وتقي در نظر كراشناس آمده سرعت غير مطمئنه اين سرعت غير مطمئنه هيچ تاثيري ندارد اما علاوه بر سرعت غير مطمئنه اشاره شده به اينكه راننده قادر نبوده وسايل نقليه را بطور صحيح كنترل كنداين حكايت از عدم مهارت دارد اين عدم مهارت يكي از عناصر تقصير است 0 كار شناسان متفقا" تاييد كرده اند راننده مهارت كافي نداشته و مطابق ماده 260 اصلاحي قانون آئين دادرسي كيفري نظر اهل خبره در مسايل كيفري حجت است مگر اينكه عادل نباشند تا آن حد نصابي كه قانون تعيين كرده مصداق پيدا نكند اين كه مخالف راي قطعي قاضي باشد اين قضات هم در دادگاهاوليه و هم دادگاه دوم اوضاع واحوال پرونده رامخالف نظريهكارشناسان تشخيص ندادند طبق نظر كارشناسان راننده را مقصر تشخيص دادند ديوان عالي كشور بنظر من نمي تواند ترتيب ماهوي را نترل كند، كه شما از كجا تشخيص داديد كه راي كارشناسان درست نيست ؟ كارشناسان تشخيص دادند كه اين آقا در موقع تصادف مهارت كافي نداشته چون ماهر نبوده مقصر است راي وحدت رويه هم داريم در مورد تصادفات كه مبنا در تصادفات تقصير است وحتي تقصير محقق باشد مسووليت برقرار مي شود و بنظر من راي دادگاهها كاملا" صحيح و منطبق با موازين است 0 رئيس : جناب آقاي آموزگار مطلب من داراي دو بعد است بعد اول از بياني كه جناب آقاي ابراهيمي فرمودند ه در اصل گزارش نيست من چنين استفاده كردم كه شعبه ديوان نقص گرفته گفته از شهود تحقيقات نكرديد وامثال اينها بنابراين شعبه مرجوع اليه جديد آن موارد نقص را ظاهرا" بر طرف كرده و حكم جديد صادر كرده بنابراين مي شود ادعا كرد كه قابل طرح در اين جا نيست 0 اما بعد از تنازل از اين مطلب راجع به ماهيت بنده عرض مي كنم كه فرمان را كشيد با هر دليلي كه داشتهباشد ما قاضي رسيدگي كننده ماهوي نيستيم ما فقط روي اصول فني و قضائي اينجا بايدراي بدهيم دادگاه گفته اين آقا متقصر است احراز كرده و حكم داده است كار شناسان هم گفتند اينجا مقصر هستند الان بهرجهت بوده فرمان از دستش گرفته يا نگرفته علي القاعده مي گويند سرعت در داخل شهر50تا40 در خارج از شهر بين 100تا70 كيلومتر خوب اين يك تناسبي است كه بايد در هر مورد در هرجاي رعايت شود سرعت مطمئنه آن سرعتي است كه راننده مي تواند بهرحال در مقابل مواجه شده با خطر وسيله نقليه كنترل كند0 اين كه كسي فرمان ازش گرفت خوب اگر فرمان را گرفت ترمز كه زير پايش بود مي توانست ترمز بگيرد پس من وارد اين موارد جزئي نمي شوم عرض مي كنم كه كارشناس اهل خبره است گفتند اين آقا مقصر است و سرعت غيرمطمئنه بود ما الان مي رويم سر مسائل قضائي اينجا تسبيب را مي خواهيم ثابت كنيم اگر تسبيب به قتل ثابت شد تسبيب به چه هست در اين موردي كه قاتل واقع شده بواسطه يك حادثه رانندگي خود قاضي آنجا انبوده كه بيند تسبيب هست يا نه خود متهم مي گويد سرعت من 80 تا70 بود در داخل شهر و در داخل بزرگراه اينجا قاضي براي اثبات رابطه نسبيب مي آيد از كارشناسان اخذ نظرمي كند كارشناسان مي گوينداين آقا مقصر است پس چون مقصرالمعلول تسبيب علي اسبق العلل كه در اين حادثه همين عدم مهارت و عدم تسلط به مسائل فني بوده كه منجر به قتل اين آقا شده بهرحال چه نامبرده فرمان گرفته باشد