سامانه جستجو قوانین




رای وحدت رويه ديوان عالی كشور

خلاصه راي : سبق تصميم وقصدقتل ،شرط تحقق وثبوت جرم قتل عمدي است

راي شماره :

تاريخ صدور : 1350/09/10

راي شماره 285-10/9/1350

راي اصراري اكثريت هيئت عمومي ديوانعالي كشور
باتوجه به اعتراض فرجامخواه ووكيل مشاراليه اين ايرادبردادنامه فرجامخواسته وارداست بااينكه دلائل وشواهدي كه مستنداستنباط دادگاه درصدورحكم فرجامخواسته واقع شده است هيچيك مثبت سبق تصميم وقصدقتل كه شرط تحقق وثبوت قتل عمدي است نمي باشدمعهذادادگاه جرم متهم راكه از مصاديق قسمت اخيرماده 171قانون مجازات عمومي است قتل عمددانسته است ازاين لحاظ دادنامه مزبورموجه ومدلل بنظرنمي رسدوباتوجه به اصل 78متمم قانون اساسي به اكثريت آراءنقض ورسيدگي مجددبه شعبه ديگردادگاه جنائي استان پنجم كه عنداللزوم طبق ماده 8قانون محاكم جنائي تشكيل مي شودارجاع مي گردد.

* سابقه *
كلاسه 12/7773                                        رديف  156

فرجامخواه :فريدون صالحيان
فرجامخوانده :دادسراي استان كرمانشاه
فرجامخواسته :دادنامه شماره 307-306-48صادره ازدادگاه جنائي استان كرمانشاه 

خلاصه جريان پرونده :فريدون صالحيان فرزندمحمدحسن 32ساله به اتهام قتل عمدي عليرضاشيرازي وسرقت وجه متعلق به مقتول تحت تعقيب واقع وبه موحب كيفرخواست 30/3/45دادسراي كرمانشاه تقاضاي مجازات مشاراليه طبق مواد170و226قانون مجازات عمومي بارعايت ماده ملحقه به آئين دادرسي كيفري وماده 25قانون مجازات عمومي ازدادگاه جنايي استان كرمانشاه شده است دادگاه جنائي مزبوربعدازوصول پرونده وانجام مقدمات كاررسيدگي و به موجب دادنامه 484/483-9/11/45وبنابه مراتب مذكوردرآن بااحراز بزهكاري متهم وانطباق موارداتهام مشاراليه درقسمت ارتكاب قتل عمدي با ماده 170قانون مجازات عمومي ودرقسمت سرقت وجه باماده 226قانون مزبور بارعايت ماده ملحقه به آئين دادرسي كيفري وشق يك  ازماده 25قانون كيفر همگاني فريدون صالحيان راازلحاظ ارتكاب به قتل عمدي عليرضابه اعدام و ازلحاظ ارتكاب سرقت وجه متعلق به مقتول به سه سال حبس تاديبي باقيد اجراي كيفراشدمحكوم نموده است وراجع به دادخواست مدعي خصوصي اشعار داشته است باصدورحكم اعدام متهم تحصيل حاصل است اين راي قرائت ومتهم به آن تسليم شده است سپس آقاي خسرواكبري بعنوان وكيل متهم بشرح لايحه تقديمي واصله در12/11/45ضمن بيان يك  سلسله مطالب نسبت به آن فرجامخواهي و تقاضاي نقض دادنامه رانموده است شعبه نهم ديوان عالي كشوربعدازوصول پرونده رسيدگي وبه موجب دادنامه 882-15/10/47به اشعاربه اينكه بر دادنامه فرحامخواسته دوايرادوارداست يكي اينكه دلائل وشواهدموجوددر پرونده مخالف جهاتي است كه دادگاه مستنداستنباط خودبرارتكاب قتل عمد ازناحيه فرجامخواه دانسته وجرم منتسب به وي ظاهراباقسمت اخيرماده 171 قانون مجازات عمومي منطبق بوده است ديگراينكه رعايت شق يك ماده 25 قانون مجازات عمومي ازلحاظ وجوديك فقره سابقه كيفري متهم صحيح نبوده زيراباتوجه به تاريخ قطعيت حكم واينكه درتاريخ وقوع جنايت منتسب به متهم هنوزمدت مجازات وي منقضي نشده بوده سابقه مزبوردراين مقام قابل ترتيب اثرنبوده وحكم ازاين حيث برخلاف شق 2ماده 24قانون مجازات عمومي صادرشده است