سامانه جستجو قوانین




رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

خلاصه راي : درصورت عدم احرازقصد فعل وقصد نتيجه درتيراندازي ماموردرحين انجام وظيفه ،موجبات استيفاي قصاص فراهم نميباشد

راي شماره :

تاريخ صدور : 1374/03/30

راي شماره : 17 - 30/3/1374

هيات عمومي شعب كيفري ديوان عالي كشور(اصراري )
نظر به اينه رانندهوانت پيكان حامل مقتول به اخطار متهم توجه ننموده و متهم كه در حين گشت شبانه بوده بمنظور متوقف كردن آن و انجام بازرسي به تيراندازي مبادرت ورزيده و قصد جنايت نسبت به مجني عليه را نداشتند و اقدام وي اتفاقا" موجب قتل شده و چون دلايل موجود در پرونده براي احراز قصد فعل وقصدنتيجه كه از موجبات استيفاي قصاص است كافي نمي باشدلذابنظر اكثريت اعضاي هيات عمومي ديوان عالي كشورراي تجديدنظر خواسته نقض و پرونده در اجراي بند ج ماده 7 قانون تعيين موارد تجديدنظر مصوب 1372 به شعبه ديگردادگاه نظامي يك تهران ارجاع مي گردد0
هيات عمومي ديوان عالي كشور(شعب كيفري )

* سابقه *

راي اصراري كيفري 17  1374
شماره راي  : 3017/3/1374
شماره پرونده : 137412
شماره جلسه  : 137420

علت طرح : اختلاف نظر بين شعبه سي ويكم ديوان عالي كشوربادادگاه هاي نظامي يك تهران 

1 قتل عمد، قتل شبه عمد
موضوع :
2 تيراندازي مامور منجر به فوت

در ساعت 11 روز سه شنبه مورخ 30/3/1374 جلسه هيات عمومي شعب كيفري ديوان عالي كشور برياست حضرت آيت الله محمدي گيلاني رئيس ديوان عالي كشور با حضور جنابا آقايان قضات ديوان عالي كشور و نماينده جناب آقاي دادستان كل كشور تشكيل شد0