و چه نگرفته باشد كارشناسان اهل خبره گفته اند راننده مقصر است و لذا حكم دادگاه صحيح است 0 رئيس : جناب اقاي معنوي البته طبق نظريه كارشناسان سرعت راننده زياد بوده و مي توان گفت كه مقصر در جرم هست اما اينه صددرصد مقصر باشد با توجه به اينكه كارشناسان نمي توانند جهت را پيش بيني كنند آياكسي درماشين بوده ودست به فرمان برده يا نه اينجا اگر نظريه شهود را مانگاه كنيم مي بينيم كه گفتند مقتول دست بر طرف فرمانو خواست ماشين را از دست راننده بگيرد بنابراين تقصير را نمي توانيم بگوئيم تماما" تقصير راننده است بلكه بعضي از تقصير به اين نسبت داده مي شود قسمتي هم به خود متقول با توجه به اين جهت اگر بخوهيم بگوييم تمام ديه بعهده راننده است نمي توانيم چون تمام تقصير مربوط به راننده نيست يك قسمت هم مربوط به مقتول است كه دست برده و كنترل را از سدت راننده گرفتند بنابراين نصف به گردن آن ونصف به گردن اين 0 بنابراين راي دادگاهها كه گفته تمام ديه بعهده راننده است قابل تصديق نيست نتيجه ا ين كه راي ديوان را من قبول دارم 0 رئيس : جناب آقاي امير حسيني بنده هم ايراد به نظر كارشناس دارم يكي را جناب آقاي سپهوند بيان فرمودند كه سرعت علت اصلي حادثه نيست حادثه راتشديدمي كند0 يك ايراد ديگر اين سات ه كارشناسان گفته اندكه در داخل شهر سرعت بايد50 كيلومتر باشد ولي اتوبان ها را رندانه رهاكردنددر اتوبان بيشتراز50 است آن را نگفتند يك ايراد ديگر اين است كه وارد ارزش شهاد شهود شدند كه در صلاحيت آنها نبوده كه هشود حرفهاشان ارزش دارد يا نه آن با دادگاه است اين سه ايراد به نظر كارشناس وارد است و بنظر من نظر شعبه قابل تايدي است و ضمنا" براي راننده قابل پيش بيني هم نبوده كه اين آقا چنين كاري خواهد كرد كه متوجه باشد و جلوي آنرا بگيرد0 رئيس : بحد كافي مذاكره بعمل آمده با اعلام كفايت مذاكرات جناب آقاي اديب رضوي نظريه جناب آقاي دادستان محترم كل كشور را قرائت فرمايند0 با توجه به شكايت اولياءدم و نظريه افسر كاردان فني كه علت تصادف را بي احتياطي راننده و بعلت تخطي از سرعت مطمئنه و عدم توانائي راننده در كنترل وسيله نقليه تشخي صداده است و اين نظريه مورد تاييد هيات كارشناسان نيز قرار گرفته است و نظريه پزشك كه علت فوت را ضربه مغزي اعلام كرده است و اقرار متهم به اين كه او راننده وسيله نقليه بوده كه متقول سرنشين آن بوده است اين انتساب قتل غيرعمدي به متهم محرز است و ادعاي او به اين كه مقتول با خارج كردن فرمان از دستش موجب اين حادثه شده موجه نمي باشدبنابراين آراي دادگاه ها موجه بوده و معتقد به تاييد آن مي باشد0 رئيس : آقايان آراء خود را مرقوم فرمايند0 رئيس : عده حاضر در جلسه 27 نفر بودند كه از اين عده 19 نفر اكثريت راي دادگاهها را صحيح دانسته و 8 نفر راي شعبه 34 ديوان عالي كشور را پذيرفته اند0 مرجع : كتاب مذاكرات وآراءهيات عمومي ديوان عالي كشور،سال 1374 دفترمطالعات وتحقيقات ديوان عالي كشور، چاپ روزنامه رسمي كشور 88
آدرس : تهران خیابان فاطمی روبه روی سازمان آب پلاک 207
تماس اضطراري : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵
پست الکترونیک : info (At) Dadfaran (dat) com