دادنامه فرجامخواسته رابه اتفاق آراءنقض ورسيدگي مجددرا به شعبه ديگردادگاه جنائي كرمانشاه ارجاع نموده است شعبه ديگردادگاه جنائي كرمانشاه پس ازوصول پرونده مزبورووصول كيفرخواست 15/12/47 دادسراي كرمانشاه كه متهم مزبوربه اتهام اخفاء7گرم موادافيوني تحت تعقيب واقع وطبق قسمت اول ماده 7معطوف به ماده 4قانون منع كشت خشخاش و استعمال موادافيوني بارعايت ماده 2ملحقه وشق ازماده 25قانون مجازات عمومي تقاضاي مجازات مشاراليه پيروكيفرخواست 20/3/45ازدادگاه جنائي كرمانشاه شده است واين مقدمات وتشريفات كاررسيدگي به اكثريت آراءو به موجب دادنامه 307-13/5/48وبنابه مراتب مذكوردرآن بااصدارقرار موقوفي تعقيب متهم به لحاظ انطباق موردباماده واحده قانون تشديد مجازات مرتكبين اصلي جرائم منع كشت خشخاش مصوب 1348وبااحرازبزهكاري متهم درمورداتهام قتل عمدي ونيزاتهام سرقت منتسب وانطباق مواردمذكور به ترتيب باماده 170وماده 226قانون مجازات عمومي بارعايت ماده 2ملحقه به آئين دادرسي كيفري فريدون صالحيان ازجهت ارتكاب قتل عمدباسبق تصميم به اعدام وازلحاظ ارتكاب سرقت به سه سال حبس تاديبي محكوم نموده كه مجازات اعدام بعنوان كيفراشددرباره متهم اجراشودومقررداشته است آلت جرم درگنجينه دايره آگاهي ضبط شودواستناددادسرادركيفرخواست به سابقه متهم ورعايت شق يك ازماده 25قانون مجازات عمومي رابه لحاظ اينكه در تاريخ وقوع جرم سرقت اجراءمجازات عمومي رابه لحاظ اينكه درتاريخ وقوع جرم سرقت اجراءمجازات متهم خاتمه نيافته موردي براي اعمال سابقه ندانسته ونسبت به عرضحال ضرروزيان مدعي خصوصي بخواسته قصاص واعدام به لحاظ اينكه حكم اعدام صادرشده است تقاضاي مزبورراتحصيل حاصل تلقي نموده است نظراقليت براين است كه چون ازمجموع محتويات پرونده قصدقتل ازناحيه متهم احرازنمي گردداتهامات نامبرده رامنطبق باقسمت اخيرماده 171ناظربه ماده 170ونيزماده 226قانون كيفرهمگاني دانسته ومشاراليه را درحدودماده مرقوم وماده 2الحاقي به آئين دادرسي كيفري بارعايت ماده 45 مكررقانون مجازات عمومي مستحق كيفردانسته ودرمورداخفاءموادافيوني با نظراكثريت موافق بوده است اين راي به متهم ابلاغ شده است نخست متهم اظهار نموده به آن اعتراضي نداردوفرجام نمي خواهدوسپس به موجب لايحه 24/5/48 كه درمهلت قانوني ازتاريخ ابلاغ دادنامه است نسبت به آن اعتراض وفرجام خواهي نموده است آقاي خسرواكبري بعنوان وكيل متهم بشرح لايحه تقديمي واصله در18/5/48نسبت به دادنامه مزبورفرجامخواهي كرده است پرونده جهت رسيدگي درتاريخ 23/7/48به شعبه نهم ديوان عالي كشورارجاع شده است لوايح تقديمي متهم وآقاي اكبري قرائت شد.
نظربه اينكه راي صادره اصراري ورسيدگي به آن درصلاحيت هيئت عمومي ديوان عالي كشوراست مقررمي داردپرونده بنظررياست كل ديوان عالي كشور برسد.
به تاريخ روزچهارشنبه دهم آذرماه يكهزاروسيصدوپنجاه هيئت عمومي ديوان عالي كشوربه رياست جناب آقاي عمادالدين ميرمطهري رياست كل ديوان عالي كشوروباحضورجناب آقاي عبدالحسين علي آبادي دادستان كل كشور وجنابان آقايان روساومستشاران شعب ديوان عالي كشورتشكيل گرديدپس از طرح وبررسي اوراق پرونده وقرائت گزارش وكسب نظريه جناب آقاي دادستان كل بشرح زير:
گزارش خلاصه جريان واقعه به اين شرح است .