رئيس : جلسه رسمي است دادنامه شماره 8415/12/73 شعبه سي ويكم ديوان عالي كشور بتصدي جناب آقاي محمد سليمي رييس و جناب آقاي حسين عامري عضو معاون مطرح است جناب آقاي عامري دادنامه را قرائت فرمائيد0
خلاصه جريان پرونده :براساس كيفرخواست دادسراي عمومي شهريار آقاي .... راننده بسيجي باتهام ارتكاب قتل عمدي سرباز وظيفه سپاه مرحوم ...بر اثر تيراندازي مورد تعقيب واقع گرديده است . متهم فوق الذكر بعنوان معاونت پايگاه بسيج روستاي سلطان آباد باتفاق سه نفر ديگر از برادران بسيجي با يك دستگاه پيكان سواري حدود نيمه شب مورخه 12/11/71 در حال گشت زني درحوالي روستاي نصيرآباد رباط كرديم بوده كه مقتول ياد شده باتفاق يك نفر ديگر با پيكان وانت از طرف مقابل در حال حركت بوده اند از ناحيه متهم و همراهان با زدن چراغ به آنها دستور ايست داده مي شود ليكن از طرف مقابل توجهي نمي شود نهايتا" متهم با اسلحه كمري كلت برتا اقدام به شليك گلوله به سوي اتومبيل مقتول مي نمايد كه متاسفانه به وي اصابت و منجر به قتل مي گردد. پرونده پس از تحقيقات معموله در دادسرا با تنظيم كيفرخواستبه شعبه پانزدهم دادگاه كيفري يك كرج ارسال ]مي شود0[
دادگاه مزبور نظربه اينكه بزه در حين انجام ماموريت صورت گرفته پرونده را با قرار عدم صلاحيت به دادگاه نظامي يك تهران ارسال بدوا" شعبه سوم دادگاه نظامي يك به پرونده رسيدگي نموده ]است 0[
متهم در جلسه دادگاه بيان داشته : ((من قصد قتل نداشتم فقط مي خواستم ماشين را متوقف نمايم به ما گفته بودند از اين منطقه كردها قاچاق مي برند من انگيزه زدن كسي را نداشتم وقتي هم ماتير اندازي كرديم ماشين سرعت گرفت و رفت يك تير بيشتر نزدم واختلافي با او نداشتم 0)) آقاي عباسي همراه مقتول بعنوان گواه قضيه گفته است من و محسن (مقتول ) دو نفري گشت زني مي كرديم محسن راننده بود يك جاده خاكي است كه مي خورد به گاوداري 0 در جاده خاكي ماشين را مي داد دست من 0 ديدم يك ماشين از روبرو مي آيد و هيچ وقت سابقه نداشت كه ماشين در آنجا باشد0محسن گفت كه نمي خواهد حساسيت نشان دهي راحت برو و محل نگذار 5 الي 6قدم رد شده بوديم كه محسن برگشت عقب را نگاه كرد صداي تير آمد محسن به جلو افاد ديم تير توي سرش خورده 0 و هيچ مشخص نبود چه كسي در اين ماشين يا آن ماشين نشسته است 0
گواه ديگر بنام حسن كه هماره متهم بوده توضيح داده : در حين گشت زني بوديم و از سمت گاوداري برگشتيم كه ديديم يك ماشين دارد مي آيد چندتا چراغ برايش زديم با سدت هم گفتيم بايستد كه با سرعت از بغل ما رد شد علي (متهم ) يك تيز زد البته وقتي ازماشين پايين آمده بود0 سرنشينان ديگر هم نظي همين گواهي را داده اند0
دادگاه نظر به شكايت اولياءدم و نظريه پزشكي قانوني و نظريه كارشناس اسلخه و اينه قاتل و مقتول قبلا" يكديگر را مي شناخته اند و مقتول در اتومبيل متعقل به پايگاه بشماره سپاه در حركت بوده و نحوه تيراندازي قاتل كه بطور مستقيم به طرف مقتول تيزاندازي كرده قتل را از نوع عمدي تشخيص داده و حكم به قصاص متهم صادر نموده است 0
اين راي بموجب دادنامه شماره 1006/2331/11/72 شعبه سي و يكم ديوان عالي كشور بعلت عدم دخالت وكيل دعاوي نقض گرديده است :
بار دوم شعبه چهارم دادگاه نظامي يك تهران به پرونده رسيدگي نموده و بشرح دادنامه شماره 1680/3/73 :
با استدلالي نظير استدلال دادگاه قبلي راي به قصاص نفس متهم داده است 0
شعبه سي و يكم ديوان عالي كشور و بموجب دادنامه شماره 500/31 16/6/73 با اين استدلال كه :
از محتويات پرونده استفاده نمي شود كه متهم با سبق تصميم قصد كشتن مقتول را دشاه و يا اينكه قصد فعلي كه نوعا" كشنده است داشته بلكه متهم جهت متوقف كردن اتومبيل به سمت آن تيراندازي كرده است لذا نوع قتل را عمدي ندانسته حكم مزبور را نقض پرونده را جهت رسيدگي مجدد اعاده كرده است 0
بار سوم شعبه پنجم دادگاه نظامي يك به پرونده رسيدگي نموده و بشرح دادنامه شماره 8415/12/73 :
باهمان استدلال دادگاههاي قبلي متهم را مستحق قصاص دانسته و اين توضيح را نيز در ذيل حكم مزبور داده است : گرچه قاتل قصد قتل نداشته اما به طرف مقتول تيزاندازي نموده كه تيراندازي به طرف شخص نوعا" كشنده مي باشد0
سرانجام پرونده به ديوان عالي كشور ارسال و به شعبه سي ويكم ارجاع گرديده است 0
هيات شعبه در تاريخ بالا تشكيل گرديد پس از قرائت گزارش آقاي عامري عضو مميز و اوراق پرونده و نظريه كتبي آقاي شهبازي داديار ديوان عالي كشور اجمالا" مبني بر : ((دلائل كافي بر قتل عمد موجود نيست تقاضاي اتخاذ تصميم شايسته را دارم 0)) در مورد دادنامه تجديدنظرخواسته مشاوره نموده چنين راي مي دهد:
دادگاههاي نظامي يك تهران شعب چهارم و پنجم باستناد بند ب ماده 206 قانون مجازات اسلامي كه مقرر داشته (مواردي كه قاتل عمدا" كاري را انجام دهد كه نوعا" كشننده باشد هرچند قصد كشتن شخصي را نداشتته باشد) قتل عمدي محسوب مي شود، فعل ارتكابي متهم را با بند ب ماده مزبور منطبق و نوع قتل را عمدي دانسته اند ليكن شعبه سي ويكم ديوان عالي كشور اين انطباق صحيح ندانسته و نوع قتل را عمدي نمي داند زيرا تيراندازي به سمت اتومبيل بقصد متوفق نمودن آن عملي كه نوعا" كشنده باشد محسوب باشد محسوب مي شود0 بهرحال چون دادگاههاي نظامي مزبور در مقابل راي ديوان عالي اصرار ورزيده و آنرا نپذيرفته اند موضوع اصراري تشخيص پرونده جهت طرح در هيات محترم عمومي اصراري كيفري ديوان عالي كشور ارسال مي گردد0
شعبه سي ويكم ديوان عالي كشور