حسب گزارش شماره 53-35مورخ 19/10/1344اداره آگاهي شهرباني كرمانشاه بانوفاطمه كوه كني فرزندغلام همسرمرحوم علي رضاشيرزادي فرزند شيرزاد(مقتول )درتاريخ 15/10/1344به اداره مذكورمراجعه واعلام مي دارد شوهر65ساله اش كه مديربنگاه معاملات ملكي دركرمانشاه بوده ازروزدوشنبه 13/10/1344ازمنزل به قصدبنگاه خارج شده ومفقودالاثرگرديده وبطوري كه مشاراليهمااطلاع يافته است درروزمذكورچهارنفربه اسامي خليل مبارك شغل قهوه چي ومحمددائي چي فرزندشريف شغل دلال ومحمدصالح نقشبندكارمنداداره ريشه كني مالارياي كرمانشاه وفريدون صالحيان بنادرمغازه شوهرش بوده و شوهراومبلغ ده هزارريال وجه نقدبابت پول برق اخذنموده وچون فريدون صالحيان ازاشخاص شرورسابقه داراست به وي مظنون مي باشد.
اداره آگاهي كرمانشاه دراطراف اظهارات واعلام بانوي شاكيه تحقيق وباتائيداظهارات مشاراليهماازطرف آقايان خليل ومحمدصالح ومحمد دائي چي براي پيداكردن فريدون صالحيان وتحقيق ازاواقدام مي نمايدوبا بررسي هاي مقدماتي وتحقيقاتي كه انجام مي شودمعلوم مي گرددفريدون صالحيان باوساطت ودخالت عليرضاشيرزادي چندروزقبل ازمفقودشدن آن مرحوم خانه اي راازآقاي دكتركيهان وكيل دادگستري اجاره نموده ومشغول تعميروبنائي آن خانه گرديده وبابكارگماردن بناوعمله خودنيزدرمحل ديگري درخيابان پهلوي مشغول كاربنائي است مامورين به منزل دكتركيهان استجاري فريدون صالحيان مراجعه وازصادق بنانشاني نامبرده رااستعلام مي نمايندنامبرده درپاسخ اظهارمي دارد8روزاست براي فريدون كارمي كنم وآخرين روزكاركردمن روز پنجشنبه 16/10/44بوده كه ديدم عده اي زن وبچه به منزل دكتركيهان مراجعه و فريدون رامي خواهندعلت خواستن اوراازآنان سئوال كردم گفتندچندروزي است علي رضاشيرزادي مفقودشده وفريدون ازحال اوخبرداردوخودرامخفي كرده است من قسم خوردم نامبرده درمنزل نيست وگفتم درقنات پهلوي منزل نيك چي مشغول كاراست وچون آنهااصراربه ديدن فريدون مي كردندشاگردم محمد رافرستادم كه اوراخبركندوبراي ديدارخانواده عليرضابيايدشاگردم رفت و پس ازمراجعت كليدمنزل راآوردوگفت فريدون اين كليدراداده وگفته است دررابازكنيدتاآنهاخانه رابازرسي كنندمن كليدرابه همسرعليرضادادم واو گفت كليدرانمي خواهم بافريدون كاردارم من بلافاصله باهمسرعليرضاو همراهان اوسوارتاكسي شده وعازم محل كارفريدون شديم درمحل كاراورانيافتم وازهمكاراوميرزاآقاپرسيدم فريدون كجاست اوگفت پس ازدادن كليدبه شاگردش فريدون پشت سراوآمدوديگرمراجعت نكرده وماهرچه جستجوكرديم ديگراورانيافتيم صادق جليليان بنااضافه مي نمايدضمناحدود5 روزقبل استادبهرام لوله كش وشاگردهايش كه براي تعميردست شوئي ولوله كشي آمده بودنديك عددازلوله هاي خودرادرمنزل گم كردنديكي ازشاگردهاي استاد بهرام بنام فرج الله ازفريدون پرسيدلوله هاكجاست فريدون اظهارداشت پاي من به آن لوله خورده وبه داخل چاه آب افتاده وچون شاگردلوله كش خواست داخل چاه آب رامعاينه ونگاه كندازاوجلوگيري كرده واظهارداشت من پول لوله راكه ده تومان است مي پردازم ونگذاردشاگردلوله كش داخل چاه راببيند وبعداهم من ديدم فريدون سرچاه رابسته وبه من گفت آن راباموزائيك فرش كرده ام وبراي بستن سرچاه آهن نبشي ازاستادبهرام خريده ام وآن رابسته ام مراتب فوق كلاموردتائيدمحمدشاگرداستادصادق نيزقرارمي گيرد.
باتحقيقات واقدامات فوق سوءظن مامورين نسبت به فريدون شدت يافته وبراي دستگيري اواقدام مي نمايندوبراي تحقيق ازدكتركيهان صاحب خانه اورابه آگاهي احضاركه دسترسي به نامبرده حاصل نمي شودتااينكه نامبرده شخصابه كلانتري اطلاع مي دهدچندروزاست منزلش رابه شخصي بنام فريدون صالحيان اجاره داده وواسطه معامله عليرضاشيرزادي بوده وقرارشده است ماهيانه مبلغ دوهزارريال بابت مال الاجاره بپردازدضمناازنامبرده خواسته است اجاره دوماه رابراي تعميرات بپردازدكه اوشخصاقبول تعهد كرده خانه راتعميرنموده وحساب كندوچون سرايداري بنام حبيب درخانه مذكورداشته حبيب نام به مالك مراجعه واظهارداشته طبق اطلاع مستاجر "فريدون صالحيان شخص كلاهبرداري است وبهتراست ازاجاره دادن خانه به او منصرف شودواوبااين بيان به فكرافتاده است كه براي نامبرده اشكالاتي ايجادكندتاشايدازفكراجاره كردن خانه اومنصرف شودروزبعدكه فريدون نامبرده به اومراجعه مي كنداوبه وي پيشنهادمي نمايدكه بايدمال الاجاره را درسندمبلغ سه هزارريال قيدكندوبابت مخارج هم رسيدي نگيردومستاجرقبول مي نمايدوسپس فريدون صالحيان به اومي گويدباتوجه به اينكه شمابراي آوردن آب لوله كشي اقدام كرده ايدموافقت بفرمائيدكه سرچاه آب رابپوشانم زيرا ممكن است كسي درآن بيفتدومن موافقت كردم وگفتم مانعي نداردوتادرنزدمن يودچندين باراين مطلب راتكراركردتصورمي كنم روزچهارشنبه 15/10/44 بودكه بارديگرنزدمن آمدوگفت سرچاه راپوشانيدم ولي عصرهمان روزحبيب سرايدارومستخدم من به دارالوكاله آمدوگفت مي گويندعلي رضاشيرزادي متصدي بنگاه معاملات گم شده وبارديگرعصرروزبعد(پنجشنبه 16/10/44)آمد وگفت زن وبچه عليرضابخانه آمده بودندومي گفتندعليرضاكه گم شده بافريدون صالحيان بوده وحالافريدون درخانه پنهان گشته وبه من گفت كه بنائي كه درمنزل كارمي كرده دنبال فريدون فرستاده ولي فريدون خودش نيامده وكليدحياط واطاقهارابه شاگردبناداده كه براي خانواده عليرضابياورندتادرب هارا بازكنندوخانه رابازرسي كنندوازآن لحظه به بعدديگرناپديدگشته است من صبح جمعه روزبعدبراي ملاحظه تعميرات خانه به منزل رفتم ولي فريدون رانديدم ازنقاش احوال اوراپرسيدم كه درآن حوالي كارمي كردگفت فريدون شب پنجشنبه يك پسربچه خوشگل به منزل آورده بودومن كه ازكوچه ردمي شدم شنيدم يكي مي گفت آخ (تخمم )من ازآنجابه دارالوكاله رفتم دربين راه ودرداخل تاكسي كه مرابه دفترم مي بردبه اين فكرفرورفتم كه آياممكن است عليرضا صاحب بنگاه بوسيله فريدون كشته شده وجسداودرداخل چاه آب انداخته شده باشداصرارفريدون درملاقاتي كه بامن كردبراي پوشيدن سرچاه اين ظن رادرمن تقويت مي كردتااينكه عصرهمان روزبارديگربه منزل مجاورخانه اي كه به فريدون اجاره داده بودم ومنزل برادرزنم محمدمي باشدرفتم واحوال فريدون راپرسيدم دراين موقع حبيب مستخدم من آمدوبرايم تعريف كردكه يك ميله آهني ازبهرام لوله كش درمنزل گم شده بودوفريدون گفته است پاي من به آن خورده وبه چاه آب افتاده وچون شاگردلوله كش مي خواسته طرف چاه آب برود واحتمالالوله رابيرون بياوردفريدون باحالت لرزش وناراحتي روي چاه ايستادومانع شده وگفته مگرقيمت اين لوله چنداست بيااين ده تومان را بابت آن بگيرواجازه نداده است شاگردلوله كش داخل چاه رابنگردوبا عصبانيت اورارانده است باشنيدن اين حرف فكرصبح آن روزدرموردكشتن عليرضاوافكندن اودرچاه درمن تقويت شدوبادرست كردن چراغ برق سياروباز كردن قسمتي ازدرب چاه وواردكردن چراغ به داخل آن بنظرم رسيدكه دوپاي انساني دركف چاه درحاليكه كفش درپاداردمعلق است واشيائي اوقبيل كاغذ وآشغال روي آن ريخته اند.بااين اظهارمراتب به دادسراي شهرستان كرمانشاه اعلام وآقاي بازپرس شعبه سوم دادسراي مذكوربه معيت رئيس كلانتري ورئيس آگاهي وعده اي ازمامورين انتظامي به خانه مذكورواردوبافرستادن مقني به داخل چاه جسدپيرمردمقتول راازداخل چاه خارج مي نمايند.همراه جسدلباس مقتول درحاليكه آغشته به خون بوده دوپاكت سيماني كه روي آنهاآثارخون مشهودبوده است ازچاه بيرون آورده مي شودكه جريان كشف جسدبشرح صورت جلسه مورخ 17/10/1344مشروحاوسيله آقاي بازپرس شعبه سوم دادسراي كرمانشاه درپرونده منعكس گرديده است .