رئيس : جناب آقاي پيشنمازي
مقتول با تير متهم كشته شده خود متهم هم قبول دارد0شبهه اي را كه شعبه ديوان كرده است اين است كه متهم قصد قتل نداشته روي انگيزه متوقف كردن ماشين به طرف ماشين تيراندازي كرده 0 دستور العملي هست در انيگونه مواقع كه بخواهندماشيني را متوقف كنند بايستي به لاستيك ماشين تير بزنند لاستيك پاره بشورد و ماشين متوقف شود اينجا بايستي كه از متهم سوال شود كه آيا قصد تير اندازي به لاستيك ماشين را داشته كه اتقافا" دستش لرزيده و دستش بالا و پايين شده و تير به آن شخص خورد، اگر اين محرز باشد قتل شبه عمد مي شود، هدفش تيزردن به لاستيك بوده حالا يا باد بوده يا دستش بالا و پايين رفته بالاخره ناخواسته تير به آن شخص خورده اما اگر بيايد تير رها كند به طرف ماشين به هرچه بخودر به سرنشين بغل دست راننده بخورد كه اتفاقا" خورده به مغز سرش اين قتل عمد بوده در آن شبهه اي نيست كه قتل عمدي مي شود0 اگر اين مساله در پرونده روشن است كه قصد تيراندازي به لاستيك ماشين را داشته و خورده به آن شخص اين قتل شبه عمد است و شكي در آن نيست اما اگر همينطور تير انداخت به هر چه باشد بخورد اين قتل عمدمي شود يعني باكي ندارد مي خواهد به آن شخص هم بخورد بخورد0 بنابراين اين مساله ابهام دارد كه بايستي يك مقدار روشن بشود0

رئيس : جناب آقاي نيري
پرونده تقريبا" روشن است و نياز به بحث زيادي ندارد مساله تيراندازي مامور، خوب اينها نوعا" براي اينكه ماشين را متوقف كنند اول يك اخطار مي كنند بعد تيرهوايي مي زنند بعد اگر بخواهند با قهر ماشين را نگهدارند قهرا" به لاستيك مي زنند منتها بعد از انقلاب يا به لحاظ اينكه آموزشها خوب نبوده و يا سهل انگاري بوده آن هم در شب سربازي كه مي خواهند نشانه گيري كند و تير بزند در روز هدف را مشكل مي گيرد چه برسد به شب و هيچيك از شرايط قتل عمد را انسان در اينجا نمي بيند كه در اينجا محقق باشد سرباز آمده تيراندازي كرده و بر حسب اتفاق ماشين هم در حال حركت بوده آمده هوايي هم بزند و تا ماشين يك مقدار رد شده تير خورده به مقتول هيچ يك از شرايط قتل عمد در اينجا محقق نشده 0

رئيس : جناب آقاي اميرحسيني
نكته اي هست در صفحه دوم اينجا مرقوم فرمودند كه در حين گشت زني بوديم از سمت گاوداري برگشتيم كه ديديم يك ماشين داردمي آيد، اينجا مي رساند كه گاوداري در يك محل بن بستي است اينكه تيرانداخته از سمت گاوداري مي آمده آنكه كشته شده به سمت گاوداري مي رفته يعني آنجا بن بست بوده اگر مامور مي خواست ماشين را نگهدارد مي رفت آنجا او را مي گرفت جاي فرار نداشت بعد هم از روبرو به او زدهاست به لاسيتك بايد مي زد نه به آن شخص ، آرم ماشين هم آرم سپاه بوده به طرف گاوداري مي رفت بن بست بوده راه فرار نداشت مي رفت دستگيرش مي كرد بند ب ماده 206 در اينجا مصداق دارد0

رئيس : جناب آقاي عامري
درباره مطلي كه حاج آقا پيشنمازي فرمودند ازمتهم سوال مي كردند چند مرتبه سوال شده كه در اين جريان به چه مجوز شماتيراندازي كرديد؟ متهم گفتهاين منطقه ، منطقه استحفاظي ما بود كه اين را درست مي گويد يعني منطقه اي بوده كه مربوط به اين بسيج بوده در تقسيم بندي كه دارند اينجا حق گشت زني داشتند و اين منطقه نصير آباد كه جزء سلطان آباد است در حيطه اقتدار اينها بوده و اينها آنجا گشت زني داشتند و راه افتادند براي گشت زني 0 اين خودش تنها نبوده بجز متهم 4 نفر ديگر همراه وي بوده اند كه همانطور كه در گزارش بطور اختصار عرض كردم نفر اول كه گواهي داده بقيه هم همينطور گواهي داده گفته اند اتومبيل دومي كه آنهم پيكان وانت بوده وخوب مورد شناسائي نبوده كه آنها سپاهي هستند سرباز سپاه هستند مشخص بشود كي هستند چه هستند0
مي گويد به ما گفتند كه در اين منطقه كردها قاچاق رد و بدل مي كنند و يا اهالي اين روستا در اطراف كارهاي خلافي را مرتكب مي شوند ماحركت كرديم براي اينكه متخلفين را دستگير كنيم وقتي كه ديديم يك ماشين از مقابل مي آيد ما چند چراغ داديم كه بايستد ولي به چراغ ما اعتنائي نكرده هيچ توجهي نكرد و حتي گازرا گرفت و رد شد و از ما گذشت و اين هم درست  است از آنجا كه تيزاندازي شده طبق محتويات پرونده بعد از 2 كيلومتر رفته و ايستاده يعني همانجا نايستاده گاز را گرفته و در رفته وقتي اين سرعت را زياد مي كند اينها ايست و چراغ مي دهند نمي ايستد اينها مي آيند پايين دو سه تا مي آيند پايين متهم مي گويد من به طرف اتومبيل تيراندازي كردم اظهاراولش اين است كه مي گويد من تيراندازي هوائي كردم حالا احيانا" خودره به اين مقتول من هيچ قصد قتل اينرا نداشتم و نمي خواستم بكشم ما قصد داشتيم كه ماشين را متوقف كنيم بعد از اينكه به ايست ما توجه نكرد و گاز را گرفته و در رفت ديگر جائي نبود من كاري بكنم من تيراندازي هوايي كردم احيانا" به اين اصابت كرده يك جاي ديگر دوباره سوال شده شماچرامقررات را رعايت نكرديد مقررات تيراندازي را رعايت نكرديد گفته نه من مقررات را رعايت كردم منتها اين گاز را گرفت در رفت چون دررفت منهم براي متوقف كردن به طرف ماشين تيراندازي كردم جاي ديگر گفته هوائي تيراندازي كردم يك جا گفته به طرف ماشين تيراندازي كردم اما هيچ جا از محتويات پرونده استفاده نمي شود كه اين آقا مي خواسته آن شخص را بزند همينطور كه حاج آقا نيري فرمودند آموزشهاي لازم و كافي ندارند كه حالا لاستيك در شب آنهم ماشين در حال فرار است و خيال كردند قاچاقچي هست كه دارد فرار مي كند و از پشت سرش تير اندازي كرده و تير به پشت سر مقتول اصابت كرده 0