بازپرس مذكورضمن توضيح واقعه چنين مي نگارد.پشت سرمقتول تقريبابه محيط سي سانتي مترمحل وقوع وحدوث ضربات مكرركه دراثرفشارجسم سخت وكوبنده معزمتلاشي شده وروي چشم وزخم وسيله كهنه اي بسته شده لباس مقتول عبارت ازپيراهن وشلوارويك جليقه روي پيراهن است وجوراب اوبنظرمي رسدكه پس ازكشتن اووانداختنش به چاه لباسهاي اورابه انضمام يك جفت كفش لاستيكي قرمزرنگ به داخل چاه ريخته اندباراني متوفي روي جنازه درته چاه افتاده بوده وآثارخون رفتگي زيادي درقسمت بالاي آستين درقسمت زيرباراني بنظرمي رسدكه مي توان تصور نمودمقتول دركمال حسن نيت بامتهم به قتل درحاليكه باراني خودراازتن در آورده باشدنشسته باشندكه طرف اوراغافلگيرويابدواباراني راروي سراو انداخته وسپس باضربات پتك آهني به مغزاوواردوسپس بااين كيفيت وبا توجه به زيادي خون درقسمت آسترباراني خواسته مانع ازپاشيده شدن خون به اطراف گرددويااينكه بنظرمي رسدپس ازورودضربات بلافاصله پالتوي مقتول رابه روي سرانداخته باشدكه مانع خونريزي به اطراف شده باشد.
سپس به تقاضاي بازپرس آقاي بازپرس دكترمرزباني پزشك قانوني از جسدمقتول معاينه وچنين اظهارنظرمي نمايد.
دوشكاف مجاوريكديگرباحدودتقريبامدورشكل درقسمت وسطاي سر متمايل به خلف  ديده شده كه دراثرضربه باآلت كوبنده مدورشكل ايجادشده البته استخوان جمجمه مربوط به دوشكاف فوق شكسته ومغزمتلاشي گرديده است محل شكافهاطوري است كه مي توان اظهارنظرنموده قاتل مسلط بوده وازقفاد وضربه مهلك برسرمقتول واردساخته وضربات طوري بوده كه قاتل به قصدكشتن مبادرت به عمل فوق نموده البته سرجزونقاط حساس بدن مي باشدعلت مرگ ضربات وارده ومتلاشي شدن مغزاست وفاصله اي بين ضربه وفوت وجودنداشته و مضروب درآن واحدوبه قول عوام دريك چشم به هم زدن فوت نموده است .
تحقيقات مشروح ومفصل اداره آگاهي كرمانشاه ازمطلعين قضيه وبناو كارگران بنائي وفرارفريدون صالحيان ازكرمانشاه وصحنه ارتكاب جرم و اظهارات پدرنامبرده بنام محمدحس صالحيان 72ساله به اينكه به لحاظ اعمال ناشايست ازطرف فرزندش مدتي است اورابه خانه خودراه نمي دهدواو راكلاهبرداروسارق معرفي وتوضيح داده است كه چندين باركلاهبرداري كرده و پول پسرش قاسم راسرقت نموده ودرمرزخسروي نيزبه منزل دائي خودش بنام حاج حسين قهوه چي دستبردزده وهمچنين توضيحات ميرزاآقاهمت پوراستادبنائي كه متهم بااومارمي كرده قبل ازدستگيري وي به اينكه شناسنامه اي بنام محمد رستمي به اوارائه داده وازاوخواسته است كه وي رابه اين نام صداكندو مسافرخانه ومحل سكونتش رادركرمانشاه به وي نشان داده به اوگفته اگرصاحب مسافرخانه پرسيداين شخص اهل كجاست بگواهل گرگان همچنين اظهارات حبيب نام سرايدارومستخدم آقاي دكتركيهان صاحب خانه وگواهي مشروح ومفصل آقاي دكتركيهان وتوضيحات بهرام لوله كش وفرج اله شاگرداووگواهي محمدزرنام فرزندحسين كارگربرق همسايه منزل محل سكونت متهم ومحل وقوع قتل به اينكه درشب سه شنبه 14/10/44چراغهاي منزل متهم تاصبح روشن بوده ووجودآثارخون برديوارآشپزخانه منزل ودلائل بيشمارديگري كه درپرونده جمع آوري شده اتهام ارتكاب قتل پيرمردبيگناه صاحب بنگاه رابه فريدون صالحيان متوجه ساخته ومامورين براي دستگيري وتعقيب وي اقدام مي نمايندوبراي دستگيري وي اقدامات پي گيرووسيعي ازطرف مامورين انتظامي دركرمانشاه وتهران اعمال مي گرددتااينكه همسرمقتول به آگاهي كرمانشاه اطلاع مي دهدقاتل همسرش به اتهام سرقت درتهران دستگيروزنداني است كه بلافاصله مراتب ازطرف شهرباني كرمانشاه باارسال عكس متهم به اداره كل آگاهي اعلام وبه زندان تهران اطلاع داده مي شودوبالاخره زندان اعلام مي داردكه صاحب عكس بنام فريدون صالحيان ازطرف شعبه 12دادگاه جنحه تهران بنام محمدرستمي فرزند حبيب الله به سه ماه حبس تاديبي محكوم ودربازداشت بسرمي برد(محمدرستمي همان نامي است كه متهم دركرمانشاه شناسنامه اي به اين مشخصات تهيه كرده و به ميرزاآقاهمت پورارائه كرده است ).
بااين اعلام مامورين آگاهي ازمتهم درزندان شروع به تحقيق نموده و نامبرده هنگام معرفي خودواعلام هويتش خودرامحمدرستمي فرزندحبيب اله 32 ساله اهل گرگان معرفي مي كندوسپس اظهارمي دارد12سال است درتهران زندگي مي كندوفقط به گرگان وشيرازواهوازرفته است وشناسنامه اش نزديداله باقري است وباتحقيقات بعدي مامورين آگاهي وارائه عكس اوبه وي كه از كرمانشاه ارسال شده بودبه ناچاراقرارمي كندكه نام واقعي اوفريدون صالحيان است وسپس به اوتفهيم اتهامش درموردقتل مرحوم عليرضاشيرزادي ويك سلسله سئوالات متعددددرپاسخ چنين اظهارمي داردكه يك نفربنگاه دارد دركرمانشاه منزل دكتركيهان راقرارماهي دويست تومان براي من اجاره كردو كميسيون اوراهم پرداخت كردم ومبلفي هم درحدود1600تومان خرج ساختمان كردم وپس ازتكميل ساختمان بنگاه دارمشتري ديگري آوردوبه اواختلاف پيدا كردم وبالاخره درحدودساعت 13يك روزبااونزاع كردم وصادق بناءكه درآن ساختمان كارمي كردحضورداشت من بامشت به صورت اوزدم به زمين افتادوديگر بلندنشدوصادق بايك تيشه بنائي كه دردست داست به پشت سرش زدكه خون جاري شدوصادق به من گفت توبروديگركارنداشته باش من رفتم شب خودصادق آمد قهوه خانه به من تعريف كردكه جنازه رادرداخل چاه انداختم وسرچاه رابا موزائيك پوشانيدم وفرش كردم ومن 6روزبعدازكشتن بنگاهداردرقناب پهلوي سرساختمان حاجي حسن نيك چي مشغول كاربودم وصادق درمنزل دكتركيهان بنائي مي كردساعت 10صبح شاگردش مشهدي محمدرافرستادكه ياخودت بيايا كليددرب اطاق رابده فاميلهاي بنگاه دارمي خواهنداطاق رابازرسي كنند ضمناعلي شاگردم راهم فرستادم پس ازنيم ساعت علي برگشت وگفت استاد صادق بافاميلهاي بنگاهي مي آيندنزدتوشمااينجانباش زودبرومنهم لباس خودراپوشيدم ويكراست به تهران آمدم ديگرخبرندارم ازاوسئوال مي شودطبق اعلام قبل ازاينكه عليرضاشيرزادي به منزل شمابيايديكهزارتومان پول از شخصي گرفته بوده وشمابه خاطرهمان پول اوراكشته وپول اورابرداشته ومتواري شده ايدنامبرده پس ازيك پاسخ خلاف واقع دردنباله آن اعتراف مي كندكه حقيقت اين است كه پس ازانجام قتل عليرضايك  هزارتومان راازجيبش برداشتم ودويست تومان هم شب وسيصدتومان سه روزبعدازآن پول به صادق دادم وبعدازكشتن عليرضادونفري باصادق جسدراكشيديم وبه داخل حمام انداختيم و بعدصادق آن رادرچاه انداخت .قراربازداشت متهم دردادسراي تهران صادرو متهم به كرمانشاه اعزام مي گرددوبارديگردرمحضربازپرس كرمانشاه اظهارات فوق رابه اختلاف گوئي هائي تكراروصادق بناءراشريك قتل معرفي مي نمايد.هرچندكه بااين اظهارات صادق بناءبراي مدت كوتاهي ازطرف بازپرس كرمانشاه بازداشت مي شودولي باتحقيقات دامنه داري كه بعمل مي آيدهيچگونه دليل ومدركي عليه نامبرده بدست نمي آيدوبازپرس يادشده در اظهارنظرنهائي ضمن صدورقرارمجرميت فريدون صالحيان به ارتكاب قتل عمدي عليرضاشيرزادي قرارمنع پيگردصادق راصادرواوراآزادمي نمايد.