رئيس : جناب آقاي آموزگار

مطلبي كه ما مي خواهيم صحبت كنيم بايد مطلب موضوعي و اساسي باشد و ما خودمان را مقيد به تبعيت از دليل دانيم نه دليل را طبق برداشت خودمان و نظر خودمان استحسانا" تفسير كنيم ما هستيم و دليل و قانون 0 در قانون گفته است قتل عمد يكي از سه عنصر را اگر داشته باشد اين قتل عمد خواهد بود ه البته اين قانون هم از فقه گرفته شده اول اينكه انسان قصد قتل بكند هرچند آلت قتاله نباشد دوم آنكه آلت نوعا" كشنده باشد هرچند قصد قتل نداشته باشد كه اين بند ب است 0
در مانحن فيه دادگاه هم مساله را احراز كرده بر اين اساس حكم كرده است شارع مقدس علي الاصول و علي القواعد براي حفظ نفس محترم انسان  سالم گفته هرچند كسي قصد قتل نداشته باشد ليكن اي انسان مواظب باش وقتي آلت تو قتاله است به طرف انسان ديگر مگير اين انسان محترم است احتياط كن در دماء مسلمين نكش اگر كردي من كه شارع و قانونگذار هستم از براي حفظ دماء مسلمين و مردم مي گويم اينجا قتل عمد است و ترا بايد قصاص كنند تا حفظ دماء بقيه مردم را كرده باشيم مامور دولت كه مي داند اين ماشين راكب دارد مي رود يك انسان اينقدر احترام دارد كه اگر كسي با آلت قتاله به طرف او زد و كشته شد از طرف قانونگزار قتل عمدي تشخيص داده مي شود خوب بصرف احتمال اين كه سرنشين اتومبيل ترياكي احتمالا" داشته باشد و جرمي كرده باشد مجوز نمي شود تجاوز كرده و تير به طرف او بزند و او را بكشد بهرحال شارع مقدس و قانونگزار او را منع كرده مگر به مساله اي كه اهم از يك قتل باشد يك مساله كه اهميت آن آنقدر بالا باشد كه نظام و حفظ نظام مربوط باشد مامور تيراندازي كند اما مامور مجوزي داشته بصرف ايست و چراغ و انيكه آيا چراغ به معني ايست دادن است ، چرا تيراندازي هوائي نكرده چرا به طرف او زده بنابراين دادگاه احراز كرده كه اين قتل عمدي است و ما تابع آن هستيم نه  اينكه در اين راه به نفع خودمان و يااستحسان درست كنيم بنابراين قتل عمدي است و استدلال دادگاه به اين صورت كه گفته است كه از محتويات پرونده استفاده نمي شود كه متهم با سبق تصميم قصد كشتن مقتول را داشته اين استدلال اصلا" موثر نيست چه سبق تصميم داشته باشد چه نداشته باشد براي اين نوع ، درست نيست 0
مساله دوم اينكه قصد قتل نوعا" كشنده است قصد درفعلي كه نوعا" كشنده است كجاي قانون آمده است فعلي انجام داده است كه نوعا" كشنده است قصد لازم نيست اين استدلال كه قصد فعلي كه نوعا" كشنده نيست نكرده اين درست نيست بلكه متهم جهت متوقف كردن اتومبيل به سمت آن تيراندازي كرده ؟ كي گفته جايز است براي متوقف كردن اتومبيل به سمت او تيراندازي كنيم ؟ كي گفته اين قانون را؟ خود قانون گفته است قتل عمدي تلقي مي شود0 پس منع كرده چگونه قانون به او اجازه مي دهد تيراندازي كندو يك شخص محترم را بكشد بنابر اين استدلال شعبه ديوان صحيح نيست و راي شعبه محكمه صحيح است 0