متهم نامبرده علاوه براينكه درزمان دستگيري وشناسائي به اتهام كلاهبرداري حسب شكايت باقري نام تعقيب وبه سه ماه زندان محكوم گرديده بود قبلانيزبه اتهام صدور12فقره چك بلامحل ويك فقره خيانت درامانت در دادگاههاي جنحه واستان كرمانشاه محكوميت جزائي حاصل كرده است .
باارسال پرونده به دادگاه جنائي كرمانشاه دادگاه مذكورپس از رسيدگي وبرادرمورداتهام قتل عمدبه اعدام ودرموردسرقت وجه مقتول به سه سال حبس باقيداينكه حكم اشدقابل اجراست محكوم مي نمايدكه بافرجام خواهي متهم شعبه 9ديوان عالي كشوربه دوجهت يكي انطباق موضوع باقسمت اخيرماده 171وديگرعدم لزوم اجراي ماده 25قانون جزاومقررات تكرارجرم حكم رانقض وپرونده رابراي رسيدگي مجددبه كرمانشاه عودت مي دهدكه درخلال رسيدگي مرحله دوم 7گرم سوخته مطبوخ ازمتهم درزندان كشف وخودنيزبه اخفاءآن اعتراف مي نمايدالنهايه دادگاه جنائي درمرحله دوم رسيدگي ازنظراخفاء موادافيوني برطبق قانون سال 1348تعقيب وي راموقوف وباقبول يك قسمت از نظرشعبه نهم ديوان كشوردرموردعدم تسري مقررات تكرارجرم وعدم قبول انطباق موردباماده 171وقسمت آخرآن عمل متهم راقتل عمدي دانسته واورابر طبق ماده 170دراين موردبه اعدام ونسبت به سرقت به سه سال حبس تاديبي محكوم مي نمايد.
باتشريح خلاصه جريان واقعه بشرح فوق به دلائل زيرين اقدام متهم دركشتن عليرضاشيرزادي قتل عمدومنطبق باماده 170قانون مجازات عمومي است وبه هيچوجه انطباقي باماده 171آن قانون ندارد.
1- وقتي مي توان عملي راايرادضرب منتهي به فوت تلقي كردكه قصد مرتكب صرفابه ايرادضرب وجرح احرازگرددومسلم شودكه متهم قصدكشتن مضروب رانداشته است ومفادومضمون ماده 171قانون مجازات عمومي نيزاين تعريف رادربردارددرحاليكه درقضيه مانحن فيه كليه دلائل ومدارك موجوددر پرونده حاكي است كه متهم پيرمردمقتول رابه قصدكشتن مضروب نموده است .
2- يكي ازدلائل مسلم وبارزي كه براحرازتصميم وقصدمتهم به قتل عمدي وجودداردسرقت وجه ازناحيه متهم است كه خودنيزصريحابدان اعتراف ودر اولين تحقيقاتي كه درتهران ازاوبعمل آمده اظهارداشته پس ازكشتن متوفي يكهزارتومان وجه داخل جيب اورابرداشته بديهي است درصورتي متهم مي توانست وجه مذكوررابلامعارض به نفع خودبرداشت نمايدكه پيرمرد بنگاهدارراازبين ببردوالادرغيراين صورت ازمضروب كردن وي چه حاصلي بدست مي آوردوبه فرض تحصيل اين وجه درصورت بهبودي متوفي موضوع اعلام و موجبات گرفتاري متهم فراهم مي شدمنظورويامقصوداساسي متهم اين بوده كه باكشتن بنگاه دارپول اوراسرقت كرده وجسداوراازبين برده (همچنانكه در اين باره اقدام نموده )وموضوع براي هميشه مكتوم وپوشيده مي ماند.
3-اظهارنظرآقاي بازپرس دادسراي كرمانشاه براينكه ضربات وارده برمقتول بطورناگهاني وبه قصدقتل اوبوده .
4-ازهمه مهمتراظهارنظرفني پزشك قانوني آقاي دكترمرزباني است كه پس ازتشريح معاينات خودازجسدمقتول صريحااظهارنظرمي كندقاتل برمقتول مسلط بوده وازقفادوضربه مهلك برسراوواردساخته وضربات طوري بوده كه قاتل به قصدكشتن مبادرت به عمل فوق نموده البته سرجزءنقاط حساس بدن است ومضروب دريك چشم بهم زدن ودرآن واحددرگذشته است .
5- مجموع محتويات پرونده كه كلاحكايت ازسبق تصميم متهم دركشتن پيرمردبيگناه دارد.
متهم باشقاوت وبي رحمي هرچه تمامترپيرمرد65ساله اي راكه درسن كهولت براي ادامه زندگي واداره خانواده اش تلاش مي كرده .بخاطرده هزار ريال وجه دوماه صيام درحالي كه روزه داربوده به قتل رسانيده وقتل عمدي اين مردبيگناه وسيله متهم محرزاست وعمل اوباماده 170قانون كيفرهمگاني منطبق مي باشد.
اينكه شعبه ديوان عالي كشورنوشته "ديگراينكه رعايت شق يك ماده 25 قانون مجازات عمومي ازلحاظ وجوديك  فقره سابقه كيفري متهم صحيح نبوده زيراباتوجه به تاريخ قطعيت حكم دراينكه درتاريخ وقوع جنايت منتسب به متهم هنوزمدت مجازات منقضي نشده است سابقه مزبوردراين مقام قابل ترتيب اثرنبوده وحكم ازاين حيث برخلاف شق 2ماده 24قانون مجازات عمومي صادرشده است "بشرح ذيل غيرقابل قبول است .
"يكي ازقسمتهاي قابل توجه ماده 24اصلاحي قانون مجازات عمومي تحقيق درمعني جمله (ودرظرف  ده سال ازتاريخ اتمام مجازات )مي باشدمقصود قانونگذارازوضع اين جمله درماده مزبوراين است كه اگرجرم بعدي ازطرف محكوم عليه درظرف مدت ده سال به اضافه مدت اتمام مجازات جنائي وياپنج سال به اضافه مدت مجازات جنحه ارتكاب شودمجازات جرم ثانوي اوبايدطبق قواعدتكرارجرم معين شود"مقنن بااين عبارت خواسته است آغازوفرجام مدتي راكه بايدقواعدتكرارجرم نسبت به جرم بعدي محكوم عليه اعمال شود تعيين نمايدبنابراين اگربرسبيل مثال محكوميت قبلي محكوم عليه جنائي باشدومدت مجازات اوپنجسال حبس مجردچنانچه درظرف مدت پانزده سال مجددامرتكب جرم ديگرشوددرمعرض قواعدتكرارجرم قرارمي گيردوچنانچه جرم بعدي اوپس ازمضي پانزده سال ارتكاب شدبدون رعايت قواعدتكرارجرم مجازات اوتعييم مي شود.
"چون اين ماده ازقانون مجازات عمومي فرانسه اقتباس شده كارو دانشمندجزائي شهيردرجلدسوم حقوق جزاصحفه 296به همين نحوبيان مطلب كرده است "
(ازتوضيح بالامسلم مي گرددكه مقصودقانونگذارازجرم اداي جمله فوق اين نيست كه چنانچه محكوم عليه مرتكب جرم مجددگرديدتاوقتيكه محكوميت قبلي اوبه موقع اجراءگذارده شده ولي هنوزمدت آن به اتمام نرسيده ازقواعد تكرارجرم مصون ماندچنين تفسيري مباين جمله ذيل ماده مبني بر"اعم ازاينكه اجراشده يانشده باشد"مي باشدزيرانتيجه ازچنين تفسيراستخراج مي شوداين است اگرحكم درشرف اجراباشدقواعدتكرارجرم نسبت به چنين محكوم عليهي قابل اعمال نباشددرصورتيكه درذيل ماده تصريح شده كه اگرهم مجازات محكوم عليه اجرانشده باشدقواعدتكرارجرم بايداعمال گردد.
"علاوه براينكه اتخاذچنين نظري مخالف  ذيل ماده 24قانون جزااست بر خلاف عقلي سليم مي باشدزيراچنين مجرمي باوجودشدائدزندان وتحت نظارت بودن اگرمرتكب جرم شودعنصري خطرناك بشمارآمده ومعلوم مي شودبايدتحميل مجازاتهاي سنگين جامعه راازگزندروح سركش اوايمن ساخت وبه همين جهت اعمال اين قواعدتكرارجرم نسبت به اوپيش ازشخصي كه پس ازتحمل مجازات يعني درمواقع آزادشدن مرتكب جرم مي شودايجاب مي گردد.
چون متهم بشرح مفصله فوق مستحق اعدام است تطبيق عمل اوباماده 24و25 عبث مي باشدلذاتقاضاي ابرام حكم رامي نمايم .
دادستان كل كشور- عبدالحسين علي آبادي
11