رئيس : جناب آقاي سپهوند
عرض بنده دو قسمت است اول در مورد قابليت طرح پرونده در هيات عمومي و دوم مربوط به ماهيت كه اگر آقايان نظر برقابل طرح بودن داشتند آن گاه راجع به ماهيت هم بنده مطالبي را عرض خواهم كرد0
قانون تجديدنر آراء دادگاهها همانطور كه سه شنبه قبل هم اشاره اي كردم راجع به صلاحيت حكمي را قابل طرح در هيات عمومي مي داند كه من جميع جهات معد براي طرح در هيات عمومي اصراري باشد در موارد مختلف در قانون مشخص كرده و از جملهموردي است كه رسيدگي ممكن است ناقص باشد اگر رسيدگي دادگاه ناقص باشد ديوان عالي كشور ملزم است جهات نقص را بطور كامل و دقيق مشخص بكند و بعد از رفع نقص اگر حكمي صادر شد و شرايط را داشت درهيات عمومي مطرح بشود0 متهم بر مبناي گزارش ، بسيجي است و طبق بند2 ماده يك قانون مجازات جرائم نيروهاي مسلح ، نظامي محسوب مي شود0
ماده 24 قانون مجازات جرائم نيروهاي مسلح مقررات آن به اين ترتيب است : هر نظامي كه برخلاف مقررات و ضوابط مبادرت به تير اندازي نمايد به حبس از 2 ماه تا يكسال محكوم مي شود و اگر تير اندازي منجر به قتل يا جرح شودمشمول مقررات قصاص و ديات است ، بنابراين در مورد نظامي آنچه ممنوع است تيراندازي بر خلاف مقررات و آنچه مجاز است از مفهوم مخالف ، تيراندازي بر طبق ضوابط است 0 اين ماده 24 دو تبصره دارد، تبصره اول همانطور كه عرض كردم ممكن بود از مفهوم مخالف ، ما آنطور استنباط كنيم كه اگرنظامي بر طبق مقررات و ضوباط تيراندازي كرد نه حبس دارد نه ديه نه قصاص اما تبصره آمده يك ترتيب ديگري را برقرار كرده و مي گويد: اگر نظامي بر طبق مقررات تيراندازي بكند حبس و ديه از او ساقط مي شودديه از بيت المال پرداخت مي شود راجع به قصاص اشاره اي نمي كند بنابراين قصاص كماكان مشمول عمومات است 0 بنده در اين گزارش نديدم كه راجع به اين مساله تحقيق شده باشد و اشاره اي داشته باشد0
بعد تبصره دوم كه عرض كردم ضوابط تيراندازي بر طبق مقررات را مشخص مي كند كه چگونهاست موكول مي كند به تعيين آيين نامه اي كه بر حسب مودر سپاه يا ارتش يا نيروهاي انتظامي تعيين و تدوين مي كند و به تصويب ستاد كل نيروهاي مشترك مي رسد بنابراين مادام كه در اين پرونده معلوم نيست آئين نامه چيست ، از چه كانالي عبور كرده ، طرح اين پرونده بنظر من مجاز نيست چون اينجا محكوميت متهم مطرح است و برائت متهم ، محكوميت خواه قصاص باشد خواه ديه ، اگر ديه باشد و طبق مقررات تيراندازي كرده باشد محكوم به پرداخت ديه هم نبايد بشود0 ديه هم از او ساقط مي شود بنظر بنده به اين لحاظ مساله قابل طرح نيست 0 مگر اينكه جناب آقاي امري دلايلي بر در نظرات بنده داشته باشند كه نخير آيين نامه هست ، ستاد كل هم تصويب كرده ضوباط تيراندازي هم اينهاست اين آقاي يا برخلاف ضوابط تير اندازي كرده يا موافق ضوابط، اگر اين مساله حل شده بنده در ماهيت هم مطالبي را عرض مي كنم 0

رئيس : جناب آقاي ابراهيمي
نكته اي را عزيران مطرح نفرمودند فكر مي كنم درتصميم گيري موثر باشد يكي اشاره به اينه گلوله به كجاي مشاين خودره صورتجلسه معاينه وسيله نقليه نشان مي دهد كه اين گلوله به شيشه عقب وانت پيكان خورده راننده ماشين كه آقاي رضوي است اينطور عنوان مي كند:
ما داشيتم مي آمديم از  روبرو ماشين ديگري مي آمد بعد از ما نگهداشتند آقا يزمانيان كه وردست من نشسته بود سرش رابرگرداند به عقب يعني از ما كه رد شدند نگهداشتند ظاهرا" چراغ دادند كه بايستيد آنها مي آمدند اينهاهم حركت مي كردند از روبرو باهم مواجه مي شوند ماشيني كه متهم در آن بوده چراغ مي زند كه بايستيدظاهرا" اينها نمي ايستند رد مي شود اين آقاي مقتول سرش را برمي گرداند از شيشه پشت را نگاه كند مي بيند كه پنج نفر پياده شدند ومسلح هستند به راننده مي گويد اينها مسلح هستند راننده كه رضوي باشدمي گويد من يكدفعه ديدم كه آقاي زمانيان سرش افتاده زير داشبورد و پزشك مي گويد كه گلوله از سمت چپ ، اينكه رگشته به سمت چپ خورده گلوله و در سرش مانده اين يك نكته و كيفيت تيراندازي ازپشت بوده حتما" علامت دادند شب هم بوده يك نكته ديگر كه خيلي ظريف است شخص متهم از سربازي معاف شده چرا معاف شده ؟ براي اينك ضعف بينايي داردبه لحاظ ضعف بينايي اين شخص متهم از سربازي معاف شده است و برگ آن در پرونده است و آدمي كه با اين ديد تيري مي اندازد اينرا هم آقايان عنايت بفرمايند بله ضعف بينايي متهم در پرونده هست آيا اين شخص اصلا" مي توانسته درست نشانه گيري كند؟

رئيس : جناب آقاي عامر ي
 گرازش فرمانده پايگاه قرائت مي شود:
احتراما" مورخه 13/11/71 گزارش از پاسگاه سپاه رباط كريم مبني بر تيراندازي يكي از ا فراد بسيج كه مجر به قتل يكي ديگر از پرسنل وظيفه سپاه آن پايگاه واصل گرديد لذا اقدامات به عمل آمده شامل تحقيقات و بازجوئي افراد مي باشد كه بشرح زير نظرتان را معطوف مي دارد:
تعدادي از برادران بسيج و سرباز وظيفه ناحيه سلطان آباد از توابع سپاه رباط كريم به منظور گشت شبانه و انجام امورات روزمره به يكي از پايگاههاي تحت پوشش پايگاه بسيج روستاي نصيرآباد اعزام مي شوند و آنگاه با مسوول بسيج پايگاه آقاي دژبرد مي گويد كه وضعيت اجتماعي و امنيتي روستا اخيرا" به هم ريخته از باب منكراتي و 000 و درخواست مي نايد كه به اتفاق در داخل روستا به گشت بپردازد و در حين كشت با يك دساگاه اتومبيل روبرو مي شود و دستور توقف و ايست به او مي دهند ابلته با علامت دادن چراغ كه نهايت امر با كم توجهي اتومبيل ناشناس يكي از افراد بسيج بنام علي اقدام به شليك يك گلوله با سلاح كلت كمري كه همراه داشتند مي نمايد و اتومبيل همچنان به حركت خود ادامه داده و پس از شليك تير و شنيدن صداي آن تير پس از چندصدمتر توقف نموده است شليك كننده مدعي است كه بنده گلوله را هوائي زدم بمنظور متوقف كردن آن و از نتيجه آن نيز اطلاعي نداشتم و پس از تعقيب آن اتومبيل ناشناس پس از طي مسافتي به مساحت نزديك به يك كيلومترپس از يافتن آنان متوجه شديم كه آنان از خودمان هستند و رضوي باحالت اضطراب اقدام به شليك هوايي نموده و سرنشين ديگر (مقتول ) كه بر روي صندلي ماشين با سر و وضع خونين افتاده است كه توسط يكي از افراد به بيمارستان منتقل مي شود0 بسيجي علي اذغان دارد كه تيري هوايي به سمت اتومبيل شليك كرده ام ولي اينكه تير و گلوله شليك شده من به وي اصابت كرده باشد را نمي دانم در ادامه سخن اشاره به چند مورد ضروري است 0
1 پايگاه نصيرآباد از بخش رباط كريم زيرمجموعه بسيج سلطان آباد مي باشد و افراد آن طبق برنامه هميشگي غالبا" شبانه به پايگاهها سركشي مي نمايند0
2 اتومبل و افراد سرنشين ناشناس متعلق به ناحيه مركزي و شهري اه بوده كه متاسفانه با نفوذ در حريم ناحيه قصد گشت شبانه را در حوالي گاوداري اخوان داشته اند0
3 هيچكدام از اتومبيل ها و اتفراد گشتي هيچگونه ابزار و علائم بازدارنده به منظور گشت به همراه نداشتند0
4 هر دو اتومبيل مسلح به سلاح بسيج بودند و سلح كگلت كمري در دست علي فاقد مجوز بوده است 0
5 انگيزه هر دو اتومبيل به منظور گشت و انجام ماموريتهاي محوله بوده است منتها با اين فرق كه مقتول در خارج از محدوده استحفاظي انجام ماموريت نموده است 0
6 لازم به ذكر است مقتول سرباز وظيفه فنام محسن و شليك كننده گلوله علي مي باشد0
7 جسد متقول في الحال در پزشكي قانوني تهران جهت بررسيهاي بيشتر و كالبد شكافي انتقال يافته است 0
اين بود گزارش و اظهارنظر فرمانده پايگاه

رئيس : جناب آقاي پيشنمازي
ما فرض مي كنيم كه متهم مدعي شده كه من طبق ضوابط عمل كردم اصلا" لاستيك ماشين را هدف قرار دادم و اتفاقا" خورده به آن شخص خواب اين يك ادعاست و بايد اثبات شود ولي دم كه ادعاي قتل عمد دارد مي گويد تو دروغ مي گويي تو اين شخص را هدف قرار دادي نه لاستيك را اينجا جاي قاعده البينه علي المدعي است و اگر بخواهيم حكم به شبه عمد كنيم احتياج به قسم دارد پس فعلا" اين حكم دادگاه نسبت به شبه عمد هم اگر قبول مي كنيم ناقص است 0

رئيس : جناب آقاي موسوي
عمده مطالب گفته شد ولي نظر من اين است كس يكه مجوز گشت نداشته چرا آنجا آمده و علاوه بر اين مجوزگشت نداشته چراغ هم داده شده چرا نگه نداشته مقتول اصلا" خودش خطاكاربوده و علاوه براين ، اين آقا فقط يك شليك كرده و گفته هوايي بوده يابراي توقف ماشين با اين وصف ما نمي توانيم بگوييم قتل عمدي است و مخصوصا" شب هم بوده و بخصوص به راننده نخورده كه متوقف كند راننده را، اگر دقيق بود راننده را مي زد چرا آن كه بغل دست راننده نشسته او را زده فلهذا دليلي كه مثبت قتل عمدي باشد به هيچ وجه من الوجوه نيست و حق با شعبه ديوان عالي كشور است 0

رئيس : جناب آقاي نيري
فرمايشات جناب آقاي سپهوند متين است منتها ربطي به سلب صلاحيت پرونده در اينجا ندارد پرونده سير قضائي اش را طبق قانون كرده و الان بايد در هيات مطرح شود، اين اشكالات جزئي كه هست در نوع پرونده ها يك سري اشكالات جزئي پيش مي آيد كه اگر ما بخواهيم آنها را مرح كنيم قهرا" ممكن است تمام پرونده زير ورو بشود اينكه در اينجا آقا ضعف بينايي داشته از سربازي معاف شده اينجا آمده آن اقا اصلا" آنجا حوزه استحفاظي اش نبوده با چه مجوزي اينجا آمده ولي همه ما مي دانيم نظام ماالان مخصوصا" دروضعيتهاي بحراني كه پيش مي آيد فورا" اعلام مي كند بسيجيها بيانيد همه هم راه مي افتند و آنكه فقط آشنايي مختصري با اسلحه دارد و اسلحه نديده راه مي افتد توي خيابانها و بيابانها گشت مي زند براي اينكه انجام وظيفه بكند اين اشكالات جزئي خللي در مساله صلاحيت وارد نمي كند بنظر بنده اگر آنها را بخواهيم بايد بررسي بشود كه آيا خود فرماندهي كه اين آقا را آورده به او اسلحه داده مقصر نيست ؟ ممكن است تقصري كرده باشد ولي به اين مساله قتل ارتباطي پيدا نمي كند آن كه اينجامطرح است اين است كه قتلي اتفاق افتاده دادگاه اين قتل را عمدي تشخيص داده شعبه ديوان اين قتل را عمدي تشخيص نداده و اول هم كه بنده عرض كردم با توجه به اين پرونده هيچيك از مباني قتل عمد دراينجا ديده نمي شود پرونده هم در صلاحيت رسيدگي ما است و بنظر من قتل ، قتل عمد نيست البته تخلفاتي صورت گرفته كه بايد طبق مقررات رسيدگي كنند0 اما در مورد قتل هم صالح هستيم و ظاهرا" حق باشعبه است كه قتل عمد نباشد0

رئيس : جناب آقاي دارابي
درباره شبهه آقاي سپهوند در مورد ماده 24 بايد به عرض برسانم كه آئين نامه تيراندازي بوسيله ستاد كل نيروهاي مسلح تصويب شده و موجود است توضيحي كه مي خواهم عرض كنم اينست كه يك سربازيا بسيجي طبق مقررات تيراندازي كرده يا نه ؟ در همان مراحل اوليه بررسي مي شود و ديگر كار به دادسرا و دادگاه نمي كشد در اينجا هم اين آقاي بسيجي برخلاف مقررات تيراندازي كرده 0 بجاي اينكه لاستيك را هدف بگيرد از شيشه عقب تيراندازي كرده به سر مقتول اصابت كرده به همين دليل است كه مسوول پرداخت ديه است و قتل شبه عمد است اين آيين نامه موجود است اگر لازم است بنده مي آورم ايشان خطاكار بوده ، مقررات ايست را خوب رعايت نكرده ، تيراندازي هوائي نكرده ، مبادرت به يك تيركرده و آن تير هم باعث قتل آن بينوا شده است و اما در مورد اينكه قتل شبه عمد است بنده نظر شعبه راتاييد مي كنم به اين استدلال كه اين بسيجي نه عمد در فعل داشته نه عمددرنتيجه ، قصد تيراندازي براي متوقف كردن اتومبيل داشته كه تير به خطارفته از شيشه عبور كرده و به مقتول اصابت كرده وقتي عمد نه در فعل و و نه در نتيجه باشد ما نمي توانيم بگوييم اين قتل عمد است حداكثر به استدلال اينكه بسيجي رعايت مقررات و نظامات را نكرده قتل شبه عمد است و مسوول پرداخت ديه است و قتل عمدي نيست 0

رئيس : جناب آقاي مصباح
حاصل مطلب را آقاي دارابي فرموند، شبهه آقاي سپهوند مطلب را حل نمي كند از طرفي در مورد اصل قضيه هم كه اين بنده خدا تير اندازي كرده مي گويد تيراندازي هوائي كرده از هوا برگشت و خورد به سر و و اين مشخص است كه نبايد تيراندازي مي كرد وقتي نبايد تيراندازي مي كرد سبق تصميم يك سبق رتبه اي است سبق زماني نمي باشد 2 ماه پيش تصميم بگيردبعد برود بزند سبق تصميم ندارد خود عمل عملي است كه توام باتصميم است مي داند عمل منتهي به قتل خواهدشد0

رئيس : جناب آقاي آل اسحق
در اينكه آيا اين مطلب قابل طرح است يانه ؟ بنظر من اين موضوع قابل طرح است چون دو دادگاه گفته اند كه اين عمل نوعا" كشنده بوده و قتل عمدي است بحث ما دوباره قتل عمد و قتل غير عمد است كاري به اين نداريم كه اگر اين قتل عمد نبود آيا قتل خطئي است ، شبه عمد است و آنوقت دادگاه چه وظيفه اي دارد ما فعلا" در مورد نفي و اثبات بحث مي كنيم چون دو دادگاه گفته انداين قتل عمداست و ديوان مي گويد اين قتل عمد نيست همين مقدارش قابل طرح است 0
اما راجع به ماهيت قضيه آقايان اساتيدتوجه مختصري داشته باشد بند ب قانون كه همينطور هم كه در تحرير است هرگاه عملي نوعا" كشنده باشد كلمه نوعا" معني اش اين است كه همان عملي كه نوعا" كشنده است گاهي ممكن است نكشد قطعا" اين طور نيست كه حتما"بكشد اگر صددرصد بودمي گفت هرگاه عملي قطعا"  كشنده باشد بطور دائم كشنده باشد نمي گويد عمل بطور دائم كشنده باشد مي گويد نوعا" كشنده باشد من از آقايان سوال مي كنم كسي كه فرض مي كنيم چشمش هم ضعيف است وقتي كه اسلحه را به طرف ماشين مي گيرد و خودش هم در در بعضي اظهارات مي گويد من به طرف ماشين تيراندازي كردم و ما مي گوييم هوايي زده اگر هوائي زده چطور؟ خوب معلوم است كسي كه چظمش هم ضعيف باشد بخواهد هوائي بزند برنمي گردد به ماشين بخورد اين چطور هوائي است كه برگشته به ماشين خورده اين به طرف ماشين گرفته همانطور كه اقرار دارد اگر كسي به طرف ماشين تيراندازي كند و در آن مشاين هم بداند چند نفر نشسته اند0 آيااين عمل نوعا" كشنده هست يا نه ؟ اين يك چيزست كه عقلا مي فهمند كه آيا اينجا ما نبايد به حق الناس توجه كنيم ؟ ما در حق الله خيلي محكم هستيم اما در حق الناس 000در صورتيكه از نظر متون فقهي بر عكس است در متون فقهي در حقوق الله قاعده (تدره الحدودبالشبهه )داريم امادر حق الناس هر دو طرف حق الناس است يعني اينجا يك انسان بي گناه كشته شده و اين طرف مي توانسته زميني بزند هوائي بزند بالاخره درست است چشمش ضعيف است اما مي توانسته پايين تر بگيرد بنظر من توضيحاتي كه جناب آقاي پيشنمازي و آقاي آموزگار و اساتيد ديگر دادنداين قتل عمد است راي شعب دادگاه را بنده تاييد مي كنم 0

رئيس : مذاكرات كافي است بحد لازم بحث شد جناب آقاي اديب رضوي نظريه جناب آقاي دادستان كل كشور را قرائت فرمايند0
]متهم كه عضويت پايگاه بسيج [ روستاي سلطان آبادرابه عهده داشته باتفاق سه نفر ديگر از برادران بسيج جهت گشت زني و جلوگيري از قاچاق حدود نيمه شب با اتومبيلي كه از سمت مقابل در حركت بوده برخورد نموده به راننده اتومبيل مزبور ايست داده كه وي به اين اخطار توجه نكرده و به حركت خود ادامه داده ، نتيجتا" متهم ناچار به تيراندازي مي شود كه بر اثر تيراندازي گلوله به سرباز وظيفه محسن كه در اتومبيل در حال حركت بوده اصابت نموده و منجر به فوت نامبرده مي شودمتهم صريحا" به تيراندازي اعتراف كرده و در مقام دفاع بيان داشته وي قصد تقل نداشته و قصد متوقف نمودن ماشين راداشته كه چون ادعاي متهم با توجه به وظيفه اي كه به عهده داشته مقرون با واقع به نظر مي رسد بنابراين عمل وي قتل عمد تلقي نمي شود و معتد به تاييد راي شعبه سي و يكم ديوان عالي كشور مي باشم 0

رئيس : آقايان آراء خود را مرقوم فرمايند0

رئيس : عده حاضر در جلسه 28 نفر بودند كه از اين عده 17 نفر اكثريت راي شعبه سي ويكم ديوان عالي كشور را تاييد و اقليت 11 نفر راي دادكاهها را صحيح دانسته اند0

مرجع :
كتاب مذاكرات وآراءهيات عمومي ديوان عالي كشور،سال 1374
دفترمطالعات وتحقيقات ديوان عالي كشور، چاپ روزنامه رسمي كشور

86